شنبه 3 آذر 1403

قمار بایدن روی ایران؛ جزئیات پلن C

وب‌گاه اقتصاد نیوز مشاهده در مرجع
قمار بایدن روی ایران؛ جزئیات پلن C

؛ اقتصادنیوز: رجام هیچگاه در کنگره آمریکا محبوبیت نداشت اما دولت بایدن در ابتدا مایل بود برای احیای این توافق گامی جدی بردارد. با این حال، شرایط تغییر کرده است. برای دولت دشوار است که از کنگره بخواهد از توافق هسته‌ای حمایت کند. آن هم در شرایطی که همکاری (ادعایی) پهپادی تهران و مسکو و نآرامی ها در ایران هنوز از یاد نرفته است.

به گزارش اقتصادنیوز، همزمان با افزایش گمانه‌زنی‌ها درباره احتمال توافق میان تهران با غرب درباره برنامه هسته‌ای ایران، فارن افرز با انتشار یادداشتی تحت عنوان «قمار بایدن بر روی ایران» ضمن اشاره به طرح‌های احتمالی که دولت بایدن در ارتباط با برنامه هسته ای ایران در در دست بررسی دارد، به تلاش‌های بایدن اشاره دارد؛ تلاش‌هایی که به باور نویسندگان این یادداشت برای ایران فرصت ساز است و برای ایالات متحده و غرب به سان قماری هولناک.

بهای خروج آمریکا از برجام

پس از بیش از دو سال تلاش بی‌نتیجه جهت احیای توافق هسته‌ای 2015، شواهد نشان می‌دهد که دولت بایدن به این نتیجه رسیده که باید به گزاره‌ای فراتر از احیای برجام بیاندیشد. مارس 2022 و بعد از آن سپتامبر سال گذشته، تهران (به ادعای این نشریه) با احیای برنامه جامع اقدام مشترک خودداری کرد و در عوض خواسته‌های جدیدی را مطرح کرد؛ خواسته‌هایی که احتمالا می‌دانست غرب قادر به تحققشان نیست. بعد از آن دو متغیر، یعنی ناآرامی ها در ایران و همکاری نظامی ایران و روسیه اشتیاق غرب برای احیای برجام در پایتخت‌های غربی را از میان برد. جو بایدن در نهایت ماه نوامبر اعلام کرد که برجام مرده است.

هم‌زمان با شکست رایزنی‌ها، برنامه هسته‌ای ایران به شکل بی سابقه و برگشت ناپذیری پیشرفت کرد، از زمانی که دونالد ترامپ، رئیس جمهوری آمریکا از توافق هسته‌ای خارج شد، بالاخص در دو سال گذشته، ایران به نقطه عطفی مهم در حوزه هسته ای دست یافته، این کشور صدها کیلوگرم اورانیوم غنی شده ذخیره کرده و هزاران سانترفیوژ پیشرفته را نصب کرده است. به ادعای نویسنده این یادداشت، در ماه‌های اخیر، ایران تقریبا هیچ بهایی برای پیشرفت هسته‌ای‌اش پرداخت نکرده است. برعکس موقعیت ژئوپلتیکی این کشور بهبود یافته است. همزمان روابط ایران با چین و روسیه تقویت شده و در عین حال ایران روابط خود را با برخی از هماسیگانش از جمله رقیب منطقه‌ای‌اش عربستان عادی کرده است.

قمار بایدن 

حالا دولت بایدن از طرح الف - احیای برجام - صرف نظر کرده است اما از چرخش به سوی پلن بی یعنی اعمال فشارهای اقتصادی، سیاسی و نظامی بر تهران که توسط بسیاری از تحلیلگران و همچنین مقام‌های اسرائیلی پیشنهاد شده هم خودداری کرده است. بایدن در عوض پلن سی را برگزیده؛ تلاشی برای جلوگیری از وقوع بدترین نتیجه از مناقشه هسته‌ای ایران و در عین حال حفظ امکان حل و فصل اختلاف‌ها در آینده. واشنگتن برای جلوگیری از افزایش تشدید تنش‌ها و جلوگیری از دست رفتن راه‌حل‌های دیپلماتیک بدین امید که بتواند توافق بهتری را جایگزین برجام کند در تلاش است تا مسیر را هموار نماید.

حتی اگر تحقق چنین طرحی موفقیت آمیز باشد، پلن سی هزینه‌هایی به همراه خواهد داشت. این طرح به ایران اجازه خواهد داد تا برنامه هسته‌ای‌اش را به شکلی پیوسته توسعه داده و در عین حال به انزوای سیاسی و اقتصادی خود پایان دهد. [به ادعای فارن افرز] این استراتژی به جای آن که ماحصل برنامه هسته‌ای ایران را معکوس کند، تثبیت وضعیت ایران را به عنوان کشوری که در آستانه گریز هسته‌ای قرار دارد را به همراه دارد.

