تکرار خباثت آمریکا؛ از «تروریسم اقتصادی» تا «تحریم کور»/ معرفی عامل پروژه حمله به وزیر کشور

خبرگزاری میزان - تحریم‌های یکجانبه و تروریسم اقتصادی رژیم آمریکا علیه ایران، اصطلاحا کفگیرش به ته دیگ خورده و دیگر کارایی ندارد؛ این گزاره را می‌توان از تحریم‌های بلاوجهی دریافت که سردمداران رژیم آمریکا، هر از چندگاهی علیه شخصیت‌ها و مسئولان نظام ما اعمال می‌کنند؛ تحریم‌هایی که صرفا روی کاغذ ارزش دارند و فاقد اثر جانبی و فیزیکی می‌باشند.

تحریم وزیر کشور و مسئولان انتظامی روز چهارشنبه 31 اردیبهشت، خزانه‌داری رژیم آمریکا، اقدام به تحریم کردن «عبدالرضا رحمانی‌فضلی» وزیر کشور و «سردار حسین‌اشتری» فرماند نیروی انتظامی کشور ما کرد! همچنین در این دور جدید از تحریم‌های آمریکا، 6 مقام انتظامی دیگر کشور ما نیز شامل «ایوب سلیمانی» جانشین پیشین فرمانده نیروی انتظامی، «یحیی محمودزاده» معاون طرح و برنامه و بودجه نیروی انتظامی، «محسن فتحی‌زاده» رئیس سازمان حفاظت و اطلاعات نیروی انتظامی، «محمدعلی نوری‌نژاد» معاون هماهنگ کننده نیروی انتظامی، «حمیدرضا اشراق» معاون حقوقی نیروی انتظامی و «هابیل درویش» رییس بنیاد تعاون نیروی انتظامی، تحریم شدند!

همچنین در دور اخیر تحریم‌های یکجانبه آمریکا علیه مردم و نظام ایران، زندان بزرگ تهران، زندان قرچک ورامین و بنیاد تعاون نیروی انتظامی هم مورد تحریم قرار گرفتند.

استیصال سردمداران رژیم آمریکا اینکه خزانه‌داری رژیم آمریکا در راستای تروریسم اقتصادی خود علیه مردم و نظام ایران، اقدام به تحریم شخصیت‌ها و مقام‌های انتظامی و امنیتی کشور ما می‌کند، بیانگر چند نکته است؛ نخست آنکه، فهرست تحریم‌شوندگان ایرانی که پیش‌روی تحریم‌گران آمریکایی است رو به پایان است؛ دوم آنکه، این قبیل تحریم‌ها نشان‌دهنده استیصال سردمداران رژیم آمریکاست و سوم آنکه این تحریم‌ها همانطور که در سطور بالا اشاره شد، هیچگونه اثر وضعی ندارد و صرفا برای تسکین روانی میل ضدایرانی سردمدران رژیم آمریکاست.

بهانه‌های واهی جمال عرف معاون سیاسی وزیر کشور در گفت‌وگو با میزان، با اشاره به تحریم وزیر کشور و شماری از مقامات نیروی انتظامی کشورمان از سوی رژیم آمریکا گفت: آمریکایی‌ها چندی پیش وزیر امور خارجه و امروز هم وزیر کشور را بر اساس یک سری بهانه‌های واهی در لیست تحریم‌های خود قرار دادند و این رویه بیانگر آن است رژیم آمریکا برای مواجهه با ایران به مرحله‌ای رسیده است که می‌خواهد به هر قیمتی از بحران داخلی ناشی از ضعف شدید در مدیریت کرونا فرار کند.

معاون سیاسی وزیر کشور گفت: با توجه به این که خواب‌های آمریکایی‌ها در حوادث آبان ماه سال گذشته تعبیر نشد، آن‌ها چاره‌ای جز این ندیدند تا مسئولانی را که در آن شرایط با اقتدار به وظایف قانونی خود عمل کردند، مورد اتهام‌های واهی قرار دهند.

پروژه حمله به وزیر کشور را جریانات اپوزیسیون و ضد انقلاب کلید زدند عرف خاطر نشان کرد: چند ماه قبل از تحریم وزیر کشور، بعضی از جریانات اپوزیسیون خارج نشین که عمدتا پروژه‌های امریکایی‌ها را دنبال می‌کنند؛ از جمله افرادی مثل «شادی صدر» پروژه حمله به وزیر کشور را کلید زدند. پروژه تحریم شخصیت‌ها و مسئولان کشور هم نسخه‌ای است که همین جریان‌ها برای امریکایی‌ها پیچیده‌اند.

