سه‌شنبه 27 آبان 1404

دورخیز اصلاح‌طلبان برای شهردار کردن آخوندی؟/ ترامپ در نامه به رهبر انقلاب چه نوشته بود؟

وب‌گاه الف مشاهده در مرجع
دورخیز اصلاح‌طلبان برای شهردار کردن آخوندی؟/ ترامپ در نامه به رهبر انقلاب چه نوشته بود؟

هر روز اخبار فراوانی در رسانه‌ها منتشر می‌شود که دنبال‌کردن آن‌ها حتی برای آنانی که اهل مطالعه اخبار هستند کار دشواری است. بسته خبری تحلیلی «الف» با رصد اخبار، رویدادهای مهم و همچنین تحلیل‌های صورت‌گرفته، مخاطبان خود را از مهم‌ترین وقایع روز آگاه می‌کند.

چرا فردوسی‌پور نگران سعودی‌ها شده است؟

سایت تابناک نوشت:

عادل فردوسی پور گزارشگر برنامه های فوتبالی در تازه ترین برنامه اش نسبت به حرکت بازیکنان و سرمربی تیم ملی فوتسال ایران در بازی های همبستگی کشورهای اسلامی در عربستان واکنش نشان داد. فردوسی پور با اشاره به تصویر منتشر شده از وحید شمسایی سرمربی تیم فوتسال ایران که در کنار دیگر عوامل تیم به نشانه روز غدیر دست های خود را با حرکتی نمادین بالا برده این حرکت را بر خلاف همبستگی اسلامی دانسته که موجب تفرقه می شود! همچنین فردوسی پور انتقاد کرده که چون این بازی ها در عربستان برگزار شده و ایران هم تعداد زیادی اهل سنت دارد شمسایی نباید این اقدام نمادین را انجام می داد.

اظهارات فردوسی پور اگر چه با منطق همخوانی دارد اما زمانی محل سئوال می شود که در رابطه با سایر اتفاقات هم واکنش مشابه نشان داده باشد. مثلا یک ماه قبل در جریان دیدار عربستان و عراق هواداران سعودی شعار درب کربلا را در هم شکستیم سر دادند که به وضوح توهین به شیعیان بود آیا آقای فردوسی پور آنجا هم سعودی ها را به سر ندادن شعارهای مذهبی دعوت کرده بود؟

سوال مشخص این است آیا فردوسی پور در برنامه خود نسبت به اقدام تفرقه انگیز سعودی ها در شهر مقدس شیعبان انتقاد کرده بود که حالا نسبت به وحدت جهان اسلام، موعظه و خطابه خوانی می کند؟

******

اگر «نمی‌گذارند»، ترمیم کابینه به چه کارتان می‌آید؟!

روزنامه جوان نوشت:

چطور می‌توان هم شعار «نمی‌گذارند» را در دست گرفت و هم توصیه به ترمیم کابینه کرد؟! برای این‌کار لازم است یک اصلاح‌طلب باشید، چون در آن صورت زیاد دروغ خواهید گفت و دروغگو نیز کم‌حافظه است. بنابراین می‌توان صبح شعار داد که «نمی‌گذارند» و عصر به توصیه و سفارش «ترمیم کابینه» شیفت کرد!

قابل انتظار بود که بعد از بحران‌سازی خاتمی برای دولت چهاردهم با این القائات که «نمی‌گذارند پزشکیان مدیران مورد خواست خود را داشته باشد»، نیرو‌های رسانه‌ای اصلاح‌طلبان با ناکامی در استعفای پزشکیان، پروژه ترمیم کابینه را کلید بزنند. فقط مشخص نیست که بعد از چند تغییر وزیر راضی می‌شوند تا مدتی از «نمی‌گذارند» یاد نکنند!

اصلاح‌طلبان بعد از آزمودن انواع فشار به دولت پزشکیان، با آزمون جدید «ترمیم کابینه» وارد کارزار شده‌اند تا اهداف خود را که عموماً مسائلی بشدت شخصی‌سازی‌شده است، دنبال کنند. اما این یک تناقض آشکار است، زیرا آنان یک شعار ثابت در دو دهه اخیر داشته‌اند که «نمی‌گذارند» و «اجازه نمی‌دهند»! برای همین کسانی که این شعار را در هر نوبتی که از عهده کاری برنمی‌آیند دم دست دارند، منطقاً نمی‌توانند به ترمیم کابینه امید ببندند مگر اینکه آن ترمیم برای حذف کسی که نمی‌پسندند و اضافه‌کردن دوستان‌شان باشد.

