جمعه 2 آبان 1404

ظهور یک میانجی جدید بین ایران و آمریکا / تلاش جسورانه قاهره به کجا می‌رسد؟

وب‌گاه دنیای اقتصاد مشاهده در مرجع
ظهور یک میانجی جدید بین ایران و آمریکا / تلاش جسورانه قاهره به کجا می‌رسد؟

اندیشکده کوئینسی نوشت: قاهره به تلاش جسورانه‌تری دست زده است: پل زدن شکاف بین واشنگتن، متحد اسرائیلی آن و تهران. این کار غول‌آسا است.

اندیشکده کوئینسی نوشت: پس از دهه‌ها حضور در سایه‌های دیپلماتیک، قاهره از روابط قدیمی خود استفاده می‌کند تا خود را بین آمریکا، اسرائیل و تهران قرار دهد.

در ادامه این مطلب آمده است: خطوط تلفن از قاهره پرجنب‌وجوش بوده است. وزیر خارجه مصر، در یک سری تماس‌های برنامه‌ریزی‌شده، بین همتای ایرانی خود عباس عراقچی، فرستاده آمریکا در امور خاورمیانه استیو ویتکوف و رئیس آژانس بین‌المللی انرژی اتمی در رفت‌وآمد بوده است تا ایران، آمریکا و اسرائیل را از لبه بحران بازگرداند.

چند ماه پیش، نفوذ قاهره در پایین‌ترین حد خود بود و تحت تأثیر ثروت نفتی کشورهای خلیج فارس قرار داشت. در حالی که رئیس‌جمهور دونالد ترامپ در اتاق‌های طلایی ریاض و ابوظبی معاملات عظیم را میانجی‌گری می‌کرد، روابط آمریکا با متحد قدیمی خود، مصر، به شکل آشکاری سرد شده بود. این روابط تا حدی تنش‌آلود شد که عبدالفتاح السیسی، رئیس‌جمهور مصر، دعوت کاخ سفید را رد کرد. نقطه اصطکاک، برنامه جسورانه ترامپ برای اسکان دائم بیش از 2 میلیون فلسطینی نوار غزه بود که می‌خواست آن را به «ریویرا خاورمیانه» تبدیل کند.

اما پس از میانجی‌گری سخت و طولانی که نهایتاً به یک آتش‌بس شکننده در غزه منجر شد، مصر به‌عنوان یک میانجی کلیدی در منطقه دوباره ظاهر شد. پس از میزبانی اجلاس صلح شرم الشیخ با ترامپ و مأموریت رهبری یک نیروی جهانی تثبیت‌کننده در غزه، السیسی از یک بازگشت دیپلماتیک بهره‌مند شده است. حتی یائیر لاپید، رهبر مخالفان اسرائیل، اکنون قاهره را محور اصلی می‌داند و می‌گوید: «آنچه غزه نیاز دارد کنترل مصری است.»

اکنون قاهره به تلاش جسورانه‌تری دست زده است: پل زدن شکاف بین واشنگتن، متحد اسرائیلی آن و تهران. این کار غول‌آسا است. جنگ 12 روزه ژوئن که در آن بمب‌افکن‌های آمریکایی و اسرائیلی سایت‌های هسته‌ای و نظامی ایران را هدف قرار دادند، دیپلماسی را به هم ریخت. با این حال، ترامپ که تازه از موفقیت خود در غزه بازگشته بود، به دنبال جایزه بزرگتری بود. در سخنرانی خود در کنست اسرائیل گفت: «می‌دانید چه چیز عالی خواهد بود؟ اگر با آنها [ایران] یک توافق صلح کنیم... آیا این خوب نخواهد بود؟»

این خوش‌بینی برای توافق، از کاخ سفید به بیرون منتقل شده است. ویتکوف در مصاحبه اخیر خود گفت: «انجام یک توافق صلح به نوعی مسری شده است.» او به یک عملیات دیپلماتیک گسترده‌تر اشاره کرد و افزود: «ما تماس‌هایی از ایرانی‌ها دریافت می‌کنیم. ما آنجا هستیم تا امیدوار باشیم یک راه‌حل دیپلماتیک بلندمدت با ایران داشته باشیم.»

واکنش تهران پیش‌بینی‌پذیر و سرد بوده است. آیت‌الله علی خامنه‌ای، رهبر ایران، دعوت به اجلاس شرم الشیخ را رد کرد و به تمسخر ادعای ترامپ درباره نابودی برنامه هسته‌ای ایران پرداخت و گفت: «به رویاپردازی ادامه بده!» او تلاش‌های رئیس‌جمهور آمریکا را رد کرد و اظهار داشت: «اگر توافق همراه با فشار و نتیجه از پیش تعیین‌شده باشد، توافق نیست بلکه تحمیل و زورگویی است.» برای تأکید، تهران اخیراً زرادخانه موشکی خود را بازسازی کرده است که نشان‌دهنده آماده شدن برای دور تازه‌ای از درگیری‌ها با اسرائیل است.

با این حال، دقیقاً در همین محیط ناآرام است که مصر نقش منحصربه‌فردی ایفا می‌کند. قدرت چانه‌زنی آن ناشی از ترکیبی از روابط تازه، نتایج اثبات‌شده و شراکت‌های پایدار است.

