قصه حاج احمد متوسلیان؛ او به شهادت رسیده است؟
پس از 38 سال از ربایش 4 دیپلمات کشورمان در لبنان حالا خبرهایی از مشخص شدن وضعیت آنها به گوش میرسد. براساس این گزارشها روشن شده است که حاج احمد متوسلیان و سه همراه دیگرش پس از ربایش توسط فالانژهای لبنان به شهادت رسیدهاند.
فرارو - پس از 38 سال از ربایش 4 دیپلمات کشورمان در لبنان حالا خبرهایی از مشخص شدن وضعیت آنها به گوش میرسد. براساس این گزارشها روشن شده است که حاج احمد متوسلیان و سه همراه دیگرش پس از ربایش توسط فالانژهای لبنان به شهادت رسیدهاند.
به گزارش فرارو، کانالها و اکانتها اصولگرا در شبکههای اجتماعی مدعی شدهاند حاج احمد متوسلیان و سه همراهش به شهادت رسیده اند و پیکر آنها به زودی به وطن باز خواهد گشت.
این ادعا ابتدا از سوی کانال "اخبار نیمه محرمانه" مطرح شد. پس از آن محمداحسان محمدحسنی، مدیرعامل مؤسسه اوج نزدیک به سپاه پاسداران یادداشتی در این زمینه منتشر کرد که به صحت و سقم این خبر قوت بخشید.
او در این باره نوشت احمد متوسلیان وسه همراهش "پس از ربودهشدن و سپریکردن ایام کوتاهی در اسارت نیروهای مزدور شبهنظامی فالانژ وابسته به رژیم صهیونیستی، در ساحل مدیترانه تیرباران شدهاند و محل دفن ایشان هم مشخص است. "
اوافزود: "صحت و سقم این مدعا موقعی روشن و عیان میشود که سلحشوران نیروی قدس سپاه با همکاری وزارت امور خارجه و دریادلان حزبالله لبنان، نقطه مورد نظر را با دقت و سرعت، تفحص و کاوش نموده و چنانچه بقایای پیکرهای مطهرشان کشف گردید، با آزمایش دی انای طی بیانیهای حقیقت را با مردم، یاران و خانوادههای چشمانتظارشان در میان بگذارند. "
محمدحسنی در بخش دیگری از یادداشتش به منافع "زنده نمایی" چهار دیپلمات ایرانی اشاره کرده و افزوده است: «اگر منافعی در زندهنمایی و نیامدن این پیکرهای دورافتاده از وطن برای عدهای خاص نباشد، حتما آن جریان مصلحتاندیش و منفعتطلب هم در برابر مطالبه عمومی مردم و اصحاب رسانه، مقاومت نخواهند کرد و تسلیم اراده و پیگیری منسجم و یکپارچه خواهند شد.»
در کنار این یادداشت حسین دهباشی پژوهشگر تاریخ هم در چند توئیت حتی مکان دفن چهار دیپلمات ایرانی را ذکر کرد و گفت سالهاست که به همراه حمید داوودآبادی، نویسنده دفاع مقدس از این موضع مطلع است.
داوود آبادی سالها درباره ربایش دیپلماتها است کار کرده وحاصل آن کتابی به نام "کیمن جولای 82" است. داوود آبادی بارها در مصاحبههای مختلف گفته که مستنداتی دارد که نشان میدهد حاج احمد وهمراهانش به شهادت رسیدهاند. او در گفت و گویی با خبرگزاری تسنیم تاکید کرد "من از احد متوسلیان خبر دارم. "
داوود آبادی گفت: «من مستندات زیادی دارم که تکلیف حاج احمد را معلوم میکند، اما جایگاه حقوقی ندارم که بخواهم آن را بیان کنم. من به عنوان یک محقق اگر سندها و بیان افراد مختلف را رسانهای کنم، فردا همان افراد زیر حرفهایشان میزنند و من نمیتوانم پاسخگو باشم. من از شخصیتهای بزرگ و مطرحی فایل صوتی دارم که از وضعیت حاج احمد خبر دارند، اما میگویند از قول ما هیچ چیز ننویس. اگر هم چیزی بنویسم، ممکن است زیرش بزنند. به همین خاطر من بلاتکلیفم.»
تاکید داوودی آبادی بر نقش افرادی که نمی خواهند ماجرا روشن شود نیز قابل تامل است.
صبح امروز نیز نادر طالبزاده از پژوهشگران صداوسیما در یک برنامه تلویزیونی گفت: «نادر طالبزاده: محل دقیق دفن حاج احمد متوسلیان مشخص است؛ چرا عدهای از بررسی و تفحص این محل خودداری میکنند؟!»