******

خطر سپردن تیغ جراحی به مدیر کم‌تجربه

روزنامه قدس نوشت:

انتصاب اسماعیل سقاب اصفهانی به عنوان معاون رئیس‌جمهور و رئیس سازمان بهینه‌سازی و مدیریت راهبردی انرژی، موجی از واکنش‌ها را به دنبال داشت. بخشی از واکنش‌ها سیاسی و ناظر به گرایش سیاسی سقاب و همکاری مداوم وی با شهید رئیسی و دولت قبل است و از این منظر بخشی از اصلاح‌طلبان به عنوان متحد اصلی دولت فعلی، این انتصاب را برنتابیدند. واضح است که از منظر نگاه ملی، گرایش سیاسی نباید معیار انتصاب افراد در سمت‌های تخصصی باشد، اما لازم است از منظر صلاحیت‌های تخصصی، انتصاب صورت گرفته بررسی و نقد شود.

رویکرد سقاب اصفهانی در حوزه انرژی چیست؟ هنوز پاسخ روشنی در این باره وجود ندارد و باید منتظر رونمایی از طرح وی درباره اصلاح نظام انرژی کشور باشیم، اما نگاهی به برخی همراهان و حامیان وی نشان می‌دهد که رویکرد وی به شوک‌درمانی نزدیک است. لازم نیست شکاف‌های اجتماعی و سیاسی و مخاطرات نظامی که با آن مواجه بوده و هستیم را فهرست کنیم. با این شکاف‌ها و این مخاطرات، هر اقدام شوک‌آور تبعات جدی خواهد داشت و باید از آن حذر کرد و به جای شوک‌درمانی؛ نسخه‌های تدریجی در موضوع اصلاح نظام انرژی را مد نظر داشت.

انتظار می‌رود جراحی انرژی که امروز دیگر قطعاً به اولویت جدی دولت تبدیل شده، با ایده مشخص و دور از هیجان و شوک‌درمانی، سازوکار اجرایی و سازمانی مطمئن و افراد مجرب و امتحان پس داده جلو برود تا این طرح با حساسیت و بزرگی که دارد به سرنوشت تلخ آبان 98 دچار نشود.

******

آقایان! فیلترینگ هیچ‌چیز را بهتر نکرد فقط حاکمیت را مقابل مردم قرار داد

روزنامه خراسان نوشت:

جامعه منتظر تصمیم سیاستمداران نمی‌ماند. مردم وقتی احساس نیاز کنند، راه خودشان را می‌سازند. حالا هم سال‌هاست که درصد زیادی، از تلگرام و سایر پلتفرم های فیلترشده استفاده می‌کنند، با وجود آن‌که روی کاغذ فیلتر است. این «روی کاغذ بودن» مهم است؛ چون نشان می‌دهد فیلترینگ در بهترین حالت یک خط‌کشی اداری است. نتیجه اما نه کاهش استفاده، بلکه جا افتادن فرهنگ دورزدن و عبور از ممنوعیت بوده است. البته که این مسیر، دلیلی شده برای شکل‌گیری بازار پررونق فیلترشکن فروشی؛ و پولی که مستقیم می‌رود در جیب فروشنده‌ها و واسطه‌ها. بی‌هیچ شفافیت و مالیات و نظمی. یعنی هزینه عمومی و فایده خصوصی، یعنی زیان اجتماعی و سود انحصاری یک اقلیت.

اما مهمتر از همه، بحث اجتماعی و روانشناختی ماجراست. وقتی مردم برای یک پیام ساده باید از تونل‌های غیررسمی عبور کنند، اعتماد عمومی به سیاست‌گذاری کاهش می‌یابد. سرعت پایین اینترنت و دردسرهای دور زدن فیلترینگ، یعنی هر کاربر عادی به صورت روزمره در مقابل ساختارهای حاکمیتی قرار می گیرد. اساسا چرا یک نظام حکمرانی خودش را باید به صورت بی نتیجه ای در برابر رفتار عمومی قرار دهد؟ مگر حجم استفاده روزانه از پلتفرم های فیلترشده مشخص نیست؟ این چرخه معیوب را می‌توان با یک تصمیم شجاعانه شکست: رفع فیلتر.

