بزنگاه شگفتی ساز! / «عدالت قانونی» و گام اعتمادساز قوه قضاییه / راه مقاومت را دنبال می کنیم

هر روز اخبار فراوانی در رسانهها منتشر میشود که دنبالکردن آنها حتی برای آنانی که اهل مطالعه اخبار هستند کار دشواری است. بسته خبری تحلیلی «الف» با رصد اخبار، رویدادهای مهم و همچنین تحلیلهای صورتگرفته، مخاطبان خود را از مهمترین وقایع روز آگاه میکند.
اسناد اسراییلی کارت برنده ایران
موفقیت اطلاعاتی ایران در برابر اسراییل و اثرات آن بر دور جدید مذاکرات غیرمستقیم مورد توجه روزنامه اعتماد قرار گرفته است
از منظر بسیاری از فعالان سیاسی و حتی مسوولان وزارت خارجه ایران، دور ششم مذاکرات ایران و امریکا حساسترین و پیچیدهترین بخش از ماراتن گفتوگوهای دوجانبه ایران و امریکا خواهد بود، «اعتماد» سراغ سه تن از فعالان سیاسی رفته تا درباره این ارتباط متقابل میان مذاکرات و دستاورد اخیر اطلاعاتی و امنیتی ایران گفتوگو کند:
اسماعیل گرامیمقدم، فعال سیاسی اصلاحطلب و عضو شورای مرکزی حزب اعتماد ملی درباره دور ششم مذاکرات و مسیری که ایران و امریکا برای دستیابی به توافق باید بپیمایند میگوید: «مذاکرات ایران و امریکا تا این مرحله را میتوان به سه بخش کلی تقسیم کرد. نخستین بخش مذاکرات دور اول تا دور چهارم است؛ طی این بازه زمان دو طرف در بسیاری از کلیات توافق کردند. امریکاییها هم پذیرفته بودند که سطح غنیسازی ایران در محدود 3.7 درصد باشد. به همین دلیل دورهای دوم و سوم و چهارم عینیت پیدا کرد. در آستانه دور پنجم اما بحثهای تازهای از سوی امریکاییها مطرح شد. امریکا اعلام کرد ایران حق غنیسازی در داخل خاکش را ندارد.»
گرامیمقدم تاکید میکند: «ایران باید برای هر سناریو و هر شرایطی آماده باشد. معتقدم ترامپ نهایتا به سمت افزایش فشارهای اقتصادی حرکت میکند و به هیچ وجه به سمت تنازعات نظامی گام بر نمیدارد. لازم است از همین امروز در زمینه تامین کالاهای اساسی از یک طرف و مهار تورم در یک سطح قابل قبول و ذخیرهسازی ارز از سوی دیگر اقدامات لازم انجام شود. تا در صورت به بنبست رسیدن مذاکرات و افزایش فشار تحریمی امریکا و راهاندازی مکانیسم ماشه، ایران مشکلی در تامین نیازهای ضروریاش نداشته باشد.»
حسین کنعانیمقدم، فعال سیاسی اصولگرا و دبیرکل حزب سبز در گفتوگو با «اعتماد» درباره نقش دستاوردهای اخیر امنیتی در دور ششم مذاکرات و منافعی که ایران میتواند از این برتری امنیتی به دست بیاورد، صحبت میکند. او میگوید: «بر اساس دادههایی که وزیر اطلاعات در افکار عمومی ارائه کرده، این اسناد که نشاندهنده مراکز پنهان رژیم صهیونیستی در حوزه هستهای، محل نگهداری موشکها و کلاهکهای هستهای، محل ابزارهای جاسوسی و سیستمهای اطلاعاتی اسراییل همچنین مجموعه کنشگریهای تروریستی و جاسوسی این رژیم است، ابعاد تازهای را در تحولات ارتباطی منطقه و مذاکرات ایجاد میکند.»
