سه‌شنبه 6 آذر 1403

اختصاصی | سید هاشم صفی الدین -3: وقتی پسر پهلوی را در اسرائیل دیدیم، بسیار خندیدیم / راه‌حل لبنان در سفارت‌خانه‌های خارجی نیست

خبرگزاری تسنیم مشاهده در مرجع
اختصاصی | سید هاشم صفی الدین -3: وقتی پسر پهلوی را در اسرائیل دیدیم، بسیار خندیدیم / راه‌حل لبنان در سفارت‌خانه‌های خارجی نیست

رئیس شورای اجرایی حزب‌الله معتقد است گروه‌های لبنانی برای رسیدن به راه‌حل برای حل مسائل داخلی کافی است که به وطن و مردم این کشور توجه کنند و از تکیه کردن به برخی سفارت‌خانه‌های خارجی در این کشور دست بردارند.

- اخبار بین الملل -

گروه بین‌الملل خبرگزاری تسنیم- مهدی طوسی: «اسرائیل رو به ضعف بیشتر می‌رود و قدرت مقاومت همچنان بیشتر می‌شود. اشکال ضعف تغییر می‌کند، همان طور که اشکال قدرت نیز تغییر می‌کند. مقاومت امروز تبدیل به محور شده است، درحالی که در گذشته نه از حیث تعداد و نه امکانات موشکی و امکانات تسلیحاتی و سطح جغرافیایی چنین نبود. قدرت و توانمندی محور مقاومت تغییر کرده و متحول شده است. به همین ترتیب نقاط ضعف در دشمن صهیونیستی نیز تغییر کرده است. دشمن در تمام این کیان و موجودیت سیاسی که اسمش اسرائیل است و از اساس موجودیتی موقت است، حضور داشت و می‌جنگید، اما منطقه تسلط این رژیم شروع به کوچک‌تر شدن کرده و هر روز تنگ‌تر از روز قبل می‌شود.» این بخشی از مطالبی است که سید هاشم صفی‌الدین، رئیس شورای اجرایی حزب‌الله لبنان در گفتگو با تسنیم بیان می‌کند.

فیلم کامل این گفتگو را اینجا ببینید

او معتقد است حلقه محاصره در اطراف سرزمین‌های اشغالی به واسطه همکاری راهبردی نیروهای سوری، فلسطینی و لبنانی مقاومت از همه جهات در حال تنگ‌تر شدن است و رژیم صهیونیستی در محاصره موشک‌های حاج قاسم قرار دارد. صفی‌الدین می‌گوید: «زمانی اسرائیلی‌ها می‌گفتند که می‌خواهند، کشور بزرگ خود را از فرات تا نیل بنا کنند؛ اما امروز به کشوری داخل این دیوار و منطقه 48 بسنده کرده و این منطقه را دولت یهودی نامیده‌اند. غزه از دستشان خارج شده و به همین ترتیب بخشی از کرانه باختری را از دست دادند. دیوار را احداث کردند تا از خود محافظت کند... اما اوضاع برای اسرائیل بیش از این‌ها تنگ خواهد شد. چه کسی می‌توانست تصور کند، در نابلس و جنین این همه سلاح و جوانان فلسطینی مبارز وجود داشته باشد؟ روزی فرا می‌رسد که در داخل مناطق 48 عملیات‌هایی رخ می‌دهد و مقاومت حضور خواهد داشت. چیزی که اسرائیل اصلاً تصور آن را نخواهد کرد.»