درباره کلیدواژه آمریکا در خاورمیانه

توسل به چنین رویکردی بهترین شانس برای جلوگیری از اجرای بدترین سناریوهای احتمالی در خاورمیانه است و در عین حال پتانسیل نوعی توافق دیپلماتیک را هموار خواهد کرد. حتی پیش از وقوع جنگ در اروپا، دولت بایدن قصد داشت تمرکز این کشور را از خاورمیانه دور کرده و به جای آن بر رقابت با چین و روسیه متمرکز شود. مقام‌های آمریکایی استدلال کردند که یک رویارویی بزرگ با ایران موجب انحراف و از میان رفتن منابع در دسترس می‌شود. دولت بایدن در خاورمیانه اهداف دیگری دارد که ممکن است شانس بیشتری برای موفقیتشان وجود داشته باشد؛ اهدافی چون میانجیگری جهت توافق برای عادی‌سازی روابط اسرائیل و عربستان. در نتیجه کاهش تنش کلیدواژه سیاست ایالات متحده در ارتباط با ایران بوده است.

انفعال آمریکا برای ایران فرصت ساز شد

در عمل این گزاره به اجرای سهل‌انگیز تحریم‌های نفتی ایالات متحده علیه ایران و پاسخ‌های محدود به حملات علیه نیروهای آمریکایی در سوریه و عراق توسط متحدان ایران تبدیل شده است. ایالات متحده همچنین موافقت کرده که در نشست ماه مارس شورای حکام آژانس بین المللی انرژی اتمی از به چالش کشیدن تهران خودداری کند، آن هم در شرایطی که [به ادعای این نشریه] مشخص شد ایران برای بازه زمان کوتاهی مواد غنی شده به میزان 84 درصد تولید کرده است. علاوه بر این، ایران به شکل غیر مستقیم به برخی از وجوه مسدود شده‌اش در عراق دسترسی پیدا کرده آن هم در شرایطی که تهران مجوز نظارت اندک در عین حال ناکافی بر برنامه هسته‌ای‌اش را داده است.

کنگره مانعی جدی برای بایدن

به نوشته نویسنده این یادداشت، اگر بتوان ایران با توسل به اهرم های دیگر مهار کرد، در آن صورت ممکن است توافق خیلی زودتر از حد تصور محقق شود. دولت بایدن ممکن است بر این باور باشد که تنها با ادامه این مسیر قادر است از وقوع بدترین سناریو‌ها جلوگیری کند. حتی اگر ایران به گسترش ذخایر اورانیوم خود ادامه دهد، واشنگتن امیدوار است که ترکیبی از رزمایش‌های بزرگ با اسرائیل، توسل اسرائیل به نیروی نظامی علیه ایران، اظهارات مکرر ایالات متحده در باب این‌که واشنگتن اجازه نمی‌دهد ایران به سلاح دست یابد و هشدارهای اروپا درباب غنی سازی اورانیوم به میزان 90 درصد توسط تهران محرکی است برای اعمال دوباره تحریم‌های سازمان ملل، بتوانند تهران را متوقف کنند.

اما هزینه‌های سیاسی توافق جدید نیز افزایش یافته است. برجام هیچ‌گاه در کنگره آمریکا محبوبیت نداشت اما دولت بایدن در ابتدا مایل بود برای احیای این توافق گامی جدی بردارد. با این حال، شرایط تغییر کرده است. برای دولت او دشوار است که از کنگره بخواهد از توافق هسته‌ای حمایت کند. آن هم در شرایطی که همکاری نظامی تهران و مسکو و ناآرامی‌ها در ایران هنوز از یاد نرفته است. از آن‌جایی که انتخابات ریاست جمهوری 2024 ایالات متحده در پیش است، دولت بایدن احتمالا از به راه افتادن جنگ در کنگره بیزار است بالاخص برای توافقی که قطعا محدودیت های کم‌تری بر فعالیت هسته ای ایران در قیاس با توافق نخست تعریف خواهد کرد. اما در پلن سی این امید وجود دارد که چشم انداز دیپلماسی ممکن است در طول زمان به بلوغ برسد.