او تاکید کرد این مکان چند سال است مشخص شده و ایران مانع تفحص شده است. او مدعی شد که عدهای معتقدند که روشن نشدن ماجرا به نفع دیپلماسی ایران است.
*س_توئیتهای حسین دهباشی در تائید شهادت احمد متوسلیان_س* *س_واکنش امیر متوسلیان_س*
در کنار کسانی که میگویند حاج احمد متوسلیان و سه همراهش در لبنان به شهادت رسیدهاند، برادر او در گفتوگویی این موضوع را رد کرد و تاکید کرد "ماجرای به شهادت رسیدن یا نرسیدن حاج احمد یک قصه 38 سال است و این صحبتها برای امروز و دیروز نیست."
متوسلیان با بیان اینکه موضوع تیر باران حاج احمد و همراهانش از دو سال گذشته مطرح شده است، گفت: "آقای عیسی ایوبی دو سال پیش بود که اعلام کرد با حاج احمد بوده و تایید کرده است که ایشان و همراهانشان تیرباران شدند. "
امیرمتوسلیان گفت: «این اخبار کذب است و در این سالها همواره دل خانواده ما با این خبرها به لرزه میافتد و من از صبح که این خبر در فضای مجازی در حال دست به دست شدن است، نگران حال مادرمان بودم.»
*س_
بیانیه وزارت خارجه_س* در همین حال روز گذشته وزارت خارجه در بیانیهای شبیه به بیانیههای هر سالهاش بر زنده بودن چهار دیپلمات ایرانی پافشاری کرد.
در این بیانیه آمده است: «شواهد و قرائن گویای آن است که دیپلماتهای ربوده شده در لبنان، به نیروهای اشغالگر رژیم صهیونیستی تحویل داده شده و متعاقبا به سرزمینهای اشغالی منتقل شده اند و اکنون در زندانهای این رژیم نامشروع بسر میبرند.»
بیانیه وزارت خارجه تاکید کرده است: «بهرغم گذشت سالهای زیادی از این اقدام جنایتکارانه و تروریستی، متاسفانه جامعه بین المللی و سازمانهای مدعی حقوق بشری در قبال این جنایت هیچ اقدام جدی انجام نداده اند و رژیم صهیونیستی که همچنان با حمایت آمریکا به جنایات و اقدامات ناقض قوانین بین المللی خود ادامه میدهد، از پذیرفتن مسئولیت در این مساله، طفره میرود.»
وزارت خاجه هیچ اشارهای به ادعاهای تازه مطرح شده در رسانهها نکرده است.
*س_حاج احمد متوسلیان در کنار رهبر انقلاب _س* *س_احمد متوسلیان که بود و چرا به لبنان رفت؟_س* احمد متوسلیان تفتی متولد 15 فروردین ماه سال 1332 در تهران است. او و خانواده اش با وجود اصالت یزدی در محله مولوی پایتخت ساکن بودند.
احمد پس از پایان دوره ابتدایی، وارد هنرستان صنعتی شد و در سال1351 موفق به اخذ دیپلم گردید. سپس به خدمت سربازی اعزام شد و در شیراز دوره تخصصی تانک را گذراند و پس از آن، به سرپل ذهاب اعزام شد. در سال 1356 در رشته مهندسی الکترونیک دانشگاه علم و صنعت ایران پذیرفته شد.
او در دوران انقلاب طبعا در دسته نیروهای انقلابی قرار داشت و مدتی را در خرم آباد زندانی شد؛ و پس از پیروزی انقلاب مسئولیت راه اندازی کمیته انقلاب اسلامی در محله زندگی خود را برعهده گرفت. پس از تشکیل سپاه پاسداران به این نهاد پیوست.
با شروع شورشهای کردستان در اسفند ماه 1357 داوطلبانه عازم بوکان شد، پس از تثبیت مواضع نیروهای انقلاب در بوکان، به شهرهای سقز و بانه رفت. سپس به همراه گروهی از رزمندگان برای آزادسازی سنندج راهی این شهر شد. در زمستان سال 1358 به او مأموریت داده شد تا جاده پاوه - کرمانشاه را که در تصرف نیروهای کرد بود، آزاد کند. بعد از این عملیات موفق مسئولیت سپاه پاوه به او سپرده شد. در اوایل خرداد 1359 موفق شد شهرستان مریوان را که در تصرف نیروهای کرد بود، آزاد کند. از این روی مسئولیت سپاه مریوان بر عهده او گذاشته شد.
