کرونا و رویارویی در چند جبهه / سال 98 از لحاظ پیچیدگی درگیریها و تهدیدات استثنایی بود
از زمانی که آشوبهای دی ماه 96 در ایران رقم خورد، ایران با انواع تهدیدات و درگیریها در ابعاد و قالبهای مختلف از جمله روانی، نظامی، رسانه ای، اقتصادی و سیاسی روبه رو شد. سال 98 از لحاظ پیچیدگی درگیریها و تهدیدات در چهار دهه اخیر، استثنایی بود.
به گزارش گروه سیاسی خبرگزاری میزان، چند ماه از شیوع کرونا در چین و جهان گذشته و ایران نیز از ابتدای اسفندماه درگیر این ویروس شده است. نوع مدیریت بحران از سوی دستگاههای ذی ربط و به ویژه وزارت بهداشت و مجموعه دولت، روندهایی را به دنبال داشته که میتوان آنها را تاثیر گذار بر امنیت و ثبات کشور دانست.
در گزارش پیش رو که کاری از مرکز پژوهشی آرا - اندیشکده اسرا - است با بررسی ابعاد مختلف رسانههای داخلی و خارجی و همچنین شبکههای اجتماعی، با تهدیدات مضاعفی در جنگ روانی و رسانهای روبه رو هستیم. این امر باعث شده تا تهدیدات و مولفههای بحران ساز در صورت وقوع یا ادامه وضع کنونی تشدید شوند. مجموعه تهدیدات در رابطه با امنیت و ثبات میتواند به شورشهای خطرناک منجر شود.
از جمله دلایل بحران زا در چنین شرایطی، مدیریت جزیرهای و اقدامات خودسرانه مردمی برای مقابله با شیوع کرونا در مناطق مختلف است. اقدامات سریع و فوری برای ایجاد مرجعیت رسانهای قابل اعتماد عمومی و مدیریت بحران واحد در سراسر کشور، نیاز ضروی در نظر گرفته شده است.
با توجه به شیوع گسترده کرونا در ایران و درگیر شدن استانها و شهرهای مختلف، این موضوع به یکی از مهمترین و حادترین تحولات ماه پایانی سال 98 تبدیل شده و تهدیدات و فرصتهایی را در پی خواهد داشت. بر این اساس هدف از این گزارش عبارت است از: ارائه تصویری از وضعیت میدانی و فضای مجازی در ارتباط با امنیت کشور - تعیین نقاط ضعف و قوت کشور در برخورد با پدیده هایی، چون بیماریهای فراگیر - تصویر سازی دشمنان و رسانههای ضدانقلاب از رویکرد جمهوری اسلامی در برخورد و مقابله با کرونا - سطح اعتماد عمومی نسبت به حاکمیت - نقش نهادهای امنیتی، اطلاعاتی، نظامی و قضایی در مواجهه با کرونا
از اوایل اسفندماه سال 98، گزارشهایی از ابتلای چند تن از مردم ایران به ویروس کوید 2019 منتشر شد. اخباری که پیش از انتخابات اسفند مجلس شورای اسلامی در فضای مجازی و رسانههای خبری پیچید، ولی این امر با توجه به انتخابات مجلس، از سوی عدهای به عنوان بازی سیاسی برای کم رونق کردن انتخابات تفسیر شد. این گزاره یکی از مهمترین مولفههای فعالین رسانهای و سیاسی معاند، اپوزیسیون و ضد انقلاب در کنار برگزاری راهپیمایی 22 بهمن در نقد و تخریب مقامات جمهوری اسلامی در عدم اعلام شیوع ویروس کروناست. ویروس کرونا از اواخر سال 2019 میلادی در یکی از استانهای چین شیوع پیدا کرد و به صورت به اپیدمی تبدیل شد. هزارن نفر مبتلا شدند و صدها نفر نیز مردند. ویدئوها و تصاویری از شهرهای درگیر به ویژه ووهان در رسانهها منتشر میشد و برای مدتی نیز به عنوان یکی از موضوعات داغ در شبکههای اجتماعی با هشتگ cronavirus# مورد بحث قرار میگرفت. اما در فضای رسانهای فارسی زبان و به ویژه در شبکههای اجتماعی مانند توییتر و اینستاگرام، از اهمیت بالایی خبر کرونا برخوردار نبود. رصد توییتر تا اواخر بهمن نشان میداد که بیشتر مباحث در این فضا از سوی کاربران فارسی زبان، حول انتخابات و تلاش برای مشارکت یا عدم مشارکت در آن بود. رسانههای فارسی زبان داخلی و خارج از ایران هم رویکردی مشابه داشتند.
