احیای برجام و امنیت منطقه؛ این بار هند آستین بالا می زند؟
اقتصادنیوز: حتی با یک برجام جدید که برای منطقه امنیت آور است، تلاش برای پل زدن میان منافع متضاد کشورها بسیار دشوار خواهد بود. این مسئله نیاز به تلاش هماهنگ منطقهای و بینالمللی و اقدامات اعتمادسازی با عنایت به امتیازاتی که در پی خواهد داشت، تاکید میکند. این به نوبه خود مستلزم اراده سیاسی برای بازنگری مجدد مسائل فارغ از منظر ایدئولوژی، پیش فرض و تعصب است.
به گزارش اقتصادنیوز، بسیاری از هواداران غربی احیای برجام در توجیه این مسئله، توافق با ایران را ضامن امیت جهانی و منطقه دانسته اند. با این وجود عده ای دیگر ضمن دفاع از بازگشت ایران و امریکا به تعهدات مصرح در نسخه اولیه توافق، متذکر شده اند که امنیت در خاورمیانه مستلزم برداشتن گام های دیگری توسط تمام بازیگران منطقه است.
جیمز دروسی، تحلیلگر مسائل بین الملل، پیش از این طی یادداشتی در پایگاه تحلیلی رسپانسیبل استیتکرفت تصریح کرده بود که امنیت منطقه با و یا بدون برجام همچنان شکننده است و توافق احیاشده روابط قوی تری را در برخی زمینه ها در خاورمیانه تضمین می کند و در عین حال چالش های جدیدی را در جاهای دیگر به راه می اندازد. دروسی در روزهای اخیر با انتشار یادداشت دیگری با عنوان «امنیت چندجانبه در خاورمیانه چگونه خواهد بود؟» این مسئله را پی گرفته است.
بودن بهتر از نبودن
علی رغم تردیدها در سرنوشت مذاکرات احیای برجام، باید دانست که چشم انداز امنیت و ثبات بیشتر در خاورمیانه با یا بدون توافق هسته ای همچنان مبهم است. شکی وجود ندارد که با احیای توافقی که ایالات متحده در سال 2018 از آن خارج شد، منطقه وضعیت بهتری را نسبت به فقدان آن خواهد داشت.
جوزپ بورل، مسئول سیاست خارجی اتحادیه اروپا پیش از این با خوش بینی گفته بود ممکن است تا چند روز دیگر به توافق برسیم. جان کربی، سخنگوی شورای امنیت ملی ایالات متحده هم با تائید این مسئله اذعان داشته بود که ایالات متحده نیز نسبت به این مسئله «به صورتی محتاطانه خوشبین است». اگر چه در روزهای اخیر چنین حدی از خوش بینی در طرف غربی مذاکرات رنگ باخته، اما باید در نظر داشت که تأثیر چنین توافقی احتمالاً محدود است.
تداوم جنگ در سایه
با اطمینان می توان فرض کرد که جنگ پنهان و در سایه بین اسرائیل - مخالف سرسخت احیای توافق - و ایران، صرف نظر از هر گونه توافقی، ادامه خواهد یافت. این جنگ نه تنها در خاک و فضای سایبری ایران و اسرائیل، بلکه در سایر بخشهای خاورمیانه از جمله سوریه، عراق، لبنان، غزه و احتمالاً یمن در جریان است.
اکثر مقامات ارشد کنونی اسرائیل بر این پندارند که در حالی که توسعه برنامه اتمی ایران چالشهای امنیتی بسیار جدی برای تل آویو ایجاد میکند، اسرائیل طیف وسیعی از گزینهها را برای مقابله با چنین چالشهایی دارد. در میان این گزینهها، یک موضع بازدارندگی صریحتر ادعای استفاده از «گزینه هستهای» را دارد. در رویداد اخیر در کمیسیون انرژی اتمی اسرائیل (AEC)، بائیر لاپید، نخست وزیر اسرائیل، به «دیگر قابلیتهای» این رژیم اشاره کرد. اسرائیل به عنوان تنها قدرت هستهای خاورمیانه است، که هرگز به داشتن سلاحهای هستهای اعتراف نکرده، ولی معاهده منع گسترش سلاحهای هستهای (NPT) را هم امضا نکرده است.
