آثار دیپلماسی اعتدالی؛ از زوال داعش تا انزوای واشنگتن
تهران - ایرنا - سیاست خارجی دولت «حسن روحانی» که برپایه خودباوری، اعتدال و واقعبینی بنا شده توانست کشور را از گذرگاههای خطرناکی عبور دهد و ایالات متحده را به عنوان قدرتمندترین دشمن ایران در سطح بینالملل منزوی سازد.
دولت «حسن روحانی» از تابستان 1392 سیاست خارجی جدید جمهوری اسلامی ایران را بر مبنای اعتدال و توازن میان آرمان و واقعیت و بهرهگیری از تعاملات سازنده جهت ارتقای جایگاه کشور بنیانگذاری کرد.
رئیس جمهوری در جلسه رای اعتماد وزرای کابینه در مجلس شورای اسلامی در مردادماه 1392 عنوان داشت: گفتمان سیاست خارجی در دولت حرکت واقع بینانه، خودباورانه و تعامل سازنده و تفاهم به منظور ارتقای جایگاه و توسعه کشور می باشد
روحانی همچنین در جلسه بررسی صلاحیت وزرای پیشنهادی در زمینه تبیین سیاست خارجی دولت خود با بیان اینکه در زمینه سیاست خارجی باور این دولت برای تحقق اهداف، اتخاذ و بهره گیری از مشی اعتدال به معنی ایجاد توازن بین آرمانها و واقعیت در مسیر جهت دادن واقعیات به سمت آرمانها است، اظهار داشت: گفتمان سیاست خارجی در دولت حرکت واقع بینانه، خودباورانه، متوازن، هوشمندانه و تعامل سازنده و تفاهم به منظور ارتقای جایگاه و توسعه کشور می باشد. در گفتمان اعتدال، افراط و تفریط جایی نخواهد داشت؛ فرصت سازی، تهدید زدایی و جلوگیری از تنش در حوزه منافع و در یک کلام، تعامل موثر و سازنده با دیگران و تعامل بر پایه احترام متقابل و از موضع برابر است.
رئیس جمهوری تصریح کرد: توجه به دیپلماسی به ویژه دیپلماسی عمومی و استفاده از همه ظرفیتهای کشور برای پیشبرد اهداف سیاست خارجی، رویکرد دولت در سیاست خارجی خواهد بود.
وی از همان زمان «محمدجواد ظریف» دیپلمات کارکشته کشورمان را که تجربه فراوانی در حوزه کار در سازمان ملل متحد داشت، به عنوان سکاندار عرصه دیپلماسی و سیاست خارجی برگزید و تا سال آخر دولت دوم نیز این مسئولیت خطیر را بر دوش وی نهاد.
بدون تردید دوره ریاست جمهوری روحانی تحولات در خاورمیانه و جهان با سرعتی شگرف در حرکت بود و تقریبا هر هفته و هر ماه رویدادی بزرگ کشورهای جهان را در بهت و حیرت فرو برد. هر یک از این رخدادها نیازمند دستگاه سیاست خارجی توانا، مدیر و هوشیار بوده است تا در تحولات لحظهای غفلت نکند.
به طور قطع موضوع مذاکرات هستهای و فراز و فرودهای برجام، ظهور داعش، بحران در سوریه و فشار حداکثری آمریکا از مهمترین تحولات عرصه سیاست خارجی به شمار میآید که هر یک از آنها برای ماموریت یک دولت کفایت میکند اما مدیریت مدبرانه اوضاع باعث شد تا کشورمان از این گذرگاههای سخت به سلامت عبور کند.
برجام و فراز و فرودهای آن
مهمترین پروندهایی که از همان ابتدا در دستور کار دولت روحانی قرار گرفت موضوع چالشآفرینی غرب در مورد فعالیتهای هستهای ایران بود که به خاطر آن در سالهای قبل چند قطعنامه علیه جمهوری اسلامی در شورای امنیت به تصویب رسید و تحریمهای سخت اقتصادی و سیاسی برقرار شد. در همان هفتههای نخست رئیس جمهوری کشورمان مسئولیت مذاکرات هستهای با طرفهای خارجی را که تا پیش از آن در اختیار شورای عالی امنیت ملی بود و دستاورد خاصی نداشت، به وزارت امور خارجه محول کرد.
