چین اعراب را گروگان گرفته؟ / خیز آرام برای تغییر معماری خاورمیانه
گزارشی به قلم توویا گرینگ - تحلیلگر مسائل چین در شورای آتلانتیک - نشان میدهد که چگونه همکاری چین با سراسر کشورهای منطقه در حوزههایی فراتر از اقتصاد و انرژی گسترش یافته است.
به گزارش اقتصادنیوز، چین روابط استراتژیک خود با کشورهای خاورمیانه و شمال آفریقا را تقویت کرده و سرمایهگذاریهای هنگفت خود در پروژههای این منطقه را گسترش داده است. پکن با تکیه بر این رویکرد به دنبال ادغام بیشتر استراتژی توسعه هرکدام از این کشورها با استراتژی خود است.
خیز چین برای تغییر معماری خاورمیانه
تعامل چین با خاورمیانه و شمال آفریقا در پرتو دو مقوله قابل تبین است. در حالی که فرض بر آن است که منافع پکن در منطقه به امنیت انرژی و روابط اقتصادی محدود میشود، گزارشی به قلم توویا گرینگ - تحلیلگر مسائل چین در شورای آتلانتیک - نشان میدهد که چگونه همکاری چین با سراسر کشورهای منطقه در حوزههایی فراتر از اقتصاد و انرژی گسترش یافته است.
در این گزارش به تعاملهای غیر اقتصادی پکن با کشورهای عرب خاورمیانه و منطقه منا و پیامدهای آن برای کشورهای شمال و جنوب اشاره شده است که در سه قسمت منتشر خواهد شد. بخش نخست آن تحت عنوان «خیز چین برای تغییر معماری خاورمیانه» در ادامه آمده است.
چین سلطه آمریکا را تضعیف می کند؟
چین روابط استراتژیک خود با کشورهای «منا» (خاورمیانه و شمال آفریقا) را تقویت کرده و با سرمایهگذاریهای هنگفت در پروژههای محلی، ابتکار کمربند و جاده و همچنین تعریف زیرساختها و فنآوریها در این منطقه را گسترش داده است. پکن با تکیه بر این رویکرد به دنبال ادغام بیشتر استراتژی توسعه هرکدام از بازیگران هدف تعامل، با استراتژی خود است.
فرض دیگری که باید لحاظ شود آن است که هیچ جایگزینی برای تسلط امنیتی و دیپلماتیک ایالات متحده در منطقه وجود ندارد. چنین گزارهای توضیح میدهد که چگونه چین جایگزینهای امنیتی محدودی را ارائه میدهد که به شکلی مستقیم و غیرمستقیم سلطه ایالات متحده را تضعیف خواهد کرد بدون آنکه آن را جابجا کند. علاوه بر این چنین فرایندی نشان خواهد داد که حضور و نفوذ چین بالاخص از طریق ابتکار طرح امنیت جهانی «شی»، معماری خاورمیانه را تغییر می دهد.
تلاش خزنده پکن
بنا به گزارش اکوایران، اگرچه چین در حال حاضر فاقد ظرفیت و اراده برای جایگزینی شبکه های بازدارندگی و اتحادهای یکپارچه دیرینه ایالات متحده است، اما ابتکارهای جدید را نباید نادیده گرفت. طبیعتا چنین فرایند موجب خواهد شد تا اراده برای تضعیف هژمونی ایالات متحده افزایش یافته و همین مولفه چالشهایی را برای رویکرد خاورمیانه ای آمریکا و متحدانش منطقهایاش ایجاد خواهد کرد.
شورای آتلانتیک در گزارش خود آورده است که باید به متحدان و شرکای ایالات متحده قدرت داد تا تصمیم های آگاهانه ای را در باب جایگزین های پیشنهادی چین اتخاذ کرده و مدیریت ریسک را ارتقا و در عین حال آثار نامطلوب بر اولویت های استراتژیک ایالات متحده در خاورمیانه و منافع ملی شان را محدود کنند. طبیعتا متحدان منطقه ای آمریکا باید تشویق شوند تا ساختارهای امنیتی تحت رهبری ایالات متحده را برای پکن شفاف سازی نکنند، بدین معنا که هر کدام از این بازیگران این استقلال عمل داشته باشند تا به شکلی مستقل با چین و ایالات متحده در منطقه همکاری کنند.