رییس ستاد انتخابات کشور با تأکید بر این که آمریکایی‌ها برخی اطلاعات نادرست خود را از اپوزیسیون خارج نشین کشور می‌گیرند، افزود: آن‌ها بر پایه همین اطلاعات غلط، تصمیماتی غلط می‌گیرند و هدف اصلی‌شان هم ایجاد انفعال در بین مسئولان نظام جمهوری اسلامی ایران است که قطعا به این هدف نخواهند رسید. وی با بیان این که مسئولان جمهوری اسلامی ایران در طول سال‌های گذشته همواره با تکیه بر قانون، وظایف و مسئولیت‌های خود را انجام داده اند، گفت: در حوادث آبان ماه دیدیم برخی از افرادی که ماهیت واقعی آن‌ها بعد‌ها مشخص شد، از نارضایتی مردم سوءاستفاده کردند و برای ناامن کردن فضای عمومی کشور وارد صحنه شدند و وزارت کشور و نیروی انتظامی هم به درخواست مردم برای حفظ امنیت و آرامش، اقدامات قانونی مصوب شورای امنیت کشور را انجام دادند. عرف در پایان خاطرنشان کرد: به نظر می‌رسد، تحریم وزیر کشور از سوی امریکا، اقدامی کاملا منفعلانه است.

شاهدی بر پوشالی بودن قدرت آمریکا در همین راستا، مهدی چمران عضو شورای ائتلاف نیرو‌های انقلاب نیز در گفت‌وگو با میزان، با بیان اینکه تحریم وزیر کشور از سوی آمریکا با هدف تامین خوراک تبلیغاتی داخلی این کشور انجام شده است، گفت: این اقدام با هدف تضعیف روحیه مردم ایران نیز انجام شده است که البته چنین اقداماتی تاثیر عکس دارد، آمریکایی‌ها بجای چنین اقداماتی باید فکر درمان کرونای مردم خودب باشند و از دخالت در امور دیگر کشورها بپرهیزند.

چمران تصریح کرد: آمریکایی‌ها کاری به حوزه کاری و فعالیت مسئولی که تحریم می‌کنند ندارند؛ آنها وقتی کسی را برای تحریم پیدا نکردند سراغ وزیر کشور و نیروی انتظامی رفته‌اند.

عضو شورای ائتلاف نیرو‌های انقلاب با اشاره به اینکه آمریکایی‌ها به هر دستاویزی برای نشان دادن قدرت پوشالی خود متوسل می شوند، عنوان کرد: مقامات آمریکایی مدام از اعمال تحریم‌های فراوان و فشار حداکثری بر ایران حرف می‌زنند اما تاکنون هیچ موفقیتی عملی حاصل‌شان نشده است تا با آن در عرصه بین المللی خودنمایی کنند.

تحریم اعضای شورای نگهبان رژیم آمریکا پیش‌تر در اول اسفند 98 نیز یعنی یک روز قبل از برگزاری انتخابات مجلس یازدهم، اقدام به تحریم کردن 5 عضو شورای نگهبان شامل، آیات عظام «جنتی» و «یزدی» و آقایان «کدخدایی»، «ره‌پیک» و «صادقی‌مقدم» کرده بود.

کنایه دبیر شورای نگهبان به اقدام احمقانه آمریکایی‌ها بهترین پاسخ به این تحریم بلاوجه و بلااثر رژیم آمریکا علیه اعضای شورای نگهبان را آیت‌الله جنتی دبیر این شورا داد؛ در روز دوم اسفند 98 آیت‌الله جنتی در بازدید از ستاد مرکزی نظارت بر انتخابات، وقتی با این سوال خبرنگاران مواجه شد که «نظر شما در خصوص تحریم شدن اعضای شورای نگهبان از سوی آمریکا چیست؟»، با زبان تعریض و کنایه چنین جواب داد: «بله ما را تحریم کردند، من دارم به این فکر می‌کنم این‌همه پول‌هایی که در صندوق‌های آمریکا می‌ریزم را چکار کنیم؟! این‌همه در بانک‌های آمریکا پول ریختیم، حالا نمی‌شود آن‌ها را برداشت کنیم! بعد هم نمی‌توانیم در جشن کریسمس آمریکا شرکت کنیم!».

