پساانتخابات مجلس و بایدهای لازم در تحقق اراده ملی
تهران - ایرنا - پس از اعلام نتایج نهایی انتخابات و تعیین منتخبان نمایندگی مجلس، آنچه باید بر تارک اندیشه نمایندگان مجلس شکل یافته و سر لوحه اعمال و تصمیم گیری های پیش رویشان نقش ببندد تجسم اراده ملی و تحقق خواسته های به حق مردم در اداره امور جامعه است.
با بررسی عملکرد مجلس دهم و ریشه یابی نقاط ضعف و قوت آن می توان دستور کار آینده مجلس یازدهم را پیشبینی کرد. اما خوش بینانه ترین موضع در این ارتباط این است که در مجلس آتی موضع گیری ها به دور از سلایق فردی و جناحی صرفا در مسیر منافع ملی شکل بگیرد تا در این راستا امیدوار بود که مجلس کارآمدی پیش رو خواهیم داشت. اما متاسفانه تجارب پیشین خلاف این انتظار را نشان داده است اما اگر مجلس بخواهد همانی باشد رهبر کبیر انقلاب امام راحل آن را در صدر امور خواندند و رهبر معظم انقلاب نیز در بیانات خود به نمایندگان مجلس فرمودند که مجلس باید مجلسی باشد که بتواند در مقابل زورگوییها و زیادهخواهیها و مرعوب کردنها و تطمیع کردنهای قدرتمندان جهانی بایستد و مصالح کشور و ملت را محاسبه کند و دنبال آن برود.» پس باید نمایندگان مردم به دور از غفلت در مسیر احیای مفاهیم بنیادی انقلاب و احیای اصول مغفول مانده قانون اساسی تلاش وافری از خود نشان بدهند تا مجلس یازدهم همانی باشد که نظام و انقلاب به آن تاکید کرده است یعنی مجلسی که برای تجسم و تحقق اراده ملی و تامین منافع ملت در راس امور کشور قرار داشته باشد.
اردوگاه اصلاح طلبان
آسیب شناسی، موانع، توصیه ها و راهبردهای انتخاباتی
روزنامه ایران در گزیده ای از گزارشی با عنوان «دلایل افت مشارکت در انتخابات» در گفتوگو با فعالان حزبی و سیاسی آورده است: انتخابات یازدهمین دوره مجلس شورای اسلامی در حالی به پایان رسید که حالا موضوع کیفیت مشارکت مردم در انتخابات سوژه تحلیلهای مختلف شده است. در ادوار مختلف انتخابات پارلمان، مجلس پنجم با مشارکت 71 درصد رکورددار نرخ مشارکت است و مجلس هفتم با 51 درصد کمترین نرخ مشارکت را داشت. حالا مجلس یازدهم رکورد مجلس هفتم در مشارکت پایین را از آن خود کرده است. بنا به اعلام وزیر کشور مشارکت در انتخابات اخیر 42.5 درصد بوده است. غلامرضا انصاری عضو شورای مرکزی حزب اتحاد ملت: در ریشهیابی علل کاهش مشارکت انتخابات اخیر شاید بتوان دستکم به سه دلیل اشاره کرد. این کاهش در یک سطح میتواند به چیدمان صحنه حضور جریانهای سیاسی در انتخابات بستگی داشته باشد. به هر ترتیب هر یک از احزاب و جریانهای سیاسی نمایندگی بخشی از جامعه را برعهده دارند. با وجود تمام ضعفهایی که بر نظام حزبی کشورمان حاکم بوده و هست و با وجود آنکه انتخابات در بسیاری از حوزهها صبغه قومی و زبانی دارد اما هنوز و همچنان بخشی از آرا بالقوه به گروههای سیاسی تعلق دارند. همچنین توجه داشته باشیم که بخش قابل توجهی از آرا نیز در طیف آرا خاکستری قرار میگیرند که در طول ادوار مشخص شده درصد بالایی از این آرا صرفا با شعارها و برنامههای اصلاحطلبانه به صحنه میآیند. متأسفانه در این دوره با تنگ شدن فیلتر نظارت استصوابی و رد صلاحیت حداکثری اصلاحطلبان و نیروهای مستقل و اعتدالی شرایطی به وجود آمد که عملا رقابت در بین خود گروههای اصولگرا در جریان قرار گرفت و طبیعتا برای طیف عمده آرا پیرو احزاب اصلاحطلب و بخش گستردهای از آرا خاکستری امکان و بستر مناسب برای مشارکت سیاسی فراهم نشد. عامل دیگری که در کاهش مشارکت تأثیر داشت بحث کارآمدی بود. برای بسیاری از مردم کارآمدی نهادهای انتخابی یعنی دولت و مجلس و حدود تأثیرگذاریشان در روند مسائل مهم جامعه مطلوب تلقی نشد. امری که در رقابتهای سیاسی تبلیغات گستردهای بر آن متمرکز شد. عامل مؤثر دیگر عدم برخورد صادقانه رسانههای همگانی از جمله در حوادث آبان، در ماجرای سقوط هواپیمای اوکراینی و حتی در مسائل اخیر مرتبط با شیوع ویروس کرونا بود. متأسفانه رسانه ملی و سایر رسانهها نتوانستند ارتباط ارگانیکی با مردم برقرار کنند. ناصر ایمانی، فعال سیاسی اصولگرا: آنچه همچنان روی میز است مسأله کاهش درصد مشارکت و دلایل احتمالی آن است. در هیچ کدام از انتخاباتهای برگزار شده طی 4 دهه گذشته نمی توان انتخاباتی را پیدا کرد که شرایط کشور مانند شرایط اکنون باشد. ایران امروز تحت شدیدترین تحریمهای بی سابقه تاریخی از سوی قدرتهای غربی و در رأسشان ایالات متحده قرار دارد. فروش نفت به پایینترین حد نسبت به 40 سال گذشته رسیده است. تورم بی سابقه در بیش از یک سال گذشته، بیکاری و کاهش قدرت خرید مردم در هیچ دوره همزمان با انتخاباتی مانند حالا نبوده است. سومین نکته این است که در هیچ مقطع تاریخی انتخابات ما شاهد توالی وقوع حوادث مهم و تأثیرگذار در افکار عمومی مانند حوادثی که در چند ماه اخیر در کشور رخ داده است نبوده ایم؛ افزایش قیمت ناگهانی بنزین، حوادث پیرو آن در آبان ماه، شهادت سردار سلیمانی، سقوط هواپیمای اوکراینی و بعد شیوع کرونا در ایران. مجموع این حوادث در فاصله کمی از انتخابات در هیچ دوره انتخاباتی گذشته سابقه نداشته است و شرایط کشور در انتخاباتهای گذشته تقریبا باثبات بوده است. ترکیب همه این عوامل سبب میشود که بگوییم کاهش 20 درصدی، درصد مشارکت چندان امر غیرمعمولی به نظر نمیرسد. زیرا طبیعتا مردم در چنین فشاری امیدشان به آینده کاهش پیدا میکند و میزان اعتمادشان به مجموعه دولتمردان اعم از قوه مجریه و مقننه به کمترین سطح خودش میرسد و طبیعتا میزان مشارکت کم میشود. بعضی دوستان مسأله رد صلاحیتها و کاهش کیفیت رقابتی را در این کاهش مؤثر میدانند طبیعتا یکی از دلایل بالا رفتن مشارکت مسأله رقابت است. اما به شخصه برای این عامل تأثیرگذاری مستقیم و سهم قابل توجهی قائل نیستم. زیرا مراجعه به سوابق تاریخی نشان میدهد که در گذشته سابقه داشته انتخابات با رقابت حتی کمتری برگزار شده اما میزان مشارکت قابل قبول بوده است. الیاس حضرتی، قائم مقام حزب اعتماد ملی:بر کسی پوشیده نیست که لازمه مشارکت حداکثری مردم، ایجاد رقابت حداکثری بین کاندیداها بود. چه خوب بود که احزاب، صاحبان اندیشه و فکر و کسانی که در میدان سیاست هستند، فرصت رقابت مییافتند. با موج بی اعتمادی موجود در جامعه، مقدمات رقابت حداکثری، اکسیر حیاتی کشور بود که مشارکت حداکثری را رقم میزد. حوادث آبان ماه 98، اعتراضات دی ماه 96 وضعیتی را در کشور ایجاد کرده بود که امید بود این انتخابات به جشن بزرگ ملی تبدیل شود. اگر رقابتی وجود داشت، مشارکت از میزان 42 درصد فعلی یقینا بالاتر میرفت و فرصتی برای ترمیم خیلی از دلخوریها، شکافها و کدورتها فراهم میشد. اما فرصت طلایی انتخابات درک نشد. بسیاری از چهرههای سیاسی اطمینان نیافتند تا کاندیدای حضور در انتخابات شوند و آنهایی هم که کاندیدا شدند با اعمال سلیقه رد شدند. حزب اعتماد ملی از جمله احزابی بود که با قدرت قصد ورود به انتخابات را داشت اما با رد صلاحیت هر 62 نفر کاندیدای خود روبهرو شد. وضعیت سایر احزاب نیز به این گونه بود. آیا در چنین شرایطی میشد که به مشارکت حداکثری حتی فکر هم کرد؟ در روزهایی که کاندیداهای جریان رقیب مشغول آمادهسازی خود بودند و جلساتی برای تهیه لیست برپا میکردند، گزینههای اصلاحطلبان به دنبال اعتراض به رد صلاحیت خود بودند. بازی دو تیمی که یکی از آنان با نفرات اصلی وارد میدان شده و دیگری با نفرات ذخیره، انگیزه مشارکت را از مردم سلب کرد. متأسفانه برخی با کج سلیقگی، نگاهشان به نهادهای انتخاباتی از سر اعتراض است. از سوی دیگر، برای بسیاری چه خوب میشود که مجلس منفعل عمل کند و در چنین حالتی انگیزهای هم برای مردم باقی نمی ماند تا بار دیگر خود را در تعیین سرنوشت کشور دخیل بدانند. اساسا جریانی در کشور ما اعتقادی به انتخابات ندارد. پیش از پیروزی انقلاب افرادی نزد حضرت امام (ره) رفتند و از ایشان خواستند که به جای جمهوری اسلامی، حکومت اسلامی را ایجاد کنند. اما چون همان تفکر زورشان به حضرت امام (ره) نرسید و الان هم به رهبری نمی رسد، لوث کردن انتخابات را در پیش گرفتهاند. با بی خاصیت ساختن نهادهای انتخاباتی، مردم هم حس میکنند که انتخابات ثمری ندارد و پیش خود میگویند پس چرا پای صندوق رأی برویم؟ محمدکاظم انبارلویی، فعال سیاسی اصولگرا: در این دوره از انتخابات حدود هزار و 400 نفر در تهران نامزد شدند که اصولگرایان برخلاف اصلاحطلبان با ایجاد وحدت و تمرکز بر یک لیست 30 نفره پیروز این انتخابات شدند. این در حالی است که جریان اصلاحطلب در این دوره موفق نشد سرمایه اجتماعی خود را به صحنه بیاورد و عملا شکست خورد. در تبیین دلایل شکست آنها میتوان به کارنامه ناموفق دولت و نمایندگان اصلاحطلب در چهار سال اخیر اشاره کرد که باعث شد حامیان آنها از حضور دوباره و حمایت از آنها عملا سر باز بزنند. اگرچه گفته میشود رد صلاحیت شماری از نمایندگان اصلاحطلب در این دوره از جمله دلایل قهر حامیان آنها با انتخابات بود اما طبق آمار تعداد چهرههای اصولگرای رد صلاحیت شده از اصلاحطلبان نیز بیشتر بود و اصلاحطلبان با چند لیست مختلف در انتخابات حضور یافتند. بی تردید مهمترین دلیل اعتراض جریانهای حامی اصلاحطلب از جمله سلبریتیها و ورزشکاران حامی آنها بی پاسخ ماندن مطالباتشان بود که باعث شد این بار به نشانه اعتراض وارد صحنه نشوند. در واقع عدم مشارکت حامیان اصلاحطلب، به معنای اعتراض به عملکرد این جریان بود در غیر این صورت حتما تعدادی از چهرههای مشهور این جریان از جمله آقای محجوب و خانم جلودارزاده که در انتخابات حضور داشتند، باید به میزان قابل قبولی رأی میآوردند. اما در نهایت این اصولگرایان بودند که با گفتمان انقلابی و پاسخ به مطالبات مردمی پیروز انتخابات شدند. در همین چارچوب نیز شاهد برگزاری موفق و امن انتخابات بودیم و دولت انصافا در این دوره از انتخابات با هدایت مدبرانه هیأتهای اجرایی و نظارت دقیق، مدیریت موفقی داشت و جزئیات روند رأیگیری و میزان مشارکت مردمی را فارغ از هر مصلحتی به صورت شفاف ارائه کرد.
