رویکرد «مذاکره آری؛ تسلیم هرگز» تحسین برانگیز حتی برای منتقدان دولت!/ فرق است بین «توافق خوب» تا «رسیدن به توافق»
مذاکره ایران با کشورهای مختلف سالها قبل از دولت روحانی نیز وجود داشته است؛ اما آن چیزی که قابل اهمیت است نحوه مذاکره کردن است.
به گزارش شبکه اطلاع رسانی راه دانا؛ به نقل از یزدرسا: دور جدید مذاکرات رفع تحریمها بین ایران و گروه 1+4 از اوایل آذرماه در وین آغاز شده است و دو طرف تا کنون چندین جلسه بر سر میز مذاکره حاضر شدهاند.
این امر اما موجب شده است تا کسانی - که عمدتا از حامیان دولت گذشته هستند - نسبت به اصل مذاکره در دولت جدید معترض باشند. آنها میگویند اگر مذاکره چیز خوبی است پس را در دولت گذشته مورد انتقاد قرار میگرفت و اگر مذاکره خوب نیست پس چرا در دولت کنونی در حال انجام است.
مذاکره آری؛ تسلیم هرگز
نکته قابل توجه اما جایی است که آنچه منتقدان دولت قبل نسبت به آن انتقاد داشتند نه اصل مذاکره و تعامل بلکه نحوه مذاکرات بود. در واقع بر کسی پوشیده نیست که مذاکره و تعامل با کشورهای مختلف حتی با دشمنان هم امری اجتنابناپذیر است و مذاکره ایران با کشورهای مختلف سالها قبل از دولت روحانی نیز وجود داشته است؛ اما آن چیزی که قابل اهمیت است نحوه مذاکره کردن است.
رهبر معظم انقلاب چند روز قبل و در دیدار تصویری با مردم قم فرمودند: «عدم تسلیم در برابر دشمن مستکبر؛ این جزو اصول انقلاب است. تسلیم نباید شد؛ زورگویی دشمن را نباید تحمل کرد؛ اینکه ما با دشمن مِنبابمثال یک وقتی مذاکره کنیم، صحبت کنیم، تعامل کنیم، این یک حرف دیگر است. انقلاب به ما میگوید که در مقابل زورگویی و حرف زور دشمن، نباید تسلیم شد؛ تا حالا هم به توفیق الهی تسلیم نشدهایم، بعد از این هم همین خواهد بود؛ این جزو اصول است.»
تفاوت رویکرد مذاکراتی در دولت کنونی و دولت گذشته از زمین تا آسمان است
در واقع انتقاد اصلی به دولت روحانی و تیم مذاکرهکننده گذشته نه به اصل مذاکره بلکه به نحوه مذاکره و رویکرد تأسفبار دولت در جریان مذاکرات بود. رویکردی که نیتجه آن بعد از هشت سال وضعیت اقتصادی است که امروز کشور به آن دچار شده است.
مذاکره با طرف غربی در دولت سیزدهم هم در حال انجام است اما رویکرد مذاکراتی دولت کنونی با دولت گذشته تفاوت اساسی دارد و ابدا قرار نیست تیم مذاکره کننده فعلی نیز همان مسیر گذشته را ادامه دهد.
روحانی دانش و تحلیل لازم را در مورد سیاست خارجه نداشت
فوأد ایزدی استاد دانشگاه تهران و کارشناس مسائل بینالملل در همین ارتباط میگوید: «در دولت قبلی مشکل اصلی در سیاست خارجی، حسن روحانی بود. با اینکه او سالهای طولانی در این حوزهها کار میکرد اما دانش و تحلیل لازم را در مورد سیاست خارجه و فضای بینالملل نداشت. او در طول دوره مدیریتیاش ضربههای زیادی به منافع ملی کشور زد. یکی از موهبتهای الهی این است که او الان در کشور مسئولیتی ندارد. این وضعیت روحانی بود. حتی افرادی هم که با روحانی همکاری میکردند مانند ظریف، به او تذکر میدادند. هرچند از نظر فکری دعوای خاصی بین ظریف و روحانی نبود و در خیلی از حوزهها همفکر بودند اما مشاوران و حتی ظریف هم گاهی به ایشان تذکر میدادند اما روحانی به هیچکدام توجه نمیکرد.»
