سه‌شنبه 17 مهر 1403

تلاش‌های آمریکا برای تمدید نامحدود تحریم‌های تسلیحاتی علیه ایران

خبرگزاری فارس مشاهده در مرجع
تلاش‌های آمریکا برای تمدید نامحدود تحریم‌های تسلیحاتی علیه ایران

به گزارش خبرنگار تشکل‌های دانشگاهی خبرگزاری فارس، رضا عزیزی مدیر گروه حقوق و سیاست پژوهشکده سیاست پژوهی و مطالعات راهبردی حکمت طی یادداشتی نوشت: تحریم پنجساله ایران در خرید و فروش سلاحهای متعارف از جمله تانکهای جنگی، وسایل نقلیه زرهی جنگی، سیستم توپخانه ای با کالیبر بزرگ، هواپیماهای جنگی، بالگردهای جنگی، کشتیهای جنگی، موشکها یا سیستمهای موشکی و قطعات یدکی براساس بند 5 ضمیمه B قطعنامه 2231 شورای امنیت سازمان ملل در 18 اکتبر سال 2020 (27مهر 99) یعنی کمتر از سه هفته مانده به انتخابات ریاست جمهوری آمریکا منقضی می‌شود. بدین معنا که با اتمام این تحریم ها، ایران می تواند تسلیحات خود را رسما به فروش برساند یا از هر کشوری که حاضر به فروش باشد، سلاح بخرد. اما ایالات متحده آمریکا به دنبال تمدید نامحدود این تحریمها است.

از اینرو چند گزینه را همزمان برای تحقق آن دنبال می کند:

1- تلاش برای اینکه اعضای دائم شورای امنیت را متقاعد کند که هنوز عضوی از برجام است و بنابراین توانایی فعال کردن مکانیسم ماشه را دارد.

2- در صورت محقق نشدن تلاش اول، تلاش دوم آمریکا برای متقاعد کردن شرکای اروپایی خود در شورای امنیت و برجام برجام جهت فعال کردن مکانیسم ماشه.

3- تلاش نهایی آمریکا برای تدوین قطعنامه جدید با موضوع تحریم نامحدود تسلیحات متعارف ایران و تلاش دیپلماتیک (تهدید و تطمیع) برای همراه کردن اعضای برجام با آن.

در این میان موضع اعلانی چین و روسیه به طور روشن و صریح مخالفت با قطعنامه جدید بوده است. فرانسه و انگلیس هم تا کنون موضع اعلانی آشکار و روشنی در قبال آن نداشته اند. با این حال، سیاست اعمالی و تصمیم نهایی این کشورها، تا سه ماه دیگر روشن خواهد شد و تا حدود زیادی تابع موفقیت یا شکست تلاش دیپلماتیک سه مرحلهای آمریکا خواهد بود. بنابراین، لازم است تا سناریوهای تصمیم اعضای دائم شورای امنیت در قبال لغو / تمدید تحریم نامحدود تسلیحاتی ایران مسئله بررسی و بایدهای سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران ارائه گردد.

تلاش اول دیپلماسی آمریکا؛ تفسیر جدید از قطعنامه 2231

تلاش دیپلماتیک اول ایالات متحده آمریکا بدین صورت است که سعی دارد بین بار حقوقی برجام و بار حقوقی قطعنامه 2231، تفکیک و تمایز ایجاد کند و به اعضای دائم شورای امنیت و برجام هم این تمایزگذاری را بقبولاند. چرا که آمریکا، مبنایی که می توانستند با آن به نقض برجام از سوی ایران استناد کنند، با خروج از آن از دست داده اند و نیاز به مبنایی جدید دارند که این تفسیر جدید تلاش برای طرح مبنایی جدید است. در صورت موفقیت آمریکا برای این تمایزگذاری این کشور راسا می تواند به قطعنامه 2231 استناد کرده و با وجود اینکه از برجام خارج شده است، به مکانیسم پیش بینی شده حل اختلاف آن استناد کند و بدینوسیله مکانیسم ماشه فعال می شود و دیگر نیازی به دو مرحله دیگر نیست.