این پاسخ کنایه‌آمیز دبیر شورای نگهبان بهترین واکنش به تحریم‌های بلااثر رژیم آمریکا علیه مسئولان کشور ما بود. تحریم‌هایی بی‌حاصل، تکراری و کور علیه مسئولان پیشبرد امور داخلی کشور ما که بیش از هر چیزی نشانه ضعف، استیصال و سردرگمی رژیم آمریکا و اعتیاد این رژیم به مخدر تحریم است. همچنین این قبیل تحریم‌های آمریکا همانطور که «سیدعباس موسوی» سخنگوی دستگاه دیپلماسی گفت: بیانگر رفتار غیرقانونی و خودسرانه آمریکا علیه تمامیت نظم و حقوق بین‌الملل و نهاد‌ها و مقامات قانونی دولت‌های مستقل است.

اقدام سخیف ترامپ در تحریم رهبر انقلاب ترامپ رییس رژیم آمریکا نیز در اوایل تیرماه سال 98 در اقدامی مضحک با امضای یک فرمان اجرایی، مقام معظم رهبری و دفتر ایشان را تحریم کرد. «غلامعلی حدادعادل» عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام در واکنش به این اقدام سخیف و سبکسرانه رییس رژیم آمریکا گفت: «آمریکا مستاصل شده که نمی‌تواند مانع نفوذ مقام معظم رهبری بر قلوب دیگران شود؛ آیا مقام معظم رهبری یک فعال اقتصادی هستند که کسی بخواهد ایشان را تحریم کند؛ بلکه می‌توان گفت رهبری آمریکایی‌ها را تحریم کرده و حسرت یک مذاکره را بر دل آن‌ها نشانده است».

حسرت مذاکره با ایران و تحریم ظریف این «حسرت مذاکره با ایران»، در واقع یکی از همان دلایل ذهنی و روانی است که ترامپ و مشاوران سبکسر و احمقش را وادار به تحریم‌های کور و بلااثر علیه شخصیت‌ها و مقامات کشورمان می‌کند؛ چه اینکه، در روز چهارشنبه 9 مرداد 98 دفتر کنترل دارایی‌های خارجی وزارت خزانه داری رژیم آمریکا، «محمدجواد ظریف» وزیر امور خارجه ما را تحریم کرد.

ظریف روز دوشنبه 14 مرداد 98، در جریان نشست خبری خود گفت: «در سفرم به نیویورک گفته شد که ظرف دو هفته تحریم می‌شوم مگر این‌که آن پیشنهاد را بپذیریم که نپذیرفتم». اما آن پیشنهاد به ظریف که نپذیرفتن آن از سوی وزیر امور خارجه کشورمان، موجب تحریم شدنش شد، چه بود؟

آنطور که نشریه آمریکایی نیویورکر گزارش داد، در نخستین روز سفر وزیر امور خارجه کشورمان به نیویورک در تاریخ 23 تیر 98، «رند پال» سناتور جمهوریخواه و نزدیک به دونالد ترامپ به دیدار ظریف رفت و از او دعوت کرد تا برای ملاقات با ترامپ به کاخ سفید برود؛ اما این دعوت از سوی ظریف پذیرفته نشد و وزیر خارجه کشورمان خطاب به سناتور آمریکایی گفت: برای ماموریتی غیر از ملاقات با رئیس جمهور شما در نیویورک هستم.

ظریف: من ملک و حساب بانکی در خارج از ایران ندارم به عبارت دیگر، از آنجاییکه سردمداران کاخ سفید در دستیابی به آرزوی خود یعنی مذاکره با مقامات کشور ما ناکام مانده‌اند، اقدام به تحریم آن‌ها می‌کنند؛ تحریم‌هایی که بلااثر است چرا که مقامات و مسئولان کشور ما هیچگونه منفعت اقتصادی در حوزه سرزمینی آمریکا ندارند؛ کمااینکه زمانیکه آمریکا ظریف را تحریم کرد؛ وزیر امور خارجه کشورمان در مصاحبه با نیویورک‌تایمز گفت: «من یا خانواده‌ام ملکی در خارج از ایران نداریم. من شخصا حتی حساب بانکی هم در خارج از ایران ندارم. ایران کل زندگی و تنها تعهد من است؛ بنابراین، من هیچ مشکل شخصی با تحریم شدن ندارم».

تحریم رییس قوه قضاییه و اعضای دفتر رهبر انقلاب توسط آمریکا در اواسط آبان 98 نیز وزارت خزانه‌داری رژیم آمریکا، «آیت‌الله سید ابراهیم رئیسی»،«حجت‌الاسلام و والمسلمین محمد محمدی گلپایگانی»، «حجت‌الاسلام والمسلمین سید مجتبی خامنه‌ای»، «محمد باقری»، «حسین دهقان»،، «غلامعلی حداد حادل»، «وحید حقانیان»، «غلامعلی رشید» و «علی‌اکبر ولایتی» را به فهرست اشخاص تحت تحریم‌های خود اضافه کرد.