شرایط اقتصادی کنونی کشور نتیجه مذاکرات دولت قبل است
فریدون عباسی، عضو کمیسیون انرژی مجلس شورای اسلامی و رئیس اسبق سازمان انرژی اتمی نیز میگوید: در دولت قبل تیم مذاکرهکننده هستهای تقریبا هرکاری میخواستند میکردند. شاید خودشان فراموش کرده باشند اما مردم یادشان نرفته است آنها چه وعدههایی درباره برجام دادند. طبق قول مسئولان دولت قبل، همه مشکلات باید از روز اجرایی شدن برجام حل میشد. باید تحریمها برداشته میشد که البته این اتفاقات نیفتاد. این جناح که این ادعاها را درباره برجام مطرح میکردند درحالحاضر نباید پررویی کنند. آنها میخواستند مدلهای غربی را در گفتوگوها و مذاکرات و اقتصاد داشته باشند، که نتیجهاش این شرایط بحرانی در اقتصاد کشور شده است.»
تیم مذاکرهکننده کنونی با عزت مذاکرات را آغاز کرد
هنوز یادمان نرفته است که حسن روحانی دقیقا در آستانه مذاکرات با طرف غربی، در تربیونهای عمومی از خالی بودن خزانه کشور سخن میگفت و یا حتی آب خوردن مردم را هم به توافق گره میزد و به صراحت پیام ضعف را به دشمن و طرف مذاکرهکننده مخابره میکرد. اما امروز در مواضع هیچ کدام از دولت مردان خبری از اظهارات مضحک اینچنینی نیست، حتی برعکس دولتمردان بهگونهای موضعگیری میکنند تا تیم مذاکرهکننده بتواند دست برتر را در مذاکرات داشته باشد.
سید رضا صدرالحسینی کارشناس مسائل بینالملل معتقد است: «تیم مذاکرهکننده کشورمان در این دوره، مذاکرات را با عزت شروع کرد و باید همچنان بر مواضع برحق خودمان اصرار داشته باشیم. در این دوره از مذاکرات، ابراز علاقه غیرطبیعیای نسبت به مذاکرات از طرف ما، پیش از مذاکرات انجام نشد و خوشبینی بیش از اندازهای هم نسبت به مذاکرات اعلام نکردهایم و باید همین مسیر را ادامه دهیم. اینکه مسئولین دولت اعلام میکنند که ما به هیچ عنوان بودجه 1401 را به مساله رفع تحریمها گره نزدهایم و از راههای مطمئن میتوانیم بودجه را تأمین کنیم، این نوع موضعگیری پیام بسیار مهمی را به طرف غربی منتقل میکند و آنها نیز معنی این پیام را متوجه میشوند.»
استراتژی مذاکراتی کشورمان در دولت کنونی متفاوت از دولت قبل است
سیدمصطفی خوشچشم، کارشناس مسائل بینالملل نیز با بیان اینکه توفیق در مذاکرات نیاز به الزاماتی دارد، عنوان میکند: «ما هشت سال در دولت قبل سیاست مماشات را در پی گرفتیم که نتیجه آن، افزایش فشارهای تحریمی اقتصادی آمریکا و اتحادیه اروپا و کوچکتر شدن سفرههای مردم بوده است. در دولت جدید که دولت انقلابی است و با دستورکاری بر سر کار آمده است که نوع سیاستورزی را تغییر دهد، استراتژی مذاکراتی کشورمان نیز نهفقط در ظاهر، بلکه در باطن و بهصورت کاملا برنامهریزیشده، باید «نمایش قدرت» باشد. به این معنا که با وجود روی کار آمدن دولت جدید، ابزارهای تغییر سیاست عمده فراهم است تا ما از یک طرف با اعمال اهرمهای فشار هستهای، منطقهای، موشکی و... و از طرف دیگر با اقداماتی در چارچوب کاهش تاثیرگذاری تحریمها، اعم از تقویت بنیه اقتصاد داخلی، گسترش روابط با کشورهای منطقه، چین و روسیه و سلسله اقدامات زودبازده کوتاهمدت دیگر بتوانیم فشار تحریمها را کم کنیم.»
نباید همه کارها را تعطیل کرد و صرفا چشم به مذاکرات داشت اما مذاکره هم لازم است
حامیان دولت قبل که هشت سال همه مسائل کشور را به مذاکرات گره زده بودند و حتی در همین اواخر وادات واکسن کرونا را هم سعی میکردند به مسائلی مانند اف ای تی اف گره بزنند، نمیخواهند قبول کنند که هر چیزی جای خودش را دارد و مذاکره کردن هیچگاه به معنای تعطیل کردن مسائل دیگر نیست و پرداختن به امور دیگر هم به معنای نادیده گرفتن ظرفیت تعامل و مذاکره با عزت نیست.
