دفاع مقدس، روشنگر حقایق حیرتآور و سرچشمه فداکاریها / «ما مقتدریم»
ملتی با کهن کسوتی ایران و پیشینه تمدنی پرشکوه، هویت اصیل انسانی تاریخی خود را در خلاصه برگ دفاع مقدس تعریف کرده و به معرض نمایش و ارزیابی گذارده است که معادل امروز آن در حوزه سلامت را میتوان در قامت مدافعان سلامت دید.
به گزارش شبکه اطلاع رسانی راه دانا؛ به نقل از بلاغ؛ ملتها در قیاس با سرمایههای هویتی خود به چند گروه تقسیم میشوند. یا از سوابق تمدنی بالنده و وضعیت پرافتخار کنونی برخوردارند و یا تنها مفتخر به سوابق خوب و حال کنونی نامطلوب مواجهاند و گروهی نیز، با سابقه بد و وضعیت فعلی بدتر در عذابند که نمونه این گروه را آمریکا رهبری میکند. اغلب کشورهای بی ریشه و فاقد اصالت انسانی، در این گروه ذلت پذیر قرار دارند و برای کشورهای مستقل و پیشرو چالش ایجاد میکنند. کشورمان علاوه بر سابقه درخشان تاریخی در حفظ استقلال و تمامیت ارضی، در صیانت از هویت فرهنگی و دینی خود، از ملتهای متقدم و طلایهدار است که این پیشینه در تلاطمات امروزی نیز خود را با درخشش بیشتر معرفی کرده است. دفاع مقدس، نمادی از هویت کنونی ملت ایران و پلی بین گذشته و آینده این ملت است. جنگ عراق علیه ایران یا جنگ هشتساله که در کشورمان با نام جنگ تحمیلی و دفاع مقدس نیز شناخته میشود و در بسیاری از منابع عربی و بعضی منابع غربی از آن با عنوان جنگ اول خلیج یاد شده است و در زمان صدام حسین در عراق با نام قادسیه صدام از آن یاد میشد، طولانیترین جنگ متعارف در قرن بیستم میلادی و دومین جنگ طولانی این قرن پس از جنگ ویتنام بود که نزدیک به هشت سال به طول انجامید. جنگ به صورت رسمی در 31 شهریور 1359 برابر 22 سپتامبر 1980 آغاز شد. در این روز درگیریهای پراکنده مرزی دو کشور با یورش همزمان نیروی هوایی عراق به ده فرودگاه نظامی و غیرنظامی ایران و تهاجم نیروی زمینی این کشور در تمام مرزها به یک جنگ تمام عیار تبدیل شد.
این جنگ در نهایت پس از حدود 8 سال در مرداد 1367 با قبول آتشبس از سوی دو طرف و پس از به جا گذاشتن یک میلیون نفر تلفات و 1190 میلیارد دلار خسارات به دو کشور خاتمه یافت. مبادله اسیران جنگی بین دو کشور از سال 1369 آغاز شد. ایران آخرین گروه از اسرای جنگی عراقی را در سال 1381 به عراق تحویل داد. در ابتدای جنگ، عراق با استفاده از عنصر غافلگیری موفق شد بخشهایی از خاک ایران از جمله شهر خرمشهر را اشغال نماید. ایران در سالهای دوم و سوم جنگ موفق شد بیشتر مناطق اشغالی از جمله خرمشهر را آزاد نموده و از سال 1984 جنگ را به داخل خاک عراق بکشاند. اهداف تحمیل جنگ به ایران
آمریکا و مزدورانش بعد از آن که در طول نوزده ماه (از ابتدای پیروزی انقلاب) هر چه کردند نتوانستند جمهوری اسلامی را به زانو دربیاورند - حتی حملهی نظامی هم کردند - با خود فکر کردند ما ایران را به جنگی تحمیلی و ناخواسته میکشانیم. عراق را تحریک میکنیم که با ایران جنگ را شروع کند و با این کار چند فایده میبریم. اولا نیروهای نظامی ایران را تحلیل خواهیم برد، ابزار جنگی آنها را مستهلک خواهیم کرد. ثانیا مراکز حیاتی و تولیدی و اقتصادی آنها را منهدم خواهیم کرد.