دلایل آمریکا برای تحریم کور علیه مقامات ایرانی البته این تنها دلیل یانکی‌ها برای اعمال تحریم و تروریسم اقتصادی علیه کشور ما نیست؛ آمریکایی‌ها زمانی به تحریم شخصیت‌ها و مقامات و مسئولان کشور ما رو آوردند که تحریم‌های آن‌ها علیه سیستم اقتصادی و نظامی ما ناکام ماند و به در بسته خورد؛ لذا آن‌ها برای اینکه به لحاظ روانی خود را ارضاء کنند شروع به تحریم کور و بدون‌اثر شخصیت‌های ایرانی کردند.

به راه انداختن کارزار «فشار حداکثری» علیه ایران رژیم آمریکا در 18 اردیبهشت 97 از برجام خارج شد و ترامپ رییس این رژیم اعلام کرد طی فواصل زمانی تعیین شده تحریم‌های یکجانبه آمریکا علیه ایران تجدید می‌شود. ترامپ همان زمان اعلام کرد هدفش از به راه انداختن کارزار «فشار حداکثری» علیه ایران فلج کردن اقتصاد این کشور است. پانزدهم مرداد 97 طبق اعلام دست‌اندرکاران تحریم ایران در وزارت خزانه‌داری رژیم آمریکا، صنایع مرتبط با «حمل ونقل»، «خودروسازی»، «طلا»، «فلزات خام» و «تبادل دلار» ایران به لیست تحریم‌ها رفتند.

تأسیس کارگروه ضدایرانی در وزارت خارجه آمریکا روز پنج‌شنبه، 25 مرداد 97، یک کارگروه ضدایرانی با نام «گروه اقدام علیه ایران» با مسئولیت فردی به نام «برایان هوک» در وزارت خارجه آمریکا تأسیس شد. هدف این کارگروه هماهنگی بین بخشی در حاکمیت آمریکا برای اقدامات ضدایرانی و همچنین همراه کردن کشور‌های دیگر با هدف تبدیل استراتژی یک‌جانبه آمریکا به یک اقدام چندجانبه علیه ایران بود.

تحریم نفتی و بانکی ایران سه ماه بعد، یعنی در 13 آبان 97 نیز آمریکا اقدام به تحریم نفتی و بانکی ایران کرد. طبق این تحریم فقط 8 کشور ژاپن، کره جنوبی، هند، چین، ترکیه، ایتالیا، یونان و تایوان اجازه یافتند تا از ایران نفت بخرند و چنانچه هر کشور دیگری نفت ایران را می‌خرید از سوی آمریکا تحریم می‌شد؛ همچنین هیچ کشور و بانکی اجازه مراوده و تبادل مالی با ایران را نداشت و اگر به مراوده بانکی با ایران اقدام می‌کرد، در فهرست تحریم‌های آمریکا قرار می‌گرفت.

رژیم آمریکا در ادامه تروریسم اقتصادی خود علیه ملت ایران، از روز چهارشنبه 11 اردیبهشت 98 خرید نفت از ایران را برای همه کشور‌ها از جمله آن هشت کشور که معافیت تحریمی داشتند و مجاز به خرید نفت ایران بودند، ممنوع کرد. سردمداران رژیم آمریکا در همان روز 11 اردیبهشت 98 اعلام کردند هدفشان به صفر رساندن صادرات نفت ایران است.

تلاش آمریکا برای به صفر رساندن صادرات نفت ایران آمریکایی‌ها برای به صفر رساندن درآمد‌های نفتی ایران در راستای کارزار فشار حداکثری‌شان، در قضیه نفتکش حامل دو میلیون بشکه نفت ایران به نام «آدریان دریا» نیز با همراهی انگلیس، اقدامات ایذایی فراوانی انجام دادند و در نهایت به ناخدای این کشتی پیشنهاد رشوه سنگین دادند تا نفتکش مزبور را در نقطه‌ای متوقف کند که توقیف آن و دزدی دریایی برای عمال رژیم آمریکا میسر باشد.

شکست آمریکا در به صفر رساندن صادرات نفتی و مشتقات نفتی ایران، پس از دو سال از طرح چنین ادعایی، در قضیه اعزام 5 نفتکش حامل 60 میلیون گالن بنزین ایران به ونزوئلا که در جریان است، نمود آشکار داشت.

