چرا بحرین و امارات دست اسرائیل را فشردند؟
یک تحلیلگر مسائل بینالملل گفت: اینکه بحرین و امارات به سمت اسرائیل میروند فقط برای توازن قوا در برابر ایران است.
حسین اصغریثانی در گفتوگو با ایسنا در مورد روابط اسرائیل با اعراب اظهار کرد: برای تجزیه و تحلیل روابط اسرائیل با اعراب اگر به شکل یک پدیده جدید در منطقه آن را ارزیابی کنیم باید کمی به عقب برگردیم. اولین ارتباط رسمی اسرائیلیها با اعراب را باید در قالب توافق اسلو در سال 1993 ارزیابی کنیم.
وی ادامه داد: در آنجا پس از اینکه فضای خاصی در سیاست بینالملل پس از جنگ خلیج فارس پیش میآید، امریکاییها این موقعیت را برای عادیسازی روابط اسرائیل با جنبش آزادیبخش فلسطین، مناسب میبینند، این کار در قالب توافق اسلو انجام میشود. از آن زمان به بعد اتفاقاتی در خاورمیانه در سطح منطقهای افتاده است، یک سری اتفاقات دیگر در ابعاد داخلی کشورها و برخی اتفاقات هم در عرصه بینالملل رخ داده است، هر سه بعد این اتفاقات متاثر از سیاستهای خارجه قدرتهای بزرگ به خصوص امریکا بوده است.
این تحلیلگر مسائل بینالملل تصریح کرد: در دوره بوش امریکاییها بیشتر توان خود را روی حوزه خاورمیانه گذاشتند اما بعد از اینکه اوباما سر کار آمد، بیشتر تمایل داشت تا سیاست خارجه امریکا را از خاورمیانه به سمت جنوب شرق آسیا و چین ببرد تا چین را بیشتر مهار کند چرا که امریکاییها چین را خطر جدیتری میدیدند.
ایران و چین به محور اساسی در سیاست خارجی آمریکا تبدیل شدهاند
اصغریثانی افزود: بعد از آنکه ترامپ سر کار آمد سیاست خارجی امریکا به پریشانی دهه اول پس از فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی برگشت، چنانکه بعد از 1991 سیاست خارجه امریکا دچار از همگسیختگی شد چند سالی طول کشید تا امریکاییها خود را در این حوزه پیدا کنند. اکنون سیاست خارجی امریکا در دوره ترامپ نیز دچار این از همگسیختگی و بیبرنامگی شده است و هیچ راهبرد خاصی را در سیاست خارجی امریکا نمیبینیم، اکنون در سیاست خارجی امریکا ایران و چین به محور اساسی تبدیل شدهاند.
وی اضافه کرد: همه این اتفاقاتی که در خاورمیانه میافتد باید در همین قالب ارزیابی کرد، ماه نوامبر انتخابات امریکا برگزار میشود و در نظرسنجیها در حال حاضر موقعیت بایدن بهتر از ترامپ است. ترامپ دستاورد خاصی در سیاست خارجی خود نداشته است؛ در روابط با کره شمالی به نتیجهای نرسیده، در سیاست خود در خصوص ایران تحت عنوان فشار حداکثری نیز به نتیجهای نرسید و به نظر من آن چیزی که در حال حاضر تحت عنوان روابط اسرائیل با اعراب میتوانیم ارزیابی کنیم از این زاویه است که ترامپ آن را به عنوان ماحصل سیاست خارجی خود به مردم امریکا معرفی کند و این عادیسازی را به عنوان برگ برندهای در انتخابات عنوان کند.
این تحلیلگر مسائل بینالملل در مورد تاثیر سیاست منطقهای بر روابط اسرائیل و اعراب خاطرنشان کرد: در حوزه منطقهای بعد از سال 2003 که امریکاییها به عراق حمله کردند تصور نمیکردند که انتخابات آزاد در عراق به پیروزی شیعیان منجر شود، حال آنکه در تمام دولتهایی که بعد از سال 2003 در عراق سر کار آمدند، اکثریت قدرت دست شیعیان بوده است و این برخلاف پیشبینیهایی بود که امریکاییها میکردند. به همین دلیل آمریکا عراق را به سمتی برد که منشا و منبع خیلی از افراطیگریها مانند القاعده و داعش در منطقه شد.
مبارزه با داعش منجر به افزایش نفوذ ایران در منطقه شد
اصغریثانی افزود: امریکاییها بیشتر این گروهها را حمایت کردند تا به نحوی توازن قوا و روابط خارجی ایران با عراق، سوریه و به طور دقیقتر گروههای مقاومت را بهم بزنند، اما باز هم در این زمینه شکست خوردند. ایران بلافاصله یک دکترین امنیتی را در مبارزه با داعش و گروههای تروریستی در پیش گرفت که این به افزایش نفوذ ایران منجر شد و این افزایش نفوذ توازن قوا را در خاورمیانه به نفع ایران تغییر داد.