امیرعلی ابوالفتح، کارشناس مسائل آمریکا میگوید: «وقتی مذاکره دارد صورت میگیرد، به معنای این نیست که کشور پلن دو و سه و چهار نداشته باشد و کارهای دیگرش را تعطیل کند. اقتصاد حتما باید تقویت شود. حتما باید راههایی برای دور زدن تحریم در نظر گرفته شود. حتما باید سناریوهایی دراینباره تدارک دیده شود. فعالیتها برای تقویت بنیه نظامی باید ادامه داشته باشد. پیشرفتهای هستهای نباید متوقف شود. صنعت باید کار خودش را بکند و کسبوکار مردم باید در جریان باشد، همزمان با اینکه این موارد در جریان هستند، دیپلمات هم باید کار خودش را بکند. در مجموع منظور این است که وقتی تیم مذاکرهکننده مشغول گفتوگو با طرفهای مذاکره است، نباید همه کارها را تعطیل کرد و صرفا چشمها به دست تیم مذاکرهکننده باشد.»
حضور چهرههای اقتصادی در تیم مذاکرهکننده به نفع کشور است
یکی از تفاوتهای رویکرد مذاکرات در دولت سیزدهم با دولت قبل که مورد توجه کارشناسان قرار گرفته است، ترکیب تیم مذاکرهکننده و جضور افراد متخصص و کارشناس در آن است.
فواد ایزدی درباره ترکیب تیم مذاکرهکننده هستهای در دولت جدید میگوید: تیم مذاکرهکننده جدید، قطعا بهتر از تیم قبلی است. با افراد من کار ندارم، ولی اینکه شما توجه بیشتری داشته باشید به ابعاد اقتصادی - که یکی از مشکلات ماست - مهم است. یعنی چهرههای اقتصادی و بانکی حضورشان پررنگتر شده است و این به نفع کشور است.
سید رضا صدر الحسینی نیز در این ارتباط گفت: نگاهی به تعداد افراد، تخصص و سوابق تیم مذاکرهکننده جمهوری اسلامی ایران نشان میدهد که جمهوری اسلامی با جدیت ویژه و تیم کاملا حرفهای و کاربلدی پا به مذاکرات گذاشته است و برای حل مشکلات بهوجودآمده در دوران ترامپ، تلاش خود را در این مذاکرات انجام داد. درواقع، مذاکرات با عزت شروع شد و جمهوری اسلامی توانست با برنامههای از قبل پیشبینی شده که در تیم مذاکرهکننده به نتایج کاملا روشنی رسیده بودند، با دو سند در این مذاکرات وارد شود.
امروز دیگر صرف رسیدن به توافق موضوعیت ندارد بلکه مهم توافق خوب است
یکی از راهبردهای عجیب در دولت گذشته در جریان مذاکرات این بود که آنها معتقد بودند هر توافق حتی توافق بد هم بهتر از عدم توافق است و این مطلبی بود که وزیر خارجه وقت به صراحت آن را بیان کرد؛ این در حالی است که در همان زمان وزیر خارجه آمریکا میگفت صرف رسیدن به توافق اهمیت ندارد و آنچه مهم است این است که به توافقی دست پیدا کنیم که منافع آمریکا را تأمین کند.
اما امروز و برخلاف دولت قبل، دیگر سخن از رسیدن به توافق به هر قیمتی نیست و آنچه اهمیت دارد انعقاد یک توافق خوب است که به واسطه آن منافع مردم و کشور تأمین شود.
فواد ایزدی عنوان میکند: «در دوره قبل، مقامات ارشد دولت روحانی میگفتند که هر توافقی بهتر از عدم توافق است. به عبارتی روحانی میگفت ما حتما باید به توافق برسیم. اینکه میگفتند هر توافقی بهتر از عدم توافق است، طرف مقابل حس میکرد هرچه در میز جلوی ما بگذارد، ما قبول میکنیم. برای بررسی این نیازی نیست که کاری انجام داد. اگر معاملهای در زندگیتان انجام داده باشید، مثلا خانه بخرید، میروید در بنگاه معاملات ملکی، اگر طرف مقابل شما بیاید بگوید ما حتما به توافق میرسیم، شما اگر میخواستی تخفیف بدهی، نمیدهی. یا اگر طرف مقابل بگوید معامله نکردن بدتر از هر معاملهای است، اینها میگویند به هر جهت میخواهد با ما معامله کند پس تخفیف ندهیم. این حالت برای مساله هستهای هم هست.»