پالایشگاهها را منهدم میکنیم، نفت را از آنها میگیریم، سوخت را میگیریم، راهآهن را و ارتباطات را میگیریم، مخابرات را میگیریم، زبدهترین عناصر رزمندهی قهرمان را میگیریم. وقتی که میان مردم نان نبود، برق نبود، رادیو تلویزیون نبود، تولید نبود، کشاورزی نبود، آنوقت امور جمهوری اسلامی را متلاشی میکنیم و بعد هرکس رشته و زمام حکومت ایران در دستش باشد و حتی اگر زمامداران کنونی هم تا آن روز بمانند چارهای ندارند جز اینکه دست احتیاج به سوی ما دراز کنند و ما آن وقت وارد ایران میشویم. همانطوری که در زمان شاه ملعون وارد ایران شده بودیم.
باز هم آمریکاست و غرب و ابرقدرتها همه کارهی ایران؛ با این تحلیل به سراغ صدام حسین جاهطلب مغرور بدبخت رفتند..... او را وادار کردند و او با این فکر و با این نیت که خواهد توانست مقابله بکند، چیزی هم به او در این میان خواهد رسید، ثروت مردم عراق را به صورت میگها و تانکها فرستاد به داخل مرزهای ایران. کشورهای حامی صدام در 8 سال دفاع مقدس
با شروع حمله عراق به ایران، در حالی که بیش از 80 کشور به صورت رسمی و غیر رسمی عراق را یاری میدادند جمهوری اسلامی ایران حتی از داشتن حق خرید سیم خاردار که یک وسیله غیرنظامی محسوب میشد، محروم بود. آمریکا که در جنگ عراق با ایران اصلیترین حامی صدام در جنگ با ایران به شمار میآمد، دو هدف را دنبال میکرد: هدف کوتاهمدت آمریکا، آزادسازی گروگانهای خود پس از حمله ناکام به طبس و کودتای نوژه بود و دیگر اینکه آمریکا به دنبال مهار انقلاب اسلامی و جلوگیری از صدور انقلاب بود. برژینسکی مشاور امنیتی کارتر، شروع جنگ منطقهای علیه ایران را راه حل مناسبی برای جلوگیری از صدور انقلاب دانست و عنوان کرد که «آمریکا در مقابله با انقلاب ایران، باید تقویت دولتهایی را که توان انجام عملیات نظامی علیه رژیم ایران را دارا هستند مورد توجه قرار دهد.» لذا او در یک ملاقات سری با صدام این باور را در وی به وجود آورد که آمریکا به طور تمام قد حامی عراق است. «گری سیک» عضو شورای امنیت ملی دولت آمریکا در زمان جیمی کارتر میگوید: پس از واقعه گروگانگیری در تهران، دیدگاه بسیار غالبی در آمریکا و به ویژه از طرف شخص برژینسکی (مشاور امنیت ملی رییس جمهور) وجود داشت که ایران را باید به طور همهجانبه تنبیه کرد. بیانیههای عمومی که او صادر میکرد، بر این مضمون تاکید داشتند که آمریکا مانعی بر سر تحرکات عراق بر ضد ایران نمیبیند. علاوه بر این، اسناد مختلفی از کمکهای اطلاعاتی دولت رونالد ریگان به عراق وجود دارد. تنها 8 روز پس از آغاز تهاجم صدام حسین به خاک ایران، 5 هواپیمای شناسایی آواکس متعلق به نیروی هوایی آمریکا برای شناسایی عملیاتهای هوایی ایران و اطلاعرسانی آنها به ارتش عراق، تحویل دولت عربستان سعودی شد. در همین راستا سازمان سیا هم از ابتدای جنگ تصاویر هوایی ماهوارهای از مواضع نیروهای نظامی و تاسیسات نفتی ایران را در اختیار رژیم بعث عراق قرار میداد. تجهیز نظامی، تنها یک بعد از حمایت آمریکا از صدام در طول جنگ محسوب میشود. علاوه بر این دولت ایالات متحده آمریکا، اعتباری به مبلغ 840 میلیون دلار برای واردات مواد غذایی در اختیار عراق قرار داد تا در ادامه جنگ، اذهان داخلی عراق برضد جنگ با ایران تحریک نکند. همچنین از سوی آمریکا وامی به مبلغ یک میلیارد دلار برای خرید و بهکارگیری