متقی: قطعنامه شورای حکام هشدار قطعنامه سپتامبر است / عمویی: آژانس با دسترسیهای بیشتر سوالات جدید هم مطرح میکند
گروه سیاسی خبرگزاری فارس - 30ام خردادماه بود که شورای حکام آژانس بین المللی انرژی اتمی در یک جلسه حضوری قطعنامه جدید علیه ایران صادر کرد که از جوانب متعددی محل مداقه، بحث و بررسی ناظران داخلی و بین المللی است.
مقامات آمریکایی و اروپایی پس از انتشار این قطعنامه تمام تلاش خود را برای پراهمیت نشان دادن آن صرف کردند ولی دیپلماتهای ایرانی ضمن اعتراض به آن، سعی کردند که آن را کم اهمیت جلوه دهند.
آنچه این قطعنامه را پراهمیت میکند، اولا اولین اقدام ضد برجامی اروپا پس از خروج آمریکا از برنامه جامع اقدام مشترک است که در قالب این قطعنامه انجام شد. به نحوی که علیرغم غیرالزامآور بودن، اما عدهای آن را گام اول اروپا برای خروج مرحلهای از بجام و بازگرداندن برخی تحریمهای شورای امنیتی میدانند.
ابراهیم متقی استاد علوم سیاسی و روابط بین الملل دانشگاه تهران و همچنین ابوالفضل عمویی سخنگوی کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی مجلس، در میزگردی که در خبرگزاری فارس برگزار، شد، به بررسی ابعاد پیدا و پنهان این قطعنامه و تبعات و الزامات پاسخ به آن می پردازند، که مشروح آن را در ذیل میخوانید:
فارس: اخیرا قطعنامه علیه جمهوری اسلامی ایران از سوی شورای حکام آژانس بین المللی انرژی اتمی به تصویب رسیده است. برایان هوک مسئول میز ایران در وزارت امور خارجه آمریکا این قطنامه را مهم قلمداد کرده و در طرف دیگر سخنگوی وزارت امور خارجه کشورمان این قطعنامه را بی اهمیت دانسته است. ارزیابی شما از میزان اهمیت این قطعنامه چیست؟
متقی: در سال 2003 که زمینه برای شکلگیری مذاکرات تهران به وجود آمد، این حساسیت و هراس وجود داشت که شورای حکام قطعنامه پرمخاطرهای علیه ما صادر کند. در سال 2006 هم که شرایطی به وجود آمد تا پرونده ایران به شورای امنیت سازمان ملل برود، در آن مقطع زمانی هم از قطعنامه شورای حکام آژانس شروع شد. بنابراین قطعنامه شورای حکام یک گام بسیار تعیین کننده برای ایجاد همبستگی کشورها در جهت محدودسازی موقعیت ایران محسوب میشود. هماهنگ سازی قطعنامه شورای حکام از سوی آمریکا سادهتر از هماهنگسازی در شورای امنیت است، چون در شورای حکام اگر 18 رای به دست بیاید، زمینه برای تنظیم قطعنامه به وجود خواهد آمد.
*قطعنامه شورای حکام قطعنامه هشداری برای قطعنامه سپتامبر آینده است
به این ترتیب من قطعنامه شورای حکام را قطعنامهای هشداری میدانم. یعنی در ادامه فضای ناکارآمدی که برجام داشت، زمینه برای مختل کردن حقوق ایران در برجام از طریق قطعنامه شورای حکام وجود دارد و من این قطعنامه را یک قطعنامه هشداری برای قطعنامه سپتامبر شورای حکام میدانم.
روند کنش نهادها و سازمانهای بینالمللی به گونهای است که خیلی مرحلهای کار شکل میگیرد و مرحله به مرحله، آنها به بخشی از اهدافشان نائل میشوند. ولی بحثی که وجود دارد، این است که این قطعنامه هشداری است و اگر ساز و کارهای مربوط به اقدام جدیدی از سوی ایران در دو حوزه؛ یا رسیدن به یک فضای تعادلی اتحادیه اروپا روسیه و چین به وجود بیاید و یا اگر نوعی فضای تصمیم گیری جدی با ریسک بالا از سوی ما حاصل نشود، طبعا در آینده با مخاطرات جدیتری روبرو خواهیم شد.