اما این مرحله، احتمالا، با مخالفت اعضای برجام حتی شرکای اروپایی آمریکا مواجه خواهد شد. چرا که خروج ایالات متحده آمریکا از برجام ترجمانی جز یک جانبه گرایی ایالات متحده آمریکا ندارد. از آنجا که اروپاییها از چندجانبه گرایی در سیاست بین الملل حمایت می کنند، احتمال مخالفت با آن بسیار است. بنابراین، این تلاش احتمالا به نتیجه نمی رسد.

تلاش دوم دیپلماسی آمریکا؛ اقناع اعضای برجام برای فعال کردن مکانیسم ماشه

تلاش دوم ایالات متحده آمریکا، پیگیری اقناع اعضای برجام و اعضای دائم شورای امنیت مخصوصا فرانسه و انگلیس برای شکایت بردن از ایران به این شورا با بهانه نقض برجام و فعال کردن مکانیسم ماشه از این طریق است.

آمریکاییها، در این تلاش، سعی دارند به موارد و مصادیقی که شرکای اروپایی خود هم آن را نقض برجام تلقی میکنند، استناد کنند. مثلا، اقداماتی از قبیل پرتاب ماهواره نظامی نور از سوی ایران (به طور کلی برنامه موشکی ایران)، بالا رفتن حجم اورانیوم غنی شده از میزان مجاز در برجام، و اخیرا گزارش دبیر کل سازمان ملل مبنی بر منشا، ایرانی خواندن موشک‌های شلیکی به آرامکوی عربستان می‌تواند دستمایه تلاش دیپلماتیک ایالات متحده آمریکا برای اقناع اروپاییها باشد.

امکان محقق شدن این تلاش آمریکاییها بالاست. چرا که اروپاییها هم با برنامه موشکی ایران مخالفت دارند و مخالفت چین و روسیه در این زمینه کاری از پیش نمیبرد. چرا که مکانیسم ماشه با شکایت از ایران به اتهام نقض برجام از جانب یک عضو برجام برای فعال شدن برجام کفایت می کند.

تلاش سوم دیپلماسی آمریکا؛ تدوین قطعنامه جدید

آمریکاییها تلاش سومی را هم درانداختهاند که همزمان با دو تلاش دیگر بتواند فشار برای اقناع اعضای برجام را افزایش دهد. وقتی «برایان هوک»، مسئول امور ایران در وزارت خارجه آمریکا در یادداشتی بر تمدید تحریم‌های تسلیحاتی ایران و بر اینکه ایالات متحده با تهیه قطعنامه شورای امنیت با هدف گسترش تحریم تسلیحاتی علیه ایران تاکید کرد و نوشت که نیازمند تصویب آن و رأی «آری» همه پنج عضو دائم شورا روسیه، چین، ایالات متحده، فرانسه و انگلیس، و نیز 10 عضو غیر دائمی است، حساب کاربری رسمی نمایندگی چین در سازمان ملل متحد در توئیتر به آن واکنش نشان داد: «آمریکا با خروج از برجام در عمل به تعهداتش ذیل قطعنامه 2231 شکست خورده است. این کشور هیچ حقی برای تمدید تحریم‌های تسلیحاتی علیه ایران ندارد چه برسد به اینکه بخواهد ساز و کار بازگشت خودکار تحریم‌ها را فعال کند. حفظ برجام تنها روش صحیح برای حرکت رو به جلو است.»[1]

با این حال آمریکاییها پیش نویس قطعنامه را تدوین و برای کشورهای عضو برجام و شورای امنیت ارسال کردند. متقابلا چین و روسیه هم در پاسخ به آن نامههایی جداگانه به شورای امنیت (متشکل از 15 کشور عضو) به ویژه اعضای دائم شورای امنیت ارسال و تلاشهای آمریکا در این جهت را تهدید علیه جهان معرفی کردند.