مخالفت های احتمالی نیز قابل حدس و درک است، نگرانی از شایعات، نگرانی از سوء‌استفاده مجرمانه و... اما تجربه نشان داده است که سیاست فیلترینگ، نه شایعه را و نه جرم را مهار نمی‌کند؛ صرفا آن‌ها را از معرض دید رسمی دور می‌کند و امکان نقش آفرینی به موقع را کاهش می‌دهد.

در بزنگاه‌های این‌چنینی، فاصله بین اقدام و بی‌اقدامی، مساوی است با تفاوت بین هم‌صدایی و واگرایی. اگر امروز تصمیمی گرفته شود، دولت می‌تواند خود را همقدم با وعده هایش در انتخابات و نگاه کارشناسی معرفی کند. اگر نه، همان شکاف آشنای میان نسل‌های جدید و مسئولان کشور عمیق تر می شود. مسیر سیاست‌گذاری موثر، از واقعیت می گذرد و نه از آرزو. قبول کنیم که وقتی مردم به چیزی احساس نیاز داشته باشند، راهش را پیدا می‌کنند.

هنر حکمرانی این است که این نیاز را به مسیر امن و شفاف هدایت کند. در نهایت، امتیازها در سیاست مثل قالب های یخ هستند، اگر دیر آنها را استفاده کنی، ممکن است آب شوند. اگر با رشد فناوری های ارتباطی در سالهای پیش رو، اساسا نیازی به بحث و اقدام مسئولان برای رفع فیلترینگ نباشد، نظام تصمیم گیری کشور به شکل گسترده ای زیر سوال خواهد رفت.

******

دورخیز اصلاح‌طلبان برای شهردارکردن آخوندی؟

سایت جهان‌نیوز نوشت:

دورخیز اصلاح طلبان برای انتخابات شورای شهر تهران و تصاحب شهرداری تهران از مرحله جلسات حزبی و سیاسی عبور کرده و به عرصه رسانه‌ها کشیده شده است. این در حالی است که چهره های و رسانه های ایرن جریان درباره عملکر دضعیف دولت اصلاح طلب حاضر در پاستور حاضر به پاسخگویی به افکار عمومی نیستند و تلاش می کنند با فرافکنی روزها را سپری کنند.

روزنامه اصلاح طلب آرمان‌ملی در شماره امروز خود در گزارشی با عنوان «تحرکات انتخاباتی اصلاح طلبان» یک قدم فراتر رفته و حتی شهردار مدنظر اصلاح طلبان را هم مشخص کرده است. آرمان با اعلام نام «عباس آخوندی» به عنوان گزینه اصلی اصلاح طلبان برای شهرداری تهران نوشته است: «اعلام نام شهردار در فضای انتخابات مهم‌ترین رویداد انتخابات آینده خواهد بود. به نظر می‌رسد چند نام شناخته شده برای شهرداری تهران از هم اینک مطرح است. بدون شک بخشی از جریان اصلاحات سراغ فردی خواهد رفت که در آمادگی کامل برای پذیرش این سمت است و حضور او در شهرداری تهران نوید تحولات جدی در حوزه شهری خواهد بود. عباس آخوندی وزیر پیشین راه و شهرسازی و نظریه‌پرداز سیاسی بدون تردید چهره اصلی است. خصوصاً اینکه او یکی از چهره‌های اصلی جریان اصلاحات در انتخابات ریاست جمهوری بود که البته تأیید صلاحیت نشد. چهره دیگر که یک حزب سابقه‌دار جریان اصلاحات پشت او قرار دارد محسن هاشمی است».

البته که باید از این پیشنهاد استقبال کرد؛ چرا که گزینه اصلاح طلبان برای شهرداری تهران کسی است که خود به تنهایی یکی از دلایل جدی عدم محبوبیت دولت روحانی در افکار عمومی است. گوینده جمله «مسکن مهر مزخرف است» همان توهین کننده به یک خبرنگار در حیاط دولت است که صاحب ثروت نجومی هم هست و در سال‌های گذشته آقازاده او نیز به اتهام فساد مالی بازداشت شد. او کسی است که به نساختن مسکن افتخار می‌کرد و با عملکرد پُرخسارت خود جزو بانیان شکل دهی به قیمت نجومی مسکن شد تا این نیاز اولیه زندگی برای بخش مهمی از جامعه ایران به آرزو تبدیل شود. این فعال تندروی اصلاح طلب که جزو چهره های اصلی فتنه 88 نیز هست بعد از دوران وزرات رو به نظریه‌پردازی سیاسی هم آورده که چیزی جز «بامزه» و یا «گزافه» نمی توان بر آنها نام گذاشت.

