رویای ترامپ برای مقابله با ایران؛ چرا «فشار حداکثری» این بار جواب نمیدهد؟
دنیای اقتصاد: دونالد ترامپ بازگشته است تا کمپین «فشار حداکثری» را علیه ایران با هدف کاهش شدید فروش نفت به کار گیرد. اما سال 2025 دیگر سال 2018 نیست و اکنون اوضاع تغییر کرده است.
به گزارشخبرنگار گروه آنلاین روزنامه دنیای اقتصاد؛ «جیمز دورسو» مفسر سیاست خارجی و امنیت ملی که به مدت 20 سال در نیروی دریایی ایالات متحده خدمت کرده و در کویت، عربستان سعودی و عراق حضور داشته است، 12 دسامبر در نشریه هیل نوشت: حمایت آمریکا از کمپینهای اسرائیل علیه مردم فلسطین و لبنان، حمایت محلی از اقدامات ایالات متحده را کاهش داده و بسیاری از پایتختهای خاورمیانه در مورد «فشار حداکثری» تردید دارند و احساس میکنند که این امر باعث افزایش تنشهای منطقهای خواهد شد.
عربستان سعودی و ایران از سال 2023، زمانی که برای از سرگیری روابط به توافق رسیدند، در حال نزدیک شدن به یکدیگر هستند. ولیعهد عربستان اخیرا با رئیس جمهور جدید ایران صحبت کرد. روسای نظامی آنها ماه گذشته مذاکرات دفاعی داشتند و دو کشور در حال افزایش روابط اقتصادی هستند.
در عین حال، رؤسای جمهور امارات متحده عربی و ایران اولین گفتگوی رو در رو خود را در ماه اکتبر برگزار کردند و تجارت امارات و ایران در حال افزایش است. علاوه بر این، قطر و ایران در تلاش برای گسترش روابط اقتصادی خود هستند.
بازار نفت نیز از سال 2018 تغییر کرده است. صادرات نفت ایران که در نیمه دوم سال های 2019 و 2020 به دلیل تحریم های دوران ترامپ به زیر 500 هزار بشکه در روز رسیده بود، از سال 2021 شروع به افزایش کرد و از آن زمان هر ساله افزایش یافته است.
ایران شبکه خود برای دور زدن تحریمها را با توسعه ناوگان نفتکشها گسترش داده است؛ بنابراین اگر ایالات متحده دوباره ایران را تحریم کند، متوجه خواهد شد که خریداران باقیمانده «کسانی هستند که لزوماً از تحریمها ابایی ندارند.»
مسعود پزشکیان، رئیس جمهور ایران پس از انتخاب، برنامه خود را «پیام من به دنیای جدید» اعلام کرد و قصدش را برای تقویت روابط با همسایگان ایران اعلام کرد. او بر نیاز به یک"منطقه قوی" تاکید کرد و گفت که به "گفتگوی سازنده" با اروپا امیدوار است، او از واشنگتن خواست "با واقعیت کنار بیاید."
در ماه اکتبر، ترامپ اعلام کرد: «دوست دارم ایران را بسیار موفق ببینم. تنها چیز این است که آنها نمیتوانند سلاح هسته ای داشته باشند.» اینها نشانههای امیدوارکنندهای از تمایل به دستیابی به راهحل مذاکره است، اما ایالات متحده عادت دارد از تعهدات نامناسب، مانند اولین توافق هستهای با ایران، خود را کنار بگذارد. روابط قویتر ایران با روسیه و چین نیز بر انعطافپذیری این کشور افزوده است.
در مارس 2021، چین و ایران یک توافقنامه مشارکت راهبردی جامع 25 ساله امضا کردند که روابط دوجانبه را تقویت می کند و شامل سرمایه گذاری 400 میلیارد دلاری در بخش های نفت، گاز، پتروشیمی، حمل و نقل و تولید ایران است. در مقابل، چین عرضه ثابت و با تخفیف نفت ایران را دریافت خواهد کرد.
روسیه هواپیماهای جنگنده سوخو -35، هلیکوپترهای تهاجمی Mi-28 و هواپیماهای آموزشی خلبانی یاک -130 را به ایران عرضه کرده است. متقابلا ادعا می شود ایران پهپاد و موشک های بالستیک به روسیه فرستاده است.