چرایی افزایش اهمیت تعامل با اعراب
«شی» 7 دسامبر 2022 وارد عربستان شد تا در اجلاس سران عرب و شورای همکاری خلیج فارس حضور یابد، در جریان این سفر چین و عربستان یادداشت های تفاهم هایی را به ارزش ده ها میلیادر دلار امضا کردند و دو طرف به یک طرح همکاری جامع شامل 182 مورد همکاری در حوزه های چون سیاست، اقتصاد، تجارت و سرمایه گذاری پاسخی مثبت دادند. علاوه بر این بیانیه های مشترک منتشر شده، نشان از همکاری عمل گرایانه چین و کشورهای عرب در هشت بخش توسعه و امنیت طرح های ابتکاری خاصی را پیشنهاد کرد. این پیشنهادها در حالی مطرح و رسانه ای شد که به واسطه جنگ در اوکراین، جریان انتقال انرژی جهانی درگیر اختلال شده و همین مقوله بر اهمیت استراتژیک انرژی سنتی برای سهامداران در سراسر جهان به مقوله ای با اهمیت تبدیل شده است.
اعراب برای چینی ها باارزش شده اند؟
در چنین شرایطی نقش جهان عرب برای کشوری چون چین افزایش یافت؛ بازیگری که از سال 1993 واردکننده انرژی بوده و هست. چین همچنین بزرگ ترین مصرف کننده سوخت های فسیلی در جهان است و بیش از 70 درصد نفت و 40 درصد گاز طبیعی اش را وارد می کند. درست پیش از سفر «شی» چین و قطر قراردادی بیست و هفت ساله به ارزش 60 میلیارد دلار برای تامین چهار میلیون تن گاز طبیعی مایع امضا کردند. با این همه در دهه گذشته، منافع چین در خاورمیانه فراتر از امنیت انرژی افزایش یافته، پکن از سال 2020 بزرگ ترین شریک تجاری جهان عرب بوده و در سال 2021 بیش از 330 میلیارد دلار در تجارت دو طرفه تعامل داشته است.
پکن اعراب را گروگان گرفته است؟
چین در طول این سال ها تفاهمنامه های استراتژیک مشابهی را با دوازده کشورهای عرب خاورمیانه و شمال افریقا امضا کرده و روابط نزدیک تری با همه بازیگران منطقه خاورمیانه دارد. پکن تقلا می کند تا با تکیه بر اصل توازن مثبت، یعنی عدم انتخاب یک طرف یا دشمن تراشی، بدون آن که به اصل مداخله متوسل شود، نفوذش را در خاورمیانه حفظ کند. با این همه تمایل زیادی برای مشارکت در میانجیگری های امنیتی در عراق، لیبی، سودان، یمن و درگیری اسرائیل و فلسطین نشان داده، مهم تر از همه پکن در مذاکرات مرتبط با مذاکرات هسته ای ایران و مذاکرات ازمایشی برای احیای برجام مشارکتی فعالانه دارد.
پکن بارها برای جلوگیری از اجرای ابتکارهای غرب در ارتباط با سوریه دست به اقدام هایی زده و تعجب بسیاری از بازیگران را برانگیخته است. در شرایط کنونی رد پای حمایت های مالی چین در بسیاری از زیرساخت ها چون بنادر، راه آهن، بزرگراه و نیروگاه ها در منطقه منا دیده می شود این در حالی است که دهه گذشته پکن زمینه را برای تعریف زیرساخت ها و فن آوری ها فراهم کرده بود. با این همه مهم ترین مولفه آن است که رهبری چین بر ادغام طرح کمربند و جاده و ادغامش با استراتژی توسعه منطقه ای چون چشم انداز 2030 عربستان، قطر و مصر تاکید دارد و بدین سان سرنوشت این گروه از کشورها را بیشتر به سرنوشت خود گره زده می زند.
