شنبه 3 آذر 1403

وقتی اقتدار دولت جعلی اسرائیل فرو ریخت

خبرگزاری مهر مشاهده در مرجع
وقتی اقتدار دولت جعلی اسرائیل فرو ریخت

حالا دیگر اقتدار هول‌انگیز دولت جعلی اسرائیل، قدرت اطلاعاتی موساد، نقش مؤثر حمایت‌های سیاسی غرب و اعراب از تل‌آویو مقابل حزب الله فرو ریخته بود.

حالا دیگر اقتدار هول‌انگیز دولت جعلی اسرائیل، قدرت اطلاعاتی موساد، نقش مؤثر حمایت‌های سیاسی غرب و اعراب از تل‌آویو مقابل حزب الله فرو ریخته بود.

خبرگزاری مهر، گروه فرهنگ و ادب _ الناز رحمت نژاد: جنگ 33 روزه که در میان لبنانی‌ها به «نبرد تموز» شهرت یافته و بر اساس یک «نقشه جامع» که به وسیله آمریکا، انگلیس، فرانسه، رژیم صهیونیستی، مصر، اردن، عربستان و برخی احزاب لبنان طراحی شده بود به اجرا درآمد.

در همان هفته اول، ارتش رژیم صهیونیستی که توانایی جنگیدن با حزب الله را نداشت، مایل بود، پایان جنگ را اعلام کند اما آمریکایی‌ها اصرار داشتند که این رژیم چیزی را به دست آورد و سپس آتش بس را اعلام کند. از این رو، سه هفته دیگر با اصرار آمریکایی‌ها جنگ ادامه پیدا کرد اما در نهایت آمریکا نیز تسلیم شد و با تصویب قطعنامه 1701 شورای امنیت بر پایان آن مهر تأیید کوبید.

وقتی جنگ تمام شد، 2 طرف جنگ در 2 وضعیت متفاوت قرار داشتند. صهیونیست‌ها یکی یکی به شکست سنگین خود اذعان کردند و البته آمریکایی‌ها نیز اینگونه اعتراف کردند: «هیچ کس پیروز نشده است!»

حالا دیگر شکست ناپذیر بودن ارتش صهیونیستی، اقتدار هول انگیز نیروی هوایی آن، قدرت اطلاعاتی موساد، نقش مؤثر حمایت‌های سیاسی غرب و اعراب از تل آویو در مقابل حزب الله فرو ریخته و موجی از بی اعتمادی تار و پود دولت جعلی، ملت پوشالی و ارتش این رژیم را به لرزه درآورده بود و ثبات قبل از جنگ جای خود را به بی ثباتی داده بوده است.

از آن طرف، حزب الله لبنان پس از جنگ مورد تحسین فراوان ملت‌ها قرار گرفت، حالا دیگر ملت 3 تا 4 میلیونی لبنان می‌توانستند خود را در کانون توجهات 300 میلیون عرب و حدود پنج میلیارد مسلمان ببینند و رهبر روحانی آنان در صدر شخصیت‌های اول خاورمیانه عربی بنشیند.

همزمان با سالروز پیروزی حزب الله لبنان در برابر ارتش رژیم صهیونیستی در جنگ 33 روزه و روز مقاومت اسلامی فرصتی دست تا به بررسی و مرور بیانات رهبر معظم انقلاب، سید حسن نصرالله و بازتاب رسانه‌های جهان در مورد جنگ 33 روزه لبنان بپردازیم که مشروح آن در ادامه در قالب گزارشی کوتاه می‌آید؛

تابستان سال 2006 میلادی بود که رژیم صهیونیستی حمله‌ای گسترده و همه جانبه علیه لبنان انجام داد. این جنگ 33 روز به درازا کشیده شد. مردم لبنان در این نبرد سی و سه روزه، ارتش رژیم اشغالگر قدس را به خاک سیاه ذلت نشاندند و بار دیگر، واژه مقاومت را برای محرومان و ستم دیدگان جهان معنا کردند و به همه یادآور شدند.

