یک‌شنبه 4 آذر 1403

مذاکره با ایران؛ تنها برگ برنده ترامپ در انتخابات 2020 / چراغ سبز روحانی به غربی‌ها

خبرگزاری دانشجو مشاهده در مرجع
مذاکره با ایران؛ تنها برگ برنده ترامپ در انتخابات 2020 / چراغ سبز روحانی به غربی‌ها
گروه سیاسی خبرگزاری دانشجو، در علم روانشناسی نظریه به نام «تئوری آشوب» مطرح است، در این تئوری آمده که تغییرات بسیار جزئی در مقادیر اولیه یک فرآیند می‌تواند منجر به اختلافات چشمگیری در سرنوشت فرآیند شود. از همان ابتدای انقلاب اسلامی، استکبارستیزی یکی از شعار‌های مهم رهبر کبیر انقلاب بود، پس از کودتای آمریکایی 28 مرداد 1332 و سقوط دولت دکتر مصدق، آمریکایی‌ها یکه‌تاز عرصه سیاست داخلی و خارجی ایران و عملا جایگزین انگلیسی‌ها شدند. مداخلات ایالات‌متحده در سیاست داخلی و خارجی کشورمان، دشمنی‌های آشکار و پنهان دولتمردان آمریکایی ضد ملت مسلمان ایران و حمایت از اسرائیل [رژیم جعلی صهیونیستی] امام راحل را به منتقد جدی آمریکایی‌ها تبدیل کرد. حضرت امام (ره) در سخنرانی خود که در حدود 14 سال قبل از انقلاب اسلامی، ضد کاپیتولاسیون آمریکایی بیان کردند، فرمودند: «آقا تمام گرفتاری ما از این آمریکاست! تمام گرفتاری ما از این اسرائیل است! اسرائیل هم از آمریکاست. این وزرا هم از آمریکا هستند! همه تعیین آن‌هاست. اگر نیستند چرا نمی‌ایستند در مقابلش داد بزنند؟» این نگاه ضدآمریکایی امام حتی تا انقلاب اسلامی و بعد آن نیز امتداد داشت. امام یک ماه قبل از پیروزی انقلاب، در مصاحبه با تلویزیون «سی. بی. اس» در پاسخ به سؤال خبرنگار آمریکایی «حضرت آیت‌الله، در بعضی از محافل آمریکایی شما متهم به ضدامریکایی بودن هستید. آیا به نظر حضرت‌عالی اگر شاه ساقط بشود دلیلی برای ترس آمریکایی‌ها وجود دارد؟»، گفتند: «اگر معنای ضدیت با آمریکا این است که ما می‌خواهیم وابسته به آمریکا نباشیم، آری ما ضدآمریکایی هستیم! و اگر ترس آمریکا از این است، آری باید بترسند!» سال‌ها است که دولت آمریکا به همراه متحدان خود، ایران را تحریم کرده و از اقلام دارویی تا قطعات صنعتی شامل این تحریم‌ها شده است. در آبان 1358 (نوامبر 1979) اولین تحریم ایران با امضای جیمی کارتر، رئیس‌جمهور وقت آمریکا (1981-1977) اجرایی شد. دولت آمریکا بر اساس این مصوبه واردات نفت خود از ایران را ممنوع اعلام کرد. هنوز 10 روز از ابلاغ این تحریم نگذشته بود که دستورالعمل اجرایی دیگری به شماره‌ی 12170 ابلاغ گردید و آمریکا بر اساس آن، همه‌ی سپرده‌ها و دارایی‌های دولت و بانک مرکزی ایران در آمریکا را مسدود کرد. از جیمی کارتر، رونالد ویلسون ریگان، جورج هربرت واکر بوش، بیل کلینتون، جرج واکر بوش، باراک اوباما و دونالد ترامپ هر یک سیاست‌های ضد ایرانی خود را به اجرا گذاشتند و حلقه تحریم‌های ضد انسانی را تنگ‌تر کردند. می‌توان به قربانی شدن 15 کودک مبتلا به بیماری ای‌بی به علت تحریم‌های آمریکایی اشاره کرد و این بخش کوچکی از جنایت علیه بشریت به دست ایالات‌متحده