وی ادامه میدهد: «الان در وضعیت فعلی این ذهنیت برای طرف مقابل هست که ایران آمادگی بلند شدن از سر میز مذاکرات را دارد که این تصویر باید ایجاد بشود که تیم ایرانی هر زمانی میتواند از سر میز بلند شود، چون داستان مذاکرات را به معیشت مردم گره نزده است، داستان مذاکرات را دستمایهای برای رقابتهای سیاسی داخلی نکرده است و وعده نداده که چون ما ژنرال دیپلماسی هستیم و زبان دنیا را میدانیم الان اتفاق خیلی ویژهای در حوزه سیاست خارجه میافتد. چون این شعارها را ندارد، این فرصت را دارد که در راستای منافع ملی قدم بردارد.»
آنچه امروز در حال مذاکره است برای رفع تحریم است
حمیدرضا آصفی سخنگوی وزارت خارجه دولت اصلاحات میگوید: «برجامی که در دولت یازدهم امضا شد دیگر وجود نخواهد داشت، آنچه امروز در حال مذاکره است برجام نیست و باید اسم آن را رفع تحریم گذاشت. توافق با آمریکاییها راحتتر از اجرای آن است، زیرا آمریکا موقع امضای توافق به آن نیاز دارد اما چون احساس میکند ابرقدرت است، موقع اجرا به آن بیمحلی میکنند. تیم فعلی مذاکره کننده هستهای نیز دغدغه اجرا را دارند و این دغدغه به حق است.
سید رضا صدرالحسینی کارشناس مسائل بینالملل نیز معتقد است: ما مذاکره را برای مذاکره نمیخواهیم و یقینا تا زمانی که آمریکاییها تحریمهای ظالمانه علیه ایران را لغو نکنند اجازه حضور در مذاکرات را نخواهند داشت؛ چرا که آنچه برای تیم مذاکرهکننده ایرانی اهمیت و موضوعیت دارد، لغو تحریمها است و محور اصلی مذاکرات کنونی هم همین مسئله است.
وقتی برخی اصلاحطلبان هم به درستی رویکرد دولت جدید اذعان دارند
نکته قابل توجه اینکه، منتقدان سیاسی دولت هم به رویکرد مستدل و منطقی دولت سیزدهم در مذاکرات اذعان دارند؛ تا جایی که برخی از چهره های تندور اصلاحطلب نیز بر این مهم تأکید کردهاند.
چندی قبل محمود صادقی نماینده اصلاحطلب مجلس دهم در این باره نوشت: «به رغم انتقادهایی که به تیم دیپلماسی هستهای دارم، این موضع که اول باید آمریکا تحریمها را لغو کند تا ایران به تعهدات هستهای بازگردد را کاملا منطقی میدانم. چون دولت آمریکا بود که اول از برجام خارج شد اگر حالا خواهان احیای برجام است باید در بازگشت به آن پیشقدم شود.»
حسین دهباشی از فعالان سیاسی و رسانهای اصلاحطلب نیز در این رابطه نوشت: «میشود به روش علی باقری در مذاکرات و تکیهاش به چین و روسیه اشکال کرد اما حرفی که میزند - حتی اگر از جمهوری اسلامی خوشت نیاید هم - موضع کاملا درستی است. چرا باید به کمتر از آنچه بیشتر گرفته و بیشتر از آنچه دادیم تن دهیم؟ آنچههایی که تازه روی کاغذ بودند و هرکه بیاید میتواند باز زیرش بزند.»
آنچه روشن است اینکه، در دولت سیزدهم بر خلاف دولت قبل، دیگر معیشت مردم به مذاکره و توافق گره زده نشده است و دولت نیز اقتصاد مردم را شرطی نکرده و کشور را معطل مذاکرات و توافق نکرده است؛ بلکه در کنار اقدامات و فعالیتهایی که دولتمردان در عرصههای مختلف در حال پیگیری آن هستند؛ مذاکرات نیز در حال انجام است و تیم مذاکرهکننده دست بالا و موضع برتر را در مذاکرات دارد و این نوع مذاکره کردن از زمین تا آسمان با نحوه مذاکره کردن دولت قبل فاصله دارد.
انتهای پیام /