دغدغه های خلیج فارس
کشورهای حاشیه خلیج فارس هم نگرانی های مشابه اسرائیل دارند و ادعا می کنند این توافق در بهترین حالت، پیشرفت ایران را به سمت تبدیل شدن به یک قدرت هسته ای کند می کند و در برابر فعالیت های منطقه ای جمهوری اسلامی و موشک های بالستیکش سکوت می کند. با این حال، ایران تاکنون گفتگو در مورد این موضوعات در ذیل مذاکرات برجام را رد کرده است.
به تأثیر محدود احیای توافق هسته ای، عدم اطمینان در مورد پایداری کاهش تنش ها در خاورمیانه بین اسرائیل، کشورهای خلیج فارس، مصر، ترکیه و ایران هم اضافه می شود. شکنندگی برخی از این روابط در پیشرفت کند تلاش ها برای تجدید روابط بین عربستان سعودی با ایران و ترکیه با مصر مشهود است. تفاوتها و رقابتهای بین بازیگران مختلف خاورمیانه، از جمله ترکیه، اسرائیل، ایران، امارات متحده عربی و قطر در کشورهایی مانند افغانستان، سوریه، یمن، لیبی و کردستان عراق هم به این مسئله دامن می زند.
روابط شکننده و فقدان اعتماد
این شکنندگی در فقدان اعتمادی که تلاشهای با میانجیگری روسیه برای دستیابی به نزدیکی میان ترکیه و بشار اسد را پیچیده میکند، مشهود است. این مسئله، در مورد چنین دست تلاش های روسیه در خلیج فارس هم بازتاب پیدا می کند - جایی که قطر و عربستان سعودی با تلاش امارات برای بازگرداندن اسد به جمع اعراب، 11 سال پس از تعلیق عضویت سوریه در اتحادیه عرب به دلیل جنگ داخلی، مخالفت می کنند.
به این مسئله رقابت و منازعه میان بین ایران، ترکیه و اسرائیل را که بر سر کردهای عراق در گرفت و تنش های عراق و ترکیه به دلیل عملیات نظامی ترکیه در شمال عراق که شورشیان کرد ترکیه را هدف قرار می دهد را به آن اضافه کنید. حملات موشکی اخیر به یک میدان نفتی متعلق به امارات در شمال عراق، پیمانکاران آمریکایی را متقاعد کرد که این پروژه را برای بار دوم رها کنند. تاکنون هیچ کس مسئولیت این حملات را بر عهده نگرفته است.
وقتی پای ژئوپلیتیک هم در میان باشد
اکنون ما با این واقعیت روبرو هستیم که کاهش تنشهای منطقهای به نفع ایجاد وضعیتی پایدارتر، نه تنها تحت تأثیر عوامل اقتصادی مانند گذار اقتصادی در خلیجفارس و بحران اقتصادی در ترکیه، ایران و مصر است، بلکه به واسطه سویه های ژئوپلیتیک نیز هدایت میشود.
چین و روسیه تصریح کردهاند که تنها در صورتی امکان مشارکت بیشتر در امنیت منطقه را خواهند داشت که بازیگران خاورمیانه مسئولیت بیشتری برای مدیریت درگیریهای منطقهای، کاهش تنشها و دفاع خود بر عهده بگیرند. جدای از لفاظیهای مرسوم، این مسئله تفاوت چندانی با آنچه که ایالات متحده، به عنوان تامینکننده چتر امنیتی خاورمیانه، در تلاشهای خود برای تقویت تعهد خود به امنیت در خلیج فارس به دنبال آن است، ندارد. معنی آن اینست: انتقال در درازمدت به ساختار امنیتی چندجانبه منطقه ای که می تواند همچنان آمریکا را به عنوان ستون فقرات نظامی خود داشته باشد، اجتناب ناپذیر است.