توانایی ساخت سلاح به عراق واگذار شد. آمار تجهیزات و حامیان صدام در جنگ هم به خوبی بازگو کننده نابرابری در جنگ است. به عنوان مثال در آستانه بازپسگیری «فاو» در اردیبهشت 1367، ارتش عراق حدود 5 هزار دستگاه تانک، 4500 نفربر زرهی، 5500 عراده توپ، 420 فروند هلیکوپتر و 720 فروند هواپیمای جنگنده و بمبافکن آماده برای عملیات در اختیار داشت. این خیل عظیم سیستمهای تسلیحاتی، با حداقل 300 فروند موشک زمین به زمین اسکاد بی، ساخت شوروی تجدید ساختار شده توسط آلمانها و مقادیر زیادی مهمات شیمیایی صادراتی آمریکایی اروپایی تکمیل میشد. حکومت بغداد با کسب این مقادیر عظیم از جنگافزارهای مدرن متعارف و غیر متعارف، توانست استعداد نیروهای زمینی ارتش خود را از 27 لشگر در سال 1365، به 50 لشکر در سال 1368، افزایش دهد. هلیکوپترهایی که سفارش ایران بود اما به عراق رفت
امریکا در سال 1362، 48 فروند هلیکوپتر نظامی بل 214 اس تی به عراق تحویل داد. نکته جالب توجه و غمانگیز اینکه این هلیکوپترها را محمدرضا پهلوی پیش از انقلاب سفارش داده بود و حتی کارخانه تولید کننده آن هم متعلق به ایران بود. اما دولت امریکا پس از پیروزی انقلاب آن کارخانه را مصادره کرد و هلیکوپترهایی را به عراق فروخت که جزء داراییهای ایران بود. شرکت علمی امریکایی American Type Culture Collection در سال 1364 مجموعهای از عوامل بیماریزا شامل 3 گونه سیاهزخم، 5 نوع سم بوتولینیوم و 3 گونه بروسلا به دانشگاه بغداد فروخت. اقدامی که در سال 1366 با فروش 11 گونه از عوامل بیماریزا از جمله 4 نوع سیاهزخم ادامه یافت. امریکا یک سال بعد و پس از پایان جنگ ایران و عراق، فروش سیاهزخم و عوامل بیماریزای دیگر را به عراق، ایران، لیبی و سوریه ممنوع کرد. جنگ ارادهها و شکست کفر برابر ایمان
عجیبترین اتفاق قرن همسویی شرق و غرب در جنگ بین عراق و ایران بود. با آغاز هجوم عراق، آمریکا و شوروی که پس از جنگ دوم جهانی درگیر جنگ سرد با یکدیگر بودند در صف حامیان صدام قرار گرفتند. در این بین شوروی نیز همچون آمریکا انواع کمکهای تسلیحاتی، نظامی و مالی به صدام را جزو برنامههای خود قرار داد. پیشرفتهترین هواپیماهای جنگی، بالگرد، تانک و سلاحهای دیگر از جمله تسلیحاتی بود که شوروی به عراق ارسال کرد. علاوه بر این فرماندهان ارتش شوروی با حضور در بغداد، آموزشهای لازم را به ارتش عراق ارائه میدادند. حدود 85 درصد تجهیزات استفاده شده از سوی عراق در حمله به ایران، ساخت کشور شوروی بود. بیش از 400 تانک تی 55، 300 موشک زمین به زمین اسکاد بی، هزار تانک تی 62، بیش از 500 تانک پیشرفته تی 72 و نزدیک به 200 فروند انواع هواپیماهای میگ تنها بخشی از کمکهای شوروی سابق به عراق در جنگ با ایران بوده است. در طول جنگ، صدام با دریافت بیش از 60 میلیارد دلار از رژیمهای غربی، نیازهای مالی اقتصاد وابسته خویش را تامین میکرد. آمریکا علاوه بر تجهیز عراق، با کارشکنی تلاشهایی را در جهت محکومیت ایران در سازمانهای بینالمللی و جلوگیری از انتقال صحبتهای به حق مسئولین ایرانی به دیگر کشورها و سازمانهای بین المللی انجام میداد. حمایت دول غربی و در راس آنها آمریکا از صدام، موجب شعلهور شدن آتش جنگ میشد