* پروتکل الحاقی برجام، پروتکل پلاس است
بحثی که وجود دارد، این است که ایران چه نسبتی از روابط را با پروتکل الحاقی خواهد داشت؟ پروتکل الحاقی به ویژه آن چیزی که ما در برجام پذیرفتیم، فراتر از پروتکل الحاقی و «پروتکل پلاس» بوده است. در نتیجه ما باید تکلیفمان را یا در یک وضعیت مربوط به پروتکل الحاقی روشن کنیم و یا به یک فضای تعادلی برسیم. یا فضای تعادلی همکاریجویانه و یا تعادل مقابلهجویانه.
فارس: جناب آقای عمویی؛ تحلیل شما از ماهیت و اهداف قطعنامه تصویب شده توسط شورای حکام چیست؟
عمویی: اگر تحلیلی بر قطعنامه شماره 34 شورای حکام داشته باشیم فضا برای پیگیری موضوع روشنتر میشود. این قطعنامه از دید من از دو زاویه قابل تحلیل است. یکی از منظر حقوقی است، از این جهت که قطعنامههایی در این سطح از شورای حکام آژانس بینالمللی انرژی اتمی الزام آور نیست. یعنی در این مرحله نه اجماعی برای تصویب قطعنامه شکل گرفته و نه خواستهای که در متن بیانیه هست، از لحاظ حقوقی الزام آور است.
*قطعنامه شورای حکام بار سنگینی از نظر حقوقی ندارد
در واقع بسیاری از مصوبات شورای حکام فینفسه ضمانت اجرایی حقوقی ندارند، مگر اینکه از طرف شورای امنیت سازمان ملل مورد حمایت قرار بگیرند. از منظر حقوقی شاید بشود گفت که این قطعنامه فعلا بار سنگینی ندارد.
* آغازی بر فضای جدید اعمال فشار علیه کشور ایران
اما از منظر سیاسی حتما یک روند مهم و قابل توجه است و می تواند آغازی بر یک فضای جدید برای اعمال فشار علیه کشور ما باشد.
از این جهت است که تا آنجا که شاهد هستیم، واکنش محکمی در درون کشور علیه این قطعنامه شکل گرفته است. آژانس درخواست بازرسی از دو مکان در ایران را داده که ادعا میشود که ممکن است سالها پیش از آنجا مواد هستهای یا چیزی شبیه به آن تردد داشته باشد. سوال اول از جانب جمهوری اسلامی در مورد این درخواست دسترسی این است که منبع این اطلاعات کجاست؟ شما چگونه به این مرحله رسیده که بخواهید درخواست دسترسی به این دو مکان را صادر کنید؟ در واقع وقتی کمی جلوتر می رویم متوجه می شویم که مبنای درخواست آژانس اطلاعات سرویس های جاسوسی است. این هم باز قابل توجه است که مقررات آژانس بینالمللی انرژی اتمی تاکید میکند که آژانس حق ندارد بر اساس دادههای سرویسهای جاسوسی درخواست دسترسی یا موارد دیگر را بدهد؛ بلکه باید به اطلاعات و دادههایی متکی باشد که یا در دسترس عمومی باشند و یا آژانس بتواند بطور مستقل آنها را راستی آزمایی کرده و صحت آنها را تایید کند.
در مورد این درخواست این موضوع مطرح نبوده؛ کما اینکه میدانیم مبنای کار آژانس برای دسترسیها، سایتهای رسمی هستهای است. اگر بخواهد مکانی غیر از سایتهای هستهای را دسترسی داشته باشد، باید اسناد و مدارک متقنی ارائه کند. این دو مکانی که میگویند و تا الان هم رسمی نشده و اعلام نکرده اند کجاست و در اسناد آژانس هم نیست، جزو مکانهای شناخته شده برنامه هستهای جمهوری اسلامی ایران نیست و از سوی دیگر اسناد متقنی هم هم برای این ادعا وجود ندارد.
در این چارچوب درخواست آژانس برای دسترسی از دید ما فاقد وجاهت قانونی و حقوقی است. نکته دوم این است که موضوع مربوط به فعالیتهای هستهای گذشته ایران قبلا در آژانس مورد بررسی قرار گرفته شده و به آنها پاسخی داده شده است. سوال این است که آیا قرار است پرونده و کار جدید مطرح شود؟ قرار است این مسیر تا کجا برود و آیا موضوع جدیدی است؟ سوال دوم این است که درخواستهای آژانس تا کجاست؟ ما کشوری هستیم که بیشترین و شفافترین نظام دسترسیها را برای آژانس فراهم کردهایم و فکر میکنیم که آژانس و کشورهای غربی باید قدردان فرصتی که در اختیارشان قرار داده شده باشد.