آرمان شهر امنیت منطقه
گرایش به سمت چندجانبه گرایی به همان اندازه ناشی از تمرکز استراتژیک ایالات متحده بر آسیا است، به تلاش برای کاهش اتکای اروپا به انرژی روسیه در پی تهاجم به اوکراین و عدم تمایل چین به وابستگی به آمریکای متخاصم به دلیل امنیت انرژی خود مرتبط است.
نوعی تفاهم ها و توافقات بین همه کشورهای منطقه، از جمله کشورهایی که روابط دیپلماتیک ندارند، برای ایجاد یک ترتیبات امنیتی چندجانبه، پارادایمساز و تکتونیکی، مورد نیاز است.
تغییر اساسی باید بر اساس سه اصل باشد که این هفته توسط وزیر امور خارجه هند، جایشانکار، در رابطه با روابط کشورش با چین که به همان اندازه در خاورمیانه قابل اجرا است، بیان شد: حساسیت متقابل، احترام متقابل و منافع متقابل.
تفاهم ها و توافقات باید شامل کنار گذاشتن معتبر مفاهیم تغییر رژیم، رسمیت شناختن مرزهای بین المللی کشورهای منطقه، پیمان های عدم تجاوز، مکانیسم های مدیریت تعارض و حل تعارض، کنترل تسلیحات و یک منطقه عاری لز تسلیحات هسته ای باشد - اموری بسیار دشوار و به ظاهر آرمان شهری.
هند وارد بازی می شود؟
هند با توجه به جاه طلبی خود برای ایفای نقش برجسته تر، می تواند نفوذ خود را در خاورمیانه به میزان قابل توجهی افزایش دهد و و اگر مایل به پیوستن به پیمان منع گسترش سلاحهای هستهای باشد، چنین نقشی را ایفا کند. این امر مستلزم پیوستن پاکستان به NPT - در پشت تلاش واقعی هر دو کشور برای حل اختلافات خود و توقف سیاست های تبعیض آمیز ضد اسلامی دولت نارندرا مودی، نخست وزیر هند - است؛ - گام هایی که به اندازه اقداماتی که کشورهای خاورمیانه باید انجام دهند غیرممکن به نظر می رسد.
کاستیهای NPT - فارغ از امتناع قدرتهای هستهای مانند اسرائیل، هند، پاکستان و کره شمالی از پیوستن به این معاهده - زمانی که امضاکنندگان در ماه گذشته بر سر بازنگری این پیمان 50 ساله به توافق نرسیدند، برجسته شد. این هفته، هند با راه اندازی اولین ناو هواپیمابر ساخت داخل خود، جاه طلبی خود را برای ایجاد قدرت و عضویت در یک باشگاه نخبگان از کشورها نشان داد.
لزوم برداشتن گام های دیگر
اگر تلاشها برای احیای توافق هستهای ایران با شکست مواجه شود، رقابت هسته ای در خاورمیانه تسریع میشود، اما اگر ایران و ایالات متحده دوباره به این توافق پایبند باشند، این رقابت به طور صددرصد خنثی نخواهد شد. این واقعیت که سرنوشت برنامه هستهای ایران تغییر مسیر در چهارراه خاورمیانه است، ناقض رسیدگی به دیگر مسائل نیست.
این مسئله نیاز به تلاش هماهنگ منطقهای و بینالمللی و اقدامات اعتمادسازی با عنایت به امتیازاتی که در پی خواهد داشت، تاکید میکند. این به نوبه خود مستلزم اراده سیاسی برای بازنگری مجدد مسائل فارغ از منظر ایدئولوژی، پیش فرض و تعصب است.
همچنین بخوانید