گستره عملیات اسرائیل در جنگ سی و سه روزه، تمام مناطق جنوبی لبنان تا جنوب بیروت را شامل می‌شد. حجم و شدت حملات چنان سنگین بود که خرابی‌های زیادی را به بار آورد. در روزهای آغازین جنگ بسیاری از تحلیلگران استراتژیک کار حزب الله لبنان را تمام شده تلقی می‌کردند. سیدحسن نصرالله که رهبری جنبش مردمی و محبوب حزب الله را برعهده دارد، با شجاعت و درایت تمام، اراده مردم مبارز لبنان را علیه دشمن متجاوز بسیج و معطوف کرد

رهبر معظم انقلاب درباره علل و عوامل موفقیت حزب الله در جنگ 33 روزه فرموده اند: «در هر نقطه‌ای اگر کار دست مردم قرار گرفت و مردم دارای هدف بودند [نه] آدم‌های بی‌هدف، آدم‌های سرگردان در امور زندگی، گرفتار امور روزمره شخصی، آنها نه هر جور کاری، سخت‌ترین کارها، کارهای نظامی، کارهای امنیتی، دست مردم وقتی افتاد، صحنه وقتی در اختیار مردم قرار گرفت، پیش خواهد رفت. شما الان نگاه کنید، در ظرف کمتر از 10 سال مقاومت لبنان بر ارتش جرار صهیونیستی چند بار فائق آمد؛ [اول] مقاومت لبنان، بعد مقاومت فلسطین. مقاومت لبنان، اول صهیونیست‌ها را از جنوب لبنان بیرون کرد؛ بعد در جنگ 33 روزه، بینی صهیونیست‌ها را به خاک مالید. آمریکا صهیونیست‌ها را کمک کرد، خیانتکاران داخلی کمک کردند اما نیروی مقاومت که نیروی مردمی بود، با ایمان بود، با هدف بود، می‌فهمید دارد چه‌کار می‌کند توانست همه اینها را از عرصه خارج کند. اخیراً هم این ضرب‌شستی که نیروی مقاومت به ارتش صهیونیستی وارد کرد که هنوز داغ است، جزو حرف‌هایی است که هنوز فراموش نشده است.»

در پیام دیگری مقام معظم رهبری آورده اند: «دنیای اسلام تا کی باید وجود سراپا فتنه و شر رژیم صهیونیستی را تحمل کند، دولت‌های اسلامی تا کی باید دست امریکای جنگ‌افروز و مستکبر را در این منطقه حساس باز بگذارند. آنچه در لبنان اتفاق افتاد، حقوق بشر امریکایی را برای همه معنا کرد و خاورمیانه‌ای را که دولت آمریکا در پی آن است نشان داد. امروز برای همه روشن‌شده است که تهاجم به لبنان نقشه‌ای از پیش طراحی‌شده و اقدامی امریکایی, صهیونیستی به‌عنوان گامی اساسی در راه تسلط بر خاورمیانه و جهان اسلام بوده است.

بوش و همکاران امریکایی وی به همان اندازه در فجایع لبنان گنه‌کارند که سران خبیث و روسیاه رژیم صهیونیستی و سکوت سازمان ملل و بیشتر دولت‌های غربی و حمایت برخی از دولت‌ها همچون دولت بد سابقه و بدنام انگلیس آنان را نیز به‌اندازه‌های مختلف در قضاوت امروز و فردای بشریت و در مواخذه و عقوبت عظیم الهی مسئول و شریک جرم می‌سازد. امروز ملت‌های مسلمان بیش از همیشه از آمریکا متنفر و بر آن خشمگین‌اند.