اختلافات، اعتراضات و تزاحمات میان گروه‌های صهیونیستی بر شدت التهابات درونی در سرزمین‌های اشغالی افزوده است. مشکلات داخلی این رژیم به صورت علنی در صفحات رسانه‌ها و در کف خیابان‌ها بازنمایی می‌شود. صفی‌الدین می‌گوید: «صهیونیست‌ها با هم در جبهه‌های راست و چپ درگیر هستند. البته آن‌ها جبهه‌ای به نام چپ ندارند. آنها یا راست هستند یا راست تندرو. همه تندرو و افراطی هستند. این تندروهای افراطی گیج و سرگردان هستند. این جامعه، جامعه‌ای همدل، یکپارچه و متحد نیست. واقعیت امر این است که جامعه اسرائیل از داخل فروپاشیده است. رهبران تاریخی آن‌ها پایان یافته‌اند. رهبران کنونی آن‌ها رهبران کوچک وساده‌ای هستند که به فساد و دزدی معروف هستند. برخی سابقه زندان دارند و برخی وارد زندان خواهند شد. برخی هم دارای پرونده‌های کیفری هستند. این‌ها همه بخشی از واقعیت این موجودیت اجتماعی ضعیف و درحال فروپاشی است.»

رئیس شورای اجرایی حزب‌الله به توافق ایران و عربستان در پکن برای از سرگیری روابط اشاره می‌کند و می‌گوید: «ایران قبل از توافق پکن قوی و قدرتمند بود، بعد از آن نیز قوی و قدرتمند است. آنچه بین ایران و عربستان رخ داد، بازتاب‌های مثبت بسیاری برای ملل منطقه داشت و برخلاف منافع آمریکا و اسرائیل بود. در مقابل منافع امت و جهان اسلام و عربی در آن نهفته است و دلیل بر سلامت و قدرت ماست.»

مشروح مطالب فوق در بخش‌های اول و دوم گفتگوی تسنیم با حجت الاسلام والمسلمین سید هاشم صفی‌الدین منتشر شد که می‌توانید این دو بخش را در لینک‌های زیر بخوانید. در ادامه بخش سوم و پایانی این گفتگو منتشر می‌شود.

بخش اول گفتگوی تسنیم با سید هاشم صفی‌الدین، رئیس شورای اجرایی حزب‌الله لبنان

بخش دوم گفتگوی تسنیم با سید هاشم صفی‌الدین، رئیس شورای اجرایی حزب‌الله لبنان

رژیم صهیونیستی بعد از ناکامی‌هایش در غرب آسیا و در میان کشورهای عربی، به یک سری روایت‌سازی‌ها و ماجراجویی‌های رسانه‌ای در برخی کشورهای همسایه ایران رو آورده است و تلاش می‌کند که خود را در این کشورها صاحب نفوذ نمایش دهد. برخی این را، نشانه استیصال و انفعال می‌دانند و برخی آن را برآمده از یک برنامه‌ریزی حساب شده معرفی می‌کنند. با توجه به اینکه سال‌های سال است که از نزدیک با این رژیم پنجه در پنجه انداخته‌اید و رویکردهای آن را می‌شناسید، تفسیر شما از این اقدام و همچنین خوش‌بینی‌ای که برای برخی دولت‌ها از برقراری این ارتباط شکل گرفته، چیست؟

اسرائیل ضعیف‌تر از آن است که بتواند در برابر ایران ایستادگی کند

دولت‌هایی که بازی اسرائیل را بخورند در آینده پشیمان می‌شوند

اولا وقتی آن‌ها از انجام کاری عاجز می‌شوند و به کشور دیگری تکیه می‌کنند، چه همجوار ایران باشد چه نباشد، به خودی خود نشان می‌دهد که خودشان توان انجام آن را نخواهند داشت. چون وقتی آن‌ها نتوانند، آن کار را محقق کنند، دیگر کشورها هم نخواهند توانست. دوم اینکه تجربه ثابت کرده است، خود آمریکا و اسرائیل نیز منافع ثابت و طولانی مدت مشترکی با دیگر کشورها ندارند. چون اسرائیل دارای طمع و چشم داشت‌های بی حد و مرزی است. اگرچه در برخی مواقع به ظاهر نشان می‌دهد، به برخی کشورها توجه دارد، اما در باطن منافع خود را بر هر چیز دیگری مقدم می‌داند. آمریکا هم به همین ترتیب عمل می‌کند.

