قرار بود سردار سلیمانی واسط رفع حصر شود / پروانه سلحشوری: در دوره شاه ایران به لحاظ اقتصادی در مدار رشد بود
طیف اصلاح طلب در پی آن است تا از مجبوبیت سردار سلیمانی برای تطهیر گناه نابخشودنی سران فتنه بهره ببرد. این در حالی است که قاتلان سردار سلیمانی در سال 88 برای سران فتنه کف و سوت و هورا می کشیدند.
سرویس سیاست مشرق - روزانه میتوان از لابهلای گزارشها و عناوین خبری رسانههای مکتوب و حتی غیر مکتوب، نکات قابلتوجهی استخراج کرد؛ موضوعاتی که میتواند برای مخاطبین قابلاستفاده و محوری برای تحلیل باشد، در گزارش روزانه "ویژههای مشرق" نکات و تأملات قابلاستخراج از رسانهها برای مخاطبین عرضه خواهد شد؛ با «ویژههای مشرق» همراه شوید.
*******
** قرار بود سردار سلیمانی واسط رفع حصر شود
روزنامه همدلی در گزارشی با عنوان «قرار بود سردار سلیمانی واسطه رفع حصر شود» نوشت:«قریب چهل روز از شهادت سردار قاسم سلیمانی میگذرد و هنوز ناگفتهها درباره شخصیت او زیاد است. شاید درجههای نظامی او بیشتر در تصاویر منتشر شده دیده شود، اما آن گونه که همراهانش توصیف میکنند حاج قاسم سلیمانی در لباس غیر نظامی اخلاقی متفاوت داشته است. هر چند او نظامی و غیر سیاسی بود اما برای حل مشکلات کشور تلاش میکرد».
این روزنامه اصلاح طلب در ادامه نوشت:«سید محمود دعایی مدیر مسئول روزنامه اطلاعات و از چهرههای شناخته شده اصلاحطلب که با شهید حاج قاسم سلیمانی نشست و برخاست داشته، می گوید:... آقای جهانگیری گفت،"ما شب قبل از اینکه حاج قاسم به منطقه برود با ایشان صحبت کرده بودیم که به دلیل اعتماد و علاقهای که آقا به ایشان دارند برای وساطت ایشان خدمت آقا حرکتی صورت بگیرد و ایشان تلاشی کند که روابط بین دوستان تلطیف شود؛ به خصوص طیف مورد حصر". چون یک نگرانی وجود داشت که به دلیل سن بالای آنها و شاید بیماری اتفاقاتی بیفتد که خوشایند نباشد. میگفت با حاج قاسم صحبت کردیم و حاج قاسم هم پذیرفت که مطرح کند و گفت، "من وقتی از سفر برگشتم سعی میکنم که دنبال کنم". یعنی در این موقعیت بود که هم بشنود و هم بپذیرد.»
طیف اصلاح طلب بارها اخلاق را لگدمال کرده است. این طیف به طرق مختلف در پی کاسبکاری سیاسی برای رسیدن به اهداف قبیله ای است، یکروز با هلهله بر روی آوارهای زلزله، روز دیگر با ماهیگیری از مسئله سقوط هواپیما و دیگر روز با تحریف شخصیت سردار سپهبد شهید حاج قاسم سلیمانی.
سرلشکر «عزیز جعفری» فرمانده سابق سپاه پاسداران در توئیتی با اشاره به نقش سردار سلیمانی در فتنه های 78 و 88 نوشت:«در ماجرای فتنه 78 و 88 حاج قاسم در صحنه مقابله با ضدانقلاب در کف خیابان بود و اقدامات موثری را برای کنترل ناامنی و آشوب ها انجام می داد. بارها شاهد حضور او در قرارگاه ثارالله بودیم، در غبار این فتنه ها همزمان در مسائل سیاسی هم با نفوذ خود برای خواص به دنبال روشنگری بود».
لازم به ذکر است که سردار سلیمانی در روزهای پایانی سال 94 در دیدار با هیات حماس با اشاره به شعار انحرافی فتنه گران در سال 88 با این عنوان «نه غزه نه لبنان؛ فقط فلات ایران» و «نه غزه نه لبنان؛ جانم فدای ایران» گفته بود:«در ایران، زمانی که مسئله، «فلسطین» باشد، همه انقلابی هستند، همگان فلسطین را دوست دارند فلسطین حتی در داخل ایران هم (موضوعی) اساسی است چند سال پیش شعار «نه غزه نه لبنان؛ جانم فدای ایران» را سر دادند؛ از شما میپرسم اینها اکنون کجا هستند. ما این را در قاموس سیاسی خود ثبت کردیم. کسانی که هرگونه شعاری در مخالفت با حمایت ما از فلسطین سر دهند در هیچ پست سیاسی نخواهند بود و در راس تصمیمگیرندگان کلان کشور جای نخواهند داشت. کجا ممکن است چنین چیزی اتفاق بیفتد؟».
پس از این اظهارنظر، حامیان فتنه 88 به سردار سلیمانی حمله کرده و او را آماج فحاشی قرار دادند.