در این باره، فرانسه و انگلیس هم دو عضو دیگر شورای امنیت هر چند از برخی از جنبههای برنامه موشکی ایران انتقاد دارند و آن را نقض قطعنامه 2231 خوانده‌اند اما درباره تمدید این تحریمها که خواسته آمریکاست، مواضع آشکاری تا به حال نداشتهاند.

در تلاش سوم دیپلماتیک آمریکا هر چند فرانسه و انگلیس تا به حال موضع روشنی نداشتهاند اما احتمالا آمریکاییها بتوانند آنها را راضی به حمایت از قطعنامه جدید کنند.

بنابراین موضع چین و روسیه میماند که برای آمریکاییها در این تلاش بسیار مهم است. این کشور دیپلماسی خود را برای اقناع این دو کشور روسیه و چین از اکنون آغاز کرده اند. گمانه های اولیه بر این است که چین و روسیه به دلیل منافع و نیز بر حسب شواهد و روندهای سیاست خارجی خود در غرب آسیا، احتمال قریب به یقین موضع مخالفت با تمدید تحریمهای تسلیحاتی علیه ایران خواهد گرفت. سیاست اعلانی کنونی چین و روسیه هم در قبال مسئله تمدید تحریمهای سلاحهای متعارف علیه ایران، مخالفت با ایالات متحده آمریکا بوده است.

سناریوهای مواجهه چین با تلاش سوم دیپلماتیک آمریکا

همانطور که در بالا گفته شد، چین در سیاست اعلانی خود همیشه از چندجانبهگرایی در سیاست بین الملل دفاع کرده است و برجام را یک عهدنامه چندجانبه بین المللی می داند که آمریکا به طور یک جانبه از آن خارج شده است و تنها راه را، بازگشت آمریکا به برجام در نظر می‌گیرد. چین در سیاست اعمالی خود نیز در مسئله تحریم تسلیحاتی ایران در دوران مذاکرات منتهی به برجام هرگز خواستار تحریم تسلیحاتی متعارف برای ایران نبود و تنها با قید مدت زمان محدود با آن موافقت کرد.

با این حال این پیشینه و روندهای کلی و غالب سیاست اعلانی و اعمالی چین در قبال ایران به ویژه مخالفت این کشور با تحریم تسلیحات متعارف ایران، نمی تواند دربردارنده رای قاطع چین به مخالفت با تمدید تحریمهای تسلیحاتی در مهر 1399 تلقی شود. چرا که در مواردی هم شاهد گسست چین از این سیاستهای اعلانی و اعمالی در قبال ایران بودهایم.

مثلا قطعنامه‌های به تصویب‌رسیده در شورای امنیت سازمان ملل با حمایت چین، همکاری با صنایع موشکی بالستیک و هسته‌ای ایران را ممنوع کرد و در سال 2010 با قطعنامه‌ای که صادرات سلاح‌های متداول اصلی به ایران را ممنوع می‌کرد، گسترش یافت.[2]

احتمال اینکه چین در مذاکرات تجاری با آمریکا نیز با کارت ایران بازی کند و ایران وجه المصاحه این دو قدرت بزرگ نیز قرار بگیرد، ممکن است. چرا که اخیرا گمانه هایی برای دیدار دو وزیر خارجه آمریکا و چین پس از یک نبرد دیپلماتیک بر سر منشاء ویروس کرونا و اتهامات به چین از سوی آمریکا طرح شده است و ممکن است در این دیدار، موافقت چین از سوی آمریکا برای تحریم مجدد و نامحدود تسلیحاتی ایران در قبال واگذاری یک سری امتیازات به چین جلب شود. به طوری که آمریکاییها چین را راضی به حداقل رای ممتنع در قبال این قطعنامه کنند. چرا که در این صورت هم نتایجی همانند موافقت چین با قطعنامه تحریم تسلیحاتی به وجود خواهد آمد. از اینرو سه سناریو مخالفت، موافقت، و امتناع از رای در مسئله موضع گیری چین درباره تمدید تحریم های تسلیحاتی ایران محتمل است.