این سیاست آن‌هاست. این تلاش‌ها که در این کشور و آن کشور همجوار ایران دست به آن می‌زنند، به نظر من تلاش بیهوده‌ای برای گشودن جبهه‌های متعدد به روی ایران و مشغول کردن آن با هدف، تحریف توجه آن از قضیه اساسی جهان اسلام یعنی قضیه فلسطین و قدس است. این موضوع آشکار است و در فرمایشات مقام معظم رهبری نیز مشاهده می‌شود. اینکه موضوع قدس و فلسطین در سیاست‌های اسرائیل بسیار اثرگذار و فعال است. از آنجا که خود دیگر قادر به کاری علیه ایران نیستند، لذا از این کشورها برای فتنه انگیزی استفاده می‌کنند. مانند آنچه در سال‌های گذشته در مورد جمهوری آذربایجان، ارمنستان و منطقه قفقاز حاصل شد.

در واقع اسرائیل ضعیف‌تر از آن است که بتواند، در برابر قدرت ایران ایستادگی کند، ایران بسیار قدرتمند است و امروز قدرتمندترین کشور منطقه است. به این جهت که دارای قدرت و مشروعیت ملی، مردمی، سیاسی، توانمندی داخلی است و همچنان توسعه و گسترش نفوذ خود در منطقه را دارد. جمهوری اسلامی در سرتاسر منطقه حضور و نفوذ دارد و محبوب ملل منطقه است. اما کشورها، طرف‌ها و جریان‌های حزبی که می‌پذیرند به این خواسته‌های اسرائیل تن دهند، بی شک شکست خواهند خورد. وقتی اسرائیل نتواند، در برابر ایران قد علم کند، چگونه دست نشانده‌هایش خواهند توانست؟

رژیم صهیونیستی به موازات این ارتباطاتی که با برخی دولت‌ها برقرار می‌کرد، حرکات مشابهی را در فضای رسانه‌ای نیز دنبال کرد. برای نمونه بعد از اعلام توافق ایران و عربستان برای از سرگیری روابط دیدیم که سران صهیونیستی پرده‌ها را کنار زدند و انگار آن پوسته و پوشش برافتاد و خیلی علنی و آشکار ارتباط خود با شبکه تلویزیونی ایران اینترنشنال را نمایان کردند. یعنی بلافاصله گفتگوی نتانیاهو و بنت با این شبکه منتشر شد. بعد از آن جریان اپوزیسیون ایرانی در سرزمین‌های اشغالی حاضر شدند و فرزند پهلوی با آن‌ها ملاقات کرد. سابقه تاریخی منطقه نشان می‌دهد که به هر حال جمهوری اسلامی ایران، حامی هویت عربی - اسلامی منطقه است اما چنین جریاناتی در صورت متحد شدن، همیشه ضد کشورهای منطقه عمل کرده‌اند. یعنی ارتباط پهلوی با اسرائیل همیشه به ضد کشورهای منطقه بوده است و وقتی این دو به هم نزدیک بودند، دشمنان اول کشورهای منطقه شدند. با شناختی که از دولت‌های منطقه دارید، فکر می‌کنید عواقب نزدیکی رژیم صهیونیستی و اپوزیسیون ایران برای کشورهای منطقه چه خواهد بود؟

وقتی پسر پهلوی را در اسرائیل دیدیم، خیلی خندیدیم

ارتباط اسرائیل و پهلوی یعنی پیوند ضعیف و ضعیف‌تر

وقتی ما مشاهده کردیم، پسر پهلوی در اسرائیل است، خیلی خندیدیم و دریافتیم که اسرائیل چقدر ضعیف است. به نظر من ملت ایران بهتر از من می‌دانند، وقتی رژیمی چون اسرائیل پذیرای پسر پهلوی می‌شود تا با آن قدرت بگیرد، بسیار مضحک است. چون طبیعتاً طرف ضعیف نیازمند یک طرف قوی است تا قدرتمند شود نه یک طرف بسیار ضعیف‌تر. این سفر نشان داد که اسرائیل به حدی از ضعف و استیصال رسیده که محتاج فردی چون پسر پهلوی می‌شود که هیچ جایگاه و ارزشی ندارد؛ بدون اینکه اصلا اثرگذاری‌ای در داخل ایران و یا خارج آن داشته باشد.