کنعانیمقدم با تاکید بر اینکه این اسناد ابتکار عمل تازهای در اختیار ایران قرار میدهد و نوع تازهای بازدارندگی را به نفع ایران ایجاد میکند، میگوید: «این دستاورد دست ایران را در خصوص هر نوع مقابله به مثلی در آینده باز میکند تا در صورت هر نوع ماجراجویی رژیم صهیونیستی پاسخ مناسب به آن داده شود: ایران با این دستاوردها در حوزه جنگ نرم، فضایی تازه و بازدارندگی مناسبی در برابر هر نوع تهدیدی شکل داده است. اهمیت این دستاوردها در حوزه مذاکرات هستهای بسیار کلیدی است. اگر قرار باشد، اقداماتی که ایران در حوزه مسائل هستهای به صورت صلحآمیز ترتیب داده، زیر ذرهبین شورای حکام برود و مقامات اروپایی از آن سوءاستفاده کنند ایران هم میتواند با افشای اسنادی که دارد، زمین بازی را تغییر بدهد. در واقع با تکیه بر این اسناد، طرفی که باید مورد مواخذه قرار بگیرد، بازخواست شود و ذیل نظارتهای دقیق قرار بگیرد، رژیم صهیونیستی است.»
عباس سلیمینمین، تحلیلگر مسائل سیاسی پیرامون دستاوردهای اخیر ایران در انتقال اسناد امنیتی و اطلاعاتی اسراییل و تاثیری که این دستاوردها در مذاکرات به جای میگذارد، میگوید: «معتقدم اهمیت این دستاوردهای اطلاعاتی و امنیتی فراتر از بحث مذاکرات است. ایران امروز در ارتباط با نژادپرستی حاکم بر فلسطین اشغالی، نقاط حساسی را هدف قرار داده است. نه ایران بلکه همه بشریت به یک چنین مرحلهای ورود کردهاند. انسان امروز با اوج نژادپرستی در فلسطین اشغالی مواجه شده و حمایت غرب از این کشتار جمعی، کلیت جامعه بشری را تحت تاثیر قرار داده است. آنچه ایران به آن دست پیدا کرده، تاثیر مستقیمی در کلیت این صحنه به جای میگذارد.»
*****
ماشه، دوئلِ دوطرفه است فرهیختگان نوشت: انگلیس و فرانسه بهعنوان دو دولت حاضر در برجام که عضویت دائم شورای امنیت سازمان ملل را در اختیار دارند، میتوانند با اجراییکردن مکانیسم موسوم به «مکانیسم ماشه» که در توافق هستهای سال 2015 پیشبینی شده بود، تمام قطعنامههای هستهای این شورا را بازگردانند. پرونده هستهای ایران در همان اواخر دولت اول «دونالد ترامپ» رئیسجمهور آمریکا از صدر نگاهها خارج شد و این روند با وقوع عملیات 7 اکتبر و درگرفتن جنگی طولانی مدت، تشدید شد. با این وجود ترامپ با آغاز دومین دولت خود بار دیگر آن را در صدر موضوعات قرار دادبه نظر میرسد او بیشتر از آنکه خواهان برچیدهشدن برنامه هستهای ایران باشد، خواستار تضعیف تهران از مسیر استمرار و ارتقای فشارهاست. او برای توافق شرایطی را تعیین کرده که تحققشان دورازذهن بوده و نشان میدهد او بهجای توافق به دنبال بهانه است.
ترامپ تلاش میکند با هراسافکنی ایران را وادار به عقبنشینی از خطوط قرمزش کرده و ضمن شکستن مرزهای فکری مسئولان و مردم، توفیقی برای تضعیف داراییهای راهبردی ایران کسب کند؛ اما در غیر این صورت، بدون دستبردن به ابزارهای نظامی به سمت تشدید تحریمها و فشارهای اقتصادی حرکت خواهد کرد.
او ضلع آمریکایی این تشدید را با اعمال تحریمهایی 3.5 برابر بیشتر از دولت «جو بایدن» رئیسجمهور سابق آمریکا به پیش برده و در انتظار اجرایی شدن ضلع اروپایی این تحریمهاست؛ ضلعی که به دلیل برخی مسائل قادر به جهانیسازی فشارهاست.
انگلیس و فرانسه بهعنوان دو دولت حاضر در برجام که عضویت دائم شورای امنیت سازمان ملل را در اختیار دارند، میتوانند با اجراییکردن مکانیسم موسوم به «مکانیسم ماشه» که در توافق هستهای سال 2015 پیشبینی شده بود، تمام قطعنامههای هستهای این شورا را بازگردانند.
کلید فهم تحولات کنونی پرونده هستهای ایران و اوجگیری فشارهای ترامپ و اروپا، «مکانیسم ماشه»، است. در دولت اول ترامپ او با خروج از برجام، حق دولت خود برای فعالسازی مکانیسم ماشه را از بین برد. از سوی دیگر، دول اروپایی نیز به دلیل اهمیت اهرم مکانیسم ماشه و باقیماندن زمان قابلتوجه تا انقضای آن، خواهان استفاده از این اهرم نبودند. بااینحال چند تحول دررابطهبا این اهرم، آن را از اهمیت برخوردار ساخته است.