******

دلایل فشار به پزشکیان برای «افزایش اختیارات»

سایت ایسکا‌نیوز نوشت:

نمایش شکایت از اختیارات محدود ریاست‌جمهوری که از اواخر دهه 70 روی صحنه رفت، هر چند سال یک بار، با راهی شدن یکی از کاندیداهای جریان اصلاح‌طلب وارد پرده جدیدی از این حکایت طولانی می‌شود تا با برون‌سپاری کاستی‌ها، روایتی غیرواقعی از علت مشکلات مردم به آن‌ها تحمیل شود. خاتمی در پیامی به ششمین کنگره سراسری انجمن اسلامی مدرسین دانشگاه‌ها خطاب به رئیس‌جمهور گفته است: «انتظار این است که دولت برای بازپس گرفتن حقوق و اختیارات خود و اعمال بهتر و بیشتر آنچه در اختیار دارد تلاش بیشتر، علمی‌تر و با برنامه‌ریزی سنجیده‌تر کند». وی همچنین تأکید کرده است که اگر قرار باشد جامعه به سمت اصلاح حرکت کند، «روش‌های قبلی دیگر کارساز نیست.»

اما خاتمی در این توصیه مبهم نه تنها مشخص نکرده است که اولا منظور از «بازپس گرفتن» اختیارات چیست، ثانیا نگفته است این اختیارات از چه نهادی باید باز پس گرفته شود، ثالثا رئیس‌جمهور چه ابزاری برای این کار دارد؟ رابعا وی نگفته است که چه آلترناتیوهای جدیدی برای اصلاح جامعه طراحی شده و آیا اجرای این آلترناتیوها در حدود وظایف و اختیارات دولت قرار می‌گیرد یا نه؟

رئیس‌جمهور عالی‌ترین مقام رسمی کشور پس از رهبر انقلاب است و در حوزه اجرایی، برنامه‌ریزی برای کشور، انتصاب مدیران عالی، اجرای قانون اساسی و ریاست شوراهای مهم دامنه اختیارات بسیار وسیعی دارد. ریاست حدود 30 شورای عالی کشور از شورای عالی امنیت ملی تا شورای عالی محیط زیست برعهده وی است و با اختیارات گسترده می‌تواند در راستای رفع مشکلات کشور گام بردارد.

به نظر می‌رسد برخی از اصلاح‌طلبان سودای دیگری در سر دارند، این هدف به چیزی جز تکرار رادیکالیسم برخی تندروها در دولت دوم سیدمحمد خاتمی ختم نمی‌شود که در نهایت نیز منجر به طرح ایده افراطی «عبور از خاتمی» شد. تلاش برای ایجاد اصطکاک بین دولت مستقر و سایر نهادها امری است که بیشتر در دهه 70 و 90 آزموده شده و نتیجه‌ای جز دلسردی گروه‌های مختلف مردم از جمله حامیان رئیس‌جمهورهای منتخب آن دوران نداشت.

با نگاهی اجمالی به کنش‌ورزی جریان رادیکال جبهه اصلاحات در پیش و پس از انتخابات ریاست‌جمهوری دو دیدگاه متفاوت درباره میزان اقتدار رئیس‌جمهور مشاهده می‌شود. پیش از انتخابات برخی اصلاح‌طلبان تلاش می‌کردند تا رئیس‌جمهور را «فعال مایشاء» معرفی کنند به گونه‌ای که اگر یک کاندیدا پیروز شود، سایه جنگ از کشور دور می شود، مطالبات فعالان حقوق زنان برآورده شده و مذاکرات با غرب به نقطه مطلوب می‌رسد و... اما چنانچه کاندیدای رقیب وارد پاستور شود نقطه مقابل این وعده‌ها رخ خواهد داد. اما پس از انتخابات ماجرا معکوس شد! زیرا یا «نمی‌گذارند این دولت کار کند» یا «رئیس‌جمهور قدرت کافی ندارد»! و اگر رئیس‌جمهور روی این ادعاها مهر تایید نگذارد به تدریج نسبت خویشاوندی وی با این جریان سیاسی سلب خواهد شد!