دوم اینکه خدا را شکر، ملل منطقه به حدی از آگاهی رسیده‌اند که ماهیت و پشت پرده امور و مسائل را بهتر و بیشتر درک می‌کنند. ما از 20 - 25 سال قبل می‌گفتیم که ملل منطقه دوستدار مقاومت هستند و از اسرائیل نفرت دارند و عادی‌سازی را نمی‌پذیرند. ایران هم مشخص است که از جهان اسلام و ملل عربی چه می‌خواهد. چیزی برای خود نمی‌خواهد. ایران آمده است تا به ملل عربی و کشورهای اسلامی کمک کند، چون یکی از مهمترین اصول و مبادی ایران دفاع از حق و مستضعفین است. ایران آمده است تا فلسطین را به فلسطینی‌ها و بیت‌المقدس را به مسلمانان و مسیحیان و همه مقدسات را به صاحبان آن‌ها بازگرداند.

آن کس که به ملت‌های منطقه قدرت و امید داد، ایران بود

ملل منطقه می‌دانند، ایران برای جهان اسلامی - عربی از خودگذشتگی می‌کند

آنچه طی 40 سال گذشته تا به امروز رخ داده، این بوده که اسرائیل تلاش کرده این حقیقت را مخفی و تحریف کند. این تلاش‌ها از زمان اعلام روز جهانی قدس توسط امام راحل (ره) آغاز شد. ملل اسلامی و عربی سخن امام راحل را درباره قدس پذیرفتند، همانگونه که اکنون فرمایشات مقام معظم رهبری را می‌پذیرند. اما آنچه آمریکا و اسرائیل در طول این سال‌ها انجام دادند، فتنه انگیزی‌های سنی - شیعی و سپس داعش و بعد تحریف چهره ایران بود. اینکه ایران در صدد شیعی کردن جهان اسلام و اهل سنت است و می‌خواهد بر جهان اسلام و عرب تسلط پیدا کند. تحریک‌های قومی‌گرای عربی، فارسی، مذهبی و همه این تلاش‌ها، شکست خوردند. لذا ملل منطقه اکنون آگاهی بیشتری دارند. اکنون می‌دانند کشوری که از خودگذشتگی می‌کند و برای قضایای جهان اسلامی و عربی تلاش می‌کند، جمهوری اسلامی ایران است.

به همین دلیل اکنون شاهد کاهش و از بین رفتن این چنین تلاش‌هایی از سوی دشمنان ایران هستیم. به همین دلیل همان طور که پیش از این گفتم، ثبات و استقرار به نفع محور مقاومت و ایران است. چون ثبات و استقرار داخلی برای کشورها و ملل منطقه این فایده را دارد که به آن‌ها اجازه می‌دهد، واقعیت آنچه رخ می‌دهد، را ببینند و این تاکید می‌کند، آنچه ملت ایران در طول سال‌های گذشته متحمل آن شد، کار بسیار بزرگ، عظیم و مهم‌تر از آن، کار درست و بر حقی بود.

ملت ایران با ثبات و پایداری خود ثابت کرد، پیرو واقعی پیامبر و اهل بیت (ع) است. همان طور که خط مشی اهل بیت (ع) با صبر و تحمل تثبیت و ماندگار شد، خط مشی جمهوری اسلامی و ملت ایران نیز ماندگار می‌شود. امروز بر حق بودن ایران در برابر جهانیان درحال آشکار شدن است. ملل جهان عرب، امروز به ایران درود می‌فرستند، به ملت فلسطین، گروه‌های مقاومت فلسطینی و دیگر گروه‌های مقاومت و ملل دیگر در منطقه نگاه کنید، همه بر این باورند که آن‌که به آن‌ها قدرت و امید داد، جمهوری اسلامی ایران بود.