روزنامه دنیای اقتصاد در گزارشی با عنوان «جغرافیای مشارکت در انتخابات مجلس یازدهم» آورده است: پرونده انتخابات مجلس یازدهم بسته شد؛ مجلسی که با مشارکت 32/ 42درصدی مردم در سراسر کشور برگزار شد و بیشترین کرسیهای آن به تصاحب اصولگرایان درآمد. بنابر آنچه وزیر کشور در نشست خبری خود با خبرنگاران مستقر در ستاد انتخابات کشور اعلام کرد، از میان 57 میلیون و 918 هزار و 159 نفر واجد شرایط برای حضور در انتخابات دوم اسفند، 24 میلیون و 512 هزار و 404 نفر در سراسر کشور در این انتخابات مشارکت کردند. هرچند این ارقام از مشارکت 32/ 42 درصدی مردم حکایت دارد اما عبدالرضا رحمانی فضلی، درصد مشارکت درانتخابات دوم اسفند را 57/ 42 درصد اعلام کرد. در حالی مردم ایران مشارکت بیش از 42 درصدی در انتخابات این دوره از مجلس را رقم زدند که در جریان انتخابات مجلس دهم، مردم در کل کشور مشارکت 83/ 61 درصدی را به ثبت رسانده بودند.
بررسیهای «دنیای اقتصاد» نشان میدهد که بدون احتساب 11 کرسی که تعیین تکلیف آنها به مرحله دوم کشیده شده است، درصد نمایندگان مجلس یازدهم نسبت به مجلس دهم، 8/ 76 درصد است. بررسیها نشان میدهد تنها 31/ 19 درصد از کرسیهای مجلس آتی را نمایندگان فعلی به دست آوردهاند. همچنین 24/ 17 درصد از کرسیهای مجلس یازدهم را نمایندگان ادوار کسب کردهاند و 65/ 59 درصد کرسیهای پارلمان دور یازدهم، به منتخبان جدیدالورود رسیده که تا به حال سابقه نمایندگی نداشتهاند. البته هنوز تکلیف 7/ 3 کرسیهای مجلس یازدهم مشخص نیست که در انتخابات دور دوم در فروردین ماه مشخص خواهد شد.
اصولگرایان، پیروز تهران
تعداد آرای اعلام شده از سوی وزارت کشور، محمدباقر قالیباف را رای اول تهران اعلام میکند؛ آرایی که تفاوت آن با رای نفر دوم در تهران یعنی مصطفی میرسلیم، 372 هزار و 969رای است. قالیباف با یک میلیون و 265 هزار و 287 رای، نفر اول تهران شد و مصطفی میرسلیم با 892 هزار و 318 رای، نفر دوم در تهران.
با وجود آنکه فهرست اصولگرایان پیروز انتخابات تهران شد اما بررسی آرای منتخبان مجلس دهم و یازدهم نشان میدهد محمدرضا عارف در انتخابات دور قبل، با کسب یک میلیون و 608 هزار و 926رای، جایگاه اول را کسب کرده بود و علی مطهری نیز با یک میلیون و 447 هزار 713 رای، نفر دوم منتخبان مجلس دهم از تهران شده بود. همچنین این بررسی تطبیقی نشان میدهد که تعداد آرای نفر دوم انتخابات مجلس یازدهم یعنی مصطفی میرسلیم، حتی به تعداد آرای عبدالرضا هاشمزایی که آخرین منتخب تهران برای انتخابات مجلس دهم بود، هم نمیرسد. در انتخابات مجلس دهم عبدالرضا هاشمزایی با یک میلیون و 78 هزار و 817 رای، نفر سیام تهران شده بود. این در حالی است که عزت الله اکبری تالارپشتی نفر آخر تهران در انتخابات دوم اسفند امسال، با کسب 642 هزار و 214 رای توانسته است بهعنوان نفر آخر منتخبان تهران وارد مجلس یازدهم شود.
روزنامه جمهوری اسلامی در مطلبی نوشت: میزان آرای باطله انتخابات حوزه یزد و اشکذر در رتبه دوم تعداد آرا قرار گرفت. آرای باطله یزد با حدود 24 هزار برگ رأی؛ دقیقا بعد از نفر اول انتخابات و رقمی حدود 14 درصد کل آرا بود. همچنین در یکی از حوزههای انتخابیه استان تهران، آراء باطله از آراء نفر اول که به مجلس راه یافت بیشتر بود. آراء نماینده منتخب حدود 39 هزار و آراء باطله حدود 55 هزار!
روزنامه شرق در گزیده ای از گزارشی با عنوان «برای ریاست مجلس یازدهم این 4 نفر رقابت می کنند» نوشته است: مصطفی میرسلیم 72ساله میرود که نایبرئیس سنی مجلس یازدهم شود. او یک سال از رضا تقوی، دیگر عضو راهیافته به مجلس، کوچکتر است؛ برای همین سیدرضا تقوی رئیس سنی و میرسلیم نایبرئیس سنی مجلس یازدهم میشوند تا بعد از انتخابات هیئترئیسه، رئیس و نوابش مشخص شوند. میرسلیم قطعا برای ریاست اصلی هم وارد رقابت خواهد شد... اما چالش اصلی برای میرسلیم تازه آغاز میشود چراکه صندلی علی لاریجانی در مجلس آتی رقبایی جدی دارد. یکی محمدباقر قالیباف است که سه دوره تجربه انتخابات ریاستجمهوری را در کارنامه خود دارد و احتمالا برای 1400 هم برنامهریزی کرده اما قطعا میخواهد از صندلی ریاست مجلس به صندلی پاستور بپرد پس ریاست مجلس برای او بسیار مهم و حیاتی است.
سرلیستشدن در تهران در غیاب چهرههای سرشناس از شهرهای دیگر خود به خود یعنی سرلیست کل مجلس و رئیس آن. برای همین افرادی مانند میرسلیم مقابل سرلیستی قالیباف مقاومت داشتند و به آن روی خوش نشان نمیدادند. او قبل از انتخابات در گفتوگویی تأکید کرده: «در فهرست ما شخصیتهایی وجود دارد مثل آقای تقوی که به اعتبار آنها ممکن است مردم به لیست رأی بدهند یا خیلیها آقای قالیباف را میشناسند و به اعتبار ایشان بخواهند رأی بدهند، اما کسی به عنوان سرفهرست مشخص نشده است که معرفی شود. کسانی که علاقهمند به آقای قالیباف بودهاند، لیست را به این شکل منتشر کردهاند، اما شورای ائتلاف سرلیست ندارد».
چهرههایی مانند آقاتهرانی و کل جریان جبهه پایداری بهکل مخالف حضور قالیباف در فهرست مشترک بودند چراکه جدای از اختلافات ریشهای با جریان قالیباف، حضور او را مانعی جدی برای خود میدانند. با این حال، ریاست قالیباف بر مجلس شکننده هم هست. باید دید ترکیب نهایی مجلس چقدر از جریان جبهه پایداری است یا به آن نزدیک است و چقدر هوادار قالیباف. قطعا هردو اینها از هماکنون لابی خود را برای یارگیری از میان نامزدها بهویژه نمایندگان طیف بهظاهر مستقل و شهرهای کوچک و بهویژه نماینده اولیهای آغاز خواهند کرد. سنبه هر کدام و توان اقناعی یا وعده و وعید هر کدام قویتر باشد، ریاست سهم اوست.
گزینه دیگر علیرضا زاکانی است. زاکانی هم به جریان جبهه پایداری نزدیکتر است و از مخالفان سرسخت علی لاریجانی در مجلس نهم بود. برای اینکه به خودش ثابت کند لیاقت نشستن بر صندلی لاریجانی را دارد، حتما وارد رقابت ولابی برای تسخیر صندلی ریاست خواهد شد.