****
نتانیاهو و اجرای پروژه نسل کشی
اطلاعات نوشت:«نتانیاهو» با مساعدت و همراهی مستمر ترامپ اجرای طرح نسلکشی فلسطینیان را اجرا میکند. ترامپ نیز بعد از چپاول چندین میلیاردی دولتهای عربی در ضمن دیدار کوتاهی از عربستان، عمان و قطر، میدان را جهت استمرار نسلکشی فلسطینیان باز گذاشته است و کمترین اعتراضی را برنمیتابد. در گزارشهای متعدد خبری از منطقه و اجرای پروژه نسلکشی فلسطینیها، از میان گزارشهای فاجعهبار قتلعام نسلی در فلسطین و حتی در لبنان و سوریه به این خبر توجه کنید که اغلب رسانههای خبری آن را گزارش کردهاند: «حمدی نجار که هفته قبل در بمباران اسرائیل 9 فرزندش کشته شدند، براثر شدت جراحت درگذشت!»
در این گزارش آمده است: «از 10 فرزند این خانواده، تنها یک پسر زنده مانده است که او نیز در بمباران به شدت مجروح شده. خانه آنها دقایقی پس از آن هدف قرار گرفت که حمدی نجار و همسرش (علا) را که متخصص کودکان است، به بیمارستان ناصر رساند و سپس به خانه بازگشت. علا نجار تنها بازمانده این خانواده 12 نفری است. در همین حال مقامهای درمانی در غزه میگویند دستکم 26 فلسطینی با شلیک تانکهای اسرائیل در نزدیکی یک مرکز توزیع غذا کشته شدهاند. این مرکز اخیراً با حمایت آمریکا و اسرائیل جایگزین نهادهای معتبر بینالمللی شده است. یک خبرنگار محلی میگوید: نیروهای اسرائیل در حالی به سوی جمعیت آتش گشودند که هزاران نفر اطراف این مرکز توزیع کمک جمع شده بودند.»
در ادامه این گزارش آمده است: «به دلیل عدم امکان ورود امدادرسانان به محل، شهروندان با گاری، افراد آسیبدیده را به بیمارستان منتقل میکنند». حماس میگوید مراکز جدید توزیع کمکهای غذایی دارویی در غزه برای امدادرسانی نیست، بلکه یک «تله مرگ گروهی» است.
این گزارش یکی از دهها گزارش خبری است که این روزها به صورت مستمر از بمبارانهای ارتش اسرائیل با فرماندهی «نتانیاهو» داده میشود. تا اینجا یک بار هم ترامپ حتی به صورت لفظی نه تنها آن را محکوم نکرده که با سکوت خود، برای آن جنایات میدانسازی میکند، آن هم در حالی که دبیرکل سازمان ملل پیاپی از بروز و ادامه جنایات جنگی به جامعه ملل هشدار میدهد.
****
لزوم اقدام متقابل
کیهان نوشت: دادستانی پاریس به مهدیه اسفندیاری اتهام تمجید از تروریسم را منتسب کرده در حالی که واقعیت این است مطلبی که مهدیه اسفندیاری در کانال تلگرامی مرتبط با خود منتشر کرده مربوط به دفاع از ملت مظلوم غزه بوده که از نظر فرانسه دفاع از ملتهای مظلوم جرم شناخته میشود در حالی که این بازداشت نقض صریح حق بر آزادی بیان و امنیت شخصی افراد است که هم اعلامیه حقوق بشر به آن تصریح دارد و هم میثاق بینالمللی حقوق مدنی و سیاسی که دولت فرانسه نیز عضو آن است این را تذکر داده است امیدواریم با پیگیریهایی که به سرعت توسط وزارت امور خارجه و ستاد حقوق بشر جمهوری اسلامی ایران صورت میگیرد شاهد آزادی بیقید و شرط این هموطن عزیز طی روزهای آتی باشیم.