امریکا و سفارت‌خانه‌هایش در غرب آسیا ضعیف شدند

دلار و تحریم، سلاح و ابزار جنایت امریکاست

در خلال فرمایشات خود به اختلاف‌افکنی‌های ایالات متحده امریکا بین ملت‌های منطقه اشاره فرمودید و اینکه خروج آن‌ها هم ممکن است با آتش‌آفرینی و فتنه‌اندازی آن‌ها همراه شود. در فرمایشات رهبر معظم انقلاب در دیدار با مقامات عراقی هم شنیدیم که فرمودند حضور حتی یک آمریکایی در منطقه هم زیادی است. خروج نظامی امریکا از منطقه را کم و بیش مشاهده می‌کنیم اما برخی معتقدند امریکایی‌ها منطقه را تخلیه نمی‌کنند تنها شکل حضور خود را تغییر می‌دهند و در قالب طرح‌های نفوذ پروژه‌های خود را پیش می‌برند. همچون طرح رهبران جوان، ان‌جی‌اوهایی که به راه انداخته‌اند، بورسیه‌های تحصیلی که برای نخبگان در نظر می‌گیرند، نافرمانی‌های مدنی و شبکه‌سازی‌های اجتماعی که از طریق فضای مجازی ساماندهی می‌کنند. دانشگاه‌های امریکایی که در برخی کشورهای منطقه وجود دارد، به نوعی بسترهایی برای پیش‌بری پروژه نفوذ در منطقه هستند. ارزیابی شما درباره این تغییر رویکردها و تغییر شکل‌ها چیست؟

آمریکایی‌ها مانند انگلیسی‌ها نیستند. در ذات بد شبیه یکدیگر هستند، اما تفکرات آمریکایی‌ها مانند انگلیسی‌ها نیست. عقل انگلیسی‌ها می‌گفت که از انواع دسیسه‌ها، نیرنگ‌ها و دستگاه‌های امنیتی، نفوذ و فتنه‌انگیزی‌ها استفاده کنند، برای اینکه در مناطقی که نبوده‌اند، حضور یابند یا در مناطقی که هستند، حضور خود را حفظ کنند. اما آمریکایی‌ها چنین نیستند. آمریکا در ابتدا و بیش از هر چیز بر قدرت نظامی و پایگاه‌های نظامی خود تکیه دارد که در سرتاسر جهان پراکنده است. نگاه کنید ببینید آمریکا چند تا پایگاه نظامی در سرتاسر جهان و حتی اروپا، ژاپن و دیگر نقاط دنیا دارد؟ آمریکا ذات و خوی وحشیانه و قدرت نظامی و بمب‌هایش را دارد. با آن‌ها تهدید می‌کند. این پیشینه‌ی تمام سیاست‌ها و اقتصاد آمریکاست. وقتی آمریکا ضعیف می‌شود و حضورش در منطقه تضعیف می‌شود، همه ابزارهای آمریکا تضعیف خواهند شد. سازمان‌ها، طرف‌های اقتصادی و سیاسی همه تضعیف می‌شوند. به ویژه آن‌که، آن‌ها اصلاً توان و قدرتی بدون آمریکا ندارند.

آیا کسی باور می‌کند، ان‌جی‌اوها در کشورهای منطقه دارای قدرت هستند؟ این‌ها مهم نیستند. چون تکیه‌شان به نفوذ و قدرت آمریکاست. وقتی نفوذ آمریکا تضعیف شود، آن‌ها فرو می‌پاشند. به آنچه در افغانستان رخ داد، نگاه کنید. وقتی آمریکا و نیروهای نظامی‌اش از این کشور خارج شد، دیگر نام و نشانی از آن در افغانستان نماند. حالا تصور کنید، آنچه را ارتش آمریکا نتوانسته محقق کند، ان‌جی‌اوها می‌توانند محقق کنند؟ آمریکا دارای قدرت رسانه‌ای عظیمی است که دولت آمریکا، اقتصاد، سیاست و ان‌جی‌اوهای این کشور را قدرتمند و حامی آزادی و حقوق بشر جلوه می‌دهد؛ اما در حقیقت بر وحشی‌گری خود تکیه دارند. وقتی ما از ضعف آمریکا در منطقه سخن می‌گوییم منظورمان همان خوی وحشی‌گری آمریکاست.