******

ترامپ در نامه به رهبر انقلاب چه نوشته بود؟/ نقل قول جهانگیری از سفر شینزو آبه به تهران 

شینزو آبه، نخست وزیر فقید ژاپن پس از خروج ترامپ از برجام در اردیبهشت 97، در 23 خرداد سال 98 سفری به تهران داشت و با رهبر انقلاب نیز دیدار کرد. تصویر دیدار وی با رهبری در حالی که روی پاکت نامه‌ای نشسته بود سروصدای زیادی ایجاد کرد و رسانه‌ها در مورد متن نامه ترامپ برای رهبر ایران گمانه‌زنی‌های زیادی کردند. حالا اسحاق جهانگیری معاون اول وقت رئیس جمهور ایران در کتاب جدیدش با عنوان «در اندیشه ایران» به این سفر پرداخته و برای اولین بار متن نامه ترامپ به رهبری را فاش کرده است.

جهانگیری در صفحه 306 این کتاب نوشته است: «سفر شینزو آبه نخست وزیر ژاپن به تهران هم از جمله مواردی بود که توقع زیادی را در داخل و خارج ایجاد کرد. این تلقی وجود داشت که با واسطه گری ژاپن قرار است گشایشی در برجام ایجاد شود که البته این دیدار هم به نتیجه نرسید. در آستانه سفر آبه به تهران گفتگوهای داخلی برای شیوه مواجهه با ترامپ به بن‌بست رسیده و آقای روحانی معتقد بود هیچ مسیری برای مذاکره با آمریکا باز نیست و به همین دلیل درباره سفر آبه به ایران تحلیل‌های مختلفی مطرح می‌شد.

مطابق انتظار سفر آبه هم در نهایت هیچ دستاوردی نداشت. او پیامی از سوی ترامپ برای رهبری داشت که در این پیام آمده بود ما قصدی برای جنگ با ایران و تغییر رژیم نداریم و در عین حال هم اجازه دسترسی ایران به سلاح هسته‌ای را نمی‌دهیم. رهبری هم پاسخ محکمی دادند و گفتند نمی‌توانند نظام را ساقط کنند و ما هم به دنبال سلاح هسته‌ای نیستیم و اگر بودیم تا الان ساخته بودیم. تلویزیون ایران صحبت‌های رهبری را به‌طور کامل پخش کرد، موضوعی که پیش از این سابقه نداشت و باعث دلخوری طرف ژاپنی شد و سفر بی‌نتیجه ماند».

******

چراغ سبز ایران به میانجی‌گری روسیه و چین برای همکاری با آژانس؟

«کمال خرازی» رئیس شورای راهبردی روابط خارجی در گفت‌وگویی بیان کرد که ایران آمادگی خود برای بررسی میانجیگری روسیه و چین به منظور احیای همکاری ایران با آژانس بین‌المللی انرژی اتمی را ابراز کرده است. خبرگزاری ریانووستی روسیه گزارش داد که خرازی در گفت‌وگویی اختصاصی با این رسانه در پاسخ به این که آیا ایران روسیه و چین را میانجی‌های احتمالی برای رسیدن به شکل جدیدی از همکاری‌ها میان تهران و آژانس می‌بیند، بیان کرد: «بله. اگر چنین طرحی پیشنهاد شود، ما آن را بررسی می‌کنیم».

پیش‌تر، «میخائیل اولیانوف» نماینده روسیه در وین گفته بود که روسیه، چین و ایران در 5 نوامبر گفت‌وگوی سه‌جانبه‌ای درباره مسئله برنامه هسته‌ای ایران داشته‌اند. سپس، «سید عباس عراقچی» وزیر امور خارجه ایران در دو تماس تلفنی با «سرگئی لاوروف» وزیر امور خارجه روسیه درباره تعامل تهران با آژانس بین‌المللی انرژی اتمی و برنامه هسته‌ای ایران گفت‌وگو کرد.

ایران پس از حملات متجاوزانه آمریکا و رژیم صهیونیستی به تاسیسات اتمی آن در فردو نطنز و اصفهان که تحت پوشش توافق جامع پادمانی ایران با آژانس قرار داشتند، با اعلام این که «رافائل گروسی» مدیرکل آژانس نتوانسته است به وظایف قانونی خود در حفاظت از این تاسیسات عمل کند و گزارش جانبدارانه او زمینه‌ساز این حملات متجاوزانه در ماه ژوئن شد، طبق مصوبه‌ای در مجلس شورای اسلام همکاری با آژانس را به تعلیق درآورد.

******

استیضاح چهار وزیر پزشکیان رسماً کلید خورد

سخنگوی هیات‌رئیسه مجلس شورای‌اسلامی درباره آخرین وضعیت استیضاح چهار وزیر دولت توضیحاتی را ارائه داد.