علی صوفی فعال سیاسی اصلاحطلب، در گفت و گو با روزنامه آفتاب یزد اظهار داشت: با توجه به ابرچالشهایی که با آن روبهرو هستیم و خیلی هم آشکار است، طبیعی است که جامعه از مجلس آتی انتظار دارد در جهت حل مشکلات اقتصادی و سیاسی اقدام کند. وی ادامه داد: اولویت اول موضوع معیشت مردم است. مردم اداره زندگیشان از دستشان رفته است. پس اولین اولویت باید حل مسائل اقتصادی باشد. این فعال سیاسی خاطرنشان کرد: رفع فساد از سیستم اداری و اقتصادی ایران از دیگر موضوعاتی است که مجلس آتی باید برطرف کند. صوفی همچنین گفت: مشکل بعدی ما در سیاست خارجی است؛ مجلس آینده باید در سیاست خارجی خیلی ظریف و دقیق عمل کند؛ باید سعی کند به دستگاه دیپلماسی کمک کرده و جناحبندیها را کنار بگذارد. تندروها هم در مقابل ظریف بودند، هم مقابل برجام و هم جلوی روابط بینالمللی را میگرفتند. اگر بخواهند در مجلس آتی هم آن مسیر را پیش ببرند کارمان به جاهای باریک میکشد. به گزارش ایسنا، وی در پایان گفت: اگر مجلس آتی قرار باشد کاری را پیش ببرد، باید با سیات خارجی همراهی کند و چوب لای چرخ دولت نگذارد و سعی کند تنشها را برطرف کند. چه در سطح منطقه و چه اروپا و امریکا نیازمند حل تنشها هستیم. این موضوعات اولویتهایی است که برای خروج از بنبستهایی که داریم باید در نظر گرفته شود.
روزنامه آفتاب یزد در بخشی از گزارشی با عنوان ««در اقلیت» بودن زنان در پارلمان» نوشته است: مجلس یازدهم نیز مانند مجلس دهم فضای مردانه خود را حفظ کرد و زنها باز هم با تعداد بسیار اندک مجلس یازدهم را پشت سر گذاشتند. براساس آمار اعلامیاز سوی وزارت کشور 17 منتخب زن به مجلس یازدهم راه یافتند و جالب آنکه این تعداد در مجلس دهم هم 17 نفر بود و به نظر میرسد معجزه عددی اتفاق افتاده که این رقم دست نخورده باقی ماند. در همین راستا تاکنون 17 زن به مجلس یازدهم راه پیدا کردهاند و اتفاق جالب که ممکن است موازنه را بر هم بزند این است که یک زن نیز برای حضور در مجلس به مرحله دوم انتخابات مجلس یازدهم راه پیدا کرده که ممکن است وزنه را با شاخص 1+ نسبت به مجلس دهم متفاوت کند. بر این اساس در مرحله اول انتخابات مجلس در سال 98، تا همین لحظه زنان رکورد 17 کرسی مجلس دهم را در مجلس یازدهم نیز حفظ کردهاند و در صورت پیروزی یک زن دیگر در مرحله دوم رکورد حضور زنان در مجلس شکسته میشود. البته در انتخابات مجلس دهم 18 نماینده زن از سوی مردم انتخاب شده بودند که پس از آن با رد صلاحیت یک زن پس از راهیابی به مجلس همان عدد 17 برای زنان حفظ شد.
انتخابات یازدهمین دوره مجلس شورای اسلامیدر حالی جمعه گذشته برگزار شد که زنان ایرانی میتوانستند در 229 حوزه برای کسب کرسی بهارستان رقابت کنند و البته در 61 حوزه انتخاباتی نیز زنان حضور نداشتند. طی ادوار مختلف مجلس شورای اسلامی، مسئله تعداد حضور نمایندگان زن یکی از آمارهای حساسیت برانگیز خصوصا در ابتدای شروع به کار مجالس است. این شاخص همواره تاثیر عمیق و بسزایی در دیده شدن، نیازها، مشکلات و مطالبات نیمیاز جامعه دارد و معمولا مردم به خصوص قشر زنان انتظارات زیادی در خصوص اصلاح قوانین مرتبط با زنان دارند. در تمام ادوار مجالس شورای اسلامیبعد از پیروزی انقلاب، همواره شاهد حضور زنان در میان نمایندگان منتخب مردم بوده ایم، اما کمیت حضور این زنان از حداقل 4 نفر در سه دوره ابتدایی مجلس آغاز میشد و با رشدی قابل توجه در پنجمین دوره به 14 نفر رسید. اما این روند رو به رشد در ادامه معکوس شد تا جایی که در هشتمین دوره مجلس تنها شاهد حضور 8 نماینده زن بودیم. افزایش چشمگیر سطح تحصیلات دانشگاهی بانوان طی چهار دهه پس از پیروزی انقلاب اسلامیو همچنین رشد محسوس حضور موثر زنان در عرصههای مختلف علمی، فرهنگی، اجتماعی و اقتصادی از مهمترین عواملی هستند که انتظار افزایش سهم زنان از کرسیهای نمایندگی را افزایش میدهند.
امیر سرتیپ دوم خلبان یوسف قربانی، فرمانده هوانیروز ارتش در گفت و گو با خبرگزاری ایلنا اظهار داشت: بالگردهای هوانیروز در روز انتخابات با جابهجایی بالغ بر 200 صندوق رای در نقاط مختلف کشور، نقش موثری در برپایی انتخابات یازدهمین دوره مجلس شورای اسلامی و میان دورهای خبرگان رهبری داشته است. تعداد 19 بالگرد هوانیروز در 15 استان کشور در روز انتخابات با تعداد 130 سورتی پرواز و 200 صندوق رای را در مناطق مختلف و صعب العبور جابهجا کردند. تمامی بالگردها به بهترین شکل ممکن در خدمت مردم بودند و بلافاصله پس از اتمام ماموریت به پایگاههای خود برگشتند.
فرمانده هوانیروز با اشاره به اینکه هوانیروز در تمامی صحنههای مهم حضور دارد افزود: به درخواست وزارت کشور از ساعات اولیه آغاز یازدهمین دوره انتخابات مجلس شورای اسلامی و میان دورهای خبرگان رهبری، تعداد 19 بالگرد در 15 استان کشور حضور داشتند تا همانند گذشته در سرنوشت کشور سهم موثر و بسزایی داشته باشند.
رصد جریان رقیب
روزنامه اعتماد در گزارشی با عنوان «ادعای اصولگرایان درباره نتیجه انتخابات» آورده است: اینبار دیگر رقیب نیست که ادعای تقلب را مطرح میکند؛ بلکه این خود اصولگرایان هستند که در ادامه اختلافاتشان برای ارایه لیست مشترک، حالا به آرای این لیست نقد وارد میکنند و مدعی میشوند که اگر این لیست تمام و کمال پیروز شده است، دلیل آن نحوه شمارش و خوانش آرا است که به ادعای آنها برخلاف قوانین صورت گرفته است. درواقع ادعایی که برخی از اصولگرایان مطرح میکردند، این بود که بسیاری از آرا اینگونه نبود که اسامی هر 30 نفر لیست عینا در آن درج شده باشد اما کسانی که وظیفه شمارش آرا را برعهده داشتند چند اسم اول را که با لیست منطبق بوده، به مثابه رای به کل لیست تصور کردهاند و رای را به نام تمامی افراد این فهرست ثبت کردهاند. ادعایی که ازسوی برخی کانالهای اصولگرایان و به نقل از بعضی کاندیداهای شکست خورده این جریان سیاسی مطرح شد و به نظر بیاساس مینماید.
محسن پیرهادی از دیگر کاندیداهای لیست اصولگرایان بود که نسبت به رای اعلام شده اعتراض داشت و معتقد بود که رایش به سود فرد دیگری خوانده شده است.
حمید رسایی یکی دیگر از افرادی است که به رایش اعتراض میکند. البته او بیشتر از آنکه ادعای تقلب را مطرح کند، از بیاخلاقی همقطارانش انتقاد میکند و لیست اصولگرایان را لیستی مرکب از «اسپانسرها و بیخاصیتها، دامادها و حرفگوشکنها» میخواند. او در توییترش مینویسد: «برنده انتخابات نه قالیباف بود نه اصولگرایان و نه وحدت زورکی دقایق آخر، برنده انتخابات «لولو» بود. بازنده انتخابات هم کسانی بودند که ازترس لولوی ساختگی به لیستی مرکب از دامادها، اسپانسرها، بیخاصیتها وحرف گوشکنها درکنار چند کاندیدای لایق و انقلابی رای دادند وحالا پشیمانند.» اودر توییتی دیگر مینویسد: «ورود تعدادی از نمایندگان اصولگرا و اصلاحطلب کنار نمایندگان انقلابی را به مجلس تبریک میگویم، خصوصا نمایندگان تهران. امیدوارم در ادامه مسیر، نمایندگان اصولگرا و اصلاحطلب از این قالبهای غیرواقعی و دور ازمردم بیرون بیایند وانقلابی عمل کنند که تنها راهحل کشور عمل انقلابی است.»
این اظهارات رسایی درحالی مطرح شده که اساسا از مدتها قبل اصلاحطلبان اعلام کرده بودند در انتخابات لیستی ارایه نخواهند کرد و چنین هم شد.