پایگاه‌های نظامی آمریکا بی‌فایده خواهند شد، بی‌تأثیر خواهند شد. ما نمی‌گوییم سفارت‌خانه‌های آمریکا در غرب آسیا بسته خواهند شد، نه، بلکه به سفارت‌خانه‌های بی‌تأثیر تبدیل خواهند شد. چون تأثیرگذاری آن‌ها بر سلاح متکی است. اگر آمریکا به صورت نظامی و امنیتی از عراق و سوریه خارج شود و برخی از ایادی خود را از لبنان بیرون بکشد، چه چیز برای این کشور باقی خواهد ماند؟ این کشور دارای پایگاهی نظامی در اردن، قطر و عربستان است، قدرت آمریکا در همین‌هاست. اما وقتی ضعیف شود، همه چیزهای دیگر آن هم ضعیف می‌شود.

اندیشمندان می‌گویند عصر جدید، عصر ژئواکونومی است. به کارگیری ابزارها و ظرفیت‌های اقتصادی اثر مستقیم بر قدرت کشورها دارد. ایالات متحده امریکا با تکیه بر ابزارهایی همچون تسلطش بر چرخه دلار، این امکان را در اختیار گرفته است که با اهرم تحریم بتواند فشارهای زیادی را به کشورهای مستقل وارد آورد. این ماجرا برای مردم لبنان و ایران وضعیت مشابهی داشته است. طعم تلخ این زورگویی با به کارگیری ابزارهای اقتصادی را مردم دو کشور چشیدند. به نوعی با یک تروریسم اقتصادی دولتی از ناحیه امریکا و متحدانش علیه ملت‌های مستقل مواجه هستیم. ماجرا در برخی نقاط دنیا به حدی فاجعه‌بار شده است که حتی در حوزه نیازهای اولیه، مواد غذایی، دارویی و بهداشتی نیز مصائبی را برای مردمان لبنان، یمن، غزه و نقاطی دیگر از جهان در اندازه‌های گوناگون به همراه داشته است. نظر شما درباره این تروریسم اقتصادی دولتی و آنچه بر سر ملت‌ها می‌آورند، چیست؟

ظلم نمرود و فرعون در برابر ستمگری امریکا، هیچ است

این آمریکاست. آمریکا، جنایتکار است. چون تاریخ آن تاریخ جرم و جنایت است. از زمان تاسیسِ آمریکا تا به حال، آمریکا نتوانسته بدون خون و خونریزی به حیات خود ادامه دهد. صاحبان اصلی قاره آمریکا را کشتار کرد و روی خون‌های آن‌ها، ایالات متحده آمریکا را بنا کرد. در همه دنیا جنایات و جرایم‌اش معروف است. از هیروشیما و ناکازاکی گرفته تا سرنگونی هواپیمای مسافربری در ایران، کشتار ملت عراق، صدها هزار نفر از مردم عراق به خاطر تحریم اعمال شده از سوی آمریکا کشته شدند و این جدای از سلاح‌های مرگبار آن‌هاست. همه آن‌هایی که در منطقه کشته شدند، با سلاح آمریکایی‌ها بوده است. وقتی فشار خود را با دلار اعمال می‌کند، این هم اقدامی جنایتکارانه است. می‌خواهند بر مردم فشار بیاورند و بدتر از همه این‌که در چنین شرایطی پرچم حقوق بشر را نیز در دست دارند.