هدف اصلی جبهه کفر و الحاد ایجاد یک خاورمیانه جدید بود. خاورمیانه‌ای که به تفرجگاه شیاطین مبدل شود. خط شروع جنگ هم لبنان بود و اگر جبهه دشمن در آنجا به پیروزی می‌رسید گام‌های بعدی توسط دشمن در دستور کار قرار می‌گرفت.

در این جنگ اسرائیل بسیار بیش از گذشته موردحمایت آمریکا قرار داشت. ازاین‌رو با خیالی آسوده نسبت به تریبون سازمان ملل و فعالان حقوق بشر به جنگ و خونریزی ادامه می‌داد. حتی آمریکا و متحدانش با تبلیغات وسیع و اطمینان از پیروزی اسرائیل خواستار خلع سلاح مقاومت و حزب‌الله شده بودند؛ خواسته‌ای که حتی در خواب هم نخواهند دید.»

سید حسن نصر الله در سالگرد جنگ 33 روزه گفت: «پیروزی مقاومت در جنگ 33 روزه سال 2006 حادثه‌ای غیر عادی بود و اگر جنگ جدیدی علیه لبنان روی دهد، ما باز مطمئن هستیم که مقاومت پیروز خواهد شد. از مهمترین اعترافات صهیونیست‌ها این است که اگر ما بخواهیم حزب الله را شکست دهیم، این کار از طریق جنگ و رویارویی مستقیم ممکن نخواهد شد و جنگ با ایران هم فایده‌ای ندارد و از همین رو، آنها درصدد خارج کردن سوریه از محور مقاومت برآمدند.

جنگ 33 روزه بازتاب‌های گسترده‌ای بر روی رژیم صهیونیستی داشت و از همین رو، پس از این جنگ، تصمیم گرفته شد که سوریه از محور مقاومت خارج شود؛ چرا که این کشور پشتوانه‌ای بزرگ برای مقاومت است و با ضربه زدن به آن می‌توان پشت مقاومت را شکست. اگر هرج و مرج در منطقه حاکم شود، در نهایت باعث نابودی رژیم صهیونیستی و ضربه خوردن به منافع آمریکا هم خواهد شد. صحبت کردن درباره اختلافات شدید سنی شیعی نوعی بزرگنمایی است و برخی طرف‌ها سعی در دامن زدن به این اختلافات را دارند. ادعای وجود منازعه سنی شیعی نادرست است و بسیاری از نیروهایی که در کنار ارتش سوریه می‌جنگند، از اهل سنت هستند و همین نیروهای اهل سنت نقش زیادی در پیروزی در فلوجه داشتند.»

کاندولیزا رایس وزیر امور خارجه وقت آمریکا این جنگ را درد زایمان خاورمیانه نامید که قرار بود، خاورمیانه جدیدی از آن متولد شود. خاورمیانه‌ای که در آن از نیروهای مخالف آمریکا و رژیم صهیونیستی دیگر خبری نخواهد بود. اما روند جنگ به گونه‌ای دیگر پیش رفت که به دلیل قدرت نظامی و نوع حمایت‌ها و برنامه ریزی عملیات جنگی، تصورش را هم نکرده بودند

در طول این جنگ در سراسر جهان واکنش‌های متفاوتی به وجود آمد. کشورهای آمریکا، کانادا، آلمان و استرالیا از حملات رژیم صهیونیستی حمایت کردند و آن را دفاع از خود نامیدند. رئیس‌جمهوری وقت آمریکا جرج دبلیو بوش این جنگ را بخشی از جنگ با تروریسم نامید. در 20 ژوئیه 2006 میلادی کنگره آمریکا از رژیم صهیونیستی حمایت کرد.

تحولات بعد از جنگ 33 روزه نشان داد که پیشگویی بن گوریون نخستین نخست وزیر رژیم صهیونیستی در حال تحقق است و اسرائیل گام به گام در حال از دست دادن مواضع و نزدیک شدن به سرنوشت نهایی خود است.