اما واقعیت این است که وقتی شما دسترسی بیشتر به نهادی مثل آژانس میدهید، با این مواجه میشوید که سوالهای جدیدی هم مطرح میکنند. اولین سوالی که پیش میآید و ناظر بیرونی میپرسد، این است که این بازی تا کی قرار است ادامه پیدا کند؟ یعنی ما هم که فرصت بیشتری بدهیم، شما سوال بیشتری مطرح میکنید؟ این در مورد سایر کشورها هم هست؟ داده های سرویس جاسوسی رژیم صهیونیستی که مبنای خواسته آژانس بوده، آیا آژانس حتی فرصت یک بازرسی و دسترسی به مکانهای هستهای رژیم صهیونیستی داشته است؟ پاسخ همه اینها منفی است.
*نباید اهمیت سیاسی قطعنامه شورای حکام نادیده گرفته شود
در این شرایط باز آژانس درخواست دسترسی میدهد و این درخواست در این شرایط خیلی خاص از سوی کشورهای غربی و آمریکا و اروپا مورد حمایت قرار میگیرد. در شرایطی که جلسات آژانس به خاطر انتشار ویروس کرونا آنلاین برگزار میشود، درخواست جلسه حضوری فوری داده میشود و در آنجا رایگیری صورت میگیرد. مبنای رایگیری حتما در آنجا سیاسی است و این موضوعی است که حتما باید مورد توجه قرار گیرد و اهمیت سیاسی این قطعنامه نادیده گرفته نشود.
در این قالب مسئله اصلی این است که امروز بانیان این قطعنامه چه کسانی هستند؟ آن قدر که ما اطلاع داریم، آمریکاییها تلاش کردند در این مرحله خودشان بانی قطعنامه علیه جمهوری اسلامی باشند، اما به دلیل اینکه این آمریکاییها هستند که توافق برجام و قطعنامه 2231 را دچار چالش کردند، مشروعیت لازم را نداشتند تا بتوانند قطعنامه را دنبال کنند. پیگیری این موضوع از سمت سه کشور اروپایی اتفاق افتاده و آمریکاییها هم حمایت کردهاند و این نکته مهمی برای ماست.
نوع رفتار کشورهای اروپایی از لحاظ سیاسی یک نشانه روشن و شفاف برای تحلیلگران سیاسی و عموم ملت ما هست. کشورهای اروپایی تا الان مدعی بودند که ما به تعهداتمان در مورد قطعنامه 2231 و آن چیزی که در قالب برجام میشناسیم، متعهدیم. هرچند هیچ وقت گام عملی برنداشتند و موقعی هم که در مورد امکان عملی رفتارشان سوال میشود، همیشه این صحبت را مطرح میکردند که ما امکانش را نداریم و شرکتهای خصوصی و بانکها همکاری نمیکنند و علی رغم میلمان، نمیتوانیم به تعهداتمان عمل کنیم. با این حال رفتار اخیر اروپا نشان داد که موضوع فراتر از نخواستن است، بلکه ما نشانههای همراهی اروپاییها با آمریکا را در تقابل با ملت ایران و نظام جمهوری اسلامی میبینیم.
این نکته بسیار واضح و موضوعی است که امروز به عنوان نشانهای روشن باید در رفتار سیاسی اروپاییها در نظر بگیریم. در موضعگیریهایی که در داخل کشور ما شد، همگی از رفتار اروپاییها انتقاد کردند به این معنا که اگر مدعی عمل به تعهداتتان هستید، پس چرا بانی قطعنامهای می شوید که مبنایی ندارد؟ این قطعنامه در قالب دیگری هم قابل نقد است چون دبیرخانه آژانس باید موضوعاتی را پیگیری کند که در آن خطر اشاعهای و فوری وجود دارد تا بتوانند همه اعضای شورای حکام را برای رایدهی به آن موضوع فراخوان کنند.
* مواظب باشیم که رفتار سیاسی اروپا مبنای گامهای تندتری علیه ایران نباشد
اگر بخواهیم ادعاها را بررسی کنیم، موضوع به پیش از 2003 برمیگردد که آقای دکتر متقی هم به آن اشاره کردند. پیش از 2003 اصلا خطر اشاعه مربوط به موضوعی است که بیست سال از آن گذشته است. چگونه ممکن است که خطر اشاعه در این قالب وجود داشته باشد؟
همه اینها نشانههایی است مبنی بر اینکه یک رفتار سیاسی صورت میگیرد و به همین خاطر لازم است بصورت جدی دیده شود که این رفتار سیاسی مبنای گامهای تندتری علیه جمهوری اسلامی نباشد و فراتر از آن بتوانیم جلوی این گام ها را بگیریم و در برابر این رفتار سیاسی واکنش محکم و دقیقی داشته باشیم.