بنابراین بر این باوریم، آمریکا همان طور که کسینجر گفت، بزرگترین امپراتوری طول تاریخ بشریت امپراتوری آمریکاست، ما این گفته کسینجر را تایید می‌کنیم و می‌گوییم بزرگ‌ترین ظلمی که در تاریخ بشریت رخ داد تشکیل همین امپراتوری بود. بزرگترین ظالم و ستمگر دنیا، همین امپراتوری آمریکاست. آنچه ظالمان تاریخ بشریت همچون فرعون و نمرود انجام دادند در برابر آنچه آمریکا انجام می‌دهد، هیچ است. یک کشور و ملتش را محاصره می‌کنند و آن‌ها را از حقوق اولیه‌شان محروم می‌کنند.

هم اکنون ملت ایران از استفاده از منابعش محروم است. ایران کشور ثروتمندی است که نیازی به کمک کشور دیگری ندارد. کمک هم نخواسته است. ایران می‌تواند، با کمک منابع‌اش زندگی کند، اما محاصره می‌شود چون سیاست‌هایش با سیاست‌های آمریکا همخوانی ندارد. آنچه آمریکا امروز در لبنان انجام می‌دهد و در یمن مرتکب آن شده، همه غیر انسانی است. در یمن بیش از 60 تا 70 هزار غیر نظامی کشته شدند که در میان آن‌ها 7 هزار کودک بود. این‌ها از گرسنگی مردند. از بی‌غذایی مردند. بدون اینکه آمریکا توجهی به این امر داشته باشد. تنها دنبال این است که شرایطش را بر مردم یمن تحمیل کند.

چندی پیش در یکی از نشست‌های کنگره آمریکا درباره منطقه صحبت بود، تمرکز روی تنگه‌های دریایی و آب‌های منطقه بود. تاکید بر این بود که این مناطق باید در دست ما باقی بماند. اجازه نمی‌دهیم به دست ایران بیافتد. به همین دلیل مردم یمن، عراق و لبنان را گرسنگی می‌دهد. همین سیاست درباره ملت فلسطین در نوار غزه نیز اعمال می‌شود. حتی در کرانه باختری، در زمینه تأمین مواد اساسی غذایی اوضاع اسف‌بار است. هر اقدامی که در این زمینه برای رفع نیازها صورت گیرد، در برابر آن خواهان امتیازگیری برای صهیونیست‌ها هستند.

این آمریکاست و غافلگیر هم نشدیم. ما از همان روز اول دریافتیم که دشمن اول و اصلی ما آمریکاست و من شفاف به شما می‌گویم، ما افتخار می‌کنیم که از اصول و مبادی امام خمینی (قدس سره) تبعیت می‌کنیم. دشمن اول ما آمریکا و بعد اسرائیل است. بنابراین طبیعی است که این دشمن، تمام این سیاست‌های خصمانه را پیاده‌سازی کند، اما با تمام تلاش‌هایی که در این زمینه به کار می‌برند، همان‌طور که گفتم این قدرت رو به اضمحلال و فروپاشی است.

راه‌حل لبنان در سفارت‌خانه‌های خارجی نیست

درباره شرایط زندگی مردم لبنان صحبت شد، اگر اجازه بدهید یک سؤال هم درباره فضای سیاسی داخل لبنان بپرسم. شاهد این بودیم که حزب‌الله لبنان 7 سال متعهدانه بر همکاری خود با جریان آزاد ملی و جناب میشل عون ایستاد و از ایشان حمایت کرد و تا لحظه آخر هم حمایتش را برنداشت. بعد از آن هم در سخنرانی جناب نصرالله اعلام شد که حزب‌الله براساس توافقات و تعهدات پیشین از نامزدی آقای سلیمان فرنجیه برای ریاست جمهوری حمایت می‌کند. حال فکر می‌کنید این گره ریاست جمهوری لبنان که البته مسبوق به سابقه هم هست، یعنی چند سال قبل، به اندازه یک دوره دو سال و نیمه و اخیراً هم که به مدت 7 ماه هست که وضعیت ریاست جمهوری لبنان مشخص نشده است، چگونه باز می‌شود؟