تهران نیز با رفتار فرانسوی، با پاریس برخورد کند
در چنین شرایطی، جا دارد که تهران نیز با زبان فرانسه، با پاریس سخن بگوید. مقابله به مثل تنها گزینهای است که میتواند طرف مقابل را وادار به تجدید نظر در رفتار دوگانهاش کند. راهکار روشن است: همانگونه که شهروند ایرانی در فرانسه تنها به خاطر موضعگیری علیه نسلکشی در غزه بازداشت شده، اتباع فرانسوی حاضر در ایران نیز باید درباره مواضعشان نسبت به جنایات آشکار رژیم صهیونیستی مورد پرسش قرار گیرند. اگر این افراد با زبان یا عمل از جنایتهای آشکار حمایت میکنند، طبیعتاً باید منتظر برخورد قانونی مطابق با قواعد داخلی ایران یعنی اخراج از کشورمان باشند.
از سوی دیگر، تجربه نشان داده که برای پاسخ به رفتارهای غیرمنطقی و مغایر با اصول حقوق بشر، زبان دیپلماتیک صرف کافی نیست. وقت آن رسیده که جمهوری اسلامی ایران به روشنی و با قاطعیت، اصل «مقابله به مثل» را در دستور کار قرار دهد. اتباع فرانسوی مقیم ایران باید در برابر افکار عمومی و دستگاه قضائی، درباره جنایات صهیونیستها در غزه موضعگیری کنند. اگر این افراد مدافع اقدامات رژیم صهیونیستی هستند، بدون تردید باید با آنها نیز به همان شکل رفتار شود که دولت فرانسه با یک شهروند بیدفاع ایرانی برخورد کرده است. این اقدام به خوبی زشتی رفتار فرانسویها را به آنها خواهد چشاند.
****
راه مقاومت را با ثباتقدم افزونتری دنبال میکنیم
محمود قماطی، نائبرئیس شورای سیاسی حزبالله که نقش تصمیمگیرندهای در بدنه مقاومت اسلامی این کشورایفا میکند درگفتوگو باجام جم گفت:
آنچه مسلم است دشمن صهیونیستی، اقدامات جنایتکارانه علیه مردم لبنان را با نظارت آمریکاییها و موافقت آنها انجام داده و مرتبا در حال بمباران مناطق مسکونی لبنان است. این درحالی است که آمریکا اساسا میبایستی به اجرای قطعنامه 1701 که آتشبس میان طرفین ایجاد کرد در سراسر لبنان نظارت کند اما آنچه میبینیم خود آمریکاییها برای عدم اجرای مفاد این قطعنامه، با اسرائیل همدستی کردند. جالب است بدانید آمریکاییها آزادی عمل مطلق به رژیمصهیونیستی دادهاند که هرجور بخواهد با لبنان و مردم رفتار کند. بهعلاوه این اجازه به صهیونیستها داده شده که به هر نحوی که مایلند مفاد قرارداد آتشبس را که کمیته پنججانبه بر آن نظارت میکنند، بهطور مرتب و بدون هیچ واهمهای نقض و زیرپابگذارند.
هدف آمریکاییها این است از طریق بمبارانها و قدرت آتش اسرائیل بر ما فشار اعمال کنند. ازطرفی واشنگتن از راههای سیاسی و دیپلماتیک سعی میکند فشار مضاعفی رابر ما وارد سازد. درعینحال، کشورهای متحد آمریکا در منطقه نیز بهنوبه خود فشارهای زیادی بر بدنه مقاومت وارد میکنند تا ما در نتیجه این فشارها از مواضع خود عقبنشینی کنیم. طبعا ما در این راه و مسیر مبارزه ومقاومت مطلقا حاضر نیستیم یک قدم عقبنشینی کرده و به ادامه مسیر مقاومت پافشاری میکنیم و البته این مسیر را با صبر، بصیرت، حکمت، ایستادگی و
****
«عدالت قانونی» و گام اعتمادساز قوه قضاییه
آرمان امروز نوشت: در روزهای اخیر شاهد تحولاتی در عملکرد قوه قضاییه بودهایم که نشاندهنده رویکرد این نهاد به عدالت قضایی است. بازداشت برخی افراد مرتبط با مسئولان سابق و فعلی از جمله نزدیکان کاظم صدیقی امام جمعه تهران همچنین برخورد با کارگزاران پرونده قاچاق سوخت، حاکی از عزم جدی قوه قضاییه برای اجرای قانون بدون ملاحظه کاری است. به نظر میرسد دستگاه قضا در حال ایجاد فضایی است که در آن رانتخواری جایگاهی ندارد و اصل برابری همه در برابر قانون در اولویت قرار گرفته است. این رویکرد جدید بر مبنای اصولی مانند عدم تبعیض بین مجرمان بر اساس موقعیت اجتماعی یا سیاسی، توجه به ماهیت جرم به جای هویت مجرم و اجرای بیطرفانه قانون استوار شده است. چنین تغییراتی میتواند منجر به افزایش اعتماد عمومی به دستگاه قضایی شود و به تقویت سرمایه اجتماعی بینجامد. همچنین این روند میتواند احساس امنیت قضایی را در جامعه تقویت کند و فاصله بین مردم و دستگاههای حاکمیتی را کاهش دهد. ادامه این روند با همان شدت و قاطعیت میتواند نویدبخش تحولی اساسی در نظام قضایی کشور باشد، تحولی که نه تنها در سطح نظری بلکه در عمل نیز عدالت قضایی را محقق خواهد ساخت.