*خروج از NPT موقعیت ما را تثبیت یا ارتقا نمیدهد / چالش ما پروتکل پلاس است
فارس: برخی پاسخ مناسب و مقتضی برای صدور این قطعنامه را خروج ارزNPT می دانند. اساسا شما این تصمیم را اقدام مناسبی در قبال این قطعنامه میدانید؟
متقی: خروج از NPT اولا سیاست رسمی نظام جمهوری اسلامی ایران نیست. آن چیزی که به عنوان پالیسی مطرح شده، پیگیری میشود و مورد تاکید قرار گرفته، خروج از NPT نیست. البته این گزینه هم از سوی برخی از مجموعه ها، گروهها و نهادها مطرح میشود ولی خروج از NPT ممکن است یک رویکرد افراطی در برابر رویکرد بسیار تند و خارج از قاعده کشورهای اروپایی و آمریکا برای صدور قطعنامه ژوئن باشد.
تبعات خروج از NPT نمیتواند موقعیت ما را در سطح جهانی تثبیت کند یا ارتقا بدهد. ما چالشی به نام تعهدات برجامی و چالشی به نام انجام آن تعهدات برجامی بدون پشتوانه داریم. چالش ما پروتکل الحاقی و پروتکل پلاس است. ما اگر خواسته باشیم اقدام متقابل انجام دهیم می توانیم این مسئله را مطرح کنیم که ما تعهداتمان را در چارچوب به پروتکل الحاقی یا پروتکل پلاس و انجام نمی رسانیم.
* برجام قابلیتهای ما را پایان داد / درخواستهای آژانس برمبنای پروتکل الحاقی است
NPT مبنای کار ما با آژانس تا سال 2003بوده و بر اساس همین انپیتی توانستیم به قابلیتهای منحصر به فردی دست پیدا کنیم. آن چیزی که قابلیتهای ما را پایان داد، برجام بود؛ بنابراین ما باید به این مسئله توجه کنیم که برجام هیچ توافق مطلوبی برای امنیت و منافع ملی جمهوری اسلامی نبوده است.
*آژانس بدون سرویسهای جاسوسی ایفای نقش نمیکند
در برجام ما پروتکل پلاس را پذیرفتیم و اگر آژانس درخواستهایی دارد، بر اساس همان پروتکل پلاسی است که ما به موجب برجام این تعهدات را دادیم. خیلی از اطلاعات جمهوری اسلامی که به جهان غرب منتقل شد، مربوط به دسترسیهایی بوده که در چارچوب برجام به آژانس و سرویس ها داده شد. اینکه ما فکر کنیم آژانس بدون سرویسها ایفای نقش میکند، تفکر کاملا نادرستی است. البرادعی می گفت که سرویس ها اطلاعات گاوصندوق من را تخلیه می کنند. وقتی که اطلاعات دبیرکل ایمنی نداشته باشد در آن شرایط فضای وین یک فضای فعالیت همهجانبه سرویس ها است. سرویس ها نماینده واقعی دولتها هستند و تصمیمگیری به این دلیل شبهه سیاسی تلقی میشود که نقش سرویسها در آن فعال هست.
*با خروج از NPT پشتوانه راهبردی چین و روسیه را از دست خواهیم داد
بنابراین تحلیل من این است که طرح خروج از ان پی تی اولا سیاست نظام نبود و ثانیا در شرایط فعلی ما پشتوانه های راهبردیمان را همانند روسیه و چین از دست خواهیم داد مگر اینکه این احساس را بکنیم که ما هیچ گونه پشتیبانی نداریم و این بیشترین مطلوبیت را برای آمریکا و اسرائیل به وجود میآورد. بنابراین حتی طرح خروج از NPT به نظر من به هیچ وجه مطلوبیت امنیتی و راهبردی برای جمهوری اسلامی ندارد چه برسد به این که بخواهیم در فضای خروج از NPT قرار بگیریم.
فارس: پس شما پاسخ مناسب را در حد خروج از پروتکل الحاقی میدانید؟
متقی: بحث من عوارض برجام است و مشکلی که ما داریم که کشور در فضای کاهش قابلیت قرار گرفته مربوط به برجام است نه مربوط به ان پی تی. ما با همین ان پی تی حتی مذاکرات مسقط را هم انجام دادیم. با همین ان پی تی در دوران های مختلف مذاکرات شورای عالی امنیت ملی را با اروپا و تروئیکای اروپایی و اتحادیه اروپا و کمیساریای سیاست خارجی اتحادیه اروپا به انجام رساندیم.
