مقاله نیوزویک درباره برنامه هستهای ایران / واکنش ایران به حمله احتمالی آمریکا
نیوزویک در مقاله ای نوشت: اظهارات جو بایدن، رئیس جمهوری آمریکا در این هفته مبنی بر اینکه ایالات متحده آماده استفاده از تمام عناصر قدرت ملی خود است تا اطمینان حاصل کند ایران به سلاح هستهای دست پیدا نمیکند، آخرین مورد از یک سلسله طولانی اظهارات مشابه از سوی روسای جمهور آمریکا است که به زمان جرج دبلیو بوش برمیگردد.
به گزارش اقتصادنیوز به نقل از همشهری آنلاین، در دنیای روابط بینالملل، عبارت «همه گزینهها روی میز هستند» معنای خاصی دارد: استفاده از نیروی نظامی یک احتمال است. این خطی است که روسای جمهور مکررا زمانی که میخواهند به دیپلماتیکترین شکل ممکن پیامی قوی به دشمن ارسال کنند از آن استفاده میکنند.
نشریه نیوزویک در وبسایت خود مقالهای را به قلم «دانیل آر. دپتریس»، کارشناس مسائل دفاعی منتشر کرده است.
او مینویسد: هیچ کشوری بیشتر از ایران این عبارت را دریافت نکرده است و معمولا رئیس جمهوری ایالات متحده است که این کار را انجام میدهد.
اظهارات جو بایدن، رئیس جمهوری آمریکا در این هفته مبنی بر اینکه ایالات متحده آماده استفاده از تمام عناصر قدرت ملی خود است تا اطمینان حاصل کند ایران به سلاح هستهای دست پیدا نمیکند، آخرین مورد از یک سلسله طولانی اظهارات مشابه از سوی روسای جمهور آمریکا است که به زمان جرج دبلیو بوش برمیگردد.
نیوزویک در ادامه نوشته است: لفاظیهای چهار رئیس جمهور گذشته ایالات متحده عملا از یکدیگر قابل تشخیص نیستند. دو رئیسجمهوری پیشین، باراک اوباما و دونالد ترامپ ممکن است تقریبا در همه چیز با هم اختلاف نظر داشته باشند، اما ظاهرا آنها در یک عنصر از سیاست خارجی ایالات متحده همسو بودند و آن اینکه ایالات متحده برای جلوگیری از تبدیل شدن تهران به یک قدرت تسلیحات هستهای با ایران وارد جنگ خواهد شد.
این نشریه مینویسد: البته واشنگتن ترجیح میدهد که ابزار نظامی بهصورت ذخیره نگه داشته شود. گزینههای دیگر، از مذاکره و تحریمهای اقتصادی گرفته تا اقدامات مخفیانه و حملات سایبری، به مراتب در قسمتهای بالاتر این فهرست هستند. بر کسی پوشیده نیست که چرا بایدن حمایت خود را از اقدام نظامی با عبارت «آخرین راهحل» توصیف و تاکید کرد که دیپلماسی بهترین راه برای مدیریت پرونده هستهای ایران است. در حالی که شاید ایالات متحده اقدام به حمله به بسیاری از تاسیسات هستهای تهران را در سر بپروراند، اما خطرات چنین عملیاتی برای دهها هزار نیروی آمریکایی مستقر در خاورمیانه بسیار زیاد است.
دپتریس در این مقاله نوشت: ما میدانیم که ایران حمله نظامی ایالات متحده را تلافی خواهد کرد، زیرا پیشتر نیز این کار را انجام داده است، زمانی که در واکنش به شهادت قاسم سلیمانی فرمانده نیروی قدس سپاه پاسداران انقلاب اسلامی، چندین موشک بالستیک ایرانی به دو پایگاه عراقی که میزبان نیروهای آمریکایی بودند، شلیک شد. اگر ایران پس از شهادت فرماندهاش اینگونه رفتار کرد، تصور کنید که برای حمله به برنامه غنیسازی هستهای چه پاسخی خواهد داشت.