روزنامه ابتکار در یادداشتی به قلم الهام برخوردار با عنوان «مجلس یکدست به کام اصولگرایان» نوشته است: انتخابات یازدهمین دوره مجلس شورای اسلامی در حالی به پایان رسید که در این دوره سهم اصلاحطلبان به حدی ناچیز و پایین بود که گویی اصلا این جریان در انتخابات حضور نداشت. درواقع هرچه در انتخابات دوره قبل تمامی لیست 30 نفره به مجلس راه یافت در این مرحله شاید در تمامی حوزهها تعداد آنها به 20 نفر هم نرسد. اصلاحطلبان در این دوره نه تنها مانع سخت شورای نگهبان را در مقابل خود داشتند بلکه از سوی پایگاه اجتماعی خود نیز دچار ریزش شدید شدند به نوعی که سطح مشارکت در انتخابات که همیشه به نفع آنها بود کاهش چشمگیری داشت. با این حال روز گذشته وزیر کشور آمار مشارکت در انتخابات را 24 میلیون و 512 هزار و 404 نفر اعلام کرد. وی با بیان اینکه 42/57 درصد از واجدین شرایط در انتخابات شرکت کردند، گفت: این درحالی بود که ما هم ورود بیماری کرونا را داشتیم و هم شرایط سیاسی و مسائلی مثل سقوط هواپیما، حوادث آبان و دی را داشتیم و در این شرایط این میزان حضور و مشارکت مردم کاملا قابل قبول است. رحمانی فضلی با اشاره به درصد مشارکت مردم در تهران گفت: درصد مشارکت مردم در استان تهران 2 میلیون و 539 هزار و 763 نفر بود که 26/2 درصد است. در کل شهر تهران و شمیرانات نیز 1 میلیون و 841 هزار و 891 نفر برابر با 25/4 درصد مشارکت کردند. مشارکت مردم در دورههای مختلف انتخابات مجلس شورای اسلامی با فراز و فرودهایی همراه بوده است. در طول این سالها، بیشترین میزان مشارکت به پنجمین دوره از انتخابات پارلمان بازمیگردد. این دوره از انتخابات که در تاریخ 18 اسفندماه سال 74 برگزار شد؛ مشارکت 71 درصد بود و 24 میلیون ایرانی پای صندوقهای رای رفتند تا وکلای خود را راهی پارلمان کنند، جامعه روحانیت مبارز جناح پیروز در این دوره از انتخابات بود. اما کمترین میزان حضور مردم در انتخابات به نام مجلس یازدهم ثبت شده است. در این انتخابات 24.512.404 نفر در سراسر کشور پای صندوق رای رفتند و آمار مشارکت 42.57 درصد ثبت شد. اصولگرایان پیروز این دوره از انتخابات مجلس بودند. درواقع آنچه در چهار سال گذشته با حضور حداکثری برای اصلاحطلبان رخ داد حالا با مشارکت پایین به نفع اصولگرایان و با پیروزی آنها رخ داد. یعنی هر چه در انتخابات دوره دهم مجلس اصلاحطلبان توانستند با سطح مشارکت بسیار بالا بر رقیب خود پیروز شوند و همه
30 نفره لیست امید به مجلس راه پیدا کند، در این دوره اصولگرایان در غیاب رقیب خود و مشارکتی پایین همه نامزدهای خود را با صدرنشینی قالیباف راهی مجلس یازدهم کرد. یعنی لیست وحدت دقیقه نودی اصولگرایان، پیروز ماراتن بدون رقیب در انتخابات مجلس یازدهم در تهران شد و توانست 30 کرسی تهران را از اصلاحطلبان پس بگیرد. در انتخابات مجلس دهم عبدالرضا هاشمزایی با یک میلیون و 78 هزار و 817 رای نفر سیام تهران شده بود و در انتخابات این دوره عزت الله اکبری تالارپشتی تنها با کسب 642214 رای توانسته به عنوان نفر 30 وارد مجلس یازدهم شود.
اردوگاه اصولگرایان
توصیه ها، برنامه ها، وعده ها و برنامههای انتخاباتی
روزنامه رسالت در گزارشی با عنوان «تدابیر مجلس یازدهم برای دولت از ریل خارج شده» آورده است: روزنامه رسالت در گزارشی نوشت: در حوزه قانون گذاری، آنچه بیش از همه اهمیت دارد وضع قوانینی جامع و منطقی برای رفع مشکلات و نیازهای کشور و مردم است. رهبر معظم انقلاب در دیدار اخیر خود با جمعی از مردم آذربایجان شرقی در تبیین اهمیت مجلس متذکر شدند: «مجلس ریل گذار حرکت دولت است... دولت ها را در نظر بگیرید مثل یک قطاری که بر روی یک ریلی باید حرکت کند؛ این ریل را مجلس شورای اسلامی با قوانین خود می گذارد... اگر چنانچه مجلس به دنبال رفاه مردم، عدالت اجتماعی، گشایش اقتصادی، پیشرفت علم، پیشرفت فناوری، عزت ملی و استقلال ملت باشد، ریل گذاری او به سمت این هدف ها خواهد بود؛ اگر مجلس مرعوب غرب باشد، مرعوب آمریکا باشد، به دنبال حاکمیت جریان اشرافی گری باشد، ریل گذاری او در این جهت ها خواهد بود؛ کشور را بدبخت خواهند کرد.»
با توجه به بیانات رهبر انقلاب، مجلس را می توان هدایت کننده دولت قلمداد کرد که در صورت وجود تعامل دوسویه مفید میان دو قوه، قوانین مصوب عملیاتی گردد. در حوزه نظارت نیز نمایندگان مجلس شورای اسلامی موظف هستند با استفاده از ابزارهای گوناگونی که قانون در اختیار آن ها قرار داده است بر حسن اجرای مصوبات نظارت نمایند. ابزار نظارت یکی از مولفه های مهمی است که می تواند دولت را در مسیر تحقق قوانین یاری برساند.
با نگاهی بر کارنامه چهارساله مجلس دهم، ضعف بعد نظارتی و عدم استقلال رای، اصلی ترین پارامترهای این دوره نمایندگان را به خود اختصاص داده اند. با پایان مجلس بسیاری از قوانین بر زمین مانده و مجلس هم به طورجدی از دولت آن ها را مطالبه نکرده است. مجلس آینده باید دولت از ریل خارج شده را به ریل بازگرداند و مطالبات مردم را پیگیری کند. این امید می رود که مجلس یازدهم بتواند اقدامات موثر و جدی در تحقق مطالبات مردمی و حل مشکلات کشور از جمله مسائل اقتصادی و معیشتی انجام دهد.
حسین شیخ الاسلام، مشاور اسبق رئیس مجلس در گفت وگو با «رسالت» درباره نحوه کمک دولت به مجلس گفته است: «مجلس باید بتواند در دو حوزه سیاست خارجی و بهبود وضعیت اقتصاد و معیشت مردم به دولت کمک کند. مجلس یازدهم در حوزه سیاست خارجی باید بتواند باوجود شرایط خاص و ویژه ای که به وجود آمده، از استقلال کشور با تمام قوا پشتیبانی کند و انگیزه های ضد استکباری داشته باشد.»«مجلس باید باقدرت در سیاست خارجی کشور ورود کند. مجلس آتی حفظ اقتدار کشور را باید در اولویت وظایف خود قرار دهد. در صحنه های بین المللی آنچه اهمیت دارد، روابط سازنده میان عناصر مقاومت در داخل با عناصر خارجی آن در حوزه های مختلف است.»
مشاور اسبق رئیس مجلس درباره اتخاذ قوانین اقتصادی برای بهبود شرایط در داخل افزود: «در حوزه سیاست داخلی، تامین اقتصاد و معیشت مردم و کم کردن فاصله طبقاتی در اولویت قرار دارد. دولت باید قاطعانه با فساد مقابله کند. علاوه بر این مجلس ریل گذار باید قوانینی در راستای تسهیل مبارزه با فساد اتخاذ کند تا در پرتو این قوانین، وضعیت اقتصاد در کشور بهبود یابد.» «نمایندگان کارآمد با اتخاذ قوانین صحیح در مجلس و نظارت بر عملکرد دولت می توانند به آن در انجام قوانین بر زمین مانده به آن کمک برسانند.»
مصطفی ملکوتیان عضو هیات علمی دانشگاه تهران نیز در گفت وگو با «رسالت»، با اشاره به ویژگی های مجلس ریل گذار بیان داشت: «مجلس کارآمد؛ نمایندگان متعهد و متخصص را می طلبد، زیرا تعهد شرط اصلی مجلس کارآمد است. نماینده ای که اعتقاد به درونزایی داشته باشد، راه حل رفع همه مشکلات را داخلی می داند. ما کشوری دارای امکانات زیاد هستیم و نیروهای متخصص و کارآمدی را در اختیار داریم که با مدیریت جهادی در مجلس، امکان رفع مشکلات موجود و کمک به دولت را فراهم می کند.»
وی ادامه داد: «مجلس باید مسیر پیشرفت کشور را هموار کند و با تبدیل امکانات بالقوه به بالفعل مشکلات را رفع نماید. از سوی دیگر وظیفه مجلس قانون گذاری و نظارت بر اجرای قانون است تا به همراه نهادهای نظارتی دیگر این وظیفه را انجام دهد. مجلس باید در شناخت خلاهای قانونی در کشور فعال باشد و به سرعت آن ها را با تدوین قوانین لازم رفع نماید. البته این مسئله به این معنا نیست که قوانین کاملا جدید تصویب شود، بلکه با توجه به هدف رشد و پیشرفت کشور باید قوانین موردنیاز را اتخاذ کرد.» ملکوتیان با تاکید بر ضرورت قانونمندی در کشور بیان کرد: «مجلس باید مسیر همه امور را در کشور قانونمند کند و راهکارهایی را برای جلوگیری از قانون شکنی بیابد. مجلس در راس امور قرار دارد و در جمیع مسائل کشور می تواند قانون وضع کند و تحقیق و تفحص نماید. کمیسیون های مختلف باید در شناخت مسائل و حل آن ها و پیدا کردن راهکارهای قانونی فعال باشند و در ساختن اهرم های قانونی در رفع معضلات و مشکلات ناشی از تحریم تلاش کنند و راهکارهای قانونی را برای پیشرفت کشور پدیدآورند.»
ملکوتیان با بیان این که وظیفه مجلس در گام نخست تدوین قوانین است، گفت: «با تدوین قوانین، امور بر زمین مانده در حوزه های مختلف شناسایی و بر اساس نیازهای کشور و برنامه های میان مدت و طولانی مدت مرتفع می شوند. مجلس می تواند هر مسئله ای را که قانونی نیست، قانونمند کند و با شناخت درست از امکانات و طرح های کلان کشور، راه را هموار گرداند. از این طریق می توانیم مطمئن باشیم امور طبق دستورالعمل پیش بینی شده، حرکت کند و به اهداف خود دست پیدا نماید.»
روزنامه رسالت در گزیده ای از یادداشتی به قلم محسن پیرهادی با عنوان «تغییر از مجلس شروع می شود» آورده است: نتایج نهایی یازدهمین دوره انتخابات مجلس شورای اسلامی اعلام شد و مردم هر حوزه انتخابیه به جز چند مورد که در دور دوم، تعیین می شوند، وکلای خود را شناختند. ذکر چند نکته خالی از لطف نیست:
1. نماینده ها وظیفه نمایندگی ملت رادارند؛ این نکته بسیار مهمی است؛ ملت یعنی آن ها که به نامزدهای پیروز رای دادند؛ آن ها که به کاندیداهای دیگر رای دادند و حتی آن ها که اصلا رای ندادند. تمام ملت، عائله نظام مقدس جمهوری اسلامی هستند؛ نماینده مجلس، باید چنین نگاهی داشته باشد. راز محبوبیت حاج قاسم در همین مردم داری و برداشتن مرزها بود؛ همه مردم، عزیز او بودند و او هم عزیز همه مردم شد؛ ما هم باید با بهره گیری از منش این شهید گران قدر، چنین نگاهی به مردم داشته باشیم و خط کشی های غیرضروری را برداریم. دایره انقلاب، وسیع است و نباید با تنگ نظری، دایره را کوچک کرد، که یک به یک، مردم از آن بیرون قلمداد شوند.