سردار سلیمانی همچنین - 22 بهمن 96- در جمع مردم کرمان گفته بود:«در سال 88 و در فته اخیر (آبان 96) ضدانقلاب برای براندازی وارد شدند و موج سواری میکردند و این ملت ایران بود که وارد صحنه شد و بینی دشمن را به خاک مالید».
رهبر معظم انقلاب - 18 دی 98- فرمودند:«ویژگی مهم حاج قاسم این بود که در مسائل داخلی اهل حزب و جناح و اینگونه تقسیمبندیها نبود اما به شدت انقلابی و پایبند به خط نورانی و مبارک امام بود و انقلاب و انقلابیگری خط قرمز قطعی او بود. حاج قاسم واقعا ذوب در انقلاب بود و برخی سعی نکنند که این واقعیتها را کمرنگ کنند».
ایشان در بیانات مذکور، خنثی کردن همه نقشههای نامشروع آمریکا در غرب آسیا را نمونهای از تدبیر و شجاعت شهید سلیمانی برشمردند.
علاوه بر این، یکی از ویژگی های بارز سردار سلیمانی، ولایتمداری بود. سردار سپهبد حاج قاسم سلیمانی، سرباز ولایت بود.
طیف اصلاح طلب در پی آن است تا از مجبوبیت سردار سلیمانی برای تطهیر گناه نابخشودنی سران فتنه بهره ببرد. این در حالی است که قاتلان سردار سلیمانی در سال 88 برای سران فتنه کف و سوت و هورا می کشیدند.
** پروانه سلحشوری: در دوره شاه ایران به لحاظ اقتصادی در مدار رشد بود
«پروانه سلحشوری» نماینده اصلاح طلب مجلس در یادداشتی در روزنامه اعتماد با عنوان «بازگشت به مردم» نوشت:«دهه 50 اوضاع و شرایط در ایران بسیار خاص بود. به لحاظ اقتصادی ایران روی مدار رشد قرار گرفته بود و طبقه متوسط روز به روز رشد میکرد. این اوضاع سبب شد تا مطالبات دیگری نیز در جامعه ایجاد شود؛ مطالباتی که انقلاب اسلامی را بنا نهاد. براساس نظریه مازلو، زمانی که نیازهای اقتصادی برطرف شود و طبقه متوسط رشد پیدا کند، آن زمان است که جامعه نیازهایی نظیر آزادی بیان و آزادی پس از بیان را مطالبه میکند. این اتفاق در ایران نیز افتاد و قشر تحصیلکرده جامعه پرچمدار این آزادیخواهی شد. آزادیخواهی که در شعارهای انقلاب نیز بروز و ظهور یافت».
سلحشوری در ادامه نوشت:«امروز مشکلات یکی پس از دیگری سر باز میکند و اگر امروز برای آنها راهحلی پیدا نکنیم، فردا عمیقتر میشوند. میگویند با مجلس نو مشکلات حل میشود؛ ولی چطور؟ راهکارها مشخص است و مانع حل مشکلات نیز مشخص، پس چطور میخواهند مشکلات را حل کنند... امروز شرایط به گونهای است که گویی فقط یک جریان سیاسی میتواند در انتخابات حضور داشته باشد و فقط آنان هستند که صلاحیتهای مدنظر شورای نگهبان را دارند. همین ردصلاحیتها و تنگ کردن فضا سبب شد تا بسیاری از نخبگان از ورود به عرصه مدیریت و تصمیمگیری در کشور باز بمانند».
چندی پیش «محسن صفایی فراهانی» از محکومین فتنه 88 گفته بود:«دوران شکوفایی اقتصادی ایران به سالهای 42 تا 52 باز میگردد؛ با بدنه قوی کارشناسی و روی کارآمدن مدیران توانمند در رأس وزارت اقتصاد و وزارت دارایی و بانک مرکزی، سازمان برنامه ایران در طول 10 سال توانست رشد اقتصادی مستمر بالای 11 درصدی و تورم زیر 5 درصد را تجربه کند که در دنیای آن زمان بسیار حیرت انگیز بود. علاوه بر این در آن سالها بورژوازی ملی به معنای در اختیارقراردادن منابع به کارآفرینهای کشور به خوبی رشد کرد».
از پروانه سلحشوری که مدعی شده بود «مردم عراق و سوریه، ایران را لعن و نفرین می کنند»! و «مردم ایران باید با الگوبرداری از مدل تونس، حکومت ایران را تغییر دهند»! و... اصلا بعبد نیست که رژیم دیکتاتوری پهلوی را بزک کند.
برخلاف ادعای اصلاح طلبان در بزک رژیم پهلوی، با رجوع به روزنامههای دوران پهلوی به عنوان اسناد مکتوب آن دوران به اطلاعات قابل توجهی درباره اوضاع اقتصادی آن دوران میرسیم.
برای نمونه مجله تهران مصور - 6 مرداد 1340- در گزارشی با عنوان «عفریت گرانی حلقوم مردم را میفشارد» نوشته بود: «در فاصله 25 سال اخیر کرایه خانه در ایران 39 برابر شده است، قیمت گوشت در ربع قرن گذشته بیش از 50 برابر ترقی کرده، حال آن که درآمد عمومی مردم تنها 6 برابر بالا رفته است!».