حسن روحانی به عنوان دبیر شورای عالی امنیت ملی در سال 2003 توانسته بود مذاکرات هستهای را با طرفهای غربی به نتیجه برساند که سرانجام به امضای معاهده سعدآباد با آلمان، انگلیس و فرانسه منجر شد. این تجربه در کنار شناختی که روحانی از ماهیت تعامل با کشورهای غربی داشت موجب شد تا در دولت یازدهم مهمترین موضوعی که باید سریعتر به آن پرداخته میشد، حل چالشهای مربوط به فعالیت هستهای کشورمان قرار گیرد. به طور کلی خلاصی از مخمصه قطعنامههای شورای امنیت که با تحریمهای ثانویه دولت ایالات متحده اوضاع را برای کشورمان سخت میکرد، یکی از مهمترین اهداف در نظر گرفته شد.
تجارب بین المللی ظریف در کنار تلاش و سفرهای متعدد دیپلماتیک و دیدارهای نزدیک به دو ساله در نهایت منجر به توافق هستهای یا برجام شد. تفاهم با قدرتهای بزرگ جهان بر سر موضوع هستهای بزرگترین دستاورد دولت نخست روحانی بود. انعقاد و اجرای برجام در سال 1394 به تدریج توانست از میزان فشارهای بین المللی بر کشورمان بکاهد و دریچههای تعامل با ایران را بگشاید. فروش نفت کشورمان به تدریج به حالت عادی بازگشت و موانع در تعاملات مالی بین المللی نیز تا حدی رفع شد.
در همین دوره تهران به کانون مهم و جذاب دیپلماسی سیاسی و اقتصادی جهان تبدیل شد. دهها کشور از قدرتهای اروپایی تا چین و روسیه و دولتهای آفریقایی و آمریکای لاتین به سرعت مقامات و نخبگان سیاسی، تجاری و اقتصادی خود را به تهران فرستادند تا بتوانند فرصتهای بهتری را در حوزه سرمایهگذاری و مراودات تجاری با ایران که به خاطر فشار و محدودیت های بین المللی چند سالی غیرقابل دسترس مینمود، کسب کنند.
جولان تروریستهای تکفیری
همزمان با باز شدن درهای تعامل بین المللی با ایران، دولت با تحولات بزرگ و خطرناکی در منطقه روبرو شد. در سال 1393 اعلام موجودیت ناگهانی و گسترش غیرقابلباور گروه تروریستی موسوم به «دولت اسلامی عراق و شام» یا داعش زنگ خطر را برای همه کشورهای منطقه به صدا در آورد.
این خطر بزرگ برای صلح و امنیت بین المللی و جهان اسلام به سرعت میرفت تا جای پای خود را در سوریه و عراق و تثبیت کند. داعش بنا بر اعتراف «دونالد ترامپ» رئیس جمهوری آمریکا، دست پرورده و مخلوق سیاستهای کاخ سفید بود و به سرعت به خطری برای ایران، غرب و دیگر کشورهای منطقه تبدیل شد. ورود جمهوری اسلامی به عرصههای میدانی ماجرا در کنار استفاده از ظرفیتهای دیپلماتیک ایران باعث شد تا بهرغم کمکهای لجستیکی و مالی فراوان کشورهای منطقهای و فرامنطقه به تدریج عرصه بر داعش تنگ شده و کمتر از پنج سال پس از ظهور داعش دیگر اثری از خلافت خودخوانده آنها باقی نماند.
تداوم بحران در سوریه
در همین دوره، مناسبات با سوریه به عنوان متحد مهم ایران به شدت عمیق شد. اگرچه حضور مستشاری ایران در این کشور نقش بسزائی در شکست تروریستهای داعش و برخی گروه های معارض وابسته به کشورها خارجی داشت اما دخالت آشکار برخی کشورهای منطقهای و قدرتهای جهان شرایط در سوریه را وخیم و پیچیدهتر میکرد. البته ابتکار سیاسی دعوت از روسیه برای کمک به دولت «بشار اسد» باعث شد تا موقعیت سیاسی وی در دمشق تحکیم و مسیر شکست داعش سریعتر پیموده شود.
در این میان، حضور جدی و اثربخش جمهوری اسلامی ایران در روند صلح آستانه و شرکت در چندین نشست آن موجب شد تا وزن سیاسی این اقدام برجسته دیپلماتیک در جهان احساس و از میزان دخالتهای آشکار دیگر کشورهای جهان در امور سوریه کاسته شود. این اثرگذاری به اندازهای بود که باعث تنگتر شدن عرصه بر ایالات متحده و تصمیم واشنگتن برای خروج از سوریه شد. از سوی دیگر ایران به عنوان متحد قدیمی سوریه توانست همکاری سیاسی، اقتصادی و حتی نظامی با دمشق را به عنوان امری پذیرفته شده، به دیگران بقبولاند.