2. خطر بزرگی که مجلس را تهدید می کند، افتادن به ورطه سیاسی کاری است؛ وقت و انرژی مجلس اگر در دعواهای داخل خانه ملت هدر برود، فرصت کار و خدمت از دست می رود. مجلس باید ملت را نمایندگی کند؛ ملتی که دغدغه اش معیشت و اقتصاد است، نباید درگیر حاشیه و بحث های بی فایده شود. شعار لیست ایران سربلند، نجات اقتصاد ایران بود و عموم برنامه های معرفی شده توسط محمدباقر قالیباف هم این امر را تایید می کرد. قالیباف به صراحت اعلام کرد اگر مجلس، درست شدنی و قابل تحول نبود پا به عرصه مجلس نمی گذاشت و کارنامه خود را که مقرون به کارآمدی است، لکه دار نمی کرد؛ «نمی شود» و «نمی توانیم» جای خود را به «می شود» و «می توانیم» خواهد داد.
3. از مردم صبور و شکور ایران اسلامی خاضعانه سپاسگزاریم که علی رغم همه اتفاقات و اوضاع واحوال خاص حاکم بر کشور، بازهم به میدان آمدند و صحنه را خالی نکردند. اما به سهم خودم همین جا به همه ازجمله آن ها که از روی ناراحتی و گلایه از وضعیت کنونی ایران، نیامدند هم قول می دهم، تمام تلاشمان را خواهیم کرد تا از ناراحتی و گلایه های به حق آنان بکاهیم.
در قسمتی از یادداشت حسن شجاعی در روزنامه رسالت با عنوان «رای مردم به تحول و کارآمدی» می خوانیم: در لیست 30 نفره پایتخت که با بالاترین آرای ممکن راهی مجلس شده، دکتر محمدباقر قالیباف با 1.265.287رای و میانگین اعتماد 72 درصدی رای دهندگان تهرانی، رکوردی تازه از اقبال و گرایش مردمی را به خود اختصاص داد که در مقایسه با محمدرضا عارف سر لیست اصلاح طلبان در انتخابات مجلس دهم که موفق به کسب 49 درصد شده بود عدد قابل اعتنا و بالایی است.
شاید بتوان نگاه مردم تهران به چرایی انتخاب دکتر قالیباف را به عملکرد 12 ساله وی در شهرداری تهران و همچنین پیش از آن در قامت فرمانده ناجا جست وجو کرد. وی که پیش از این در جایگاه یک فرمانده نظامی در جبهه های جنگ و بعدازآن در نیروی هوایی سپاه منشا خدمات بسیاری شده بود این بار در ارتباطی تنگاتنگ با مردم قرار گرفت و با خدمات ارزشمند و ماندگاری که در ناجا و بعد از آن در جایگاه شهردار تهران از خود بروز داد در دل تهرانی ها نشست تا هر زمان که از هر کوی و برزن عبور می کنند یاد و خاطره این فرمانده پیشین و مدیر جهادی فعلی را زنده کنند.
مردم تهران به خوبی به یاد دارند که در ایام مدیریت کلان شهر تهران در دهه هفتاد و سال های ابتدایی دهه هشتاد چه بر پایتخت ایران گذشت و با توجه به مشکلاتی که از دولت های قبل در خود داشت و با سوء مدیریت های قبلی چه میزان کار و فعالیت نیاز بود تا تهران به عنوان پایتخت جمهوری اسلامی ایران، شان و جایگاه واقعی خود را بازیابد. شاید اغراق نباشد، اتفاقاتی که در کلان شهر تهران در طول سال های مدیریت دکتر قالیباف روی داد، زمانی بیش از دوران صدارت وی در مسئولیت شهردار تهران را می طلبید و از منظر مدیریتی، تحول و کارآمدی حاصل از مدیریت وی تهران را در زمره بهترین پایتخت های دنیا در بسیاری از حوزه هاقرار داد. اینکه شهرداران بعد از قالیباف برای تحول و نوآوری در تهران دچار چالش هستند امری حقیقی است.
روزنامه کیهان در بخشی از یادداشتی با عنوان «انتخابات دوم اسفند چرا یک پیروزی بزرگ است؟» آورده است: انتخابات مجلس، یک ماراتن دست کم هشت نه ماهه بود. انتخابات در بسیاری از کشورهای غربی، معارض ندارد. اما در مقابل انتخابات الهامبخش ایران، سنگاندازیهای فراوانی از سوی مستکبران انجام میشود. وقتی عملیات ضد انتخابات با برخی همپوشانیهای داخلی همراه شد، موجب کارشکنی سنگین میشود. مانند سال 82 که میخواستند انتخابات مجلس را تعطیل کنند. ما در سوئیس و نروژ انتخابات برگزار نمیکنیم، بلکه در قلب منطقهای آشوبزده و پر از دشمنانی عنود، پرچم برگزاری انتخابات را بالا بردهایم. تفاوت ماجرا مانند تفاوت حرکت در یک اتوبان هموار، با عبور از یک گردنه پر پیچ و خم در کولاک زمستانی است. بله، اگر گردنه و کولاک نبود و برخی همراهان ناهمدل، کژتابی نمیکردند، میشد آسانتر عبور کرد، اما با وجود همه بد عملیهای برخی همراهان، به سلامت و موفقیت از چنان گردنهای گذشتن، یک موفقیت بزرگ ارزیابی میشود.
برای فهم واقعیت، باید کمی عمیقتر در برخی روندهای مدیریتی ناراضی تراش مطالعه کرد. قبلا در همین ستون از قول سایت دولتی خبر آن لاین و نشریه حزب اتحاد ملت نوشتیم که تحقیر و توهین نهفته در ماجرای توزیع سبد کالا در بهمن 92 و همچنین شوک غافلگیرانه سه برابر کردن قیمت بنزین در آبان 96، سهوی نبود. نشریه صدا در این باره نوشت «روحانی وقتی دید چیزی دستش ندارد، بنزین را گران کرد تا جامعه به شرایط اقتصادی واکنش نشان دهد؛ فشار از پایین اتفاق بیفتد تا در بالا چانهزنی کنند که مذاکره انجام شود. میگویند وزیر اطلاعات در جلسه دولت هشدار داده اگر بنزین را گران کنید، جامعه به هم میریزد و روحانی خندیده است. اینکه میگویند گران کردن بنزین، تصمیم غیرکارشناسی و اطلاعرسانی آن هم غلط بوده؛ اتفاقا از نظر روحانی، تصمیم هم کارشناسی بوده و هم نحوه اطلاع رسانی - در واقع اطلاع نرسانی - درست بوده تا جامعه بیشتر عصبانی شود. روحانی قمار کرد تا ببیند نتیجهاش چه میشود.»
آقای صادق خرازی (معاون وزیرخارجه در دولت اصلاحات و سفیر بعدی در پاریس) از حامیان جدی دولت و برجام بود. اما هم او درباره ماجرای تلخ بنزین به خبر آنلاین گفت: «حقیقتا در ماجرای بنزین، بیخردی حاکم بود. مگر میشود بنزین را سه برابر کنید و قبلش هیچ آگاهی نداده باشید!؟ شما باید از یک سال قبل به افکار عمومی آگاهی میدادید... گاهی به شوخی میگویم مسئولین ما صبح به صبح که بیدار میشوند برنامهریزی و بخشنامه صادر میکنند که انقلاب را از بین ببرند و این مردمند که آن را حفظ میکنند (!)... انتخابات آینده، انتخابات پیچیدهای است. فکر میکنم با فضایی که در آن قرار داریم، مشارکت در شهرستانها بالای 40-50 درصد و در تهران حدود 25 تا 30 درصد باشد که خودش رقم قابل توجهی است، هرچند که ایدهآل نیست».
متاسفانه به دفعات شاهد بودیم که هر وقت طیف مدعی اعتدال و اصلاحات و خوشبین به غرب در دولت و مجلس بر سر کار آمدند، امید و اعتماد عمومی آسیب خورد، نارضایتی افزون شد و میزان مشارکت مردم پایین آمد. در واقع، کارکرد دولتهای شبهلیبرال، تزریق نارضایتی و نا امیدی به جامعه بوده است.
روزنامه کیهان در گزارشی نوشت: شبکه صهیونیستی «من و تو» که در دامن دولت انگلیس فعالیت میکند، در کینهورزی آشکار نسبت به مردم ایران تا جایی پیش میرود که برای عوامل خود در اتهامزنی به جمهوری اسلامی و دروغپراکنی علیه ایران هیچ حد و اندازهای قائل نیست.
این شبکه، در برنامه زنده روز شنبه خود تلاش کرد با هر بهانهای حضور مردم در انتخابات مجلس یازدهم را یکسره و ناشیانه انکار کند. مجری این شبکه که ظاهرا از اخبار و رویدادهای ایران بیخبر است در ادعایی عجیب گفت: «از بس مردم نرفته بودند رای بدهند، صداوسیما تصاویر هوایی همیشگی از انتخابات را پخش نکرد!» این در حالی است که هیچوقت از صفوف مردم در انتخابات تصویر هوایی تهیه نشده و معمولا این نحوه از تصویربرداری بر تظاهرات خیابانی مرسوم است. ادعاهای کذب شبکه «من و تو» درباره ایران که توسط برخی مجریان این شبکه منتشر میشود، تبدیل به خودزنی شده است و بساط رسوایی این شبکه را فراهم کرده است.
گفتنی است یکی از مجریان این شبکه پیشتر، خواهان وساطت افرادی خاص با وزارت اطلاعات شده بود تا بتواند به راحتی به ایران برگردد و در تهران مجوز کار بگیرد! از ماهها پیش شبکه یادشده به اخراج برخی همکارانش پرداخته است تا با جلوگیری از رسواییها از ریزش مخاطبان جلوگیری کند.
