اسرائیل و عملیات هالیوودی علیه ایران
تهران - ایرنا - رسانهها و سیاسیون اسرائیلی طی هفتههای اخیر کوشیدند از حوادث ایران در راستای جنگ روانی علیه جمهوری اسلامی استفاده کنند. در عملیات روانی صهیونیستها اخبار جعلی، واژگون و پرشاخ و برگ و شایعهپراکنی ابزارهایی مهم به چشم میآید.
رژیم صهیونیستی در هفتههای گذشته با تلاش جهت گمراه ساختن افکار عمومی، به صورت مستقیم یا غیرمستقیم ادعاهایی را درباره برخی حوادث در ایران مطرح و رسانههای نزدیک به این رژیم و شبکههای فارسی زبان خارجی نیز این خط را دنبال کردهاند و علاوه بر استفاده از حوادث هفتههای اخیر در ایران، در حال ساختن اخبار جعلی درباره انفجارها و حوادثی هستند که بعضا واقعیت ندارند.
رژیمی گرفتارتر از همیشه
بررسیها نشان میدهد که رژیم صهیونیستی در یکی از پیچیدهترین و دشوارترین شرایط خود قرار دارد. از یک سو گسترش ویروس کرونا در مناطق اشغالی، فشار زائد الوصفی را به اقتصاد و سیاست این رژیم وارد کرده است. بسیاری از نیروهای نظامی صهیونیستی درگیر مقابله با ویروس کرونا شدهاند و تلفات بالای این نظامیان، قابل پنهان کردن نیست. از یک سو «یاکوف لیتزمن» وزیر بهداشت این رژیم در اردیبهشتماه از سمت خود کنارهگیری کرده و از سوی دیگر «سیگال سادسکی» مدیر اداره سلامت عمومی وزارت بهداشت رژیم صهیونیستی روز 17 تیرماه در اعتراض به «بیتوجهی کابینه این رژیم به هشدارهایش» استعفا کرده است. اکنون سران این رژیم نیز اعتراف دارند که در وضعیتی اضطراری به سر میبرند و درگیر موج دوم کرونا شدهاند.
همچنین کابینه این رژیم پس از وقفهای طولانی، آن هم به صورتی کاملا متزلزل و در معرض تهدید، تشکیل شده است و اختلافات جدی میان احزاب اصلی این رژیم بر کسی پوشیده نیست. حتی در مواضع اعضای رده بالای این رژیم در برابر ایران نیز این اختلافات بسیار واضح است، تا جایی که سیاستمداران نزدیک به «بنیامین نتانیاهو» بیشتر به اظهارات تند علیه ایران تمایل دارند؛ اما اطرافیان «بی گانتز» ترجیح میدهند در مواضع خود بیشتر احتیاط کنند.
نتانیاهو در حالی که درگیر پرونده قضایی است، با سران احزاب دیگر این رژیم نیز روابط بسیار شکنندهای دارد.همچنین روند قضایی رسیدگی به پرونده نتانیاهو پایان نیافته است و در هفتههای گذشته، اتهامات و فرضیات جدیدی علیه وی در محافل غیررسمی به گوش میرسد. شایعاتی مبنی بر تلاش نتانیاهو برای حذف اسناد دیجیتالی علیه خود در روزهای اخیر در رسانهها و شبکههای اجتماعی منتشر شده است و برخی از سیاستمداران مخالف وی نیز موضعگیریهای تندی علیه وی داشتهاند.
به رغم چراغ سبز «دونالد ترامپ» به مقامات رژیم صهیونیستی و تلاشهای نتانیاهو برای الحاق کرانه باختری به این رژیم، به نظر میرسد، مقامات اسرائیل نگران واکنشهای جدی جهانیاند. تاکنون بسیاری از نهادها و کشورها به صورت قاطع با چنین طرحی مخالفت کردهاند که از جمله آنها میتوان به اتحادیه اروپا، فرانسه، آلمان، مصر، اردن، کویت، پاکستان، ترکیه، سوئد و انگلیس اشاره کرد. از همین رو فشارهای سیاسی به این رژیم، به شدت افزایش یافته است. همچنین رژیم اشغالگر قدس از واکنش جبهه مقاومت به تلاشهای اسرائیل برای الحاق کرانه باختری هراسان است؛ زیرا میداند این جبهه در برابر گسترش اشغالگری این رژیم ایستادگی خواهد کرد.