به هر روی از روزهای آخر بهمن به این سو، بیماران مبتلا به کرونا در ایران به تدریج شناسایی شدند و همزمان در کشورهایی مانند کره جنوبی و ایتالیا نیز اخباری مبنی بر افزایش آمار شناسایی مبتلایان منتشر شد. موج خبری کرونا در ایران که قم را مرکز انتشار معرفی کرده بودند، از سوم اسفند به بعد از زیر سایه انتخابات خارج شد و به موضوع اصلی در رسانههای داخلی، صدا و سیما و سایر رسانهها و شبکههای اجتماعی با کاربران ایرانی تبدیل شد. شدت گسترش خبر، شایعه، تحلیل، مصاحبه، اظهار نظر مقامات به تدریج چنان افزایش یافت که در اسفندماه تقریبا هیچ خبر و تحولی نتوانسته کرونا را کنار بزند. این روند رسانه ای، سیاسی، اجتماعی و در نهایت اقتصادی، تبعات و پیامدهای امنیتی، اطلاعاتی، قضایی و انتظامی را در کشور به دنبال داشته که در ادامه با توجه به بروندادهای میدانی و رسانه ای، تصویری از شرایط ارائه خواهد شد.
تهدیدات علیه ثبات و امنیت داخلی کشورها در قالبهای مختلف قابل تعریف و مفروض هستند. روابط بین الملل و روابط بین دولت ها، شاهد انواع و اقسام تهدیدات از زمان وقوع نظم وستفالیا از قرن 17 به این سو بوده اند. در این جا بحث بر سر دولت مدرن است. در قرن بیستم تهدیدات فرامرزی متنوعتر شدند. میتواند از تروریسم در این قالب نام برد. گروههای تروریستی که توانستند از یک منطقه علیه کشورهای خارجی دست به اقدام بزنند. جنگ سایبری و الکترونیک و همچنین جنگ بیولوژیک را نیز باید در دسته تهدیدات جدید نام برد. ورای تهدیدات خارجی، خطرات داخلی از جمله شورش ها، انقلاب ها، کودتا، قحطی و بیماریهای فراگیر نیز میتوانند امنیت و ثبات یک نظام و دولت را با خطر و حتی فروپاشی مواجه سازند.
از زمانی که آشوبهای دی ماه 96 در ایران رقم خورد، ایران با انواع تهدیدات و درگیریها در ابعاد و قالبهای مختلف از جمله روانی، نظامی، رسانه ای، اقتصادی و سیاسی روبه رو شد. سال 98 از لحاظ پیچیدگی درگیریها و تهدیدات در چهار دهه اخیر، استثنایی بود. تنگتر شدن حلقه تحریم ها، درگیریها در خلیج فارس، رویارویی مستقیم ایران و آمریکا در ابعاد نظامی و تروریستی، سیلهای ویرانگر ابتدای سال، ادامه روند غیر قابل کنترل افزایش قیمت ها، شورشهای بنزینی و سیاسی، کاهش مشارکت در انتخابات و اپیدمی کرونا، بخشی از مهمترین تحولات سال 98 هستند که در بررسیهای مربوط به حوزه امنیت و ثبات باید به آنها به عنوان حلقههای زنجیر نگاه کرد. چرا که هر یک از این تحولات بر روی تحولات آینده تاثیر گذار بوده و نباید اینگونه تفسیر شود که بحران جدید، بحران قدیمی را زیر خاک مدفون خواهد کرد. بررسی تولیدات رسانهای و شبکههای اجتماعی به ویژه در توییتر، تصویری واضحتر از برآیند نظرات و تحلیل روندهای مربوط به امنیت و کرونا و همچنین تزریق بی اعتمادی به نظام، مشروعیت زدایی از نظام ولایت فقیه، دو قطبی سازی، ناکارآمدی و... ارائه خواهد داد.