حل مشکل لبنان آشکار و عیان است. موضوع پیچیده ای نیست. اما اینکه چه کسی این راه‌حل را پیش گیرد، مهم است. 7 سال قبل وقتی میشل عون به عنوان رئیس جمهوری لبنان انتخاب شد و اکنون می‌گوییم انتخاب شود، برای این است که مردم لبنان منافع خود را باید درک کنند و برسر آن به توافق نظر برسند. درک کنند که سفارت آمریکا و سفارت فلان کشور و بهمان کشور چه می‌خواهد. لبنانی‌ها باید گردهم آیند و درباره مشکلاتشان صحبت کنند و اینکه چگونه و چه چیز می‌تواند، باعث شود آن‌ها بر مشکلاتشان فائق آیند را خود تعیین کنند. لبنان اکنون درگیر بحران‌های متعدد اقتصادی، سیاسی و راهبردی است و اوضاع در این کشور بسیار اسف‌بار است. در چنین شرایط بدی باید لبنانی‌ها با هم کنار بیایند و به توافق برسند. اگر برسر بیرون آمدن از این اوضاع با هم به توافق نرسند، می‌خواهند برسر چه چیز توافق کنند؟

در این میان اگر ما امری را بر کسی یا گروهی تحمیل نمی‌کنیم، به این دلیل است که نمی‌خواهیم کسی، چیزی را بر ما تحمیل کند. این واقعیت امر است. برخی تحت این عنوان که از نامزد خاصی حمایت می‌کنیم، می‌خواهند، خط مشی دیگری را بر ما تحمیل کنند. چون این نامزد را قبول ندارند. ما می‌گوییم، حالا که نامزد ما را قبول ندارید، نامزد خود را معرفی کنید. اما اینکه شما دست به هر ترفندی بزنید تا نامزدی انتخاب نشود، اقدام درستی نیست.

حزب الله در حوزه جغرافیایی که مقاومت در آن حضور دارد، دارای توانمندی و قدرت زیادی هست. اما در سطح کلان‌تر ما در یک کشور زندگی می‌کنیم و ما به این فکر نمی‌کنیم که فقط خودمان را نجات دهیم و به وطن و مردم‌مان بی‌توجه باشیم. به هیچ وجه؛ ما به فکر منافع همه لبنان هستیم. به همین دلیل به آن‌ها می‌گویم زیاد ریسک نکنید و به خارج تکیه نکنید. کافی است به خارج تکیه کردن را رها کنند. کسانی که به آمریکا تکیه دارند، آمریکا می‌تواند، برای لبنان برق را تامین کند، اما مانع این امر می‌شود. می‌تواند، اجازه دهد، ایران این کار را بکند اما باز هم ممانعت می‌کند. می‌تواند، مردم لبنان را به حال خود رها کند تا هرگونه بخواهند کشور خود را بسازند، اما از این امر هم ممانعت می‌کند و همه چیز را خراب می‌کند. بنابراین راه و راه‌حل شفاف و روشن است، اما نیازمند شجاعت در تصمیم‌گیری در شرایط سخت است.

اگر نکته‌ای مغفول مانده و من درباره آن نپرسیدم و حضرتعالی مدنظرتان هست که درباره‌اش صحبت بفرمائید، خوشحال می‌شوم که ما را از نظراتتان بهره‌مند سازید.

نخیر، خواهش می‌کنم، مطلب دیگری نیست. خیلی متشکرم.

در پایان آرزوی سلامتی برای رهبر معظم انقلاب، جناب سید حسن نصرالله و حضرتعالی دارم و بار دیگر از بابت وقتی که به ما اختصاص دادید، تشکر می‌کنم.

اختصاصی | سید هاشم صفی الدین -3: وقتی پسر پهلوی را در اسرائیل دیدیم، بسیار خندیدیم / راه‌حل لبنان در سفارت‌خانه‌های خارجی نیست 2
اختصاصی | سید هاشم صفی الدین -3: وقتی پسر پهلوی را در اسرائیل دیدیم، بسیار خندیدیم / راه‌حل لبنان در سفارت‌خانه‌های خارجی نیست 3