خروج ترامپ از برجام و بحران کرونا
از ماه ابتدایی 2017 که دونالد ترامپ وارد کاخ سفید شد وی تلاش کرد تا وعدههای را که در زمینه پاره کردن برجام به صهیونیستها داده بود، عملی کند. از این رو دولت وی به تدریج بر شدت فشارها بر ایران افزود؛ از تمدید برخی معافیت ها خودداری و راههای فروش نفت ایران را سد کرد. ترامپ دسترسی تهران به بازارهای مالی و اقتصادی جهان را هم محدود ساخت. وی در این دوره به تدریج برخی تحریمها را به بهانههای مختلف دوباره برقرار ساخت تا اینکه در نیمه نخست سال 2018 (اردیبهشت 1397) به صورت رسمی از برجام خارج شد و بازگشت تحریمها به صورت گذشته را اعلام کرد.
همه اقدامات ترامپ قبل و بعد از این اتفاق با رویکرد «فشار حداکثری» واشنگتن علیه تهران صورت گرفت. خواسته کاخ سفید این بود که ایران باید یک بار دیگر بر سر میز مذاکره بنشیند و ضمن پذیرش شروط 12 گانه آمریکا در زمینه موضوعاتی فراتر از بحث هستهای هم با ترامپ به توافق برسد.
دولت اما با صبر استراتژیک و بدون تعجیل به آمریکا یک سال فرصت داد تا رفتار خود را تغییر دهد و به برجام باز گردد. در تمام این دوره دیگر امضاکنندگان توافق هستهای بر حفظ برجام تاکید میکردند و قولهایی را برای حفظ منافع ایران بیان میداشتند. تهران اما با عملی نشدن وعدههای اروپا و تشدید فشار آمریکا در پنج مرحله میزان محدودیتهای مربوط به فعالیت هستهای خود در قالب برجام را کم کرد و همن امر فشار را بر آمریکا و اروپا بیشتر کرد. جمهوری اسلامی ایران با صراحت اعلام کرد که ادامه چنین فرایندی در کنار تکرار درخواستهای غیرمنطقی و فروپاشی برجام در نهایت با پاسخ قاطع جمهوری اسلامی روبرو خواهد شد.
فشارها بر دولت و ملت ایران به خاطر بیسابقهترین تحریمهای تاریخ رو به افزایش بود که ویروس کووید19 هم از اواخر سال 1398 شرایط را سختتر کرد. کاهش فروش نفت در کنار محدودیت در مبادلات بانکی، تامین منابع برای مقابله با شرایط بحرانی شیوع بیماری کرونا را سختتر ساخت. کشورهای غربی حتی معافیت تحریم دارویی و بشردوستانه را هم به اجرا نگذاشتند و در مسیر انتقال این اقلام هم برای دولت مانع ایجاد کردند. اما تعاملات دیپلماتیک کشور و استفاده از ظرفیتها موجب شد تا برخی منابع مسدود شده در خارج از کشور قابل دسترس شود و در روند تامین منابع اولیه دارویی نیز تسهیلاتی ایجاد شد.
باید گفت ماحصل دیپلماسی دولت یازدهم و دوازدهم را مردم ایران و افکارعمومی جهان، هفته آخر مردادماه در نشست شورای امنیت سازمان ملل متحد به تماشا نشستند. همه تلاشهای دیپلماتیک کاخ سفید و حتی عقبنشینی در قطعنامه پیشنهادی علیه ایران موجب نشد تا اکثریت اعضای شورای امنیت اقبالی را به خواست واشنگتن در تمدید تحریم تسلیحاتی ایران نشان دهند.
براساس توافق برجام این تحریم ها باید پنج سال پس از امضای برجام برداشته شود؛ نتیجه ای که در نهایت برای ایالات متحده رقم خورد کسب تنها یک رای مثبت جمهوری دومینیکن و 2 رای مخالف روسیه و چین بود. علاوه بر این 11 عضو دیگر شورا از جمله متحدان اروپایی کاخ سفید هم به درخواست آمریکا رای ممتنع دادند تا ایالات متحده یکی از سنگینترین شکستهای خود در شورای امنیت را متحمل شود. کوتاه سخن اینکه نتیجه دیپلماسی دولت جمهوی اسلامی ایران را میتوان در این جمله وزیر امور خارجه کشورمان خلاصه کرد که «اشتباه محاسباتی نشان داد که دوران ابرقدرتی آمریکا تمام شده است و جنازه برجام آمریکا را شکست داد».
*س_برچسبها_س* *س_پرونده خبری_س*