تحلیل دادها
در بحران کرونا با چند جبهه و میدان رویارویی با ویروس روبه رو هستیم. رسانههای داخلی که با نوعی محافظه کاری و با رویکرد حمایتی از سیاستهای اجرایی در حال فعالیت هستند: خبرگزاریهای رسمی، روزنامههای سایتهای معروف و کانالها و صفحات آنها در شبکههای اجتماعی، سعی دارند تا روایت رسمی را از شیوع کرونا و اقدامات صورت گرفته از نهادهای مرتبط ارائه دهند. برخی از این رسانهها تلاش کرده اند تا بخشی از فضای غیررسمی را نیز نمایندگی کنند و دیدگاههای متفاوت از جمله جنگ بیولوژیک، انعکاس نظرات تعدادی از نمایندگان منتقد و... را منعکس سازند.. صدا و سیمای جمهوری اسلامی که بعد از انتخابات مجلس شورای اسلامی، بخشهای خبری خود را به اخبار کرونا اختصاص داد و به مرور دیگر شبکهها در قالب برنامههای کارشناسی و توصیهها وارد این کارزار شدند. رویکرد این رسانه نیز کاملا حمایتی و انتشار اخبار رسمی است. و شبکههای اجتماعی و رسانههای فارسی زبان خارج از کشور: توییتر، اینستاگرام و تلگرام، بخش عمدهای از فضای شبکههای اجتماعی با کاربران ایرانی را خود اختصاص داده اند. کاربران ایرانی از طیفها و دیدگاههای مختلف نظرات را منتشر و برخی از اکانتها قابلیت تاثیر گذاری و انتشار اخبار بالایی نیز دارند. از دیگر منابع خبری رسانههای فارسی زبان مانند بی بی سی فارسی، رادیو آمریکا، ایران اینترنشنال، رادیو فردا، ایران وایر، زیتون، گویا نیوز و... هستند. این رسانه ها، پوشش گسترده اخبار و گزارشهای کرونا را بر عهده گرفته اند و به صورت ویژه به کرونای ایران میپردازند. اما ماموریت ویژه آنها، ارائه اخباری غیررسمی از کرونا است. برای نمونه ایران اینترنشال آمار تلفات را به صورت ویژه و روزشمار در کنار صفحه تلویزیون خود نمایش میدهد و آمار تلفات بسیار بالاتر از منابع رسمی دولت ایران است. بی بی سی فارسی در هفته نخست از آمار 210 نفری تلفات سخن گفته بود که چهار برابر روایت رسمی بود. دیگر رسانههای معاند و ضد انقلاب نیز در تحلیلها و برنامههای تصویری و شنیداری خود به طور روتین از بی ثباتی در کشور، عدم مدیریت صحیح بحران، ناکارآمدی دولت و نظام، پنهانکاری، عصبانیت عمومی و... سخن میگویند. اما بخش عمدهای از بازار شایعات، نگرانیهای نقدها، مخالفت ها، حمایتها و... در توییتر، اینستاگرم و تلگرام جاری است. مجموعه واقعیات میدانی و هجمهها و نقدهای داخلی و خارجی، بستری را فراهم ساخته تا در چند ماه اخیر بار دیگر مجموعههای دولتی و حاکمیتی به پنهانکاری، ناکارآمدی، سیاسی کاری، جنگ قدرت و. متهم شوند. رسانههای داخلی از جمله رسانههای رسمی مانند صدا و سیما در بخش عمدهای از اقشار متوسط و دارای قابلیت دسترسی به منابع خبری دیگر، مرجعیت خود را از دست داده اند. از جمله مواردی که بی اعتمادی و عدم توجه به منابع رسمی دامن زده است، بی توجهی به گزارشهای شیوع کرونا در ایران به دلیل انتخابات مجلس شورای اسلامی است.
