10 نکته درباره ماجرای منتخب تفرش درمجلس؛ از آکسفورد تا تفتان!
در پی ابهاماتی که درباره مدرک تحصیلی نماینده (منتخب) تفرش، آشتیان و فراهان در دوره جدید مجلس شورای اسلامی مطرح شد سخنگوی شورای نگهبان اعلام کرد وزارت علوم، مؤسسه صادر کننده این مدرک را معتبر نمیداند و به تبع آن مدرک ارایه شده نیز اعتبار ندارد و ورود «سینا کمالخانی» به عنوان نماینده به مجلس یازدهم، منتفی است هر چند تصمیم نهایی به جلسه هفته آینده شورای نگهبان موکول شده است.
داستان از این قرار است که منتخب جوان تفرش مدرک کارشناسی ارشد خود را از «مؤسسه آموزش عالی تفتان» در رشته جامعه شناسی اعلام کرده بود حال آن که آن گونه که در گزارش خبرگزاری تسنیم هم آمده است:
«این مؤسسه اساسا جزو مؤسسات مورد تأیید آموزشی نیست و در مدرک صادره با حذف " مرکز آموزشهای الکترونیک " وانمود شده که او از مؤسسه آموزش عالی غیر انتفاعی تفتان، مدرک کارشناسی ارشد خود را دریافت کرده است.» به عبارت دیگر اتفاقی که افتاده این است: مدرک مرکز آموزش های الکترونیکی تفتان، به نام مرکز آموزش عالی غیر انتفاعی تفتان صادر شده است. در باره این رخداد این نکات را می توان یادآور شد: 1. هر چند با قاطعیت نمیتوان از کلمه «جعل» استفاده کرد اما ظاهرا در نامعتبر بودن مدرک تردیدی نیست. البته حقوقدانانی معتقدند اگر هم تخلف صورت پذیرفته از ناحیه وزارت علوم است که به این گونه مؤسسات اجازه فعالیت داده نه شخص و انتخابات تفرش نباید باطل شود. با این حال جای این پرسش هست که چند صد یا چند هزار دیگر از این نوع مدارک صادر شده و در اختیار افراد دیگر است؟ 2. اوایل انقلاب که افراد تازه سمت گرفته بعضا یا غالبا فاقد مدارک عالی دانشگاهی بودند مدام در مذمت مدرکگرایی سخن میگفتند و تعهد را برتر از تخصص اعلام میکردند اما پس از رشد قارچگونه انواع مراکز آموزش عالی و وقتی دست خیلیها به مدرک رسید قانون انتخابات را تغییر دادند و شرط فوقلیسانس را برای نامزدها گذاشتند! این در حالی است که در پیشرفتهترین کشورها و دارای سنت پارلمانی مانند بریتانیا چنین شرطی وجود ندارد و این شرط عملا امکان کاندیداتوری را از بسیاری از فعالان اقتصادی و تجاری و هنری که بیش از صاحبان مدارک تجربه و اعتبار یا اشتهار دارند سلب کرده است. آقای سینا کمالخانی متولد خرداد 1366 است و می توان تصور کرد فردی که در سال تولد او از دانشگاهی معتبر و نه از این گونه مراکز، مدرک لیسانس گرفته و 30 سال از 66 تا 96 در سطوح مختلف و با کسب تجربه تا عالیترین سطوح کار یا مدیریت کرده و در سال 96 هم بازنشسته شده در سال 1398 نمیتوانسته نامزد نمایندگی مجلس شود. چرا؟ چون فوق لیسانس نداشته اما فردی با مدرک تفتان توانسته! 3. راستی آزمایی و بررسی اصالت مدارک تحصیلی کاندیداها کار هیأت های اجرایی و وزارت کشور است اما جایگاه وزارت کشور در انتخابات چنان افول کرده که در این فقره هم سخنگوی شورای نگهبان اظهار نظر کرده است و انتخابات را باطل کرده اند. حال آن که ابطال به خاطر تقلب باید صورت پذیرد و روند انتخابات مشکل نداشته است و اعتبارنامه را باید رد کنند نه این که انتخابات را باطل کنند. بهتر بود حداقل حفظ ظاهر میکردند و اول وزیر کشور یا رییس ستاد انتخابات اعلام نظر میکرد ولی به نظر میرسد شورای نگهبان در ادامه روندی که نماینده اصفهان را در دوره قبل حذف کرد در این دوره هم وارد میدان شده است. بدین ترتیب میتوان گفت رییس واقعی ستاد انتخابات کشور آقای کدخدایی است. 4. سینا کمالخانی 33 ساله با کمتر از 14 هزار رأی به عنوان نماینده تفرش به مجلس یازدهم راه یافته است. او ظاهرا پیش از این دبیر جامعه اسلامی دانشجویان دانشگاه تهران بوده است.