خبرگزاری فارس در بخشی از گزارشی آورده است: از 290 نمایندگان مجلس دهم که از 8 خرداد 95 بر روی صندلیهای سبز بهارستان مستقر شدند، 248 نفر از آنها در انتخابات دوره یازدهم ثبتنام کردند. همچنین 2 نفر از نمایندگان مجلس دهم از سمت نمایندگی مجلس استعفا داد، یک نفر به عضویت حقوقدان شورای نگهبان درآمد، 2 نفر فوت شدند و حدود 37 نماینده در انتخابات ثبتنام نکردند.
پس از بررسی اولیه صلاحیت کاندیداها، عباسعلی کدخدایی سخنگوی شورای نگهبان اعلام کرد که صلاحیت 90 نفر از نمایندگان کنونی مجلس رد شده که عمدتا به دلیل مسایل مالی ردصلاحیت شدهاند. اما در بررسی مجددا صلاحیتها مشخص شد که 75 نفر از 248 نماینده ثبتنام کننده در انتخابات مجلس یازدهم، رد صلاحیت شدند و تنها 173 تن از وکلای ملت توانستند وارد رقابتهای انتخاباتی برای ورود به مجلس یازدهم شوند.
وضعیت 173 نماینده حاضر در رقابتهای انتخاباتی چه شد؟ براساس آمار قطعی ستاد انتخابات کشور درباره منتخبین مجلس یازدهم تنها 56 تن از وکلای ملت در مجلس دهم موفق شدند، به مجلس یازدهم راه یابند و 117 نفر از آنها نتوانستند اعتماد مجدد مردم حوزههای انتخابیه خود را کسب کنند.
نکته جالب توجه حضور تنها 7 نفر از اعضای فراکسیون امید مجلس به جمع راهیافتگان به مجلس یازدهم است. در مقابل از 56 نماینده راهیافته به مجلس یازدهم، 41 نفر عضو فراکسیون اصولگرایان هستند.
وبگاه خبرآنلاین در گزارشی با عناوین «تغییر چهره سیاسی پارلمان یازدهم / سونامی اصولگرایان به بهارستان رسید» آورده است: ماراتن 7 هزار کاندیدایی انتخابات مجلس یازدهم در مرحله اول به پایان رسید و تکلیف اکثریت کرسی های نمایندگی مجلس برای 4 سال آینده روشن شد. انتخاباتی که در آن 24 میلیون و 512 هزار و 404 نفر پای صندوق های رأی رفتند و مشارکت.42.57 درصدی را رقم زدند.
در نتیجه همین انتخابات هم چهره سیاسی پارلمان یازدهم در مقایسه با پارلمان دهم تغییر حداکثری را شاهد خواهد بود و برخلاف مجلس فعلی که طیف هایی از اصولگرایان، اصلاح طلبان و مستقلین سهمی به نسبه مساوی در کرسی های نمایندگی مجلس داشتند، در مجلس یازدهم اکثریت صندلی ها توسط نمایندگان اصولگرا فتح شده است و اصلاح طلبان و مستقلین حضوری کم رمق را خواهند داشت. حضوری که یا از آن اقلیت قدرتمند را خواهند ساخت یا به انزوای پارلمانی می روند.
اما از نکات قابل توجه این انتخابات تغییر صددرصدی نمایندگان برخی استان ها از جمله خراسان شمالی و جنوبی، مازندران و.... بود. نمایندگانی که یا شانس حضور در میدان رقابت را نیافتند یا اگر در انتخابات حضور داشتند رأی لازم و کافی برای ماندگاری در بهارستان را کسب نکردند.
باسابقه ها و شاخصین مجلس فعلی هم یا نیامدند چون علی لاریجانی، فلاحت پیشه و محبی نیا و... یا ردصلاحیت شدند چون مطهری، تابش، قاضی پور، کوهکن، محمود صادقی و... یا رأی نیاوردند چون علاءالدین بروجردی، یوسفیان ملا، محمود بهمنی، کاتب، لاهوتی، اسدالله عباسی و... در مقابل برخی قدیمی های پارلمان به بهارستان رجعت کردند چون آقاتهرانی، نادران، غضنفرآبادی، جوکار و...
حضور پرتعداد دولتمردان احمدی نژاد در پارلمان آینده نیز از نکات جالب این انتخابات بود. دولتمردانی که یا وزیر بوده اند چون شمس الدین حسینی، نیکزاد، مصری و حاجی بابایی یا استاندار چون احمدی بیغش و عباس زاده مشکینی یا از مدیران میانی دولت هستند چون فریدون عباسی.
پایگاه خبرآنلاین در گزیده ای از گزارشی با عنوان «اولین واکنش قالیباف به پیروزی اصولگرایان در انتخابات» آورده است: محمدباقر قالبیاف، سرلیست فهرست وحدت اصولگرایان، بعد از مشخص شدن اعلام نتایج انتخابات مجلس یازدهم و پیروزی کامل این لیست در انتخابات تهران، در پیامی ویدیویی گفت: انتخابات مجلس شوری اسلامی با همه فراز و فرود های خود به پایان رسید. از همه مردم عزیز ایران برای حضور در انتخابات تشکر می کنم. مخصوصا از مردم شریف تهران، ری، شمیرانات، اسلامشهر و پردیس. همچنین از رهبر معظم انقلاب که با ارشادات خودشان همیشه راهنمای ما بوده و هستند؛ نیز قدردانی میکنم.
منتخب تهران در مجلس یازدهم گفت: از همراهان و عزیزانی که بدون هیچ چشمداشتی برای بنده حقیر و فهرست وحدت، برای ایران سربلند مخلصانه تبلیغ کردند نیز تشکر می کنم. از همه دست اندکاران امر برگزاری انتخابات، گروه ها، جریان های سیاسی و همه نامزدهای محترم تشکر می کنم که با حضورشان جوانمردانه رقابت کردند.
قالیباف با اشاره به وعده و حمایت خود از جوانان، گفت: من وعده داده بودم پای جوانان بایستم و ایستادم. تعداد کسانی که در فهرست وحدت، چه در تهران و چه در شهرستان برای ایران سربلند بوده و رای آوردند؛ جوان و یا چهره جدید هستند. مطالبه گری جوانان باعث شد خانه ملت پوست اندازی کرده و مجلس نو شکل بگیرد. امروز روز جوانان است. من از روز اول آمدم و تا در چهل و یکمین سال انقلاب، برای تحقق گام دوم تلاش کنم.
وی ادامه داد: شعار من برای مبارزه با آمریکا همچنان کار است و کار است و کار. مجلس قوی، مجلسی است که استکبار ستیزی را با ایجاد ثبات اقتصادی از طریق اقتصاد مردمی محقق می کند. من به همه شما تعهد دادم که با همه توانم کار کنم و مطمئن باشید به عهدم پایبندم. طبق مولفههایی که قبلا گفتم، با کمک بقیه منتخبان تلاش می کنیم تا وضع موجود به نفع مردم تغییر کند. این خرد جمعی و فهم مشترک خیلی مهم است. باید همه در مجلس برای رفع مشکلات مردم همدل شده و مردانه بایستیم تا مشکلات را درست کنیم.
وبگاه خبرآنلاین در گزارشی با عناوین «کنایه معنادار کواکبیان به قالیباف: رأیت به اندازه من است / هشدار به مسئولان درباره مشارکت پایین تهرانیها در انتخابات / حواشی انتخاباتی صحن مجلس» نوشته است: چند روز بعد از انتخابات مجلس شورای اسلامی، اولین جلسه علنی مجلس برگزار شد و تا حدودی تحت الشعاع این انتخابات قرار داشت. آنچنان که دو نماینده اصلاح طلب مجلس کنایه هایی را روانه اصولگرایان کردند و حس نوروزی نماینده مجلس فعلی که مجدد کسب رأی کرده است از مردم حوزه انتخابیه اش تشکر کرد.
کنایه کواکبیان به قالیباف
مصطفی کواکبیان نماینده مردم تهران در مجلس که برای مخالفت با کلیات بودجه سال 99 تریبونش باز شده بود، گریزی به انتخابات مجلس زد و گفت: در انتخابات اخیر مجلس یازدهم، نفر اول لیست تهران به اندازه رای من در انتخابات مجلس دهم رای آورده است که نشاندهنده آن است که مردم معتقدند مجلس در راس امور نبوده و کارهای نیست.
کواکبیان به وارد شدن ایران به لیست سیاه اف ای تی اف هم اشاره کرد و گفت: وضعیت اقتصادی کشورمان بعد از برجام خوب شده بود ولی حالا دچار مشکل شدهایم. این در حالی است که لوایح مربوط به FATF یک سال است در مجمع تشخیص مصلحت نظام معطل ماند. در چند روز اخیر نرخ سکه و ارز بالا رفته و تصمیم اخیر FATF بر اقتصادمان نشانههای خود را آشکار کرده است. لذا کسانی که مسبب وضعیت اقتصادی کشورمان و تصمیمگیر اخیر FATF هستند خودشان باید بودجه بنویسند.
توصیه نماینده اصلاح طلب به مسئولان
علیرضا رحیمی، نماینده اصلاح طلب و عضو هیات رییسه مجلس شورای اسلامی نیز گفت: اقداماتی در فضای انتخابات انجام شد که باعث مشارکت حداقلی مردم برای اولینبار شد و این هشدار قابل توجهی به مسئولین بود که رضایت مردم را مبنا قرار دهند. قاعدتا اگر بودجه بر مبنای رضایتمندی و افزایش کارآمدی و حکمرانی باشد اثر لازم را دارد، ولی در شرایطی که نارضایتی مردم باعث مشارکت حداقلی میشود و همه را متحیر میکند مسئولین باید به این هشدار توجه کنند.
پایگاه خبری تابناک در گزارشی با عناوین «جاماندن 231 نماینده از قطار مجلس یازدهم / پارلمان پوست اندازی کرد» نوشته است: دوم اسفندماه انتخابات یازدهمین دوره مجلس شورای اسلامی برگزار شد و بیش از 7 هزار داوطلب تائید صلاحیت برای کسب 290 کرسی مجلس با یکدیگر رقابت کردند.