عباس گودرزی در این‌باره اظهار داشت: «برابر آیین‌نامه داخلی مجلس شورای اسلامی، هر استیضاحی که زودتر به هیات‌رئیسه ارجاع شده باشد، طبیعتاً زودتر به کمیسیون ذی‌ربط ارسال شده و فرایند آن طی می‌شود». 

وی ترتیب ارجاع‌های صورت‌گرفته به هیئت‌رئیسه را به این شرح اعلام کرد: «وزیر راه و شهرسازی، وزیر نیرو، وزیر کار و وزیر جهاد کشاورزی». 

بر اساس آیین‌نامه داخلی مجلس شورای اسلامی، روند استیضاح وزیر از زمانی آغاز می‌شود که حداقل 10 نماینده درخواست کتبی استیضاح را با ذکر محورهای مشخص به هیئت‌رئیسه ارائه کنند. این درخواست پس از اعلام وصول، برای بررسی اولیه به کمیسیون تخصصی مرتبط ارجاع می‌شود و کمیسیون موظف است ظرف یک هفته، وزیر و نمایندگان متقاضی را برای توضیح و بررسی دعوت کند. در صورت تداوم تقاضای استیضاح، موضوع در نخستین جلسه علنی مجلس در دستور کار قرار گرفته و متن استیضاح میان نمایندگان توزیع می‌شود.

******

بازهم مسئولان عقب‌تر از مردم

محسن مهدیان در روزنامه همشهری نوشت:

در هفته گذشته سه خبر جنجالی با محوریت «زن» فضای شبکه‌های اجتماعی را تحت‌تأثیر قرار داد: دختری که روی خودروی پلیس می‌رقصید، زنی که در مترو برهنه شد و فیلمی از بازرسی بدنی یک زن توسط دو مأمور پلیس. رسانه‌های ضدانقلاب هر‌سه ویدئو را دستاویز حمله به ایران قرار دادند اما نکته مهم این بود که هر‌سه فیلم با هوش‌مصنوعی ساخته شده و از پایه جعلی بودند. همزمان چند خبر دیگر نیز در شبکه‌ها چرخید؛ از پیدا‌شدن جسدهای فرضی در پشت سد کرج تا محدودیت فروش آب، استعفای معاون اول و تصادف ماشین آب‌رسان با برج آزادی؛ اخباری که همگی بی‌اساس بودند و تنها روی حساسیت‌های امروز مردم ایران سوار می‌شدند.

این مجموعه از روایت‌های جعلی بخشی از پروژه‌ای بزرگ‌تر است که پس از پایان جنگ آغاز شد؛ پروژه‌ای برای بازگرداندن جامعه به حالت اضطراب، بی‌اعتمادی و پریشانی. در کنار این خط، رسانه‌ای مانند اینترنشنال ارگان رسمی رژیم صهیونیستی در عملیات روانی علیه ایران تقریبا هرروز با تیترهای جنگی، سایه تهدید را بالای سر مردم نگه می‌دارد. هدف روشن است؛ تحریک داخلی از یک‌سو و ایجاد استرس جنگ از سوی دیگر؛ دو لبه قیچی برای ضربه‌زدن به جامعه. اما نکته مهم اینجاست که این‌بار مردم بازی را بر هم زدند. کاربران شبکه‌های اجتماعی پیش از رسانه‌های رسمی به راستی‌آزمایی پرداختند، فریم‌به‌فریم ویدئوها را بررسی کردند، تناقض‌ها را بیرون کشیدند و پیش از آنکه اخبار جعلی جا بیفتد، آنها را خنثی کردند. دشمن به‌دنبال جامعه‌ای عصبی، خشمگین و ناامید بود اما با مردمی مواجه شد که موج دروغ را می‌شکنند و روایت درست می‌سازند.

با این‌حال، بخش تلخ ماجرا این است که برخی مسئولان از این بلوغ عقب مانده‌اند. درحالی‌که مردم با هوشیاری پروژه دشمن را بی‌اثر می‌کنند، بخشی از سیاستمداران و مدیران هنوز به اهمیت انسجام ملی در برابر عملیات روانی واقف نیستند. اختلاف‌افکنی‌ها، پیام‌های ضعف، القای ناکارآمدی و رفتارهای سیاسی ناپخته در برخی از اعضای شورای شهر یا مجلس و دولت، می‌تواند جای خالی شکست دشمن را پر کند و این از خود پروژه دشمن تلخ‌تر است. پرسش اصلی این است: حواسمان هست که ناتمامی پروژه دشمن را نباید در داخل کامل کنیم؟