فارغالتحصیل فلسفه غرب در دانشگاه تهران چگونه برای مقطع ارشد جامعه شناسی به مؤسسهای اینگونه مراجعه کرده است؟ اگر با سهمیه دوره لیسانس را طی کرده با همان سهمیه هم فوق لیسانس را سپری میکرد و اگر سهمیهای نبوده فلسفه غرب خوانده دانشگاه تهران قاعدتا باید بتواند در دانشگاه معتبری ادامه بدهد. 5. تفرش و آشتیان و فراهان، خاستگاه چهرههای بزرگ و شاخصی بوده و جدای افسانه سازی های ایرج حسابی میتوان به نامهایی چون دکتر محمود حسابی اشاره کرد و نام فراهان که می آید بلافاصله به یاد میرزا تقی خان فراهانی می افتیم. (منظورم این نیست که فقط آدم هایی در حد حسابی حق دارند به عنوان نماینده این شهرها انتخاب شوند. اتفاقا یک کارگر و کشاورز با آرای مردم محق ترند). من خود از نزدیک یک فراهانی بسیار نازنین را میشناختم: احمد بورقانی معاون مطبوعاتی ارشاد در سال 77 و نماینده مجلس ششم. خود مردم تفرش باید از این حیث هم معترض باشند که برند شهرشان با این اتفاق آسیب دیده است. سال ها پیش نوشته بودم روزگاری چهره ای در اندازه و آوازه دکتر کریم سنجابی نماینده کرمانشاه در مجلس شورای ملی بود حال آقای اسماعیل ططری با مدرک سیکل نماینده این شهر شده است. اما همان آقای ططری اولا در انتخابات رقابتی برگزیده وبرنده شد و ثانیا به وعده خود عمل کرد و نام کرمانشاه را که باختران شده بود بازگرداند و تا پایان عمر، مردمی باقی ماند و مدرک تحصیلی غیر واقعی ارایه نداد. 6. در دوره اول مجلس شورای اسلامی که نه شرط مدرک وجود داشت نه از نظارت استصوابی خبری بود نمایندگانی چون مهندس بازرگان استاد و رییس سابق دانشکده فنی دانشگاه تهران و دکتر سحابی برجسته ترین استاد زمین شناسی و دکتر چمران فارغ التحصیل آمریکا و در میان روحانیون آیت الله خامنه ای، هاشمی رفسنجانی، گلزاده غفوری، دکتر باهنر، محمد خاتمی و محمد مجتهد شبستری در آن حضور داشتند.
اگر جوان و 25 ساله بودند یا مثل عبدالحمید دیالمه نماینده مشهد دکتری واقعی داشتند یا مانند عطا مهاجرانی که در دانشگاه شیراز فوق لیسانس تاریخ خوانده بود و حالا به لطف شرط مدرک و حذف نصف کاندیداها و کاهش فاحش مشارکت، چشم مان به جمال نمایندگانی با این مشخصات روشن می شود! 7. شورای نگهبان و شخص سخنگوی آن چنان در انتخابات فعال مایشاء شده اند که عملا بحث اعتبارنامه نمایندگان منتفی شده است. حال آن که در مواردی از این دست میتوان به اعتبار نامه ایراد گرفت. کاری که در مجلس اول انجام میشد و انتخابات را باطل نمیکردند.
امام خمینی هم در وصیت نامه خود شورای نگهبان را مأمور دخالت در انتخابات نکرده بلکه یادآور شدهاند اگر نمایندهای به صورت خلاف وارد شد نمایندگان اعتبارنامه او را تصویب نکنند. 8. در انتخابات رقابتی که هم نرخ مشارکت بالا باشد و هم چهرههای شناخته شده با هم رقابت کنند اساسا شاید نوبت به چهرههایی چون سینا کمالخانی نرسد تا بر سر واقعی بودن یا نبودن مدرک آنان بحث کنیم.
شرط مدرک هم عادلانه نیست. چون به فرض که از فلان مؤسسه آموزش عالی معتبر هم باشد به معنی تخصص فرد واجد نیست. 9. چنان که در ابتدا آوردم نمیتوان عنوان "جعل" را برای این قضیه به کار برد و همان نامعتبر، بهداشتیتر است. اما بی اختیار به یاد مرحوم کردان میافتیم و ماجرای سال 87 که در دفاع از خود مسؤولیت را به گردن واسط انداخت و گفت: آن که مدرک را داد اما میگفت معتبر است! ضمن این که صحبت از آکسفورد بود نه تفتان. 10. خالی از لطف نیست که صفحه شخصی آقای سینا کمال خانی را هم تا حذف نشده مرور کنیم تا با ایشان بیشتر آشنا شویم: «من سینا کمالخانی، اهل تفرشم. متولد 22 خرداد 1366، متاهل و صاحب یک فرزند. "فلسفه غرب" را در دانشگاه تهران خواندم و در رشته جامعه شناسی کارشناسی ارشد گرفتم. در دوران تحصیل از فعالیتهای فرهنگی، اجتماعی و سیاسی در دانشگاه غافل نشده و تجربیاتی کسب کردم. همچون سردبیری چندین نشریه دانشجویی و دبیری چند همایش از جمله «یوسف زمان در چاه» با موضوع بررسی ابعاد ربایش امام موسی صدر و همچنین همایشی با عنوان «آوینی، متفکر دوران گذار» با موضوع بررسی ابعاد فکری و شخصیتی شهید آوینی. ... در حوزه فعالیت تشکیلاتی طی سالهای 86 تا 88 قائممقامی و دبیری جامعه اسلامی دانشجویان دانشگاه تهران و همچنین عضویت در هیآت عالی نظارت اتحادیه جامعه اسلامی دانشجویان سراسر کشور را برعهده داشتهام. پس از فراغت از تحصیل، علایق شخصیام را در حوزه سیاست با سیاستمداران و مجربان این حوزه دنبال کرده و نشستهای تخصصی و نیمه تخصصی متعددی را برگزار کردم. در اواخر دهه 80 بود که به سمت مدیر عاملی مؤسسه پژوهشی «صدرای فرهیختگان پارس» منصوب شده و در حوزه مطالعات اجتماعی و امور پیمایشی فعالیت کردم.»
منبع: عصرایران
این مطلب برایم مفید است بلی 0 نفر این پست را پسندیده اند