در انتخابات حدود 85 درصد نمایندگان ثبت نام کردند، اما سهم مجلس دهم در این رقابتها 167 نماینده تائید صلاحیت شده یعنی حدود 58 درصد بود؛ مابقی نمایندگان ثبت نام نکرده یا پشت سد شورای نگهبان مانده و رد صلاحیت شدند و یا انصراف دادند، در نتیجه حدود 42 درصد از نمایندگان در این دوره ازرقابتها حضور نداشتند. بعد از اعلام نتایج انتخابات و اعلام اسامی منتخبان مشخص شد، تنها 20 درصد از نمایندگان فعلی ابقا شدند و مابقی نتوانستند، رای اعتماد مجدد از مردم برای حضور مجدد در مجلس را بگیرند.
البته این امر مسبوق به سابقه بوده و به طور متوسط ریزش 60 درصدی را در هر دوره شاهد بودیم که یکی از علل آن تغییر ذائقه مردم در اداور مختلف است؛ منتها تفاوت این دوره با ادوار دیگر در رکودشکنی ریزش نمایندگان دوره دهم و یا به عبارتی پوست اندازی پارلمان است. حدود 80 درصد یعنی 231 نماینده موفق به حضور دوباره در بهارستان نشده و تنها 57 نماینده رای ابقای مجدد را از مردم گرفتند و دو نماینده وارد رقابت در مرحله دوم انتخابات شدند.
پیش از این رکورد تغییر ترکیب نمایندگان برای مجلس ششم بود که ترکیب نمایندگان آن در دوره هفتم به صورت چشمگیری عوض شد، تغییراتی که همواره بیانگر حذف تعدادی از چهرههای شناخته شده و باسابقه پارلمان و ورود چهرههای جدید و جوان به مجلس همچون دوره دهم دارد که نمونه بارز آن را میتوان در مجالس دهم و یازدهم در تهران دید. البته ریزش حدود یک سومی مجلس در هر دوره طبیعی است، اما وقتی تغییر به بیشتر از این میزان و این بار به 80 درصد میرسد، یعنی مردم از عملکرد نماینده هایشان رضایت نداشته و خواهان تغییر هستند.
وبگاه خبری الف در بخشی از گزارشی با عنوان «درباره کاهش مشارکت مردم در انتخابات مجلس» آورده است: عدم مشارکت اکثریت واجدین شرایط رای در انتخابات را باید به مثابه نوعی اعتراض سیاسی مسالمت آمیز به حساب آورد. مشارکت پایین مردم استفاده از شرایط برای بیان ناخشنودی از روند اداره امور است و از این زاویه متفاوت از مخالفت با سیستم است. در واقع احتمالا برخی از اقشار و طبقات جامعه که رای دادن را صرفا یک حق می داند و از باب تکلیف و وظیفه به آن نمی نگرد عدم مشارکت خود را واجد پیام هایی برای سیستم سیاسی تلقی می کند. درباره عدم مخالفت با سیستم سیاسی اشاره به حضور پررنگ مردم در انتخابات گذشته و در مراسم شهادت حاج قاسم سلیمانی قابل ذکر است. البته ضرورت دارد به این مسئله نیز توجه شود که مشارکت 42 درصد مردم در انتخابات هم به معنای این نیست که آنها حتما از شرایط موجود رضایت دارند.
*اعتراض و نارضایتی مردم به عملکرد مجموعه نهادهای حاکمیتی است. اگر چه دولت نقش اصلی را در عملیاتی سازی برنامه ها در حوزه های سیاستی مختلف برعهده دارد اما فروکاستن این اعتراض صرفا به دولت نادیده گرفتن بخشی از واقعیت است. در واقع درست یا غلط بیشتر مردم تمایزهایی که بعضا در تحلیل های سیاسی وجود دارد را یا باور ندارند یا اینکه چنین تفکیکی را در ذهن خود برقرار نمی سازند. آنها ناکارآمدی را در نهایت ناکارآمدی می دانند و چندان به چپ و راست، اصولگرا و اصلاح طلب یا قوه مجریه و مقننه توجهی ندارند و این نقص را متوجه همه جریان های سیاسی موجود می دانند. آنها خواهان بهبود شرایط اقتصادی هستند و به این باور رسیده اند که رقابت های سیاسی چند سال اخیر منجر به گشایشی در زندگی آنها نشده است.
* عامل دیگری که بدون شک در کاهش میزان مشارکت مردم در انتخابات تاثیر داشت مغلوب شدن در جنگ روایت های رسانه ای در ماه های اخیر در پی حوادث و اتفاقات مختلف است. عدم مدیریت افکار عمومی را در قضایایی مانند گران شدن بنزین و اعتراضات آبان ماه و سقوط هواپیمای اوکراینی بوضوح می توان مشاهده کرد که هنوز هم بعد از گذشت چند ماه مردم ابهامات فراوانی دارد، به گونه ای که مرجعیت رسانه ای در این باره به خارج از کشور منتقل شده است.
در زمانه ای که نه واقعیت بلکه بازنمایی رسانه ای آن تعیین کننده است متاسفانه برخی مسئولان از گفت و گو با مردم گریزانند و به اقناع افکار عمومی در مسائل و حوادث مختلف بی توجهی می شود که تبعات چنین رویکردی بعدا در عدم مشارکت مردم آشکار می شود.
رصد جناح متقابل
روزنامه رسالت با نگاهی به دلایل پیروزی و شکست اصولگرایان و اصلاح طلبان در انتخابات در گزیده ای از گزارشی با عنوان «سهم 76 درصدی اصولگرایان از کرسی های مجلس» آورده است: یکی از مهم ترین مولفه های پیروزی قاطعانه نامزدهای اصولگرایان در این دوره را شاید بتوان ناامیدی مردم از شعارهای واهی و عدم پیگیری مطالباتی که قول آن ها به مردم داده شد، قلمداد کرد. اتمسفر قبل از آغاز انتخابات به وضوح سرخوردگی مردم را از وعده های بر زمین مانده نشان می داد؛ وعده هایی که 6 سال قبل در دوران ریاست جمهوری و چهار سال گذشته در زمان انتخابات مجلس با شور و هیجان داده شد، اما برآیندی به جز کارنامه ای تهی و خالی نداشت.
عدم کارآمدی اصلاح طلبان در این دوره مجلس که بیشتر کرسی های آن را در اختیار داشتند آن قدر واضح و ملموس بود که حتی بسیاری از حامیان این جریان به آن اذعان کرده و به نحوه عملکرد آن ها انتقاد داشتند. با این اوصاف این جریان دست از تکاپو برای جلب نظر اذهان عمومی برنداشت و از هر دستاویزی درصدد برآمد تا چهار سال دیگر بر صندلی های نمایندگی مجلس تکیه بزنند، غافل از این که حنای آن ها دیگر برای مردم رنگی نداشت.
ارمغان اصلاح طلبان در مجلس فقط همراهی تمام قد از دولت بود به نحوی که آن ها را تبدیل به نمایندگان دولت در مجلس کرد تا نمایندگان مردم در مجلس. مردم این وادادگی را در نمایندگان خود در مجلس دهم مشاهده کردند و نتیجه آن اقبال کمتر از 6درصدی به آن ها شد. اخذ 76 درصد از مجموع آرای کسب شده توسط اصولگرایان، می تواند یکی از نقاط قوت مجلس یازدهم محسوب شود تا با هماهنگی، قوانین بر زمین مانده را احیا و ابزار نظارتی بر عملکرد دولت را در راستای بهبود شرایط نامساعد فعلی، فعال کنند.
حسین کنعانی مقدم دبیر کمیته سیاسی جبهه ایستادگی در گفت وگو با «رسالت» درباره دلایل عدم موفقیت اصلاح طلبان در انتخابات این دوره مجلس، گفته است: «مردم در مقام مقایسه و قضاوت عملکرد نمایندگان در این دوره مجلس به این نتیجه رسیده بودند که شعارهای برآمده از آرای اصلاح طلبان و مستقلان، محقق نشد و بخش عمده ای از مطالبات مردم به خصوص در حوزه های معیشتی روی زمین ماند. نمایندگان مجلس دهم قبل از پیروزی در انتخابات شعارهای زیادی دادند که باعث شد، آرای خاکستری مردم برای اصلاح طلبان در صندوق های رای ریخته شود.
وی درباره عملکرد اصولگرایان در عرصه انتخابات این دوره، بیان کرد: «نیروهای انقلابی با آرایش جدید و قدرتمندی وارد عرصه انتخابات شدند. یکی از دلایل اصلی عدم موفقیت اصلاح طلبان در این دوره مجلس، عدم ریخته شدن آرای خاکستری مردم برای آن ها بود که دلیل آن، عدم داشتن عملکرد مناسب نمایندگان در مجلس بود. اصولگرایان در انتخابات این دوره مجلس با وحدت و انسجام بیشتری وارد عرصه انتخابات شدند و توانستند با ائتلاف بزرگ آرای اکثریت را به دست بیاورند.»
حسن قدیری ابیانه کارشناس مسائل سیاسی نیز در گفت وگو با «رسالت» با بیان این که اصلاح طلبان به عملکرد و مواضع خود و دولت مورد حمایتشان در انتخابات باختند، می گوید: «دولت حامی نمایندگان اصلاح طلب در کارنامه خود موضوعی به جز اعتماد به بیگانگان و بی اعتمادی به نیروهای داخلی ندارد. دولتمردان فعلی با سخنان خود سعی داشتند انتخابات را به نفع خود به اتمام برسانند و از این طریق به آن ضربه بزنند، به طوری که در آستانه انتخابات با درج شایعه های گوناگون جوسازی کردند.»
قدیری ابیانه اضافه کرد: «وزارت خزانه داری آمریکا با طرح موضوع FATF در روز انتخابات به کمک اصلاح طلبان آمد و ایران را وارد لیست سیاه FATF کرد، اما باز هم نتیجه انتخابات را نتوانست به سود آن ها به اتمام برساند. در بعضی از شهرها درصد شرکت کنندگان انتخابات نسبت به سال های گذشته پایین بود، اما به نفع اصولگرایان رای داده شد.» این کارشناس سیاسی با اشاره به تغییر رای بسیاری از رای دهندگان دوره قبل به نفع اصولگرایان، گفت: «بسیاری از رای دهندگان که در دوره قبل به نفع اصلاح طلبان رای داده بودند، با اظهار پشیمانی، رای خود را به نفع اصولگرایان و در مواردی با عدم شرکت در انتخابات بروز دادند که این مسئله یکی از عوامل بالارفتن رای اصولگرایان در انتخابات مجلس شد، به طوری که مجید انصاریان که به عنوان یکی از سرلیست های اصلاح طلبان مطرح بود، نتوانست به میزان رای بعضی از کاندیداهای اصولگرایان که به مجلس راه پیدا نکردند، برسد.»