تلاش آمریکا برای فلج کردن اقتصاد ایران و تحریم غذا و دارو پمپئو وزیر خارجه رژیم آمریکا نیز روز دوشنبه 14 آبان 97 در توئیتی مدعی شده بود تحریم‌های آمریکا علیه ایران، شامل فروش غذا، محصولات کشاورزی، دارو و تجهیزات پزشکی نمی‌شود؛ این احمق درجه یک، به فاصله 72 ساعت بعد، در روز پنجشنبه 17 آبان 97 صریحا اعلام کرد «اگر مقامات ایران می‌خواهند مردم این کشور، غذا برای خوردن داشته باشند، باید دست از فعالیت‌های منطقه‌ای بردارند»!

ممانعت آمریکا از ارسال کمک‌های بشردوستانه به سیل‌زدگان ایرانی آمریکایی‌ها برای پیشبرد سیاست فشار حداکثری‌شان جهت به شکست کشاندن مقاومت مردم و نظام ما، حتی از صدور مجوز برای ارسال کمک‌های انسانی به مردم سیل‌زده ایران نیز خودداری کردند؛ در قضیه سیل ویرانگر فروردین 98 که چند استان کشور ما را درنوردید و خسارات جانی و مادی فراوانی به بار آورد، دروغ بزرگ آمریکایی‌ها در مستثنی کردن اقلام بشردوستانه از تحریم‌های ظالمانه‌شان، بیشتر آشکار شد؛ جایی که رئیس کمیته بین‌المللی صلیب سرخ، صریحا اعلام کرد، جمعیت هلال احمر ایران برای کمک به سیل‌زدگان نمی‌تواند هیچگونه منابع مالی را به دلیل تحریم‌های آمریکا دریافت کند.

در قضایای اخیر مرتبط با کرونا نیز، آمریکایی‌ها در گام اول مانع از پرداخت 5 میلیارد دلار وام از صندوق بین‌المللی پول به ایران شدند و در گام بعدی، «تروریسم پزشکی» را نیز در کنار «تروریسم اقتصادی» علیه ایران وضع کردند.

تحریم سپاه توسط آمریکا و سیلی‌هایی که پاسداران انقلاب اسلامی به صورت شیطان بزرگ نواختند ساعت 10 صبح روز دوشنبه 19 فروردین 98 به وقت واشنگتن، مایک پمپئو وزیر خارجه رژیم آمریکا، تصمیم دونالد ترامپ را برای قراردادن نام سپاه پاسداران در فهرست کذایی گروه‌های تروریستی قرائت کرد.

این تصمیم احمقانه که در راستای سیاست فشار حداکثری آمریکایی‌ها و عملیات روانی آن‌ها علیه مردم و نظام ایران تعریف می‌شد، علاوه بر آنکه با مخالفت استراتژیست‌های نظامی و امنیتی رژیم آمریکا در پنتاگون و سیا مواجه شد، موضع منفی سیاستمداران و دیپلمات‌های کشور‌های عمدتا مؤتلف آمریکا را هم در پی داشت؛ تا آنجا که وزارت خارجه انگلیس با درخواست آمریکا برای همراهی علیه سپاه پاسداران مخالفت کرد.

آمریکایی‌ها نیز پس از تحریم سپاه، چند سیلی محکم از غیورمردان سبزپوش پاسدار انقلاب اسلامی خوردند؛ واقعه «گلوبال هاوک» و ویران شدن «عین‌الاسد» دو سیلی محکم سپاه به صورت آمریکایی‌ها بود که بعد از تحریم شدن این نهاد مقدس نواخته شد و یانکی‌ها هنوز در گیجی این ضربات هستند.

در واقع آمریکایی‌ها از 18 اردیبهشت 97 که کارزار فشار حداکثری‌شان را علیه ایران به راه انداختند و شدیدترین تروریسم اقتصادی را علیه مردم ایران اعمال کردند، هدفشان را فلج کردن اقتصاد ما و زمین زدن اقتدار نظامی کشورمان ترسیم کردند، اما پس از آنکه با گذشت بیش از دو سال در دسترسی به اهداف خود ناکام ماندند، این روز‌ها برای تسکین خودشان دست به اقدامات نمایشی نظیر تحریم کردن مسئولان ایرانی که صرفا در حوزه سیاست‌های داخلی کشورما متمرکز هستند، زده‌اند؛ تحریم‌هایی که بلااثر است و فقط حس ضدایرانی سردمداران رژیم تروریستی آمریکا را به لحاظ روانی ارضاء می‌کند.

• بیشتر بخوانید:
• باشگاه تحریمی‌ها؛ راه رهایی از تروریسم اقتصادی