عدم اطلاع رسانی دقیق و پنهانکاری برچسبی است که در چند ماه گذشته بارها بر پیشانی نهادها و دستگاههای داخلی چسبیده است.. آیا روند جاری به بی ثباتی و شورش خواهد انجامید؟ در ابعاد میدانی درگیریهایی در برخی از نقاط کشور به واسطه شیوع کرونا منتشر شده است. آتش زدن بیمارستانی در بندرعباس و ورود افراد معمولی در تعدادی از شهرهای شمالی برای بستن راهها از جمله این موارد است. نبود اتاق مدیریت بحران منسجم با ابزارها و ضمانتهای اجرایی و همچنین قدرت تصمیم گیری بالا، از جمله دلایل اصلی در زمینه ساز شدن شرایط بی ثباتی و افزایش بحران از کرونا به نافرمانیها و آشوب هاست. بررسی مواضع و فعالیت رسانههای ضدانقلاب و فعالین سیاسی و رسانهای معاند گویای این واقعیت است که آنها شیوع ویروس کرونا را یک فرصت خوب در کنار موارد دیگر برای آسیب زدن به امنیت و ثبات ایران ارزیابی میکنند. همچنین دولتهای غربی از جمله آمریکا، در چند مرحله مقامات جمهوری اسلامی را به ناکارآمدی و پنهانکاری متهم کردند. مایک پمپئو و برایان هوک، از مقامات آمریکایی، شیوع کرونا در ایران را یکی از دیگر دلایل مهم ناکارآمدی و بی توجهی مسئولان ایران برای حفاظت از جان و سلامت مردم دانستند. این روند اتهام زنی بر اساس سناریوی مشروعیت زدایی و نالایق دانستن نظام جمهوری اسلامی در حکمرانی مناسب در ایران به پیش میرود. روندهای طی شده در چند سال اخیر به طول کامل این سناریو را ثابت میکند و از حالت فرضیه خارج ساخته است.
میتوان در موارد زیر بحث تهدیدات در حوزه امنیت و ثبات را برشمرد:
افزایش بی اعتمادی عمومی به دولت و نظام جمهوری اسلامی: روند طی شده در یکسال گذشته نشان میدهد که سرمایه گذاری سنگینی بر روی شکاف میان مردم و حاکمیت صورت گرفته است. عملکرد ضعیف دولت و نهادهای اجرایی، قانونگذاری و قضایی خوراک لازم را برای دشمنان فراهم ساخته تا بر این شکاف بیشتر بدهند. تحولات مربوط به افزایش قیمت بنزین و شورشهای مرتبط با آن، سقوط هواپیمای مسافربری، درگیریها با آمریکا و بی توجهی دولت به افکار عمومی در حوزه اقتصادی، بی اعتمادی در سال 98 را نسبت به سالهای قبل به ماهیت کارآمدی دولت در اجرای سیاستهای ثبات بخش به اوج خود رسانده است. از آنجایی که دشمنان و رسانههای منتسب تمام نهادها و قوا را در قالب کلیت نظام جمهوری اسلامی تفسیر میکنند و راس آن را مسئول میدانند، بی اعتمادی را به نظام تسری داده اند؛ و ناامیدی از مدیریت بحران و بهبود وضعیت: احساس ناامیدی عمومی از کار کرد نهادها و دستگاههای ذیربط در مدیریت بحران میتواند زمینه ساز اقدامات منطقهای و محلی شود که بحران را بیشتر دامن خواهد زد. ورود افراد غیر متخصص و با مسئولیتهای غیر مرتبط با مدیریت بحران نیز این امر را تشدید خوهد کرد.
نافرمانیهای مدنی
با ادامه شیوع ویروس کرونا و افزایش در گیر شدن سطح بالایی از مردم، فرصت برای نافرمانیهای مدنی در نبود سیستم امنیتی قوی و متمرکز ایجاد خواهد شد. در حال حاضر در برخی از شبکههای اجتماعی از مردم درخواست شده تا در راستای نافرمانی مدنی، پرداخت قبضها دیگر صورت نگیرد. نافرمانی مدنی به سرعت سطح بی نظمی و انباشت مشکلات و بحرانها را به دنبال خواهد داشت و مدیریت بحران را با چالش بسیار بزرگی روبه رو خواهد ساخت و در نتیجه هزینه مدیریت از طریق نهادهای نظامی و امنیتی را افزایش شدیدی خواهد داد.
برهم خوردن تعادل بازار و زنجیره مواد غذایی و بهداشتی
در وضعیتهای بحرانی و چالش برانگیز، زمینه مناسبی برای سودجویی فراهم میشود. در صورتیکه مدیریت مناسبی بر بازار عرضه و تقاضا صورت نگیرد، این امر میتواند به سرعت بحران را به بازار تسری دهد. در شرایط تسری ویروس کرونا به کل کشور، کمبود لوازم بهداشتی و بیمارستانی کاملا مشهود بود و احتکار گستردهای در این حوزهها صورت گرفت. امری که باعث نابسامانی در بازار و افزایش چندبرابر قیمتها در این کالاها شد. افزایش قیمتها و کمبود کالا در ماههای آینده و در ادامه شیوع ویروس، میتواند غارت انبارها و فروشگاهها و همچنین داروخانه را به دنبال داشته باشد.