است. با شروع انقلاب اسلامی، برخی جریان و افراد سیاسی کلیدواژه مذاکره با آمریکا را وارد گفتمان انقلاب کردند و افکار عمومی را در گذر زمان برای پذیرش توافق با ایالات‌متحده آماده و سازش با غرب را تنها دریچه حل مشکلات اقتصادی کشور معرفی کردند. این چهره‌های سیاسی و رسانه‌های همسو بر مبنا «تئوری آشوب» موظف بودند که در مقاطع مختلف، ذهن‌ها را برای مذاکرات بزرگ آماده کنند و قبح تعامل با استکبار بشکنند. پازل مذاکره با غرب در سال 82، در دوران ریاست‌جمهوری سید محمد خاتمی و با مسئولیت حسن روحانی «دبیر وقت شورای عالی امنیت» ملی تکمیل شد. در 29 مهر 1382 برابر با 21 اکتبر 2003، در نشست مشترک وزرای خارجه سه کشور اروپایی و هیئت ایرانی که در تهران، سعدآباد، برگزار شد، بیانیه‌ای اعلام گردید که به‌موجب آن، ایران برای بازدید بازرسان آژانس انرژی اتمی از تأسیسات اتمی خود اعلام همکاری کرد و گازدهی در سانتریفیوژ‌های نطنز را در راستای راستی آزمایی و اثبات صلح‌آمیز بودن فعالیت هسته‌ای ایران، به‌صورت داوطلبانه و برای مدت محدود تعلیق کرد. جک استراو «وزیرخارجه اسبق انگلیس» درباره مذاکرات سعدآباد می‌گوید: «ما میوه جنگ عراق را در مذاکرات سعدآباد چیدیم». درست در روز‌های پایان عمر دولت هشتم، مقام معظم رهبری در دیدار مسئولین نظام با تأکید بر اینکه «اگر چنانچه [غربی‌ها] بخواهند به این روند مطالبه پی‌درپی ادامه بدهند، بنده خودم وارد میدان می‌شوم» به بحث هسته‌ای وارد می‌شوند و می‌فرمایند «بایستی روند عقب‌نشینی متوقف و تبدیل به روند پیشروی شود و اولین قدمش هم باید در همان دولتی انجام بگیرد که این عقب‌نشینی در آن دولت انجام‌گرفته بود» و فعالیت‌های صلح‌آمیز هسته‌ای مجددا آغاز شد. اما ایران جریان سیاسی که بدعهدی طرفین غربی را دیده بود، بازهم ساز حمایت از مذاکرات را نواخت تا بتواند با این شعار، خود را در فضای سیاسی کشور مطرح کند و در موضع اپوزیسیون نظام ظاهر شود؛ این‌بار هم حسن روحانی بازیگر نقش اصلی این مذاکرات است. وی در ایام انتخابات ریاست جمهوری 1392، هدف دولتش را «نجات اقتصاد، احیای اخلاق و تعامل با جهان» اعلام کرده بود و این هدف هم با مذاکرات ژنو محقق شد. در راستای توافق بر سربرنامه هسته‌ای ایران، سه‌شنبه 23 تیر 1394 (14 ژوئیه 2015) در وین اتریش، برنامه جامع اقدام مشترک موسوم به «برجام» میان ایران، اتحادیه اروپا و گروه 1+5 (شامل چین، فرانسه، روسیه، انگلستان، ایالات‌متحده آمریکا و آلمان) منعقد شد. ایران به‌عنوان یکی از طرفین توافقنامه، در گام‌های مختلف به تعهدات خود عمل کرده است و دوباره داستان بدعهدی آمریکایی‌ها تکرار شد. رهبر انقلاب پیرامون مذاکره با آمریکایی‌ها در دیدار مسئولان نظام می‌فرمایند: «آدم می‌بیند و می‌شنود که او که می‌گوید مذاکره، در داخل هم بعضی‌ها میگویند «حالا مثلا مذاکره چه عیبی دارد»؛ مذاکره سم است. تا وقتی آمریکا همینی است که الآن هست به تعبیر امام تا وقتی آدم نشده؛ امام این‌جوری تعبیر