به نوشته فارن افرز، شرایط داخلی ایران ممکن است به دلیل تحریم‌ها درگیر تشدید بحران اقتصادی شود. مقام‌های ایران طبیعتا برای تحقق نیازهای اساسی اجتماعی، سیاسی و اقتصادی مردم بیش از همیشه فعالیت می‌کنند. طبیعتا چنین شرایطی شاید ایران را متقاعد کند که به دنبال توافق باشد، هرچند در این میان پایان بالقوه جنگ در اوکراین می‌تواند مخالف‌خوانی‌ها در برابرتوسل به رویکرد دیپلماسی با ایران را کاهش دهد. پلن سی ممکن است به شکلی اشتباه اجرایی شود. ایران می‌تواند اورانیوم با درصد بالا را انباشت کند، شاید به این دلیل که باور دارد ایالات متحده به چنین تحریکی پاسخی نخواهد داد و یا به این دلیل که به واسطه حمله مخفیانه اسرائیل خشمگین شده است. این مقوله به نوبه خود می‌تواند چرخه‌ای را ایجاد کند که منجر به حمله نظامی ایالات متحده یا اسرائیل به سایت‌های هسته‌ای ایران شود.

زمان به نفع ایالات متحده نیست

اما موفقیت چنین طرحی طبیعتا چالش‌های خاص خود را دارد. زمان لزوما به نفع ایالات متحده نخواهد بود. در حالی که واشنگتن منتظر نشسته، ایران برنامه هسته‌ای خود را پیش می برد، روابط خود را با چین و روسیه تقویت کرده، از فشار تحریم‌های تضعیف شده استفاده می‌کند و با بخش دیگر جهان مراوده خواهد داشت. در گذشته ایران به دنبال محدود کردن فعالیت‌های هسته ای‌اش بود در حالی که می‌دانست ادامه فعالیت های هسته‌ای می تواند موجب شود تا فعالیت های دیپلماتیک از مدار خارج شود.

با این همه بعید است که چنین شرایطی به این زودی محقق شود. در نهایت ایران ممکن است به این نتیجه رسیده باشد که پیشرفت برنامه هسته ای‌اش نتیجه بخش بوده است. در ماه‌های آینده، ایران با گسترش ذخایر اورانیوم غنی شده، افزایش تولید سانترفیوژها و عایق‌سازی بهتر تاسیاست‌ش در برابر حملات نظامی به بهبود برنامه هسته‌ای اش کمک کرده است. تهران همچنین با استفاده از تعداد بیشتر سانترفیوژهای پیشرفته به دستیابی دانش ارزشمند ادامه خواهد داد. در مجموع این گام‌ها، محدود کردن برنامه هسته‌ای ایران را برای جامعه بین الملل دشوارتر خواهد کرد. چرا که مواد هسته ای قابل حذف هستند اما دانش هسته‌ای هرگز. از منظر تئوری، ایران با پیشبرد برنامه هسته ای اش، اهرم‌های بیشتری برای بازی در مذاکرات آینده خواهد داشت.

بادهای ژئوپلتیکی توافق را سخت‌تر می کند

تغییر وزش بادهای ژئوپلتیکی ممکن است مخالفت ایران با توافق را سخت‌تر کند. اگرچه چین و روسیه احتمالا به مخالفت‌های خود با پیشرفت برنامه هسته‌ای ایران ادامه خواهند داد، اما هر دو بازیگر به شکلی جدی در مجامع بین المللی مداخله کرده و به واسطه همکاری‌شان با ایران، رژیم تحریم‌ها را تضعیف خواهند کرد. روزهای همکاری چین و روسیه با دیگر اعضای دائم شورای امنیت سازمان ملل و آلمان برای توقف برنامه هسته‌ای ایران، فرایندی که سال 2015 محقق شد، احتمالا در حال حاضر به پایان رسیده است.

حمله روسیه به اوکراین در نهایت باعث نزدیکی تهران به مسکو شده و همکاری‌های متقابل را تحکیم بخشیده، تا جایی که روسیه در حال بررسی انتقال تسلیحات پیشرفته چون جنگده‌ها و فن آوری‌های موشکی به ایران است.

مکانیسم ماشه فعال می شود؟

این مقوله که روسیه در آینده قابل پیش‌بینی از غرب جدا خواهد ماند، اهرم فشار تهران و مسکو را افزایش می‌دهد. ایران و روسیه به رقابت در بازا‌های جهانی کالا ادامه خواهند داد، اما احتمالا روابط اقتصادی‌شان عمیق‌تر خواهد شد. در حالی که ایالات متحده به دنبال شدت بخشیدن به شبکه تحریمی روسیه است، مسکو تلاش دارد برای تقویت سایر مسیرهای تجاری و روابط مالی با بازیگران دیگر چون ایران محدودیت‌های اعمالی ایالات متحده را دور بزند. ایران هم‌چنین در حال گسترش روابطش با چین است؛ بازیگری که نقش شاهرگ حیاتی اقتصادی مسکو را ایفا می‌کند.

