پنج‌شنبه 27 دی 1403

پیام محرمانه ترامپ برای تهران چه بود؟

وب‌گاه مشرق نیوز مشاهده در مرجع
پیام محرمانه ترامپ برای تهران چه بود؟

یک اندیشکده اروپایی به مذاکرات احتمالی میان ایران و آمریکا پرداخته و به 5 دلیل اشاره می‌کند که مذاکره با دونالد ترامپ، رئیس جمهور جدید ایالات متحده را برای جمهوری اسلامی ایران سخت می‌کند.

به گزارش مشرق، اندیشکده اروپایی «موسسه سیاسی اقتصادی خاورمیانه» در گزارشی به موانع پیش روی مذاکرات میان ایران و کشورهای غربی پرداخت و نوشت: علیرغم این واقعیت که جو بایدن هنوز در ایالات متحده قدرت را در دست دارد و مراسم تحلیف ریاست جمهوری این کشور نزدیک است، «دونالد ترامپ در پیامی زودهنگام به تهران قصد خود را برای مشارکت در مذاکرات جامع با ایران بیان کرده است. ترامپ در این پیام که از طریق عمان به تهران ارسال شده، ابراز امیدواری کرده است که امکان دستیابی به توافقی جدید و متفاوت از توافق برجام در سال 2015 وجود داشته باشد. او همچنین اعلام کرده است که واشنگتن قاطعانه مصمم به اجرا و تحقق چنین توافقی است.» پیام اخیر ترامپ طیف گسترده ای از تفسیرها را در میان کارشناسان سیاسی برانگیخته و بحث های قابل توجهی را در مورد امکان سنجی ایجاد یک توافق جدید بین ایران و ایالات متحده ایجاد کرده است.

موانع در مقابل مذاکرات عمدتا ریشه در ویژگی های شخصی و سیاسی دونالد ترامپ و همچنین منافع متضاد بین ایران و آمریکا دارد. تعداد قابل توجهی از مفسران سیاسی ادعا کرده اند این اجماع مشروط به اتخاذ سیاست آشتی جویانه تر دونالد ترامپ در قبال جمهوری اسلامی ایران ممکن است قابل دستیابی باشد. در حالی که یک توافق برد - برد بدون شک نتیجه مطلوبی برای هر دو طرف خواهد بود، زیرا منافع و آرمان های هر دو کشور را مورد توجه قرار می دهد. تحقق چنین سناریویی با موانع و چالش های اساسی همراه است. این موانع که عمدتا ریشه در ویژگی های شخصی و سیاسی دونالد ترامپ و همچنین منافع متضاد بین طرف های درگیر دارد، منجر به ایجاد محیطی چالش برانگیز برای برخی از کارشناسان شده و پیش بینی دستیابی به یک توافق مطلوب و سریع را دشوار کرده است. این چالش ها را می توان به طور کلی در پنج حوزه زیر طبقه بندی کرد:

1- اصول و مبانی دیپلماسی دونالد ترامپ

رویکرد ترامپ به مسائل بین المللی تحت تأثیر دیدگاه اقتصادی است و به نظر می رسد اقدامات دیپلماتیک او مبتنی بر بازی حاصل جمع صفر و موقعیت برد - باخت است.

به گفته بسیاری از کارشناسان، رویکرد دونالد ترامپ به مسائل بین المللی تحت تأثیر دیدگاه اقتصادی است و به نظر می رسد اقدامات دیپلماتیک او مبتنی بر بازی حاصل جمع صفر و موقعیت برد - باخت است. این اصل که با هسته اصلی سیاست خارجی ترامپ، «اول آمریکا» سازگار است، باعث شده که او به بیشتر توافقات بین المللی، همکاری ها و مشورت های ایالات متحده از این دریچه معاملاتی نگاه کند. او در دوران ریاست جمهوری قبلی خود بارها سازمان امنیتی ناتو را به دلیل هزینه ای که برای واشنگتن ایجاد می کند، غیرمنطقی و بی فایده خواند و خواستار انحلال آن شد. او اخیرا طرحی را برای الحاق کانادا به ایالات متحده با استناد به صرفه جویی مالیاتی و امنیتی پیشنهاد کرده است و براین اساس خواستار اعمال تعرفه های 25 درصدی بر این کشور شده است.