کردند، مذاکره‌ی ما و آمریکا سم است و با این دولت کنونی [آمریکا]، یک سم مضاعف است... و بنابراین اصل مذاکره غلط است. [مذاکره با] آدم‌هایی که زیر حرفشان می‌زنند، تعهدشان را به هم می‌زنند، پابند به هیچ‌چیز نیستند - نه یک‌چیز اخلاقی، نه یک‌چیز قانونی، نه یک عرف بین‌المللی؛ به هیچ‌چیزی پابند نیستند - بنابراین مسخره است. البته در عقلای ما کسی نیست که دنبال این مسئله باشد؛ آحاد ملت هم که خب معلوم است؛ [حالا] بعضی گوشه‌کنار گاهی یک سروصدایی می‌کنند. مذاکره بنابراین مطلقا معنی ندارد و همین‌طور که قبلا هم‌بار‌ها گفته‌ایم، چنین چیزی نیست». بعدازآنکه ترامپ توافق‌نامه برجام را پاره کرد و کشور‌های اروپایی به تبعیت از آن پرداختند و توافقات خود با ایران را نادیده گرفتند، دوباره با نزدیک شدن انتخابات آمریکا، ترامپ مسئله مذاکره با کشورمان را مطرح ساخته است. «ریچارد گرنل» سفیر ایالات‌متحده در آلمان در گفتگو با نشریه بیلد (BILD) آلمان گفت: «ترامپ می‌خواهد مذاکره کند و به یک نتیجه دیپلماتیک دست یابد اما این مسئله به ایرانی‌ها بستگی دارد». در این خصوص برآن شدیم تا در گفتگو با سید مصطفی خوش چشم کارشناس مسائل بین‌الملل به واکاوی این موضوع بپردازیم که چرا ترامپ با وجود آگاهی از واکنش ایران اما هر بار به بهانه‌ای پیشنهاد مذاکره به مقامات کشورمان می‌دهد. وی گفت: ترامپ در حقیقت با نزدیکی به انتخابات به دنبال دستاورد سازی در حوزه‌های مختلف برای بالا بردن شانس انتخاباتی خود است. اما برخی از افراد همچون حسین علایی معتقدند «دشمن‌ترین کشور‌های دنیا پس‌ازآنکه باهم جنگیدند، در نهایت سر یک میز نشسته‌اند. ما نیز باید فرض خود را بر پیروزی مجدد ترامپ بگذاریم و اکنون که ترامپ تحت‌فشار است بهترین فرصت است که ایران به بهترین راه‌حل برسد» و هنوز ماهیت آمریکا را درک نکردند و سعی دارند که با ایجاد فشار داخلی، نظام را در یک تنگنا دیگر قرار دهند و امید‌های واهی خود را به مردم تلقین کنند. حسن روحانی می‌گوید در صورت «عذرخواهی» آمریکا بابت خروج از برجام و جبران خسارت‌های واردشده به ایران، جمهوری اسلامی آماده مذاکره با ایالات متحده است اما باید از رئیس‌جمهوری پرسید که چه کسی پاسخگوی ضرر و زیان بدعهدی غرب در این مدت است و آیا هنوز اعتماد ساده‌لوحانه می‌تواند ناکارآمدی عملکرد دولت مردان را بپوشاند؟ گفتمان تعامل با غرب، امید دارد که بتواند با تکیه به فشار‌های اقتصادی موجود، افکار عمومی را برای گفت‌وگوی مجدد با آمریکا آماده کند و مانند گذشته، مشکل آب خوردن را به برجام ربط دهد و برای انتخابات 1400، بازهم از کلیدواژه تعامل با جهان استفاده کند غافل از اینکه مذاکره سریع با ایران تنها کلیدواژه ترامپ برای رای اوری مجدد در انتخابات 2020 امریکاست و نه چیزی دیگر.
مذاکره با ایران؛ تنها برگ برنده ترامپ در انتخابات 2020 / چراغ سبز روحانی به غربی‌ها 2
مذاکره با ایران؛ تنها برگ برنده ترامپ در انتخابات 2020 / چراغ سبز روحانی به غربی‌ها 3