بنابراین نگاهی که من دارم این است که ریسک بالایی دارد. زمانی کشورها به سیاستهای «های ریسک» دست می زنند که هیچ پشتوانه سیاسی حقوقی و نهادی دیگری نداشته باشند.
فارس: جناب آقای اما اکنون موضوع بسیار مهمی که محل بحث است سرنوشت برجامی است که عملا آمریکا از آن خارج شده و اروپا تعهدی نسبت به مفاد آن ندارد و از سوی دیگر ایران نیز چند گام در جهت کاهش تعهدات خود برداشته است. آیا مجلس یازدهم برنامه برای وضعیت کنونی برجام دارد؟
عمویی: برجام در شرایط خیلی خاصی قرار دارد. واقعیت این است که برجام به عنوان جزئی از قطعنامه 2231 سازمان ملل متحد به رسمیت شناخته شده و الزامات حقوقی برای کشورها دارد. اما در عین حال، خود برجام از لحاظ سیاسی توافق و برنامه اقدامی بوده که از یک موازنه برخوردار بوده است؛ تعهدات طرف مقابل در مقابل تعهدات جمهوری اسلامی ایران. تعهدات طرف مقابل عبارت بوده از رفع تحریمها و ایجاد فرصت برای کسب منافع اقتصادی برای جمهوری اسلامی ایران. موضوع رفع تحریمها به حاشیه رفت و کشورهای اروپایی 11 تعهد رسمی به ما دادند که منافع جمهوری اسلامی را جبران کنند. این تعهدات هم اتفاق نیفتاد و سر و صدای زیادی در مورد فعال کردن مکانیزم اینستکس به راه افتاد؛ اما واقعیت این است که این مکانیزم هم به نتیجه چندانی نرسید. یک تراکنش در آن اتفاق افتاد که از دید ما تراکنش جدیای نیست.
حتی اگر اینستکس یک روند فعالی را شکل دهد، حتی جزء 11 تعهد کشورهای اروپایی نیست و فقط مقدمهای برای آن تعهدات است که امروز شاهد تحقق مقدمه هم نیستیم. در همین چارچوب جمهوری اسلامی اعلام کرد که در مقابل عدم اجرای تعهدات کشورهای غربی، آمریکا و اروپا ما هم تعهدات خودمان را کاهش میدهیم. در پنج گام تعهدات ما کاهش پیدا کرده است. هم در سطح و میزان غنی سازی و ذخیره آن، برنامه تحقیق و توسعه و همینطور در موضوع فردو و مکان غنیسازی تعهداتمان را پایان دادیم و اعلام کردیم که دیگر هیچ محدودیتی برای خود قائل نیستیم. این که ما امروز در چه شرایطی چه میزانی از غنیسازی را صورت دهیم و از چه نوع سانتریفیوژی استفاده بکنیم و چه مقدار ذخیره داشته باشیم، دیگر منوط به اراده سیاسی جمهوری اسلامی است و ما اصلا تابعی از تعهدات برجام نیستیم.
*برجام حیات نباتی خود را دنبال میکند
در این شرایط نمی شود گفت که برجام در شرایطی واقعی است. برجام توافقی است که چندان حیاتی نمیتوان برای آن قائل بود و حیات نباتی خود را دنبال میکند. برای همین من فکر میکنم که باید موضوع را دقیقتر دید. قطعنامه فعلی شورای حکام آژانس بر دو مبنای حقوقی شکل گرفته است. مبنای اول توافق پادمان است که تعهدی است که کشورها با آژانس برای روند دسترسی ها و بازرسی ها می نویسند. همینطور موضوع پروتکل الحاقی وجود دارد.
امروز سوال پیش می آید که آژانس چگونه درخواست این دسترسی را داده است؟ یکی از مبناها و بحثها پروتکل الحاقی است. ما هیچ وقت به پروتکل الحاقی نپیوستهایم بلکه داوطلبانه پذیرفتیم که آن را اجرا کنیم. همین یک سوال را برای مخاطب پیش می آورد به این معنا که پروتکل الحاقی فرصتی برای بعضی از این کشورها و آژانس بود که بتوانند برنامه هسته ای ایران را راستیآزمایی بکنند. این بازرسی ها و دسترسی ها به حد کفایت صورت میگیرد و 14 گزارش از جانب دبیرکل آژانس منتشر شد که تعهد کامل جمهوری اسلامی را نشان داد.