چین سال جاری و تا به امروز حدود یک میلیون بشکه در روز نفت خام ایران را وارد کرده است. مشخص نیست وضعیت موجود تا چه زمانی ادامه خواهد داشت. اکتبر 2025 نقطه عطف برجسته‌ای است؛ زمانی که مکانیسم ماشه عملا از کار خواهد افتاد وشورای امنیت سازمان ملل پرونده ایران را خواهد بست. ایالات متحده و متحدانش احتمالا تصمیم می‌گیرند که آیا تحریم‌های سازمان ملل بازخواهند گشت یا نه. ایران نیز به نوبه خود باید تصمیم بگیرد که آیا دست به تهدیداتی چون افزایش غنی‌سازی اورانیوم می‌زند؟ تهدیدهایی که می‌تواند پیامدهای بسیاری چون حمله احتمالی به سایت‌های هسته‌ای ایران را به دنبال داشته باشد. از همین رو این احتمال وجود دارد که با نزدیک شدن به ضرب الاجل 2025، این خطرات ذهن واشنگتن و تهران را جهت یافتن راه‌حل سیاسی درگیر خواهد کرد.

مانور آمریکا در چارچوب پلن سی

ایالات متحده احتمالا تا آن بازه زمانی منتظر نخواهد ماند، واشنگتن حتی قادر است تا در محدوده پلن سی دست به اقداماتی زده تا بدین طریق سرعت پیشرت برنامه هسته ایران را کند کرده و یا روابط تهران با پکن و مسکو را تحت تاثیر قرار دهد.

نخست: ایالات متحده احتمالا در قالب پلن سی تلاش‌های خود در راستای اجرای سیاست بازدارندگی در ارتباط با ایران را افزایش دهد. به همین دلیل، دولت بایدن شاید بیانیه مشترکی را با مجموعه‌ای از کشورها چون برزیل، هند، ژاپن، کره جنوبی، ترکیه، عربستان و امارات تعریف کرده و بدین طریق نسبت به فعالیت‌های هسته‌ای ایران واکنش نشان دهد. واشنگتن همچنین شاید بازیگرانی چون چین را وادار کند تا مستقیما این پیام را به ایران ارسال کنند. با لحاظ کردن کتاب بازی اوکراین، احتمال می‌رود ایالات متحده این توان را دارد تا با سایر کشورها در باب پیامدهای برنامه هسته‌ای ایران به توافق برسند. اگر استراتژی تهران حول محور توسعه مشارکت‌های جهانی برای عادی‌سازی مسیر هسته‌ای باشد، پس واشنگتن احتمالا هدف خود را به طریقی دیگر دنبال کند.

دوم، ایالات متحده احتمالا در قالب پلن سی تلاش کند تا دسترسی ایران به چین و روسیه را پیچیده کرده و مزایای نگاه به شرق در تهران را از میان ببرد. واشنگتن از این طریق با فشار بر کشورهای واسطه، تحریم‌ها علیه صادرات نفت ایران را افزایش می‌دهد. این کشور هم‌چنین ممکن است در این قالب واسطه همکاری با آذربایجان، قزاقستان، ترکمنستان پیوندهای ایران و روسیه را عریان کرده و مسیر فرار از تحریم‌ها را پیچیده‌تر کند.

گزینه دیپلماسی روی میز

در نهایت، حتی اگر شانس توافق کم باشد، واشنگتن نباید از دیپلماسی دست بکشد. این کشور به عنوان نمونه باید این گزاره را که چگونه دیپلماسی ایران و عربستان می تواند درها را برای پایان محدودیت‌های هسته ای منطقه‌ای باز کند، مورد بررسی قرار داده و در این زمینه واقع بین باشد. دلایل اندکی وجود دارد که با استناد بدان‌ها باور کنیم که با توجه به شکاف عظیم میان ظرفیت‌های هسته‌ای ایران و خلیج فارس، تهران انگیزه‌ای برای محدود کردن معنادار برنامه غنی سازی‌اش داشته باشد.

این مسئله که تنش‌ها میان ایران و عربستان دقیقا زمانی که برنامه هسته‌ای ایران در اوج پیشرفت های خود قرار داشت، کاهش یافت، احتمالا موجب خواهد شد تا تهران به این باور برسد که هم قادر است در برنامه هسته‌ای‌اش پیشرفت داشته باشد و هم روابطش را با همسایگان خود بهبود بخشد. این گزاره نادیده گرفتنی نیست که توسعه برنامه هسته‌ای ایران بهانه و انگیزه‌ای در کشورهای همسایه ایجاد می‌کند. با این وجود، این امکان وجود دارد که کشورهای حاشیه خلیج فارس بتوانند در باب فعالیت‌های هسته‌ای شفاف‌تر به توافق دست یابند. فارغ از این‌ها، باید گفت که در غیاب شانس واقعی برای دستیابی به توافق جامع هسته‌ای، محدودیت های سخت‌گیرانه شاید مهم ترین اهرمی است که دولت بایدن بدان متوسل خواهد شد.

همچنین بخوانید