با این حال، باید در نظر گرفت که به احتمال قوی چین نه تنها موافقت که حتی رای ممتنع هم به این قطعنامه نخواهد داد. با توجه به دادهها و شواهد موجود، میتوان سناریوی مخالفت چین و وتوی قطعنامه تمدید نامحدود تحریمهای تسلیحاتی ایران آمریکا در این مسئله را قویتر دانست. از جمله نشانههای تایید مخالفت احتمالی چین با تمدید تحریم تسلیحاتی ایران را میتوان در شواهد ذیل جستجو کرد:

رزمایش های مهم مشترک دریایی اخیر چین، ایران و روسیه، امضای توافقنامه های جامع شراکت راهبردی چین با هفت کشور عربی حاشیه خلیج فارس و نیز ایران و ترکیه در راستای سیاست ابتکار کمربند و راه (راه ابریشم نوین) که ایران بالقوه کانون و شاهراه آن است، نقش ایران در موازنه بخشی چین با آمریکا در غرب آسیا (ایران به مثابه خاکریزی در برابر سیاستهای هژمونیک آمریکا در غرب آسیا)، وابستگی بالای 50 درصدی چین به منابع انرژی این منطقه و نقش ایران در امنیت تجارت انرژی، تشدید جنگ تجاری - تکنولوژیک آمریکا علیه چین و گسست تدریجی روابط این دو کشور، اتهامات مشترکی که آمریکا در زمینه حقوق بشر و دموکراسی به چین و ایران وارد می کند و نیز مناسبات تجاری - اقتصادی و دفاعی قدیمالایام چین با ایران.

یک سر دیگر قضیه، موضع مخالفت چین با آمریکا در قضیه قطعنامه تمدید نامحدود تحریمهای تسلیحاتی ایران در مهر 1399 در شورای امنیت سازمان ملل متحد ملاحظات منفعتطلبانه و تجاری - اقتصادی و حفظ موضع چین به عنوان یکی از بزرگ‌ترین صادرکنندگان اسلحه و عدم تمایل چین به از دستدادن چنین فرصت بازاری مهمی است.

بر این اساس، ایالات متحده با وتوی محتمل چین روبرو خواهد شد، که به طور سنتی علیه تحریمهای تسلیحاتی سازمان ملل علیه ایران بوده است و جزء اولین کشورهایی هم خواهد بود که از صادرات اسلحه به ایران سود میبرد. چین امروز صادرکننده بزرگ هواپیماهای بدون سرنشین مسلح در غرب آسیا است و هواپیماهای بدون سرنشین نظامی را به مصر، عراق، اردن، عربستان سعودی و امارات متحده عربی فروخته است. هواپیماهای بدون سرنشین CH-4 و Wing Loong چین شباهت زیادی با هواپیماهای بدون سرنشین Predator ساخت آمریکا دارد.

در میان شواهد بیان شده، بروز مسائل جدیدی از جمله مقابله آمریکا با گسترش ابتکار کمربند و راه (راه ابریشم نوین)، تنشهای فزاینده تجاری - تکنولوژیک چین و آمریکا، اقدامات آمریکا در تایوان، دریای چین جنوبی و گسست تدریجی مناسبات مبتنی بر وابستگی متقابل اقتصادی بین آنها بیشتر از همه چین را ترغیب به وتوی قطعنامه احتمالی آمریکا علیه ایران می کند.