تجارت غیرنظامی نیز بین تهران و مسکو در حال افزایش است. مسکو تایمز گزارش می دهد: «صادرات روسیه به ایران در سال گذشته 27 درصد افزایش یافت و واردات روسیه از ایران 10 درصد افزایش یافت. هر دو طرف توافق کردهاند که تجارت با ارزهای دیگری غیر از دلار آمریکا را افزایش دهند، در حالی که روسیه متعهد شده است که 40 میلیارد دلار در بخش نفت و گاز ایران سرمایهگذاری کند.
ایران با وجود مشکلات اقتصادی، بودجه نظامی خود را افزایش داده است. ایران نشان داده که مایل به مذاکره با آژانس بینالمللی انرژی اتمی است؛ اما نه "تحت فشار". عباس عراقچی، به تلویزیون ایران گفت: «هنوز فرصت برای دیپلماسی وجود دارد، هرچند این فرصت زیاد نیست. این یک فرصت محدود است.»
در نوامبر، آژانس مدعی شد که ایران در حال اجرای اقداماتی «با هدف توقف افزایش ذخایر [اورانیوم نزدیک به بمب]» است، آژانس همچنین خاطرنشان کرد که ایران از آگوست 2024 ذخایر اورانیوم 60 درصد غنی شده خود را 60 درصد افزایش داده است. شورای حکام مصمم است تا صبر تهران را بیازماید، دو روز پس از گزارش آژانس، این شورا قطعنامهای را تصویب کرد که ایران را به دلیل همکاری ناکافی با آژانس توبیخ کرد.
مسعود پزشکیان، رئیسجمهور ایران با بیان اینکه آماده تعامل با آمریکا است، گفت: چه بخواهیم و چه نخواهیم در عرصههای منطقهای و بینالمللی با آمریکا روبرو خواهیم بود و بهتر است این عرصه را خودمان مدیریت کنیم. طبق گزارشها، ایلان ماسک، متحد ترامپ، در ماه نوامبر با نماینده دائم ایران در سازمان ملل متحد ملاقات کرد و درباره چگونگی کاهش تنش بین دو کشور صحبت کرد. طبیعتا این دیدار بدون موافقت ترامپ انجام نمی شد.
ترامپ نمی خواهد جنگی را با ایران آغاز کند، زیرا نسبت به تأثیر آن بر اقتصاد ایالات متحده حساس است، بنابراین تحریم ها (و حمله گاه به گاه اسرائیل) ممکن است تنها گزینه او باشد. اگر چنین است و اگر اقتصاد ایران و طرح صادرات نفت به اندازه کافی انعطافپذیر باشد و روسیه و چین ثابت بمانند، ممکن است به سالها درگیری سطح پایین نیاز باشد تا تندروهای آمریکایی و اسرائیلی را خوشحال کند.
هر یک از طرفین فاقد همدلی با طرف مقابل است. در تمام این مدت، برخی نیروها در هر دو پایتخت، درگیری را کلیدتداوم نفوذ خود میدانند. یک ضرب الاجل برای مذاکره با ایرانوجود دارد: 18 اکتبر 2025، پایان مکانیسم بازپسگیری تحریمها، «آخرین فرصت برای قدرتهای جهانی برای بازگشت به تمام تحریمهایی است که در توافق [هستهای] ایران برداشته شد».
اگر ایالات متحده بخواهد یک توافق هسته ای جدید را گسترش دهد که شامل موشک های بالستیک یا سیاست منطقه ای ایران شود، تهران ممکن است محدودیت های مشابهی را برای سایر کشورهای منطقه پیشنهاد کند و سپس بخواهد که این توافق، معاهده ای الزام آور برای مقید کردن دولت های آینده ایالات متحده ایجاد کند.
طبقه سیاسی آمریکا و دست اندرکاران رسانه ای آن تنها یک استراتژی دارند - تحریم های بیشتر - و برای معاملات صلح آمیز با ایران مجهز نیستند. اگر هر دو طرف واقع بینباشند، می توانند بر این محدودیت ها غلبه کنند.
"فشار حداکثری" یک شعار است، نه یک استراتژی. اگر ایران بگوید «بله»، واشنگتن چه خواهد کرد؟