تلاش برای رویارویی جهان شمال و جنوب
چین به طور سنتی منا، منطقه ای غیر غربی یا همان جهان جنوب را به عنوان اهرمی برای مقابله با نفوذ جهان شمال می بیند. در شرایط کنونی منافع چین در خاورمیانه و شمال افریقا و همچنین تمایل این کشور به حفاظت از آنها به شکل چشم گیری افزایش یافته است.
در شرایطی که مقام های چینی گزارش ها مبنی بر برنامه ریزی ارتش خلق چین برای تعریف پایگاه ها در خلیج فارس و دریای عمان را تکذیب کرده اند، پنتاگون با اشاره به پایگاه پشتیبانی - لجستیکی در جیپوتی، این ساختار را گام اول در توسعه نظامی چین معرفی کرده و انتظار می رود پکن در کشورهای دیگری چون بحرین، عمان، عربستان نیز گام های این چنینی بردارد.
اگرچه ارقام به روشنی نشان نمی دهند که کشورهای منطقه تسلیحات ساخت غرب را ترجیح می دهند، صادرات تسلیحات چین افزایش یافته است. براساس داده های گزارش موسسه تحقیقت صلح بین المللی استکهلم، ایالات متحده بیش از نیمی از کل واردات تسلیحات خاورمیانه را بین سال های 2017 تا 2021 به خود اختصاص داده است در حالی که رقم واردات از فرانسه 12 درصد و از روسیه 11 درصد است. برعکس، صادرات چین به خاورمیانه همانند صادرات جهانی اش تک رقمی است. این کشور با 4.6 درصد از کل صادرات تسلیحات در رتبه چهارم قرار دارد و نیمی از محصولاتش را راهی پاکستان می کند. با این همه تنش های دهه گذشته ایالات متحده و غرب، کشورها را تشویق کرده تا اتکای امنیتی شان را کاهش داده و منابع تامین خود را تنوع بخشند. این نیاز پس از توقف صادرات هواپیماهای بدون سرنشین و جت های جنگده های توسط ایالات متحده در سال های اخیر، افزایش یافت.
رقابت در خفا
به نوشته آتلانتیک این مقوله نشان می دهد که چرا فارع از کاهش صادرات دفاعی چین به واسطه کووید صفر، صادرات این کشور به عربستان و امارات در پنج سال گذشته به ترتیب 290 درصد و 75 درصد افزایش یافته است. نکته ای که در این باب باید لحاظ شود ان است که کیفیت خدمات ارائه شده توسط پکن با کمیت انها یکسان است و همین گزاره به روشنی نشان می دهد که چرا شرکت های دفاعی دولتی چین مدت ها است که از سهم بازار روسیه پیشی گرفته اند.
در سال های اخیر چین همچنین در توسعه پهپادها و وسایل نقلیه هوایی بدون سرنشین حضوری فعال دارد و به تدریج در آستانه ورود به بازار هواپیماهای سرنشین دار با موتورهای تولید داخل است. کارخانه های کشتی سازی نظامی و تجاری چین نیز به لطف بیش از 130 میلیارد دلار یارانه در دهه گذشته، امروز کل زنجیره تامین دریایی یعنی کشتی ها، تانکرها و جرثقیل ها را کنترل می کنند. مارس گذشته، تولید کنندگان سعودی و چینی توافقنامه ای را امضا کردند تا به واسطه آن اولین کارخانه تولید پهپاد در عربستان به عنوان بخشی از تلاش ملی برای انحراف نیمی از از کل هزینه های نظامی به تولید داخلی را تا سال 2030 امضا کنند. این در حالی است که چین به عربستان در توسعه داخلی موشک های بای بالستیک کمک می کند. چین همچنین به ارتش های امارات، مصر، عراق، اردن، ترکیه، مراکش، الجزایر هواپیما، پهپاد و موشک فروخته است. در این میان تمرین های نظامی نیز در 10 سال گذشته افزایش یافته هرچند در مقیاس بسیار کم تر از رقیب یعنی آمریکا.
همچنین بخوانید