امپراتوری زرد پای ایران میایستد؟
اندکی پس از اینکه ایران در پی ترور اسماعیل هنیه در تهران قول انتقام از اسرائیل را داد، وانگ یی، وزیر امور خارجه چین تلفنی با همتای ایرانی خود، علی باقری کنی تماس گرفت و گفت: «چین از ایران در دفاع از حاکمیت، امنیت و عزت ملی خود حمایت میکند.» به گزارش المانیتور، در حالی که وزیر خارجه چین و باقری در حال گفتوگو بودند، آمریکا یک زیردریایی مجهز به موشک هدایت شونده، یک گروه ضربتی ناو هواپیمابر...
عربستان سعودی، امارات متحده عربی و دیگر بازیگران منطقه ای احتمالا از آن زمان به معنای حضور در چتر امنیتی ایالاتمتحده اشاره دارند. ناگفته نماند که چین نه تمایل و نه توانایی این را دارد که برای شریک جامع راهبردی خود در تهران چنین امکاناتی را فراهم کند. مقامات ایرانی در نهایت گفتند که مذاکرات آتشبس در غزه به رهبری ایالاتمتحده ممکن است مانع از انتقام گیری آنها شود. شاید به طور تصادفی، این مانور به طور یکپارچه با پیام های چین همسو میشود و ادعای دیرینه پکن مبنی بر اینکه درگیری اسرائیل و فلسطین «مساله اصلی خاورمیانه» است، را تایید میکند.
با این حال، در حالی که آنتونی بلینکن، وزیر امور خارجه ایالات متحده، سفر خود به خاورمیانه را به پایان رساند، توافق آتش بس همچنان مبهم باقی مانده است و شبح انتقام جویی ایران به چشم می خورد. در حالی که چین بر حمایت عمومی از حق ایران برای «دفاع از حاکمیت خود» تاکید دارد، اما این سخنان نگرانی عمیق چین در مورد احتمال وقوع یک درگیری منطقه ای گسترده تر را بازتاب نمیدهد. پروفسور نیو شینچون، مدیر موسسه مطالعات خاورمیانه در موسسه روابط بینالملل معاصر چین، می گوید: «اگر خاورمیانه واقعا وارد آشفتگی تمامعیار شود، چین به عنوان بزرگترین شریک تجاری منطقه و عمده ترین خریدار نفت خاورمیانه، بزرگترین قربانی خواهد بود.»
سهم اقتصادی چین
در واقع، چین تقریبا 40درصد از واردات خود را تنها از شش کشور خاورمیانه تامین میکند: عربستان سعودی، عراق، امارات، کویت، قطر و عمان. با وجود تحریم های آمریکا، چین بین 1.1 تا 1.4 میلیون بشکه در روز نفت خام از ایران وارد میکند که تقریبا 10درصد از واردات نفت چین را تشکیل میدهد.
در همین حال، بر اساس گزارش دفتر اطلاعات شورای دولتی چین، تجارت دوجانبه چین با خاورمیانه در سال 2022 به رقم خیرهکننده 507.2 میلیارد دلار رسید. د ادههای ردیاب سرمایهگذاری جهانی چین در موسسه امریکن اینترپرایز نشان میدهد که سرمایهگذاریها و قراردادهای چین در خاورمیانه از سال 2005 از 284.24 میلیارد دلار فراتر رفته است؛ اگر آفریقای شمالی و پاکستان را به معادله اضافه کنید، این رقم به 388.9 میلیارد دلار میرسد. رشد تعامل اقتصادی منجر به هجوم شهروندان چینی به خاورمیانه شد. تخمین زده میشود که حدود یک میلیون شهروند چینی در این منطقه زندگی میکنند. به این واقعیت اضافه کنید که حدود 20درصد - 280 میلیارد دلار - از کل صادرات چین از کانال سوئز عبور میکند، و پکن به دلیل اختلالات دریایی حوثی ها با یک مخمصه استراتژیک با ابعاد گسترده مواجه است. نگاهی گذرا به داده ها، و فهمیدن اینکه چرا برخی از کارشناسان بر نفوذ چین تاکید کرده اند، سخت نیست. جان آلترمن، مدیر برنامه خاورمیانه در مرکز مطالعات استراتژیک و بینالمللی، در ماه آوریل به فارین پالیسی گفت: «چین تنها کشوری است که اگر بخواهد بر ایران تاثیر بگذارد، بیشترین توانایی را دارد.» چین تقریبا 30درصد از سبد تجاری ایران را تشکیل میدهد و ایران تنها 1درصد از سبد سرمایهگذاری چین را به خود اختصاص داده است.
