تحولات منطقه به سود ایران است
تهران - ایرنا - بررسی ابعاد امنیتی عملیات تروریستی ایالات متحده آمریکا در بغداد که منجر به ترور سردار سلیمانی و همراهان او شد کماکان از اهمیت ویژه برخوردار است. اگرچه حدود چهار ماه از این واقعه گذشته اما ریشه این موضوع از زبان کارشناسان خبره امنیتی در آمریکا ابعاد نهفته این ماجرا را عیان کرده و در معرض دید و قضاوت همگان قرار داد.
در گزیده ای از گفت وگوی روزنامه جام جم با رابرت دیوید استیل افسر سابق سازمان سیا و تحلیلگر برجسته موضوعات امنیتی در آمریکا آمده است: رابرت استیل، 67 سال دارد و در دور مقدماتی انتخابات ریاست جمهوری سال 2016 ایالات متحده نیز نامزد بوده است. در ادامه مشروح این گفت و گوی به شرح زیر است:
از چشم انداز حقوق بینالملل از جمله حقوق جنگ، شما ترور یک مقام رسمی، ژنرال قاسم سلیمانی که در حال انجام ماموریت دیپلماتیک در یک کشور ثالث یعنی عراق بود را چگونه ارزیابی میکنید؟ به عنوان یک آمریکایی وطن پرست، به عنوان یک کارشناس حرفهای امنیتی و به عنوان یک افسر بازنشسته تفنگداران دریایی، ترور سردار سلیمانی را به عنوان اقدامی با حداکثر قساوت و مستوجب مجازات در نظر میگیرم. این اقدام، یکی از بدترین تصمیمات روسای جمهور آمریکا از زمان ترومن بود. ترومن با پذیرش رشوه قبول کرد تا فلسطین را از فلسطینیها بدزدد. باراک اوباما نیز قبول کرد لیبی را به فرانسه بفروشد. حتی اوباما تصمیم گرفت منابع سوریه و یمن را به عربستان بفروشد. در جریان این معامله پشت پرده، اوباما، کلینتون و جو بایدن میلیاردها دلار را بهدست آوردند. عملیات ترور ژنرال سلیمانی در فرودگاه بغداد، همه قوانین بینالمللی را نقض کرد. این اقدام در عرف حقوقی و بین المللی ترور نامیده میشود. پس تبعات و آثاری حقوقی دارد. ترور ژنرال سلیمانی، ترور فردی محسوب می شد که آشکارا در ماموریتی دیپلماتیک به سر می برد. کسی که در کشور ثالث به عنوان مهمان دعوت شده بود. باید در اینجا تاکید کنم در سالهای اخیر، کودتای نرم و مستمری در آمریکا علیه رئیس جمهور ما (ترامپ) انجام میشود. مدیریت این کودتا در خارج از دولت به صورت خاص به عهده جان برنان (رئیس سابق سیا) است. در داخل دولت نیز از سوی مایک پمپئو به عنوان یک فرد مسیحی - صهیونیست پیگیری می شود. من معتقدم پمپئو شخصا به دلیل فریب ترامپ در ماجرای اخذ دستور ترور ژنرال سلیمانی متهم و مسوول است. وزیر دفاع آمریکا، مایک پنس علنا و آشکارا با اظهارات دونالد ترامپ که گفته بود سردار سلیمانی اقدامات تهدیدآمیزی را علیه سفارتخانههای آمریکا در منطقه سازماندهی میکرد، مخالفت کرد. این اختلاف نظر آشکار را شما چگونه ارزیابی میکنید؟ اگرچه مارک اسپر وزیردفاع کشور ما نیز مانند مایک پمپئو از همان طبقه غربی 1986 است، اما ظاهری متعادل تر نسبت به وزیر خارجه دارد. البته من هم دونالد ترامپ را مسوول چنین تروری میدانم. از نظر من، دولت آمریکا دارای سه پاشنه آشیل مشخص است: اول وزیرخارجه ما، مایک پمپئو که کارگزار یک قدرت خارجی (اسرائیل) است و توانست رئیس جمهور را متقاعد به انجام چنین اقدامی (ترور سردار سلیمانی) کند. پاشنه آشیل بعدی ما جامعه امنیتی و اطلاعاتی آمریکا (به ویژه جینا هاستل، رئیس سیا) هستند که نتوانستند برای برای جلوگیری از این ترور، اطلاعات و برآوردهای کامل را برای رئیس جمهور فراهم کند. و در نهایت شخص مارک اسپر، وزیر دفاع که خود را در برابر چنین تصمیم خطرناکی قرار نداد. در مورد اختلاف نظر آشکار و مشخص وزیردفاع و رئیس جمهور در خصوص تهدید ژنرال سلیمانی علیه سفارتخانه ها، وزیر دفاع خیلی صریح نظرش را اعلام کرد. در واقع باید بدانیم تهدیدی علیه سفارتخانههای ما وجود نداشت و در حقیقت یکی از اهداف سفر ژنرال سلیمانی به عراق متفرق کردن جمعیت معترضانی بود که خارج از سفارت آمریکا تجمع کرده بودند که این کار نیز انجام شد. وقتی ایران در پاسخ متقابل به آمریکا، پایگاه نظامی این کشور در عین الاسد عراق را موشکباران کرد، ترامپ ابتدا ادعا کرد هیچ تلفاتی در کار نیست و حتی اخبار اولیه مبنی بر انتقال برخی نیروهای آسیب دیده را به آلمان به تمسخر گرفت. در حال حاضر مشخص شده است که تعداد نیروهای آسیب دیده بالای 110 نفر هستند. این اعلام تدریجی آمار تلفات را چگونه ارزیابی میکنید؟ آیا رئیس جمهور از ابتدای کار در جریان کار نبوده است؟ من در ویتنام به عنوان پسر یک مهندس نفت بزرگ شدم و بعد از آن در حرفهام به عنوان یک افسر تنفگدار دریایی همیشه از میزان دروغی که به خودمان میگوییم، متعجب شدهام. باید بدانیم بیان حقیقت اگرچه هزینه دارد، اما هزینههای دیگر را کاهش میدهد. رئیس جمهور ما سه مشکل بزرگ دارد که همه آنها مرتبط با اطلاعات غلط و فقدان اطلاعات درست و حقیقی قابل دسترس برای اوست. وزارت خارجه که از سوی صهیونیستها کنترل میشود و سازمان سیا که توسط دروغگوهای حرفهای کنترل میشود. اغلب مقامات سازمان سیا بروکراتهای قدرتمندی هستند. همچنین خیلی از افسران وزارت دفاع «دروغ گفتن» را با این توجیه که زنجیره فرمان و دستورات از آنها دروغ میخواهد، بیان میکنند. من این موضوع را در کتاب خودم تحت عنوان «دروغ گفتن به خود ما: عدم صداقت در ارتش حرفهای» به صورتی دقیق بررسی کرده ام. کاملا مطمئنم رئیس جمهور ما از ابتدا در جریان تعداد و آمار تلفات نبود و ارائه آمار تدریجی و قطره چکانی بیشتر نشان دهنده یک سیستم گزارش دهی معیوب و به طور کلی نادرست و دروغ محور در ارتش آمریکاست. شخصا و به صورت مستقیم از سوی رهبران کشوری که در آن جا مسوول نفوذ و رخنه در میان چپهای افراطی بودم، تهدید به ترور شدم و با ترور مخالف هستم. جنگهایی که در نظر گرفته میشوند، در واقع برای سودرسانی بیشتر به بانکها بدون توجه به هزینه های اجتماعی و انسانی آن در کشورهای درگیر است. سوزان رایس، مشاور امنیت ملی دولت اوباما و همچنین برخی دیگر از سیاستمداران آمریکایی معتقدند هزینه ترور سردار سلیمانی بسیار بیشتر از منافع و سود برای آمریکا بوده است. نظر شما در این ارتباط چیست؟ من البته شخص سوزان رایس را قبول ندارم، چون این زن باید بهخاطر مشارکت در افشای اطلاعات شهروندان آمریکایی که خلاف قانون اطلاعات شخصی است و همچنین مشارکت در تحقیقات غیرقانونی و مطرح کردن موضوع تبانی رئیس جمهور ما با روسیه و همه دروغها و همدستی با MI6 و نخست وزیر انگلیس الان باید در زندان بود. اما در مورد سوالی که کردید، با رایس موافقم. من از ترور سردار سلیمانی بسیار متاسفم. صهیونیستها، وزیر خارجه آمریکا، مایک پمپئو را در این ماجرا تغذیه کرده و البته شاید هم یکسری مشوقها و امتیازات خاص را در این خصوص به شخص ترامپ ارائه کرده باشند. وضعیت فعلی و آینده آسیای غربی را چگونه ارزیابی میکنید؟ آیا شاهد خروج کامل آمریکا از عراق و منطقه خواهیم بود؟ در بهترین حالتی که میتوانم تحولات فعلی را توصیف کنم، باید بگویم گذر زمان به نفع ایران، سوریه و فلسطین است. ترکیه بیش از حد توانش درگیر تحولات منطقه شده و من این تصور را دارم که اردوغان به پایان دوره خودش نزدیک شده است. روسیه و چین به رشد و نفوذ خود در منطقه ادامه میدهند، در حالی که ایالات متحده در نهایت از نظر نظامی از منطقه خارج میشود. در عین حال پیش بینی میکنم بعد از انتخاب احتمالی مجدد ترامپ ما شاهد یکسری تغییرات عمده در سیاست امنیتی ملی آمریکا خواهیم بود. خیلی سادهتر بگویم که سرمایهگذاری و بازده سرمایه در امور نظامی و برای نظامیان اشغالگری که نمیتوانند در جنگها پیروز شوند یا نمیتوانند قبایل جنگجوی بومی را شکست دهند، چندان زیاد نیست و در واقع سرمایهگذاری در امور زیربنایی داخلی آمریکا و ایجاد شغل و توسعه بازارها خیلی بازدهی و نتیجه بیشتر و بهتری خواهد داشت. ابتکار «یک کمربند یک جاده» که از سوی چینیها در حال پیگیری و اجراست، به آمریکاییها اثبات کرده است که طی 50 سال گذشته عمدتا دولتها رفتاری احمقانه را در حوزه مسائل نظامی و سیاست خارجی دنبال کرده اند. رئیس جمهور ما بهزودی یک بنای یادبود ملی را به یاد ژنرال و رئیسجمهور سابق، آیزنهاور افتتاح خواهد کرد. من انتظار دارم رئیسجمهور ترامپ از این فرصت برای انعکاس و بازتاب دوباره هشدار آیزنهاور علیه مجموعه پیچیده صنعتی و نظامی استفاده کند و شاید نگاه و نگرش خود را به آیندهای اعلام کند که در آن دیگر آمریکا درگیر هیچ جنگ بی پایانی نباشد. خاورمیانه در برخی موضوعات باید با این واقعیتها مقابله کند که دیکتاتورهای عربی ناپایدار هستند، اقتصاد مبتنی بر نفت دوامی ندارد و شرایط فعلی گسیل کردن میلیونها پناهجو به اروپا موقتی و ناپایدار است. من دیدگاه شخصیام را برای آینده آمریکا و جهان در سه کتابی که اخیرا درباره «ابداع دوباره امنیت ملی»، «ابداع دوباره عقل» و «ابداع دوباره مهندسی» منتشر شد، بیان کردهام. من خواستار بسته شدن همه پایگاههای نظامی آمریکا در خارج از کشور هستم تا همه مشاغلی که هم در سطح نظامی و هم لجستیکی صرف شهروندان محل استقرار پایگاههای نظامی در خارج از آمریکا میشود، به خود آمریکاییها بازگردد. ما باید حداقل 40 درصد از هزینههایی را که برای صنایع فلزی و نظامی درگیر در جنگ هزینه میکنیم به سمت دیپلماسی توسعه و تجارت پیش ببریم. دیدگاه من همچنین برای پیمان آتلانتیک شمالی (ناتو) نیز کاربرد دارد و برای اعضای ناتو در کتاب «ناتو 2040: خرد و آگاهی ریشه تحول» توضیح داده شده است.
منبع: جام جم آنلاین *س_برچسبها_س*