موفقیت او در کردستان همزمان شد با آغاز جنگ تحمیلی. در دی ماه 1360 عملیات محمد رسولالله از دو محور مریوان و پاوه بر روی منطقه خرمال توسط او و ابراهیم همت رهبری شد که این عملیات سنگ بنای تأسیس تیپ 27 رسولالله بشمار میرود، تیپی که بعدها تبدیل به لشکر شد و یکی از ارکان اصلی جنگ با عراق.
احمد در سال 1360 پس از بازگشت از مراسم حج، از طرف محسن رضایی (فرمانده کل سپاه) مأمور فرماندهی سپاه مریوان و پاوه شد.
گام بعدی آزادسازی خرمشهر بود. او به همراه نیروهایش به جبهه جنوب رفت و آماده حمله تاریخی به ارتش عراق شد. او از ارکان عملیات بود. حمله پیشتاز را احمد متوسلیان فرماندهی کرد و در شب 10 اردیبهشت ماه سال 1361 عملیات بیتالمقدس به فرماندهی احمد متوسلیان از منطقه دارخوین به سمت جاده اهواز - خرمشهر آغاز شد. با وجود حجم سنگین آتش کور و بیوقفه یگانهای توپخانه ارتش بعث عراق، نیروهای تیپ محمد رسوالله توانستند دشمن را در محورهای عملیات زمینگیر کنند و کلیه پاتکهای آنها را دفع نمایند.
این مقاومت تا سوم خرداد ادامه داشت. احمد متوسلیان با وجود جراحت در ناحیه پا به مقاومت ادامه داد تا اینکه سوم خرداد ماه توانستند در کنار سایر یگانها وارد خرمشهر شود.
از نکات مهم فتح خرمشهر این است که احمد متوسلیان و نیروهایش توانستند با حمله به مسیر عقب نشینی نیروهای عراقی هزاران نفر از آنها را اسیر کنند.
در پی آزادسازی خرمشهر، او به همراه دیگر فرماندهان فتح خرمشهر به دیدار امام خمینی (ره) رفتند و ایشان آنها را، به ویژه احمد را به گرمی مورد تفقد قرار دادند.
احمد متوسلیان پس از فتح خرمشهر به یکی از کلیدیترین نیروهای سپاه پاسداران تبدیل شد، در همان زمان اخباری از یوروش رژیم صهیونیستی به لبنان منتشر شد. در همین راستا او در اواخر خرداد 1361 در ماموریتی به همراه هیأتی رسمی از مسئولین سیاسی - نظامی ایران راهی سوریه شد تا راههای مساعدت به مردم لبنان علیه حمله و اشغالگری اسرائیل را بررسی نماید.
براساس گزارش های تازه حاج احمد و همراهانش در برباره به شهادت رسیدهاند
با این حال متوسلیان با همراهی محسن موسوی کاردار ایران در لبنان برای بررسی وضعیت عازم بیروت شد. در 14 تیر 1361، اتومبیل سفارت که حامل مسئولین سیاسی - نظامی ایران بود هنگام ورود توسط فالانژها متوقف و توسط نیروهایی اسرائیل ربوده و گروگان گرفته شدند.
از آن پس دیگری هیچ خبری از متوسلیان و سه همراهش یعنی سید محسن موسوی کاردار سفارت ایران در لبنان، کاظم اخوان خبرنگار و عکاس خبرگزاری ایرنا و تقی رستگار مقدم، مسئول آموزش و تاکتیک تیپ 27 محمد رسولالله در دست نیست.
روایتهای و ادعاهای مختلفی درباره سرنوشت آنها منتشر شده است.
سمیر جعجع یکی از رهبران فالانژها پس از آزادی از زندان اعتراف کرد که گروگانهای ایرانی به نیروهای وی تحویل داده شده و سپس توسط آنان کشته شدهاند اما مقامات ایرانی این ادعا را مشکوک دانستهاند.
دستگاه دیپلماسی ایران میگوید این افراد زندهاند و در زندانهای رژیم اسرائیل به سر میبرند، با این حال ظاهرا سازمان ملل نیز پرونده ربایش آنها را بسته است و به نوعی شهادتشان را تائید کرده است.
در تمام این سالها اخبار و ادعاهایی هم درباره تلاش برای معاوضه آنها منتشر شده که به دلایل مختلف به نتیجه نرسیده است.
حالا به نظر میرسد پس از 38 سال قدمهای تازهای برای حل این معمای قدیمی برداشته شده است. باید دید موضع وزارت خارجه، دولت، سپاه پاسداران و دیگر نهادهای مسئول در این باره چیست؟ آیا ادعای مطرح شده بررسی میشود؟ یا آنگونه مدعیان میگوینده همچنان بر "زندهنمایی" آنها اصرار میشود.