به رغم درخواست های مکرر مقامات آمریکایی از چین برای استفاده از مزیت استثنایی خود در مورد تهران، پکن به طور باورنکردنی محتاط باقی مانده است. اگرچه چین در مواجهه با تحریم های آمریکا به ایران راه نجات ارائه داده است، اما روابط اقتصادی آنها به دور از خوشبینی است.
مرتضی بهروزی فر، کارشناس موسسه مطالعات بینالمللی انرژی وابسته به دولت ایران، اخیرا به رسانه های داخلی گفت که معاملات نفتی با چین حداقل بازده مالی را برای جمهوری اسلامی به همراه داشته است. این تراکنش های غیرقانونی توسط پالایشگاه های مستقل چینی به نام «تیپات» انجام میشود که با موسسات مالی کوچکتری مانند بانک کونلون همکاری میکنند. از آنجا که این تراکنش ها عمدتا با یوآن چین انجام می شوند، ایران اساسا میتواند از آن برای خرید بیشتر محصولات چینی استفاده کند یا اجازه دهد در یک بانک چینی بنشیند.
همانطور که بهروزیفر می گوید: «ما نفت را در شرایط اسفناک می فروشیم یعنی با قیمتهای پایین و تخفیف های شدید و در ازای آن، در بهترین حالت، کالاهای بی استاندارد چینی وارد می کنیم.» دو کشور در سال 2021 یک قرارداد 25 ساله 400 میلیارد دلاری را امضا کردند. یادداشتهای تفاهم به عنوان توافقنامههای الزامآور ظاهر شدهاند و پروژهها محقق نشدهاند. این کارشناس گفت: «این امر منجر به تخلیه منابع طبیعی از جمله صندوق توسعه ملی بدون بازگشت سرمایه قابلتوجهی شده است.»
در همین حال، تجارت چین با رقیب ایران، عربستان سعودی، در سال 2023 از 107 میلیارد دلار گذشت که هفت برابر بیشتر از 14.6 میلیارد دلار تجارت چین با ایران در آن سال بود. چین ممکن است برای ایران حمایت لفظی، کاهش تحریم ها و پوشش در سازمان ملل ارائه دهد، اما عمده توجه اقتصادی چین به طور مستقیم به خلیجفارس معطوف شده است. پیامدهای سیاسی این واقعیت های تجاری در ژوئن سالجاری هنگامی که چین حمایت خود از امارات متحده عربی را در مورد اختلافش با ایران بر سر جزایر سه گانه در خلیج فارس تکرار کرد، به شدت مورد توجه قرار گرفت و باعث نارضایتی تهران شد.
عواقب نامطلوب
حتی اگر پکن مایل بود در وضعیت اقتصادی تنبیهی مشارکت کند، هیچ تضمینی وجود ندارد که ایران به خواست چین تن دهد، علاوه بر این، استراتژیستهای چینی احتمالا به این دلیل که انجام این کار میتواند منجر به پیامدهای نامطلوب شود، احتیاط به خرج میدهند.
تجارب تاریخی ایران از استعمار و امپریالیسم، تمایل به مقاومت در برابر فشار خارجی را در این کشور افزایش داده است. در طول سالها، ایران استراتژی هایی را برای خنثی کردن هرگونه فشار اقتصادی و سیاسی ایجاد کرده است: استفاده از نفوذ منطقه ای، پیشبرد برنامه هسته ای، افزایش عملیات سایبری و بسیج شبکه های نیابتی خود در غزه، یمن، لبنان، سوریه، عراق، افغانستان و پاکستان. برخلاف ایالات متحده که قبل از شروع جنگ بیش از 30هزار سرباز و دو گروه ناو هواپیمابر را در خاورمیانه مستقر داشت (با وجود محوریت آسیا)، حضور نظامی نوپای چین - یک ناوگان اسکورت متشکل از تنها سه کشتی و حدود 200 تفنگدار دریایی مستقر در جیبوتی - هیچ تهدید معتبری برای کشورهای خاورمیانه یا نمایندگان آنها محسوب نمیشود.
گزارش ها حاکی از آن است که در ژانویه، چین تلاش کرد ایران را وادار کند تا حملات حوثی ها علیه کشتی های غیرنظامی در دریای سرخ را مهار کند. در اواسط ماه مارس، اخباری منتشر شد مبنی بر اینکه حوثی ها به چین و روسیه گفته اند که کشتی های آنها دیگر هدف قرار نخواهند گرفت. دو روز بعد، حوثی ها به یک نفتکش متعلق به چین حمله موشکی کردند. چین به طور علنی در مورد این حادثه اظهارنظری نکرده است.
--> اخبار مرتبط