از نظر استراتژیست‌های نظامی، چین با صادرات تسلیحات به ایران، می تواند راهی برای قادر ساختن این کشور برای مقابله با آمریکا در منطقه غرب آسیا بیابد تا از این طریق بتوانند از تمرکز سیاستهای آمریکا در شرق آسیا و پیرامونی چین از جمله تایوان، هنگکنگ و مانند آن بکاهند. بر این اساس پیامدهای فروش سلاح‌های چین به ایران برای آمریکا منفی خواهد بود.

کمک چین به توسعه سامانه های (A2/AD) ایران، می‌تواند توانمندی تهران را در پیچیده کردن یا جلوگیری از مداخله نظامی آمریکا در صورت بروز بحران افزایش دهد. چین در کمک به توسعه سامانه‌های A2/AD ایران موضع محکمی خواهد داشت. مثلا، موشک‌های پیشرفته کروز ضدناو یا کشتی‌های موشک‌انداز سریع امکان تهدیدات بزرگ‌تری را برای انتقال نیروهای دریایی آمریکا به تنگه هرمز ایجاد می کنند یعنی جایی که چین بیشترین نیاز انرژی خود را نیز از آنجا تهیه می کند و بنابراین، امنیت انرژی هم مشوق دیگری برای حمایت چین از ایران و وتوی قطعنامه تمدید نامحدود سلاحهای متعارف علیه ایران است [3].

از نظر پیشینه تاریخی نیز چین در دهه 1980، منبع اصلی تسلیحات متعارف به کشورهای در حال توسعه از جمله شش کشور پاکستان، ایران، عراق، کره شمالی، میانمار و تایلند بوده است.

چین در سال 1987 چهارمین فروشنده بزرگ تسلیحات متعارف در جهان بود. پیش از دهه 1980 ایران در دوران پهلوی دوم به واردات سلاح از آمریکا از جمله هواپیماهای جنگنده، هلیکوپترهایجنگی، تانکها و مهمات با هدایت لیزر وابسته بود.

با پیروزی انقلاب اسلامی، ایران تحت تحریم های تسلیحاتی متعارف قرار گرفت و با آغاز جنگ تحمیلی، ایران برای تسلیحات مورد نیاز خود به اتحاد جماهیر شوروی و چین روی آورد. تعامل نظامی در دهه‌های 1980 و 90 مکررا وجود داشت. در دهه 1980 و اوایل دهه 1990، چین هواپیماهای جنگی پیشرفته، تانک، رادار، موشک کروز، شناورهای گشتی، و دیگر سلاح‌ها را در اختیار ایران گذاشت. بسیاری از این سامانه‌ها در جنگ هشت‌ساله ایران با عراق مورد استفاده قرار گرفت. انگیزههای چین برای فروش اسلحه خود به ایران در دهه 1980 نیز استراتژیک و همچنین تجاری بوده است. در این دهه، پکن ایران را بازیگری سرسخت علیه گسترشگرایی شوروی میدانست [4].

بنابراین، فروش تسلیحات چین ترکیبی از انگیزههای استراتژیک و تجاری است. نگرانیهای استراتژیک شامل تمایل چین به تقویت دشمنان و رقبای خود از جمله ایالات متحده آمریکا و نیز گسترش نفوذ سیاسی چین در منطقه غرب آسیا است. به طور کلی میتوان گفت که عوامل استراتژیک از عوامل تجاری فراتر هستند.

فروش اسلحه بخش قابل توجهی (تقریبا 7 درصد) از درآمد صادراتی چین را در دهه 1980 نشان میداد، اما امروزه آنها تنها بخش کوچکی از کل فروش چین در خارج از کشور هستند. با این وصف سناریوی موضع مخالفت چین با قطعنامه تمدید نامحدود تحریمهای تسلیحاتی متعارف در مقایسه با سناریوی موافقت چین با آن بسیار قویتر به نظر میرسد [5].