کشورهای عربی نیز با تشویق آمریکا و شوروی و از ترس آنکه انقلاب اسلامی ملت بزرگ ایران به کشورشان سرایت کند، با تجهیز عراق درصدد مبارزه با انقلاب نوپای ایران و جلوگیری از صدور آن به کشورهای منطقه برخاستند ولی نقشه شوم آنها نتوانست مانع از صدور انقلاب اسلامی ایران شود به طوری که اکنون شاهد بیداری اسلامی با الگوگیری از انقلاب اسلامی ایران در منطقه هستیم. ملک حسین که نظامیان اردن را برای سرکوبی مردم مسلمان ایران به عراق گسیل داشته بود، و اظهار میداشت: "وظیفه اعراب است که برای وحدت خود و جلوگیری از سرایت خطرات، هرکجا که باشد همکاری کنند، ما وظیفه داریم که جهان اسلام را آرام و قرین همبستگی داشته باشیم." علاوه بر اردن، کویت نیز جزو حامیان عربی صدام محسوب میشد. این کشور نه تنها خاک و پایگاه هوایی خود را در اختیار عراق گذاشت بلکه 14 میلیارد دلار پول نقد به عنوان وام بلاعوض به عراق داد و این علاوه بر نفتی است که کویت برای عراق صادر میکرد. «شیخ الصباح» یکی از سفرای کویت در آمریکا، در رابطه با میزان این کمکها عنوان کرده بود: «کویت چهارده میلیارد دلار کمک نقدی و بیش از شانزده میلیارد دلار از طریق کمکهای خدماتی و غیره به ماشین جنگی عراق مساعدت کرده است.» علاوه بر این دو کشور، امارات عربی یک میلیارد دلار و قطر پانصد میلیون دلار تا اواخر سال 1981 میلادی به عراق کمک کردند. کویت و عربستان همچنین به منظور حمایت مالی از عراق توافق کردند تا از سال 1982 عایدات صدور نفت از منطقه بیطرف روزانه 300 الی 350 هزار بشکه به حساب عراق ریخته شود.
حامی دیگر صدام در منطقه یعنی عربستان که در این دوران ارتباط ویژهای با آمریکا برقرار کرده بود با کاستن از قیمت نفت، تنها منبع درآمد ایران را به حداقل رساند. به علاوه مقامات عربستان مرتب با صدام ارتباط برقرار کرده و او را دلگرم میکردند. برای نمونه، ملک خالد، پادشاه وقت سعودی، در گفتوگویی تلفنی با صدام در 25 سپتامبر سال 1980، حمایت کشورش از عراق را اعلام کرد. بدین ترتیب عربستان را باید جدیترین حامی عربی عراق در دوران جنگ محسوب کرد به طوری که از مجموع کمکهای مالی هفتاد میلیارد دلاری کشورهای حوزهی خلیج فارس به عراق در زمان جنگ با ایران، بیش از سی میلیارد دلار سهم عربستان بود. مصر را نیز میبایست جزو حامیان عربی صدام به شمار آورد. پس از پیروزی انقلاب اسلامی ایران، مصر با پناه دادن به محمدرضا پهلوی خود را در مقابل انقلاب ایران قرار داد. سیاست حمایت از عراق در جنگ علیه ایران، پس از انور سادات، بر عهده حسنی مبارک قرار گرفت. در طول دهه 80 حسنی مبارک رئیس جمهوری مصر معادل 5/3 میلیارد دلار موشک و تسلیحات در اختیار صدام قرار داد. سودان نیز در اواسط دی ماه 61 صدها تن از سربازان ارتش خود را به جبهههای جنگ علیه ایران اعزام کرد. همچنین به دستور جعفر نمیری رئیس جمهور سودان در شهر خارطوم پایتخت این کشور و پارهای از شهرهای دیگر دفاتری جهت ثبتنام برای اعزام نیرو به جبهههای جنگ علیه ایران دائر شد. جعفر نمیری در مصاحبه با مجله الیوسف چاپ قاهره اذعان داشت که اعزام نیرو به عراق طبق تصمیمات کنفرانس سران عرب صورت گرفته است. لیبی نیز گرچه در ابتدای جنگ خود را حامی ایران معرفی کرد اما پس از مدتی با تغییر رویه، در جمع متحدان عراق قرار گرفت. اما دولت یمن از همان ابتدا خود را همسو با عراق معرفی کرد. سرلشکر وفیق السامرایی مسئول اسبق بخش ایران در استخبارات عراق در این رابطه اظهار داشت: «در جهت کمک به عراق، یمن تیپ پیاده العروبه را به عراق فرستاده بود. اردن نیز نیروی الیرموک را به عراق گسیل داشت و سودان داوطلبانی را اعزام کرد که در جبهه شرقی رودخانه میسان در خط مقدم جبهه فعالیت میکردند.» علاوه بر کشورهایی که در بالا از آنها نام برده شد میتوان به کشورهایی چون بحرین، عمان، مراکش، الجزایر و سومالی نیز به عنوان حامیان صدام اشاره کرد. آمریکا، عامل اصلی تحمیل جنگ به ایران اسلامی