در ادامه این مقاله ادعا شده است: آیا ایران به دنبال سلاح هستهای خواهد بود؟ بسیاری در غرب این سوال را مسخره میکنند و تصور میکنند که تهران پیشتر تصمیم گرفته است، فعالیتهای هستهای خود را در زمان مناسب نظامی کند.
با این حال، جامعه اطلاعاتی ایالات متحده هنوز به نتیجه قطعی در مورد اینکه آیا ایران خواهان بمب هستهای خواهد بود یا خیر، نرسیده است.
ویلیام برنز، رئیس سیا در دسامبر گذشته در کنفرانس والاستریت ژورنال گفت که آژانس او هیچ مدرکی مبنی بر تصمیم ایران مبنی بر حرکت به سمت سلاحسازی نمیبیند.
ارزیابی تهدید سالانه مدیر اطلاعات ملی که در ماه مارس منتشر شد، از تحلیل برنز حمایت بیشتری کرد: «ما همچنان به ارزیابی این موضوع ادامه میدهیم که ایران در حال حاضر فعالیتهای کلیدی توسعه سلاحهای هستهای را انجام نمیدهد که به نظر ما برای تولید آنها ضروری است.»
این کارشناس آمریکایی مسائل نظامی در ادامه دو دلیل عمده برای عدم تمایل جمهوری اسلامی ایران جهت دستیابی به سلاح هستهای ارائه میکند. دپتریس مینویسد: اول اینکه به لطف گروههای غیر دولتی مانند حزبالله در لبنان، حوثیها در یمن، شبهنظامیان شیعه در عراق و سوریه و گروههای فلسطینی، دشمنان ایران در خاورمیانه همین حالا نیز به قدر کفایت از حمله به قلمرو ایران بازداشته شدهاند و تهران سالها صرف تجهیز و رشد این گروهها کرده است. ایرانیها زمان و انرژی و حمایت مادی زیادی برای ایجاد این شبکههای نیابتی صرف کرده است. برای مثال حزبالله نزدیک به 130 هزار راکت با بُرد و کالیبرهای مختلف و یک یگان پهپادی در اختیار دارد و شاید حتی از دولت لبنان قدرت بیشتری داشته باشد. حوثیها نیز به فناوریهای موشکی مشابه ایران دسترسی دارند و از استفاده آنها علیه عربستان سعودی و امارات متحده عربی دریغ نمیکنند.
دپتریس میافزاید: «شبهنظامیان شیعه عراقی که بعضاً در زمره نیروهای امنیتی این کشور نیز قرار دارند، همچنین یکی از عناصر اصلی نظام سیاسی عراق محسوب میشوند و حملات راکتی بیشماری را علیه نظامیان آمریکایی حاضر در این کشور انجام دادهاند. نیروهای آمریکایی حاضر در شرق سوریه نیز از این حملات در امان نیستند. در اختیار داشتن سلاح هستهای، بازدارندگی تهران را بسیار بیش از این خواهد کرد؟
وی در ادامه مینویسد: دوم اینکه در اختیار داشتن سلاح هستهای، در حقیقت کمکی به قدرتنمایی تهران در منطقه نخواهد کرد. توسعه تسلیحات هستهای، چه رسد به استفاده از آنها، موجب افزایش تنش در منطقه و پاسخ دیگر قدرتهای بزرگ خواهد شد و هدف فرضی ساخت این تسلیحات که تضمین امنیت ایران است را تحتالشعاع قرار خواهد داد.
این کارشناس نظامی آمریکایی در ادامه یادداشت خود میافزاید: یک ایران هستهای ممکن است دیگر کشورهای منطقه را ترغیب به دنبال کردن چنین مسیری کند. «محمد بن سلمان» از اعلام اینکه اگر ایران به سلاح هستهای دست یابد عربستان سعودی نیز چنین خواهد کرد، ابایی نداشته است. سخت است تصور شود «رجب طیب اردوغان» رئیس جمهور ترکیه نیز همین مسیر را دنبال نخواهد کرد. آیا رقابت تسلیحاتی در منطقه، همراستا با منافع امنیتی ایران است؟ و اگر نیست پس ورود به آن چه نفعی دارد؟
همچنین بخوانید