محمدصادق جوادی حصار در گفتوگو با روزنامه آرمان امروز با تقدیر از عملکرد قوه قضاییه، اقدامات اخیر این نهاد را گامی مهم در جهت افزایش اعتماد عمومی و تحقق عدالت دانست. جوادی حصار گفت: اولاً که باید این کار قوه قضاییه را مورد تشکر و تقدیر قرار داد و از تمام دستگاه قضایی به خاطر چنین رفتارهایی و به ویژه از قاضی محترم پرونده به خاطر چنین رفتاری تشکر کرد. این نشان میدهد که قوه قضاییه ما ظرفیت رشد، توسعه، بالندگی، شفافیت و شجاعت در دفاع از قانون و اجرای آن را دارد.
****
بزنگاه شگفتیساز؟
شرق نوشت: سرانجام دکتر مدنیزاده بهعنوان گزینه دولت برای تصدی وزارت اقتصاد و دارایی به مجلس معرفی شد. فردی جوان و شایسته که دارای بالاترین مدارج علمی و جایگاههای آموزشی و تحقیقاتی است (دکترای اقتصاد از دانشگاه شیکاگو و ریاست دانشکده اقتصاد دانشگاه شریف و...). او در برنامه خود تحت عنوان «رشد عدالتمحور» بر این موضوع تأکید کرده که این برنامه «نهفقط مجموعهای از اقدامات فنی و اجرائی، بلکه سندی برای بازتعریف نقش وزارت امور اقتصاد و دارایی در اقتصاد کشور است؛ نقشی که از یک نهاد صرف ستادی، به نهادی تحولآفرین، همراستا با مردم و همراه با دیگر ارکان حاکمیت ارتقا مییابد». در این چارچوب برنامه وزیر پیشنهادی شاید مانیفست اقتصادی دولت و چهبسا نظام حکمرانی باشد. «برنامه منسجم و جامع اقتصادی در سطح دولت.... بازتعریف نقش دولت از تصدیگری به توانمندسازی، ارتقای حکمرانی اقتصادی و...».
برنامهای که قرار است از مسیرهایی مانند: توسعه بازار سرمایه، اصلاح نظام بانکی، ارتقای بیمه، بهبود بودجه، مولدسازی، اجرای سیاستهای اصل 44، اصلاح مالیاتی و گسترش دیپلماسی اقتصادی و... کشور را از ابرچالشهای «رشد اقتصادی صفر، تورم بالای 40 درصد، وابستگی به نفت، کسری بودجه مزمن و ناترازی بانکی و کاهش سرمایهگذاری» (برنامه دکتر مدنیزاده به مجلس) رهایی بخشد. بیشک برنامه تدوینشده یکی از منسجمترین و دقیقترین نسخههایی است که یک وزیر اقتصاد میتوانست برای اقتصاد بهشدت بیمار و بحرانزده کشور تجویز کند. اما آیا شایستگیهای فردی و برنامه علمی و منسجم و... برای موفقیت او و درواقع رهایی ایران از یکی از پیچیدهترین مخمصههای اقتصادیاش کفایت میکند؟
- برچسبها:
- آمریکا
- اقتصاد کشور
- انگلیس
- بنجامین نتانیاهو
- تهران
- جمهوری اسلامی
- جنبش مقاومت حماس
- حقوق بشر
- دانشگاه صنعتی شریف
- دستگاه قضائی
- رژیم صهیونیستی
- سازمان ملل متحد
- سوریه
- عربستان سعودی
- فرانسه
- فلسطین
- قوه قضائیه
- لبنان
- وزارت اقتصاد
- وزیر اقتصاد
- برجام
- برنامه هستهای
- تروریسم
- دونالد ترامپ
- شورای امنیت سازمان ملل
- کسری بودجه