صدها اثر و علامت حاکی از آغاز جنگ علیه ایران توسط آمریکاست. مقام معظم رهبری در دیدار پنجاه هزار فرمانده بسیج سراسر کشور در سال 1392/08/29 اظهار میدارند: (آمریکاییها) ادعا میکنند طرفدار بشرند؛ هواپیمای مسافری ایران را روی آسمان میزنند، قریب سیصد نفر مسافر بیخبر را از بین میبرند، نابود میکنند، عذرخواهی هم نمیکنند، به آن کسی که این جنایت را انجام داده، مدال هم میدهند!... همین دولت آمریکا و رژیم ایالات متحده، در حملات جنایتکارانهای که صدام به ایران میکرد و سلاح شیمیایی به کار میبرد، نه فقط کوچکترین مخالفتی با آن نکردند، بلکه پانصد تن مادهی شیمیایی مرگآور و خطرناک قابل تبدیل به گاز خردل را - که هنوز بسیاری از جوانهای عزیز آن روز ما مبتلا (به عوارض آن) هستند و سالها است دارند بیماری میکشند - صدام از آمریکا وارد کرد؛ کمک کردند؛ البته از جاهای دیگر هم خریده بود، اما پانصد تن مادهی شیمیایی مرگآور قابل تبدیل به گاز خردل را صدام از آمریکا تهیه کرد و به کار برد؛ بعد هم که میخواستند علیه او در شورای امنیت قطعنامه صادر کنند، آمریکا مانع شد...
در جنگ صدام با ایران همهگونه کمکی که برایشان ممکن بود کردند؛ مثال شیمیایی را گفتم، اطلاعات (هم) میدادند؛ رئیس استخبارات آن روز صدام، بعدها مصاحبه کرد و گفت هفتهای سه مرتبه من میرفتم به سفارت آمریکا در بغداد و آنها یک پاکت دربستهای به من میدادند که همهی اطلاعات ماهوارهای مربوط به نقلوانتقالات نیروهای مسلح ایران در آن بود و ما میدانستیم کجا هستند. یک چنین کمکهایی میکردند. دفاع مقدس، روشنگر حقایق حیرتآور
حضرت امام خمینی (ره)، جنگ را فرصتی تحمیلی برای شکوفایی استعدادهای نهفته در ملت بزرگ ایران میدانست. امام میفرماید: "جنگ در عین حال که ناگوار بود و شهرهای ما را خراب کرد، ولی برکاتی داشت که اسلام به دنیا معرفی شد، و اینکه چه اشخاصی و قدرتهایی در مقابل اسلام ایستادند، و چه کسانی از اسلام می ترسند، و چه قدرتهایی علیه اسلام قیام کردند، همه اینها در جنگ معلوم شد. ابرقدرتها نه شخص صدام را می خواهند نگه دارند و نه ما را می خواهند بکوبند، بلکه آنها از اسلام می ترسند و اسلام را می خواهند بکوبند، از این جهت با ما مخالفند و از او طرفداری می کنند. آنها می دانند که مردم کشورهای اسلامی در مقابلشان میایستند، و همچنین مردم کشورهای غیراسلامی که متوجه ما هستند، مثل سیاهپوستان. در جای دیگر امام خمینی (ره) اظهار میدارد:"هر چند جنگ و دفاع از حق و میهن، زحمتها و خسارتها دارد و جوانان پرارزش را از ما گرفت و جنگزدگان مظلومی را آواره و بی خانمان کرد. لکن به خواست خدای منان محتوای پرعظمت و شکوهمندی داشت. این جنگ تحمیلی، شکوه و عظمت ایمان و اسلام را در پهناور جهان منتشر نمود، و ایران بزرگ که می رفت با خیانتهای خاندان پهلوی و بستگان آنان یک کشور وابسته و مصرفی و یک ملت مرده و سر