بایدهای سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران در این مسئله

الف - توصیه می شود در این مقطع و در این مسئله، سیاست صبر استراتژیک جمهوری اسلامی ایران کنار گذاشته شود و با تیغ تیز قدرت با غرب و متحدانش برخورد شود (دیپلماسی تهدید). این مسئله مربوط به امنیت ملی و منافع ملی است. بنابراین غیرقابل مذاکره، غیرقابل معامله و غیرقابل اغماض است.

ب - توصیه می شود دستگاه سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران تلاشهای دیپلماتیک خود اعم از دیپلماسی سنتی (دیدارها و ملاقاتهای دیپلماتیک با اعضای برجام به ویژه چین و روسیه)، و دیپلماسی رسانهای را تا موعد مقرر در 27 مهر 1399 برای خنثی کردن تلاشهای سهگانه دیپلماتیک آمریکا دنبال کند.

پ - توصیه می شود دستگاه دیپلماسی کشور در سیاست خارجی اعلانی خود، به عواقب تمدید تحریم تسلیحاتی ایران اشاره کند. مثلا تهدید به تجدید نظر در دکترین اتمی ایران و تهدید به بررسی خروج ایران از پیمان منع گسترش سلاحهای اتمی که محمدجواد ظریف مطرح کرده است. اما باید گزینههای دیگری را به عنوان مقوم آن اعلام کرد. مثلا طرح اینکه ایران لنگر ثبات منطقه غرب آسیا است و فشار دادن ایران نتیجهای جز فشار دادن متحدان آمریکا و منافع غرب در منطقه غرب آسیا ندارد.

ت - توصیه می شود دستگاه وزارت خارجه جمهوری اسلامی ایران مشخصا دیپلماسی با کشورهای همسایه از قبیل عربستان و امارات را با طرح امنیت انرژی خلیج فارس و نقش مهم ایران در آن، این کشورها را از عواقب همراهی با سیاستهای ایالات متحده آمریکا پرهیز دهد. این ابزار وسیلهای برای فشار جهت تغییر رویکرد سیاست آمریکا در این مسئله علیه ایران از طریق متحدان منطقهای در غرب آسیا است.

ث - توصیه می شود نزدیک به موعد مقرر در 27 مهر 1399 یک دیپلماسی اعمالی از سوی ایران در منطقه غرب آسیا انجام شود. بدین صورت که ایران یک رفتار عملی موثری داشته باشد که اعضای برجام حساب کار دستشان بیاید.

ج - توصیه می شود اتحادیه اروپا از به خطر افتادن منافع سیاسی، اقتصادی و تجاری خویش در غرب آسیا آگاه شود. مقابله با افراط‌گرایی و تروریسم و نگرانی از بازگشت تروریست‌ها و افراطیون از غرب آسیا به اروپا، کماکان دغدغه اتحادیه خواهد بود و هر اتفاق جدیدی در غرب آسیا و آفریقا، اروپا را با بحران مهاجرت نیز مواجه خواهد ساخت. نقش ایران در مبارزه با تروریسم و ثبات غرب آسیا و نیز هشدار به اتحادیه اروپا در این زمینه، محتملا می تواند کشوهای فرانسه و انگلیس را از همراهی با ایالات متحده آمریکا در فعال کردن مکانیسم ماشه بازدارد.

[1].A tweet by China's UN Mission on May 14 rejects U.S. push to extend an arms embargo on Iran. /@Chinamission2un

[2]. Joel Wuthnow, "Posing Problems Without an Alliance: China-Iran Relations after the Nuclear Deal", STRATEGIC FORUM, National Defense University, February 2016.

[3]. Joel Wuthnow, "Posing Problems Without an Alliance: China-Iran Relations after the Nuclear Deal", STRATEGIC FORUM, National Defense University, February 2016.

[4]. Daniel Byman, Roger Cliff, "China's arms sales: motivations and implications", Published 1999 by RAND.

[5]. Daniel Byman, Roger Cliff, "China's arms sales: motivations and implications", Published 1999 by RAND.

انتهای پیام /

آمریکا ایران چین برجام آمریکا ایران چین برجام