آژانس پیش از این گزارش مستقلی داد مبنی بر اینکه ما هیچ حرکت و ابعاد تسلیحاتی در برنامه هستهای ایران مشاهده نکردیم و همه اینها شاهدی بر است که ما همکاری کاملی را داشتیم.
*اجرای داوطلبانه پروتکل الحاقی به جای همکاری چالش ایجاد میکند
اما امروز سوال این است که اجرای داوطلبانه پروتکل الحاقی به جای اینکه به همکاریهای جمهوری اسلامی ایران و آژانس کمک کند، چالش ایجاد میکند. این سوال جدی است و موضوعی است که در کمیسیون امنیت ملی مجلس شورای اسلامی در حال بررسی آن و گفت و گو در این مورد هستیم. از مقامات دولت دعوت کردهایم که بیایند و در این زمینه نظرات و توضیحات شان را بدهند.
آقای قالیباف رئیس مجلس شورای اسلامی در جلسه یکشنبه هفته گذشته وزیر امور خارجه و رئیس سازمان انرژی اتمی را مکلف کرد که پاسخ های پیشنهادی خودشان را برای واکنش به اقدام آژانس و شورای حکام آن به مجلس ارائه کنند تا مجلس آنها را به عنوان نمایندگان ملت بررسی کند و بتواند طراحی دقیقی برای این موضوع داشته باشد. الان در این مرحله هستیم که باید به این سوال اساسی پاسخ دهیم که چگونه باید واکنش دقیق، محکم متناسبی با این رفتار اشتباه زیادهخواهانه آژانس طراحی کنیم؟
*رویکرد اروپاییها اجرای همان سیاستهای آمریکا است
فارس: سه کشور اروپایی فرانسه انگلیس و آلمان در بیانیهای اعلام کردند که از تلاشهای آمریکا برای اعمال مجدد تحریمهای شورای امنیت سازمان ملل علیه ایران حمایت نمی کنند. ولی در عین حال بر عمل ایران به مفاد برجام تاکید کردند. آیا خواسته های ما در قطعنامه های جدید منطبق بر برجام است؟ ثانیا این موضوع را می توان نوعی تهدید از سوی اروپا قلمداد کرد؟
متقی: رویکرد اروپاییها عملا به صورت دوفاکتو اجرای همان سیاست های آمریکا است. وقتی که دکتر عمویی به این موضوع اشاره میکند که وزارت امور خارجه 11 توافق با اتحادیه اروپا داشته و آن ها 11 تعهد در ارتباط با فعالیت های اقتصادی با جمهوری اسلامی ایران داشتند و هیچ کدام از آنها حاصل نشده بیانگر این است که سطح روابط ایران و اتحادیه اروپا در ارتباط با برجام متوازن نیست. چرا؟ ساخت برجام و تعهدات برجامی ایران و کشورهای 1+5 یک و اتحادیه اروپا متوازن نبوده است.
بنابراین بحثی که امروز وجود دارد این است که تنها کشوری که به مفاد برجام متعهد بوده و اجرا میکرده جمهوری اسلامی بوده است. نه اتحادیه اروپا به برجام متعهد بوده و نه توانسته حقوق ایران و تکالیف خود را تامین کند؛ یعنی به تحریمها پایان دهد و ایران را در وضعیت نرمالیزیشن قرار دهد و جمهوری اسلامی ایران را از وضعیت غیر امنیتی خارج کند. روز به روز فضای غیر امنیتی بیشتری در ارتباط با ایران شکل می گیرد.
*قطعنامه شورای حکام نشانه امنیتی کردن مجدد پرونده ایران است
این قطعنامه شورای حکام یک نشانه امنیتی کردن مجدد پرونده جمهوری اسلامی است. یعنی اینها یک قالب مقدماتی است. بحث های مربوط به اجرای مکانیزم ماشه را هم آمریکاییها و اروپاییها به موازات قطعنامه شورای حکام آژانس پیگیری میکنند. یعنی اینگونه نیست که آنها اقدامات شان را متوقف کنند و ببینند که ما چه تصمیمی می گیریم. راهبرد آنها از ابتدا مشخص بود که در چه وضعیت و فضایی قرار داشته باشد و ما را در چه وضعیتی قرار دهد.
بنابراین اینکه اروپاییها میگویند ما با خروج آمریکا از برجام موافق نیستیم و اینکه ما با اعلام تحریمهای مجدد موافق نیستیم خود اروپاییها عملا این تحریمها را در ارتباط با جمهوری اسلامی ایران اعمال کردند.