به زیر برای ضربه خوردن و ستم پذیرفتن معرفی شود، ناگهان با یک جهش بی سابقه و یک انقلاب الهی در جنگ غافلگیرانه با توطئه جهانخواران ستم پیشه و مزدوران بی فرهنگ و پشتیبانی آشکار و نهان ابرقدرتها آنچنان پیروزمندانه و شجاعانه بر پیکر پلید صدامیان و امریکاییان منطقه تاخت، و آنچنان اسطوره های شیطانی را یکی پس از دیگری در هم شکست که گویی دست مبارک علی بن ابیطالب سلام الله علیه در روز خندق از آستین پرعظمت لشکریان ما بیرون آمده است و در مبارزه تمامی اسلام در مقابل تمامی کفر ظفرمندانه و سرافراز با قامتی به بلندی ابدیت استوار ایستاده است". دفاع مقدس، سرچشمه ایثار و فداکاریها
روحیهای که دفاع مقدس در میان ایرانیان ایجاد و نهادینه کرد، موجب اقدامهای ایثارگرانه این ملت در عرصههای دیگر و سرمایهای شد برای همیشه این سرزمین. نمونه این معادلساریها را میتوان در رشد علمی و فناوری و تکنولوژیهای پیچیده و بویژه در جریان مقابله با کرونا در میان همه مردم ایران بویژه در میان مدافعان سلامت یافت که بمانند رزمندگان سالهای دفاع مقدس، فداکارانه و ایثارگرانه تا پای جان از مردمشان در قبال ایو ویروس بیرحم مقاومت کرده و در این مسیر مقدس شهدای ریادی را نیز تقدیم صحت و سلامت جامعه نمودند. بخشی از دستاوردهای دفاع مقدس، در نگاهی گذرا برای آگاهی نسبت به دستاوردهای دفاع مقدس و معجزهای که با فداکاری رزمندگان اسلام و جاننثاران پیر جماران خلق شد، لازم است نیم نگاهی به تاریخ این سرزمین بیافکنیم. آذربایجان و گرجستان به موجب قرارداد ننگین گلستان در سال1813 میلادی در زمان فتحعلیشاه قاجار از ایران جدا شد (حدود 205 سال پیش). منطقه نخجوان و ارمنستان به موجب قرارداد ننگین ترکمنچای درسال 1828 میلادی در زمان فتحعلیشاه از ایران جدا شد (یعنی حدود 190 سال پیش). افغانستان و هرات به موجب معاهده پاریس در سال 1857 میلادی در زمان محمدشاه قاجار از ایران جدا شد (یعنی حدود 161 سال پیش). ترکمنستان، ازبکستان و قرقیزستان به موجب قرار داد سال1883 میلادی در زمان ناصرالدین شاه قاجار از ایران جدا شد (یعنی حدود 137 سال پیش). پاکستان و سیستان به موجب قرارداد ننگین حکمیت «ژنرال اسمیت» در زمان حکومت قاجار در دو مرحله که آخرین آن در سال 1905 میلادی از ایران جداشد (یعنی حدود 113 سال پیش). مجمع الجزایر بحرین با 33 جزیره ارزشمند در سال 1350 شمسی در زمان محمدرضا شاه پهلوی از ایران جدا شد (یعنی حدو47سال پیش).
شهر بندری و زیبای فیروزه در شرق دریای مازندران، قبل از انقلاب در زمان محمدرضا پهلوی از ایران جدا شد و به شوروی واگذار گردید. اما خوب است همه بدانند که در جنگ تحمیلی، مدت 8 سال با دنیا جنگیدیم. حدود 150188 نفر شهید دادیم (در میدان جنگ و بمباران شهرها تا روز آتش بس) که 36 هزار نفر آن، دانش آموز بودند. حال با افتخار اعلام می کنیم...
در این جنگ تحمیلی و در 8 سال دفاع مقدس، حتی یک وجب از خاک میهن اسلامی را به دشمنان قسم خورده ندادیم و به قول رهبر عزیزمان؛ بزرگ ترین دلیل بر پیروزی ما این است که؛ آنها میخواسته اند ما نباشیم و ما هستیم و بسیاری از حامیان رژیم عفلقی و خود صدام و فرماندهانش نیست و نابود شدهاند و این است سرانجام آنانی که با حق و حقیقت میستیزند و به قدرت مادی مغرور شده و در مقابل اراده ملت سرکشی و طغیان میکنند.
انتهای پیام /