مجله توفیق نیز -3 تیر 1344- کاریکاتوری با موضوع گرانیهای افسارگسیخته منتشر کرد.
بر اساس آمار بانک جهانی، 46 درصد مردم ایران در سال 1356 زیر خط فقر بودند و ضریب جینی در ایران قبل از انقلاب بیش از 45 بوده است.
رهبر معظم انقلاب - 19 دی 83- فرمودند:«در دوران طاغوت کشور دربست در اختیار امریکاییها بود؛ هم اقتصادش، هم سیاستش، هم روابط اجتماعیاش. آنچه در این کشور تدبیر میشد، در جهت منافع سلطهگران بیگانه و متنفذ در ایران بود. آن روز ملت ایران در گزینش مدیران ارشد کشور کمترین دخالتی نداشت. آن روز برای اکثریت ملت، مطلقا فکری نمیشد؛ کاری انجام نمیگرفت و اصلا اهتمامی وجود نداشت. آن روز علم در کشور در نهایت عقبافتادگی و عقبماندگی بود... آن روز ملت ایران برای کوچکترین تولید خود محتاج خارجی بود؛ یا وارد میکرد و یا اگر در داخل ساخته میشد، خارجی آن را میساخت. ما آن روز سیم خاردار و دستهی بیل و این چیزها را هم از خارج وارد میکردیم! کشور به برکت انقلاب تحرک پیدا کرد و زیرورو شد... آن روز سادهترین چیزها را هم باید دیگران میآمدند و میساختند. پول ما را میگرفتند، ما را تحقیر میکردند، اما برای ما نوع نازلش را تهیه میکردند».
اصلاح طلبان در هفته های اخیر با دروغ ردصلاحیت گسترده در پی آن هستند تا مسئله مهم ارائه کارنامه و گزارش عملکرد - دولت و مجلس - به مردم را به فراموشی بسپارند.
** دیروز می گفتند «موگرینی گفته هر چه تهران بگوید»، امروز جانشین موگرینی را بزک می کنند
روزنامه آرمان در یادداشتی به قلم «دیاکو حسینی» همکار «حسام الدین آشنا» در مرکز بررسی های استراتژیک ریاست جمهوری نوشت:«جوزپ بورل به عنوان هماهنگ کننده سیاست خارجی اتحادیه اروپا نظراتی دارد که در مقایسه با آنچه رهبران اروپایی طرح میکنند، عادلانهتر و منصفانهتر بوده و قرابت بیشتری با مواضع جمهوری اسلامی ایران دارد. او پیش از نشستن بر جایگاه کنونی نیز در قامت وزیر امور خارجه اسپانیا، نظرات خود را ابزار میکرد و این نظرات فارغ از آن چیزی است که سیاست خارجی کشورهای اروپا نامیده میشود».
برخلاف ادعای نویسنده یادداشت مذکور، مسئول جدید سیاست خارجی اتحادیه اروپا، در مدت زمان کوتاهی که از حضورش در پست جدید می گذرد، چندین بار اظهارات ضدایرانی بیان کرده است
برای نمونه، پس از حمله موشکی سپاه پاسداران به پایگاه نظامی آمریکایی «عین الاسد»، جوزپ بورل در واکنشی خصمانه، بدون اشاره به اقدام تروریستی آمریکا در به شهادت رساندن سردار سلیمانی، حمله ایران را محکوم کرد و مدعی شد که اقدامات ایران در منطقه موجب افزایش تنش و درگیری شده است.
پیش از این و در زمان حضور «فدریکا موگرینی» نیز طیف اصلاح طلب، وی را حامی ایران جا زده و مدعی شده بودند که «فدریکا موگیرینی گفته: هر چه تهران بگوید»!
مقامات اروپایی بارها صراحتا اعلام کرده اند که در موضوع ایران، با آمریکا دارای هدف مشترک بوده و تنها در روش های رسیدن به این هدف با یکدیگر اختلاف نظر دارند.
اعضای اروپایی برجام در سالیان اخیر به هیچ عنوان به تعهدات برجامی خود عمل نکرده اند، برای نمونه دولت آلمان در زمستان 96 به بهانه اجرای تحریم ها، در اقدامی زشت و توهین آمیز از سوخت رسانی به هواپیمای ظریف خودداری کرد. فرانسه نیز ضمن اخراج یک دیپلمات ایرانی به دلایل واهی، بخشی از اموال ایران در این کشور را بلوکه کرد.
ظریف در مهر 96 گفته بود که «(علیرغم اینکه 2 سال از امضای برجام گذشته) ما نمی توانیم حتی یک حساب بانکی در انگلیس باز کنیم».
اعضای اروپایی برجام در پی آن هستند تا با ادعای اجرای مکانیسم ماشه، از ایران باجگیری کرده و زمینه آغاز مذاکرات موشکی و منطقه ای را فراهم کنند. در این میان مسئله لغو تحریم ها و اجرای تعهدات برجامی برای اروپا از کوچکترین اهمیت نیز برخوردار نیست.