کتابشناسی جنگ 33 روزه

کتاب «ناگفته‌های جنگ 33 روزه» که ترجمه‌ای از اثر علی‌حسن خلیل وزیر اسبق دارایی لبنان و عضو هیأت رئیسه جنبش امل باعنوان «صفحات مجهوله من حرب تموز 2006» است از سوی مؤسسه فرهنگی هنری مرکز اسناد انقلاب اسلامی روانه بازار نشر شد. مقدمه این کتاب به قلم نبیه بری است. این اثر با هدف واکاوی ابعاد مختلف تجاوز رژیم صهیونیستی به لبنان در 2006 میلادی، ناگفته‌هایی از پشت‌پرده جنگ 33 روزه را برای نخستین‌بار افشا کرده است.

سیدصلاح فحص نماینده جنبش امل لبنان در ایران درباره ترجمه فارسی این کتاب گفت: کتاب «ناگفته‌های جنگ 33 روزه» گوشه‌های تاریک جنگ تموز 2006 را روایت می‌کند که خواننده ایرانی کمتر درباره آن شنیده یا خوانده است. این اثر اولین کتابی است که ما را از پشت پرده نبرد نظامی که همان جدال سیاسی و دیپلماتیک است آشنا می‌کند. راوی این کتاب یعنی علی‌حسن خلیل وزیر اقتصاد و دارایی در کابینه سعد حریری و عضو هیأت رئیسه و دفتر سیاسی جنبش امل است که مسؤول رد و بدل کردن اطلاعات سری جنگ بین استاد نبیه بری و حاج حسین خلیل نماینده ارشد سیاسی حضرت سید حسن نصرالله بوده است. خواننده با مطالعه این کتاب پی می‌برد که حزب‌الله تا چه حد مظلوم بود و علاوه بر دشمن خارجی در داخل هم دشمنانی داشته که خطر آن‌ها کمتر از رژیم صهیونیستی نبود.

کتاب «آخرین روز جنگ» خاطرات زنی از قلب جنگ 33 روزه اسرائیل و حزب الله نوشته رقیه کریمی توسط انتشارات شهید کاظمی منتشر شده است.

گاهی ملتی که در وسط میدان جنگ و مقاومت زندگی می‌کنند؛ مقاومت و پایداری جزئی از زندگی عادی آن‌ها می‌شود در صورتی که همان اتفاق از نگاه نویسنده‌ای بیرون از این جامعه یک حماسه و یک رمان و یک داستان بزرگ است.

در داستان‌های موجود مربوط به جنگ 33 روز لبنان آنچه بیشتر بر آن تمرکز شده؛ داستان‌های قهرمانی و ایستادگی با نگاهی مردانه است و شاید به این جنگ از نگاه زنانه کمتر پرداخته شده باشد. آنچه در کتاب آخرین روز جنگ می‌خوانیم فقط روایت زندگی یکی از مردم مقاوم در جنگ 33 روزه است، خاطرات زنی که در جنگ 33 روزه در روستای خود باقی مانده است و جنگ را با نگاه یک همسر و یک مادر و از پشت پنجره‌های خانه و زیر باران گلوله و صدای شنی‌های تانک و جنگنده‌ها دنبال می‌کند. خاطراتی که به ما کمک می‌کند در شرایطی که بیشتر شناخت ما از این جنگ حاصل تحلیلات سیاسی و کتاب‌های علمی و بررسی‌ها و پژوهش‌های سیاسی است، با جزئیات زندگی مردم عادی در جریان این جنگ و مقاومت آشنا بشویم.

شورای عالی انقلاب فرهنگی کشور به مناسبت پیروزی حزب الله لبنان در برابر ارتش رژیم صهیونیستی در جنگ 33 روزه، 23 مرداد را روز «مقاومت اسلامی» نام‌گذاری کرد تا بدین ترتیب، تجلیل از واژه مقدس «مقاومت» را برای همیشه ماندگار و جاویدان کند.