*بازی اروپا بر اساس مدل «سوسیس برشته»
بنابراین بحثی که وجود دارد، این است که از این فضای پارادوکسیکال چگونه میشود خارج شد و عبور کرد؟ الگوی رفتاری اتحادیه اروپا در برخورد با ایران بازی بر اساس مدل «سوسیس برشته» است.
یعنی یکدفعه این طرفش را سرخ میکنند و دفعه بعد طرف دیگرش را. یک فاصله و فرصت میدهند در حالیکه مدل آمریکاییها این است که این سوسیس را به یکباره درون روغن انداختند و به یکباره هم درمیآوردند.
*مجلس، وزارت امور خارجه را کمک کند که دیپلماسی عملیتری حاصل شود
نگاه اروپا یک نگاه بازی با قواعد حقوقی و مرحلهای کردن کار و فرصت دادن به طرف مقابل برای دیپلماسی است، بنابراین تحلیل من این است که دیپلماسی پایان پیدا نکرده و اتفاقا مجلس باید وزارت امور خارجه را کمک کند که دیپلماسی عملیتری حاصل شود.
یعنی این دیپلماسی عملیاتی منجر به نتایج ملموس شود. از بس اروپاییها برای ما توافق داشتند و حرف زدند و اجرا نشده همان توافق و حرف را هم دولت و هم وزارت خارجه برای ملت داشتند و هیچ نتیجهای در فضای اقتصادی و راهبردی حاصل نشده است.
بنابراین تحلیل من این است که اولا برجام متوازن نبود و چون متوازن نبود آمریکا از درونش خارج شد. دوم این که اروپایی ادامه دهنده راه آمریکاییها اما با یک ادبیات و الگوی دیگر هستند.
* برجام ما را در فضای امنیتی مجدد قرار میدهد
سوم اینکه برجام ما را در فضای امنیتی مجدد قرار میدهد. یعنی ما نباید صبر کنیم تا در ماه سپتامبر شرایطی ایجاد شود که شورای حکام قطعنامهای صادر کند که مثل قطعنامه سال 2006 برای شورای امنیت الزام آور باشد. آن قطعنامههای شش گانهای که شورای امنیت علیه ایران صادر کرد، بر اساس قطعنامه شورای حکام بود و این مقدمه همان کار است.
*تهدید دیپلماتیک بخشی از سیاست عملی اروپاییها است
نکته بعدی بحثی هست که اروپایی ها تهدید دیپلماتیک میکنند و این تهدید دیپلماتیک بخشی از سیاست عملی اروپاییها است. چرا؟ چون خود آمریکاییها هم در این فضا قرار دارند، اما رویکردی که من دارم این است که در قطعنامه سپتامبر هم اروپایی ها و آمریکاییها تصمیم قطعی برای امنیتی کردن ما اتخاذ نمیکنند و منتظر میشوند تا نتایج انتخابات ریاست جمهوری آمریکا در نوامبر مشخص شود.
*با انتخاب ترامپ ارسال پرونده ایران به شورای حکام اجتنابناپذیر خواهد بود
اگر ترامپ مجددا انتخاب شود طبع زمینه سازی برای ارسال پرونده ایران به شورای حکام در قطعنامه نوامبر یا دسامبر اجتناب ناپذیر خواهد بود.
*دیپلماسی روسیه و چین در ماهها و روزهای آینده فعال خواهد شد
فارس: روی مواضع روسیه و چین در این زمینه چقدر میشود حساب باز کرد؟
متقی: اگر این را مطرح کنیم که میخواهیم از NPT خارج شویم یعنی اساسا روی روسیه و چین هم نمی توانیم حساب باز کنیم. روسیه و چین تلاششان خیلی بیشتر از اروپایی ها بوده و صداقتشان حداقل در ارتباط با فضای اقتصادی ایران بعد از برجام بسیار بیشتر از اروپایی ها بوده است. روسیه و چین میخواهند فضای ایران بازسازی شود و قطعا دیپلماسی روسیه و چین در ماهها و روزهای آینده فعال خواهد شد.
من شک ندارم که وقتی چالش بین ایران و اتحادیه اروپا بیشتر شود طبعا در آن شرایط روسیه و چین وارد می شوند تا دیپلماسی اعاده پیدا کند. اما یک سری مواضع خیلی افراطی مانند خروج از NPT به نظر من بعد دیگر برجام است، زیرا معنی برجام و وادادگی کامل و سیاست مماشات بود که نتوانست نتیجه را ایجاد کند و خروج از ان پی تی هم بعد دیگری است که نباید دیپلماسی کشورها درگیر ابعاد افراطی شود.