جوسازی علیه ایران و تلاش برای گریز از فشارها
به نظر میرسد در هفتههای اخیر، تلاش رژیم صهیونیستی و حامیان آن برای ایجاد جنگ روانی علیه ایران افزایش یافته است. از یکسو این رژیم دست به ساخت سریالی تخیلی علیه ایران زده است و تلاش دارد تا با پخش این سریال مدعی نفوذ عناصر خود در ایران شود. از سوی دیگر پس از هر حادثهای در ایران، سران این رژیم بلافاصله اظهارنظرهایی بیان میدارند که هدف آن، ایجاد جنگ روانی علیه ایران است. همچنین تلاش تیمهای تبلیغاتی این رژیم برای مانور تبلیغاتی بیشتر در شبکههای اجتماعی و فضای مجازی نیز نشان دهنده آن است که سناریو مذکور مدتی است که دنبال میشود.
تلاش رژیم صهیونیستی برای بهرهبرداری تبلیغاتی حتی به حوادثی همچون حادثه کلینیک «سینا اطهر» نیز تسری یافت.رژیم صهیونیستی در هفتههای اخیر به نحوی تلاش دارد تا نشان دهد هر حادثهای در ایران معنادار است و فرقی ندارد این حادثه آسیب به یک ترانس برق باشد یا انفجار کپسولهای اکسیژن در مراکز درمانی و یا یک حادثه در یک مرکز هستهای. اما دستگاه تبلیغاتی این رژیم به این نکته توجه ندارد که مرگ کادر درمانی مجرب و زحمتکش در حادثه کلینیک «سینا اطهر» یا مرگ چند کارگر در یک کارگاه در منطقه باقر شهر، حتی اگر به فرض محال، اقدامات این رژیم باشند، واقعی تلخ است که هیچ نتیجه و دستاوردی نیز ندارند و هیچ عقل سلیمی نیز چنین تبلیغاتی را نخواهد پذیرفت.
اما نکته دیگر آن است که رژیم صهیونیستی به صراحت حاضر نیست اعلام کند که بطور مثال حادثه نطنز، محصول اقدامات این رژیم است؛ زیرا از یکسو میداند ادعاهایی همچون بمباران هوایی تاسیسات هستهای ایران، حمله سایبری یا شلیک موشکهای دوربرد، سناریوهایی بسیار نامحتمل و غیرواقعی هستند و از سوی دیگر میداند که اگر واقعا دست به چنین اقداماتی بزند، با چه پاسخی روبرو خواهد شد؛ زیرا پیش از این آمریکا دریافت که ایران با شلیک موشکهای خود میتواند یک پایگاه نظامی این کشور را زیر و رو کند. هرچند که عدم شفافیت آمریکا باعث شد تا مقامات این کشور هیچ تصویری از خسارات و صدمات وارده به این پایگاه را به نمایش نگذارند.
شبکههای ماهوارهای؛ آتش بیاران معرکه
در حالی که رژیم صهیونیستی، بازی روانی خود را به پیش میبرد، رسانههای فارسی زبان بیگانه نیز آتش بیار این معرکه شدهاند. این رسانهها یک روز مدعی انتشار تصاویر ماهوارهای از محل وقوع حوادث مختلف میشوند و روز دیگر ادعا میکنند، از منابعی به اصطلاح «آگاه» به آنها اطلاعاتی جدید رسیده است. یک روز فرضیه حمله هوایی به ایران را تقویت میکنند و روز دیگر مدعی حمله سایبری به تاسیسات هستهای ایران میشوند. واقعیت آن است که انتشار تصاویر مبهم از تجهیزات نظامی که مشخص نیست در چه زمان و مکانی گرفته شدهاند و تحلیل و تفسیر این تصاویر و ادعای به دست آوردن اسناد محرمانه و گفتگو با منابع آگاه ناشناس، یکی دیگر از شیوههای کهنه این رسانهها برای بمباران تبلیغاتی در این جنگ روانی است. جالب آن جا است که همین شبکههای ماهوارهای در اوج تنشهای میان ایران و آمریکا و حمله موشکی ایران به پایگاه «عین الاسد» هرگز تصویری ماهوارهای از این پایگاه منتشر نکردند و نشان دادند که در این خصوص شفاف نیستند.