اولین عامل، نزدیکی آرام و واقع‌گرایانه با ایران است. پس از چهار دهه روابط یخ‌زده، مجموعه‌ای از بحران‌ها و فرصت‌ها مصر را مجبور به بازنگری استراتژیک کرده است. مهم‌ترین عامل اقتصادی است. حملات حوثی‌ها در دریای سرخ که با حمایت ایران انجام می‌شود، درآمدهای کانال سوئز را که شریان اقتصادی حیاتی است، کاهش داده است. این امر قاهره را مجبور به تعامل مستقیم با تهران کرده است، که اگرچه کنترل مستقیم را انکار می‌کند، اما به‌طور گسترده‌ای دیده می‌شود که بر حوثی‌ها نفوذ دارد. همچنین میانجی‌گری چین در آشتی سعودی - ایران در 2023، بلوک ضد تهران را تضعیف کرد و به قاهره آزادی دیپلماتیک داد تا بدون از دست دادن حامیان مالی خود اقدام کند.

دوم و مهم‌ترین، مصر پیش از این نتیجه ملموسی به دست آورده است. در 9 سپتامبر، این کشور یک توافق چارچوبی بین ایران و آژانس بین‌المللی انرژی اتمی برقرار کرد و رژیم بازرسی‌ها را که پس از جنگ ژوئن با اسرائیل فروپاشیده بود، بازگرداند. این موفقیت دیپلماتیک در زمانی رخ داد که دیپلماسی غربی در بن‌بست بود و نشان داد که قاهره می‌تواند کار فنی و مبتنی بر اعتماد را انجام دهد که سیاستمداران نمایشی اغلب نمی‌توانند. مذاکرات ادامه‌دار وزیرخارجه مصر با رئیس آژانس، رافائل گروسی، عباس عراقچی و ویتکوف، هدفشان ساختن بر روی این پیشرفت کوچک اما حیاتی است.

سومین دارایی مصر، عمق نهادی شراکت آن با غرب است. پیمان صلح آن با اسرائیل، پایه نظم امنیتی منطقه‌ای است و همچنان یکی از دریافت‌کنندگان اصلی کمک نظامی آمریکا محسوب می‌شود. برخلاف قطر که به‌عنوان حامی حماس دیده می‌شود، یا ترکیه که رئیس‌جمهور آن، اردوغان، صدای غیرقابل پیش‌بینی اسلام‌گرایانه‌ای دارد، مصر در اورشلیم و واشنگتن به‌عنوان یک شریک امنیتی قابل اعتماد، حتی اگر گاهی دشوار باشد، دیده می‌شود. این کشور می‌تواند با ژنرال‌های اسرائیل و دیپلمات‌های آمریکایی با صمیمیتی صحبت کند که سایر میانجی‌های بالقوه تهران نمی‌توانند از آن برخوردار باشند.

اما این فرصت دیپلماتیک نباید به‌عنوان مقدمه‌ای برای صلح جامع دیده شود. موانع عظیم هستند و در سیاست داخلی هر سه طرف ریشه دارند. جمهوری اسلامی ایران، اگرچه تضعیف شده و «محور مقاومت» آن بر اثر ناکامی‌ها در سوریه و لبنان تکه‌تکه شده است، یک بلوک یکپارچه برای خروج نیست. رد اخیر تلاش‌های آمریکا توسط ایران به‌عنوان «زورگویی» تأیید علنی جهان‌بینی جمهوری اسلامی است؛ برای آنها هر توافق با آمریکا یا اسرائیل، به‌ویژه پس از نقض حاکمیت، به معنای نفی اصول انقلابی است که مشروعیتشان بر آن استوار است.

در همین حال، سخنان دولت ترامپ درباره توافق‌ها وقتی با اقدامات آن سنجیده می‌شود، پوچ به نظر می‌رسد. در حالی که مهار برنامه هسته‌ای ایران سیاست اعلام‌شده است، مشارکت آن در حملات به خاک ایران و سخنان آن درباره تغییر حکومت، اعتبارش را به‌عنوان یک مذاکره‌کننده از بین برده است. از دیدگاه ایرانیان، مذاکره با طرفی که به نظر می‌رسد بمب‌های سنگین را به پیشرفت دیپلماتیک ترجیح می‌دهد، کم‌فایده است.

برای اسرائیل، احساس پیروزی پس از جنگ ژوئن به تمایل به دیپلماسی تبدیل نشده است. نخست‌وزیر و نهاد امنیتی آن متعهد به دکترین «چمن‌زنی» هستند؛ استراتژی اقدام نظامی پیشگیرانه مستمر برای کاهش توانمندی‌های دشمنان. دیدگاه تل‌آویو این است که اکنون زمان استفاده از این برتری است، نه واگذاری آن در میز مذاکره. این با تمایل اخیر آمریکا به یک «توافق» قطعی برای پایان دادن به درگیری به‌طور اساسی در تضاد است.

این ناسازگاری بین متحدان، مانع بزرگی برای هر میانجی است. هر حمله پیشگیرانه اسرائیل می‌تواند دیپلماسی حساس مصر را در یک لحظه نابود کند.

نقش کمتر جاه‌طلبانه اما حیاتی برای مصر به‌عنوان مدیر کاهش تنش در منطقه ممکن است. قاهره نمی‌تواند برنامه هسته‌ای ایران را از بین ببرد یا دشمنی بنیادین بین ایران و اسرائیل را حل کند. اما می‌تواند کانال‌ها را باز نگه دارد، توافقات فنی ایجاد کند که اعتماد بسازد و وقتی تنش‌ها بالا می‌گیرد، مانند یک آتش‌نشان عمل کند.

بخش سایت‌خوان، صرفا بازتاب‌دهنده اخبار رسانه‌های رسمی کشور است.