رویکرد ترامپ به دیپلماسی عمدتا با خواسته های از پیش تعیین شده تعریف می شود و حداقل سازگاری را با فرآیند مذاکره نشان می دهد. تجربیات دیپلماتیک او با کشورهایی مانند کره شمالی و چین نشان می دهد که تمایل به استفاده از «سیاست چماق و هویج» مبتنی بر اصول تهدید و مماشات است. اصول مذاکره ترامپ، که بسیاری از کارشناسان آن را مطابق با «تئوری مرد دیوانه» می دانند، شامل دو مرحله اساسی است: در مرحله اولیه، تیم مذاکره کننده او خواسته های مورد نظر خود را ارائه می دهد که معمولا بسیار سازش ناپذیر و غیرقابل تغییر است. در صورت پذیرش، او استراتژی دیپلماسی را موفق می داند و آن را ادامه می دهد. اما اگر دولت مخالف به خواسته ها عمل نکند، وارد مرحله دوم دیپلماسی می شود و تمام سازوکارهای تنبیهی را علیه آن اعمال می کند. بعید به نظر می رسد که دولت ترامپ در مذاکرات آینده با جمهوری اسلامی ایران، از این اصل فاصله بگیرد. رویدادهای اخیر در منطقه و چالش های اقتصادی پیش روی جمهوری اسلامی ایران ممکن است انگیزه بیشتری برای دولت ترامپ برای اتخاذ چنین رویکردی باشد.

2- اهداف سیاست خارجی دولت ترامپ و موضع ایران

وندی شرمن در مورد ماهیت مذاکرات دولت ترامپ گفته است که مذاکرات آتی علاوه بر برنامه هسته ای ایران، طیف گسترده ای از مسائل منطقه ای را نیز در بر خواهد گرفت. خواسته های دولت ترامپ را می توان تا حدی با توجه به اظهارات اخیر «مایک پمپئو»، وزیر امور خارجه سابق در دوره تصدی قبلی خود درک کرد. پمپئو در سخنرانی خود در بنیاد هریتیج در واشنگتن دی سی در سال 2018 دوازده شرط را تشریح کرد که برای دستیابی به توافق جدید با جمهوری اسلامی ایران باید رعایت شود. از برجسته ترین خواسته های دولت ترامپ در این بیانیه می توان به توقف کامل غنی سازی اورانیوم و نظارت جامع آژانس بین المللی انرژی اتمی بر فعالیت های هسته ای ایران، عدم حمایت ایران از جنبش های شیعه در عراق، سوریه، لبنان، یمن و فلسطین و توقف فعالیت ایران در خصوص موشک های بالستیک اشاره کرد. با توجه به اظهارات اخیر «وندی شرمن» به عنوان یک دیپلمات ارشد در دولت باراک اوباما، قابل پیش بینی است که ترامپ در رایزنی های خود با تهران این سه خواسته را تکرار کند. شرمن در مورد ماهیت مذاکرات دولت ترامپ گفته است که مذاکرات آتی علاوه بر برنامه هسته ای ایران، طیف گسترده ای از مسائل منطقه ای را نیز در بر خواهد گرفت. شایان ذکر است که دست کم دو مورد از موضوعات فوق الذکر به عنوان خطوط قرمز امنیت ملی برای جمهوری اسلامی ایران تلقی می شود و به نظر می رسد نخبگان سیاسی و امنیتی تهران تمایلی به مذاکره در این مسائل ندارند.

3- کابینه منتخب دولت ترامپ

انتصابات دولت ترامپ به وضوح نشان می دهد که سیاست «فشار حداکثری» علیه ایران را حفظ خواهد کرد.