وی در مورد تاثیر برجام بر جایگاه ایران در منطقه عنوان کرد: برجام به عنوان یک قرارداد بینالمللی چند جانبه روز به روز جایگاه ایران را در منطقه تقویت کرد و با توجه به سیاست خارجی که دولت با راهبری مقام معظم رهبری در پیش گرفت دیدیم که در یکی، دو ماه گذشته امریکاییها شکستهای سختی در شورای امنیت سازمان ملل خوردند. برای اولین بار در جهان، یک کشور توانسته بود امریکاییها را منزوی کند و اروپاییها را از امریکاییها جدا کند. از این نظر هم ایران به یک برابری به نوعی استراتژیک از نظر سیاسی دست پیدا کرد.
این تحلیلگر مسائل بینالملل در مورد اتفاقاتی که در خلیج فارس و منطقه افتاد، بیان کرد: بعد از ترور شهید سلیمانی امریکاییها تصور نمیکردند که ایرانیها پاسخ دهند اما با پاسخ کوبنده ایران مواجه شدند، بعد از جنگ جهانی دوم این برای اولین بار است که یک کشور در حد و قامت ایران اینطور آشکارا امریکاییها را هدف قرار میدهد اما امریکاییها هیچ واکنشی نشان نمیدهند، همه اعراب منتظر واکنش امریکاییها بودند اما این اتفاق نیفتاد، در مساله زدن پهپاد امریکاییها باز هم اعراب منتظر واکنش بودند اما این اتفاق نیفتاد.
اصغریثانی اضافه کرد: همه این اتفاقات در سطح منطقهای روز به روز وزن ایران و محور مقاومت را سنگینتر کرد. در این میان برخی از جامعه عرب چون بر اساس این پیشفرض اشتباه که ایران را دشمن خود تلقی میکردند و فکر میکردند که ایران یک محور شیعی ایجاد میکند، ابتدا سعی کرد با اتحاد با امریکا یک جبهه دفاعی ایجاد کند که موفق نشد چرا که عقبنشینیهای آشکار امریکاییها در برابر دو، سه حادثه بیان شده، آنها را به این نتیجه رساند که آبی از امریکا گرم نمیشود.
وی گفت: یک سری اتفاقات در یکی، دو سال گذشته به خصوص در سوریه افتاده است و آن هم سیاست خارجه تهاجمی اسرائیل کمی در این عادیسازی روابط نقش داشته است. حکومتهای عربی اسرائیل را نسبت به امریکا یک بازیگر جسورتر تشخیص دادند به همین دلیل احساس کردند که اتحاد با اسرائیل میتواند خلا و عقبنشینی امریکا را در بحث ایران جبران کند.
این تحلیلگر مسائل بینالملل با ابراز این عقیده که اگر امروز اعراب رابطه خود را با اسرائیل عادیسازی کردند، نشان میدهد که ما در سیاست خارجی باید قویتر ظاهر شویم، افزود: ما در داخل به یک همگرایی و اجماع در سیاست خارجی نیاز داریم، این یک واقعیت آشکار است. ما اتفاقاتی را که در کنسولگری عربستان در مشهد افتاد را دیدیم، شعارهایی که در بخشی از روزنامههای ما انتشار پیدا میکند کشورها و مقامات خارجی این تیترها را به نحوی پیامهای سیاست خارجی ما تلقی میکنند، پس نباید بگذاریم پیام و تصویر منفی از ایران ایجاد شود. ما برای داشتن یک سیاست خارجی همسایگی باید تلاش بیشتری کنیم.
اصغریثانی خاطرنشان کرد: ما اول باید از خودمان این سوال را بپرسیم که چه شد امروز اعراب حاضر شدند این ننگ را به جان بپذیرند و روابط خود را با اسراییل عادی کنند. چرا بحرین به عنوان یک کشور مسلمان باید به سمت اسرائیل برود؟ این کارها فقط برای توازن قوا در برابر ایران است. بعد امنیتی و نظامی این مساله خیلی بیشتراز بعد اقتصادی آن است، کشورهای جنوب خلیج فارس از کشورهای ثروتمند جهان هستند بنابراین در این روابط فاکتور اقتصادی اهمیت ندارد بعد مهم این روابط ابعاد نظامی - امنیتی آن است.
وی معتقد است: ما همیشه بر اساس پیشفرضهای خودمان سیاست خارجی دیگران را نقد کردیم. قرار نیست نگاهی را که ما به اسرائیل داریم، کشورهای عربی به اسرائیل داشته باشند. ما باید به این پرسش پاسخ بدهیم که به عنوان یک کشور بزرگ، سیاست خارجی ما چه ضعفهایی داشته است و چرا نتوانستهایم برخی از نگرانیهای کشورهای همسایه خود را رفع کنیم، ما باید آنقدر روابط خود را ارتقا میدادیم که این کشورها اصلا به سمت عادیسازی روابط با اسرائیل نروند.
انتهای پیام