مرجعیت زدایی از رسانههای رسمی
با ادامه روند شیوع کرونا، رسانههای رسمی و صدا و سیما از مرجعیت رسانهای در کل کشور خواهند افتاد و درصد اندکی برای پیگیری اخبار کرونا به آن رجوع خواهند کرد. در صورت قطع سراسری اینترنت و عدم دسترسی به تلویزیونهای ماهواره ای، بالاجبار پیگیری اخبار از طریق صدا و سیما و رسانههای داخلی صورت خواهد گرفت، ولی این به معنای اعتماد سازی و مرجعیت آنها نخواهد بود.
افزایش تهدیدات سایبری
هک سایتهای حساس و اطلاع رسانی مانند وزارت بهداشت و وزارت صمت و ارائه اطلاعات ناقص و انحرافی میتواند، بحران اطلاع رسانی داخلی را رقم بزند. همچنین هدف قرار دادن زیرساختهای اصلی کشور از جمله برق و آب، بحران خطرناکی را به دنبال خواهد داشت.
انتشار عمدی ویروس کرونا و بیماری
آلوده کردن عمدی مردم از طریق عوامل داخلی دشمن و همچنین تهدید منابع حیاتی از جمله تامین آب آشامیدنی کشور خطراتی است که بی ثباتی را به طرز فزآینده به مرز بحران خواهد رساند. این اقدام میتواند از طریق منافقین و حتی نفوذیها در نهادهای مهم صورت گیرد.
شورشهای سراسری به خاطر ناکارآمدی و عدم تامین کالاهای اساسی
هر چند در مراحل اولیه شیوع کرونا بازار تا حدی تنها با تلاطم قیمتها روبه رو است، ولی در صورتی نبود و کمبود شدید مواد و کالاها، احتمال شورش وجود دارد. اما اینکه آیا شورشهای سراسری علیه حاکمیت به وقوع خواهد پیوست یا خیر، باید به میزان تاب آوری مردم در برابر بحران اشاره داشت. عبور از مرز تاب آوری و فقدان ساز و کار مدیریت متمرکز بحران، میتواند شورشهای محلی و منطقهای را به شورش سراسری تبدیل کند. هر چند کرونا در دیگر کشورها نیز شیوع دارد، ولی پیوند یافتن بحران کرونا در ایران با تحولات گذشته از جمله آبان 98، روند شورش را ایجاد میکند. چه باید کرد؟
ایجاد مرجعیت رسانه ای
در جنگ رسانهای و روانی اخیر بدون در نظر گرفتن واقعیات میدانی نمیتوان با گزارشهای یک طرفه و تنها به واسطه امیدبخشی، مدیریت صحنه را در اختیار گرفت.
درخواست ایجاد اتاق مدیریت و فرماندهی متمرکز با قدرت بالای اجرایی
تشتت در تصمیم گیریها و مدیریتهای منطقهای و جزیرهای بحران، باعث افزایش بی اعتمادی و عملکرد ضعیف در بخشهای مختلف شده است.
برخورد جدی دستگاههای امنیتی و قضایی با ناهنجاری در بازارها و احتکار کالاها
از جمله مواردی که باعث میشود تا از شورش و هجوم به فروشگاهها و داروخانهها اجتناب شود، امن نشان دادن بازار است. آرامش بازار و تعادل در عرضه و تقاضا در یک دوره کوتاه مدت میتواند، منافع مهی در حوزه ثبات داخلی داشته باشد.
افزایش نقش نهادهای نظامی مانند ارتش و سپاه در کنترل وضعیت شهرها و مناطق درگیر با ویروس
نیروهای نظامی میتوانند با بر عهده گرفتن مدیریت امنیتی و نظارت بر اجرای صحیح محدودیت ها، از میزان سطح نگرانی برای شیوع ویروس بکاهند و اقتدار را برای مدیریت اوضاع از سوی سازمانهای درمانی و بهداشتی تضمین سازند.