روزنامه کیهان در گزیده ای گزارش با عنوان «مدعیان اصلاحات شکست سنگین خود در انتخابات را سانسور کردند» آورده است: نارضایتی و به تبع آن ناامیدی مردم از لیست امید باعث شد این دوره اصولگرایان با رای مردم اکثریت مجلس یازدهم را به دست آورند؛ روزنامههای طیف موسوم به اصلاحطلب اما دیروز در صفحات نخست خود این شکست را سانسور کردند. دیروز در صفحات نخست روزنامههای طیف موسوم به اصلاحطلب نشانهای از شکست آنها در انتخابات مجلس دیده نمیشد. این روزنامهها که در ساختن کوه از کاه و کاه جلوه دادن کوه به کمک عملیات رسانهای توانایی بسیاری دارند دیروز ترجیح دادند از شکست در انتخابات مجلس یازدهم در صفحات نخست خود چشمپوشی کنند. صفحات نخست همین روزنامههای زنجیرهای پس از انتخابات مجلس دهم و پیروزی لیست امید و مقایسه آن با اکنون قابل توجه است. روزنامههای طیف اصلاحطلب در شنبه و یکشنبه پس از انتخابات (8 و 9 اسفند 94) عکس و تیتر نخست صفحه یک خود را به انتخابات مجلس اختصاص دادند و حتی برخی از آنها تمام صفحه نخست را بهطور کامل تنها از انتخابات مجلس تیتر و عکس زدند.
«حماسه امید»، «همه با هم آمدند»، «حضور پرامید»، «حکم ملت»، «روز داوری مردم»، «ایران سرای امید»، «جشن سرنوشت»، «همه آمدند، تکرار میکنیم؛ همه آمدند» و... نمونههایی از تیترهای آن روز روزنامههای طیف موسوم به اصلاحطلب است. این طیف خصوصا از پیروزی تمام لیست امید در تهران بسیار خوشحال و خرسند بودند. تیتر یکی از این روزنامهها (همه آمدند، تکرار میکنیم؛ همه آمدند) نشان میداد که مجلسی با حمایت برخی از سران اصلاحطلب شکل گرفته است؛ مجلسی که در آینده به تدریج ضعف و ایراداتش را هویدا کرد و بهعنوان ضعیفترین مجلس در طول 4 دهه گذشته شناخته شد. راز عدم حمایت صاحبان «تکرار» از لیستهای اصلاحطلبان در انتخابات مجلس یازدهم که جمعه برگزار شد نیز در ضعف فزاینده مجلس دهم و خاصه لیست امید نهفته است.
لیست امیدی که چنان سرگرم سیاستزدگی خود بود و در جدالهای حزبی و جناحی غرق شده بود که عملا در حوزه مهمی مانند معیشت مردم غافل شد و ناامیدی مردم از نمایندگان امیدی بزرگان «تکرار» را به این گمان مشغول ساخت که مهر «تکرار کردن» بر هر لیستی بزنند، نتیجه عکس خواهد داد و لذا آنها ترجیح دادند سکوت اختیار کنند و در عوض روزنامههای زنجیرهای با تفسیرهای خود بر قامت آن سکوت، جامههای گمراهکننده بدوزند. در همان روزها روزنامه اعتماد مصاحبهای را با سعید حجاریان منتشر کرد. این تئوریسین طیف موسوم به اصلاحطلب در آن مصاحبه ضمن تحلیل از انتخابات مجلس مدعی شد: «با مجلسی بهتر از مجلس پنجم روبهرو خواهیم شد»!! اما چنانکه گفته شد با ضعیفترین مجلس در 40 سال گذشته روبهرو شدیم. «تکرارهای» بیخاصیت! در این میان روزنامه زنجیرهای آفتاب یزد، از طیف موسوم به اصلاحطلب، در سرمقاله دیروز خود به انتخابات پرداخت و نوشت: «آری، اتفاق عجیب و غریبی رخ نداده؛ قابل پیشبینی بود که مجلس بعدی مجلسی یکدست اصولگراست. از چند جهت بسیاری چنین پیشبینی کردند: اول اینکه چهرههای شاخص اصلاحطلب رد صلاحیت شدند، دوم اینکه شورایعالی سیاستگذاری اصلاحطلبان برای انتشار لیست واحد به اجماع نرسید و تشتتی شکل گرفت و... بنده تصور میکنم حداقل در ظاهر مجلسی شبیه مجلس هشتم شکل گرفته است. چنانکه خواندید این روزنامه اصلاحطلب دو عامل را برای پیروزی اصولگرایان نام ببرد. دو عاملی که از قضا نخستین آن اصلا با تجربههای تاریخی ما در جامعه ایرانی همخوانی ندارد. این روزنامه گفته است که اصلاحطلبان سرشناس رد صلاحیت شدند! این افراد چه تعداد بودهاند؟ آیا اگر آن چند نفر تایید صلاحیت میشدند و به فرض حتی رای میآوردند الان تعداد اصلاحطلبان مجلس چقدر بود؟ اضافه شدن 5 یا 10 نفر واقعا چه تأثیری دارد که این روزنامهها آن را بهعنوان نخستین فاکتور بیان میکنند؟
پایگاه خبری مشرق در گزارشی با عنوان «فعال شدن ژن مجاهدینی اصلاحطلبان پس از شکست انتخاباتی» آورده است: عبدا... ناصری، فعال چپ و عضو شورای مشورتی اصلاحطلبان در بخشی از مصاحبه با شماره یکشنبه گذشته روزنامه آرمان ملی با تأکید بر "عدم مشارکت رسمی اصلاحطلبان در انتخابات" اظهار کرده است: «معتقدم این انتخابات علاوه بر اصولگرایان به آن دسته از اصلاحطلبانی که قدرت محور بودند نشان داد که جامعه بعد از دیماه 96 وارد دوره جدیدی شده است. چون متاسفانه برخی از احزاب اصلاحطلب و چهرههای اصلاحطلب این واقعیت را قبول نداشتند که اتفاقات ماههای اخیر حرکتی از سوی جامعه مدنی بوده و آنچه را که دیگران گفتند، پذیرفتند. این لااقل برای ما اصلاحطلبان درسی بود تا برای آن دستهای که هنوز بر این گمانهاند که با حفظ شرایط گذشته میتوانند به تعامل گذشته ادامه دهند مشخص شود که چنین نیست و اصلاحطلبان باید راهبردها و گفتمان خود را تغییر دهند.»
او همچنین تصریح میکند: «اشتباه در این خواهد بود که دو جریان سیاسی از حالا به بعد اصرار داشته باشند که همان رویکردها و راهبردهای گذشته را دنبال کنند و ناکامیهای احتمالی را به کردن این نهاد یا آن نهاد بیندازند. در نهایت دو قطبی جدیدی که یکسوی آن جامعه مدنی است، تعیینکننده خواهد بود.» «راهبردهای آینده بدون توجه به دوقطبی جدید تاثیری نخواهد داشت. خیلی صریح میگویم اصلاحطلبان دیگر نمیتوانند مدعی باشند که راهبردهای ما همواره ملاحظات دو سوی ماجرا را در نظر میگیرد. یعنی باید به مطالبات مردم و جامعه مدنی توجه کرد اصلاحات مد نظر جامعه را دنبال کرد.»
قبل از ناصری، حمیدرضا جلاییپور، از دیگر فعالان اصلاحطلب نیز طی یادداشتی در نشریه صدا با کنایه تأکید کرده بود که ستاد اصلاحات همچون انتخابات مجلس یازدهم؛ رویکرد عدم مشارکت در انتخابات را دنبال خواهد کرد! او در این رابطه به عبارتی تحت عنوان "ایستادگی مدنی" نیز اشاره کرده بود.
اظهارات این افراد همچنین در حالی است که آنها قبل از این نیز علاقهای به تعامل با نظام نداشتند و مشغول ایستادگی بر انحرافات خود بودند! در واقع از پس از فتنه 88؛ اگر هم فعالیتی در داخل نظام از اردوگاه اصلاحات دیده شده است؛ علیالاغلب به حفظ حیات نباتی این سازمان ربط داشته است نه به جهت انقیاد آنها از نظام جمهوری اسلامی. فلذاست که با عنایت به آنچه که خواندیم؛ به نظر میرسد ادامه این مسیر به فعال شدن ژن مجاهدینی اصلاحطلبان و اعلان جنگ آنها به نظام اسلامی ختم شود.
جریان اصلاحات با عدم توبه از فتنه 88 نشان داد که مسیر خود را به سمت «خروج از دموکراسی» کج کرده است و رخداد «تحریم خاموش انتخابات مجلس یازدهم» که مورد حمایت ستاد اصلاحات و تئوریسینهای این جریان بود و عبدا... ناصری هم بر آن صحه گذاشته؛ این مقوله را تأیید میکند. در مجموعه وبلاگ مشرق پیش از این کرارا تحلیل کرده بودیم که این رفتار اپوزسیونی بروز کرده در اردوگاه چپ و حتی صدور فرمان «تسخیر مراکز حساس نظام پس از آغاز اغتشاش خیابانی»! در کنار اعلام عدم مشارکت؛ از باب استشمام بوی «فتنه اقتصادی» در ستاد چپ است. استشمامی که فرماندهان کنترل از راه دور این فتنه بزرگ را خاصه پس از اغتشاشات دیماه 96 و آبان 98 مست کرده و در سودای «فردای براندازی» قرار داده است.
*س_برچسبها_س* *س_پرونده خبری_س*- برچسبها:
- آمریکا
- استان تهران
- اصولگرایان
- انگلیس
- تهران
- جامعه روحانیت
- جمهوری اسلامی
- خراسان شمالی
- دانشگاه تهران
- سیاست خارجی
- شورای نگهبان
- شهرداری تهران
- علی لاریجانی
- علیرضا رحیمی
- فراکسیون امید
- محمد باقر قالیباف
- ناجا
- نیروی هوایی ارتش
- یزد
- FATF
- اصلاح طلبان
- برجام
- قاسم سلیمانی
- وزارت خزانه داری آمریکا
- وزارت کشور
- انتخابات مجلس
- مجلس شورای اسلامی
- ویروس کرونا