شکار پهپاد آمریکایی به دست سامانه پدافندی سوم خرداد، نشان داد که نزدیکی به آسمان ایران، برای هیچ پرندهای، به هیچ وجه کار آسانی نیست.اما اشکالات سناریوهای جعلی این شبکههای ماهوارهای از پیش مشخص است. بطور مثال این رسانهها نمیتوانند توضیح دهند که چگونه ممکن است یک هواپیمای رژیم صهیونیستی بتواند صدها کیلومتر دورتر از مرزهای این رژیم و با عبور از آسمان کشورهایی همچون سوریه و عراق که روابط گرم و محکم آنان با ایران بر کسی پوشیده نیست و حتی اجازه عبور هواپیماهای عادی این رژیم را نیز نمیدهند بگذرد و در نهایت با ورود به عمق صدها کیلومتری به داخل مرزهای ایران، قادر به شناسایی یک هدف، بمباران آن و بعد بازگشت مجدد صدها کیلومتری شود. این در حالی است که سابقه روشن پدافند چند لایه هوایی ایران در هدف قرار دادن پهپادهای آمریکایی نشان میدهد که عبور از این سامانههای چند لایه و موشکهای متنوع دفاعی همچون «صیاد 2»، «مرصاد»، «رعد»، «باور 373»، «تور»، «سوم خرداد» و «اس -300» تقریبا ممکن نیست. در مورد یک پهپاد نیز این ادعا به مراتب غیرواقعیتر است. همچنین حملهی سایبری به سولهای که از اساس ارتباطی با فضای مجازی و سایبری ندارد نیز ممکن نیست. در عین حال ایجاد فرضیات پیچیده و نامعقول درباره نفوذ شبکههای خرابکار نیز هنوز مورد تایید قرار نگرفته است و تصویر هالیوودی که رسانههای وابسته به اسرائیل از عملیاتهای جاسوسی این رژیم علیه ایران ساختهاند نیز به هیچ وجه واقعی نیست.
اما نکته جالب توجه آن است که رژیم صهیونیستی با کمک همین ادعاها و تبلیغات، اکنون برنامه دارد تا با وارد کردن فشار بیشتر از آمریکا، تجهیزات نظامی قویتری را از آن کشور، آن هم در قالب کمکهای بلاعوض دریافت نماید تا بتواند توان تسلیحاتی خود در برابر ایران را افزایش دهد. امری که نشان میدهد در واقع رژیم صهیونیستی از این تلاشهای تبلیغاتی، اهداف بلندپروازانهتری را دنبال میکند و بطور حتم قصد دارد با این تبلیغات امکانات و امتیازات بیشتری را از آمریکا بگیرد.
بازی که پایانش معلوم نیست
طبیعی است که مقامات اسرائیلی تلاش دارند تا با ایجاد یک جنگ روانی علیه ایران، بر روی ضعفها و مشکلات خود سرپوش بگذارند و از پاسخ به افکار عمومی در قبال مسائل رخ داده در سرزمینهای اشغالی طفره بروند. اما ساخت سریالهای شبه هالیوودی با سناریوهای نخ نما، نمیتواند عرصه واقعی شطرنج سیاسی و نظامی منطقه را تغییر دهد. بطور حتم رژیم صهیونیستی به اینگونه اقدامات تبلیغاتی ادامه خواهد داد، کما اینکه سالها است تبلیغات مشابهی از سوی این رژیم و علیه جمهوری اسلامی ایران ادامه دارد.
اما مقامات رژیم صهیونیستی نمیتوانند با تداوم چنین تبلیغاتی، مشکلات ساختاری خود را حل نمایند. ادعاهای کذب و بلندپروازانه، تلاش برای وارونه جلوه دادن واقعیت، انتشار تصاویر جعلی یا ناواضح و ارتباط برقرار کردن میان حوادثی که بطور حتم نه ارتباطی با یکدیگر دارند و نه اساسا حوادث امنیتی محسوب میشوند، نمیتواند مانعی جدی در برابر مسیر باشد که جمهوری اسلامی ایران در آن پیش میرود. در عین حال دلیلی ندارد پایان این بازی رسانهای به گونهای رقم بخورد که سران رژیم صهیونیستی خواهان آن هستند. در شرایط فعلی، واکنش جمهوری اسلامی ایران، قابل پیشبینی نیست و ایران نشان داده است که در برابر اقدامات تجاوزکارانه و خرابکارانه، پاسخهایی قاطع نشان خواهد داد. بطور مثال زمانی که گروه تروریستی «داعش» در ایران دست به اقداماتی تروریستی زدند، به سرعت با پاسخ ایران مواجه شده و طعم موشکهای ایرانی را چشیدند. پاسخ ایران در برابر اقدام آمریکا برای به شهادت رساندن سردار شهید «قاسم سلیمانی» نیز نشان داد که نیروهای آمریکایی برای در امان ماندن از ضربه سخت ایران ناچار شدند تا به تونلهای زیرزمینی خود پناه ببرند.
از همین رو اسرائیل نمیتواند چندان به آینده امیدوار باشد و پاسخ قاطع مسئولان ایرانی نشان میدهد که اگر سندی یافت شود که براساس بتوان به این نتیجه رسید این رژیم صهیونیستی بوده است که در یک اقدام خرابکارانه در ایران دست داشته، بطور حتم این رژیم باید منتظر عواقب اقدامات خود بماند و تجربه نشان داده است پاسخ ایرانیها، پاسخی نیست که تحمل آن برای دشمنانش آسان باشد.
*س_برچسبها_س*