ترکیب کابینه و انتصابات دولت ترامپ به وضوح نشان می دهد که رئیس جمهور آمریکا سیاست «فشار حداکثری» علیه جمهوری اسلامی ایران را به عنوان یکی از گزینه های روی میز کنار نگذاشته است. انتصابات دولت ترامپ حاکی از تمایل به طرفداری از افرادی است که سابقه حمایت تزلزل ناپذیر از اسرائیل را نشان داده اند و موضعی تقابلی در قبال دشمنان آمریکا، به ویژه جمهوری اسلامی ایران، دارند. معرفی چهره های تندرو مانند «مایک هاکبی» به عنوان سفیر آمریکا در اسرائیل، «مارکو روبیو» به عنوان وزیر امور خارجه، «جی دی ونس» به عنوان معاون رئیس جمهور، و «مایک والتز» به عنوان مشاور امنیت ملی، بنیامین نتانیاهو را بر آن داشت تا بازگشت ترامپ به قدرت را «بزرگترین بازگشت تاریخ» توصیف کند. انتخاب افراد فوق الذکر نشان دهنده تمایل احتمالی دولت ترامپ برای انتخاب «دیپلماسی اجباری» در مذاکرات آینده با جمهوری اسلامی ایران است.

4- کابینه رژیم اسرائیل

مقامات اسرائیلی تمام تلاش خود را برای تغییر نگرش ترامپ نسبت به جنگ به جای مذاکره با ایران را به کار خواهد گرفت. بدون شک یکی از مهم ترین عواملی که می تواند بر مذاکرات ایران و آمریکا تأثیر بگذارد و مانع از رسیدن آن به نتیجه مطلوب شود، کابینه اسرائیل به ویژه نتانیاهو و برخی از اعضای افراطی کابینه او است که از سرسخت ترین دشمنان ایران هستند. پس از توافق سال 2015 برای محدود کردن برنامه هسته ای ایران، نتانیاهو این توافق را یک اشتباه تاریخی خواند زیرا معتقد بود که جاه طلبی های هسته ای ایران را محدود نمی کند. در این راستا، تقریبا 10 سال پس از آن توافق، برنامه هسته ای تهران در کنار برنامه های موشکی و پهپادی این کشور پیشرفت چشمگیری داشته است و تل آویو این تحولات به ویژه پیشرفت هسته ای را تهدیدی برای موجودیت خود می داند. از این رو، سیاستمداران و مقامات نظامی اسرائیلی، از جمله خود نتانیاهو که از تحرکات نظامی ایران آگاه هستند، قاطعانه معتقدند که تنها یک حمله نظامی قوی به تاسیسات هسته ای و موشکی تهران می تواند این کشور را از این مسیر باز دارد و مذاکرات برای مهار ایران کافی نیست. با توجه به این موضوع و همچنین درگیری های اخیر تل آویو با محور مقاومت، احتمال از سرگیری جنگ با حزب الله، حملات پینگ پنگی بین ایران و اسرائیل و نگرانی های تل آویو از اجرای عملیات «وعده واقعی 3»، به نظر می رسد مقامات اسرائیلی تمام تلاش خود را برای تغییر نگرش ترامپ نسبت به جنگ به جای مذاکره با ایران انجام دهند.

5) تحولات هسته ای در جمهوری اسلامی ایران

افزایش غنی سازی اورانیوم یک برگ برنده برای ایران تلقی شود و تهران آن را به هیچ وجه قابل مذاکره نمی داند.

اگرچه برخی ناظران چالش های اقتصادی و منطقه ای اخیر ایران را یکی از انگیزه های اصلی تهران برای دستیابی به توافق جدید با ایالات متحده می دانند، اما نباید غافل شد که پیشرفت جمهوری اسلامی ایران در غنی سازی اورانیوم، این کشور را به مرحله برگشت ناپذیری رسانده است. گسترش غنی سازی اورانیوم که به ایران توانایی ساخت بمب هسته ای را در حداقل دو هفته داده است، در شرایطی که این کشور با برخی پیچیدگی های منطقه ای مواجه است، می تواند برگ برنده ایران تلقی شود و تهران آن را به هیچ وجه قابل مذاکره نمی داند. زمانی که برنامه جامع اقدام مشترک به نتیجه رسید، برنامه هسته ای ایران در مراحل اولیه توسعه بود. با این حال، اکنون برنامه هسته ای این کشور به سطحی رسیده است که جایگاه ویژه ای در انتخاب های استراتژیک تهران پیدا کرده است.

منبع: ایرنا