دیپلماسی در حوزه تعادل حاصل می شود ولی این نکته را هم باید مورد توجه قرار داد و آن اینکه امروز کشور در یک فضای قرار دارد که شاید گزینه هایش محدود باشد. ما نباید خودمان را در وضعیتی قرار دهیم که آمریکاییها میخواهند.
*مجالس گذشته الگوی رفتاری خوبی در مورد منافع ملی به انجام نرساندند
الگوی رفتاری آمریکایی ها الگوییست که «توماس شلینگ» ارائه داده است. توماس شلینگ نظریه «بازی بر لبه پرتگاه» را ارائه داده است. لبه پرتگاه یعنی اتخاذ تصمیم سخت. یعنی یا درگیر شدن و یا تسلیم شدن و یا سازش کردن. من نگاهم این است که بین سازش و یکسری سیاستهای حاد و افراطی حوزه تعادلی وجود دارد. طبعا باید بازیگرها و عوامل تغییر پیدا کنند. همینکه مجلس قویتر وارد فضای دیپلماسی برجامی میشود را خیلی مثبت میدانم. مجالس گذشته الگوی رفتاری خوبی در رابطه با منافع ملی به انجام نرساندند اما امیدوارم که مجلس فعلی و کمیسیون سیاست خارجی بتوانند عرصه دیپلماسی چندبعدی جدید را با بازیگران و دستور کار جدید وارد میدان کند.
*برجام قابلیت راهبردی ما را واگذار کرده / سطح قدرت ما مثل سالهای 2012 و 2015 نیست
واقعیت این است که برجام قابلیت راهبردی ما را واگذار کرده و امروز سطح قدرت ما مثل سطح قدرت سالهای 2012 و 2015 نیست که بخواهیم بر آن اساس چانهزنی کنیم. اگر سطح قدرت 2012 یا 2013 بود میتوانستیم بر آن اساس چانه زنی کنیم. برجام سطح قدرت ملی ایران را کاهش داده و دوره گذشته نمایندگان مجلس هم همراه با این فضای پوشالی مربوط به نتایج برجام بودند.
نکتهای که وجود دارد این است که حالا باید ببینیم در این حوزه کنش دیپلماتیک دستور کار جدید چیست؟ این دستور کار جدید باید حتما موسع باشد. یعنی نباید گزینهای را از حوزه تحلیل مان حذف کنیم. طیفها، بازیگران و بدهبستانهای مختلفی وجود دارد و احساس نکنیم که در سطح سال 2012 قرار داریم. ما در مقیاس آن زمان به خاطر برجام، افول قدرت داشتیم و وقتی افول قدرت داریم توان تصمیمگیری و چانهزنی هم کاهش پیدا میکند.
فارس: آیا در خصوص بحث های فعلی کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی مجلس با دستگاه سیاست خارجی کشور همکاری هایی داشته و خواهد داشت؟
عمویی: مجلس یازدهم تازه تشکیل شده و تازه ساختارهای خودش را می شناسد. کمیسیون امنیت ملی اخیرا تشکیل شده و ساختار جدید در حال طراحی است. ما در مجلس هم خود کمیسیون را داریم و هم باید کمیته های کمیسیون را تعیین تکلیف کنیم. در این چارچوب در مراحل اولیه هستیم ولی در همین مرحله هم نسبت به موضوعاتی که اتفاق می افتد بینظر نیستیم.
* دعوت کمسیون امنیت ملی از مقامات وزارت خارجه و سازمان انرژی اتمی
از جلسات ابتدایی کمیسیون موضوع قطعنامه شورای حکام مطرح و برای این موضوع دو جلسه برگزار شد و با اعضای کمیسیون صحبت و نظراتشان گرفته شد. ما در سطح بالایی با انتشار یک بیانیه در مرحله اول به این قطعنامه پاسخ دادیم. این پاسخ قطعی ما نیست و این موضوع در مراحل بعدی دارد که دنبال خواهد شد.
از مقامات وزارت امور خارجه و سازمان انرژی اتمی دعوت شده که در جلسات آتی کمیسیون حضور داشته باشند و رئیس مجلس شورای اسلامی مکلف کرده آنها پاسخ پیشنهادی خودشان را ارائه کنند. حتما کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی به این موضوع حساس است ولی واقعیت این است که لازم است ما به نسبت تحولاتی که در مسائل بین المللی اتفاق می افتد، توانبخشی جدیدی در عرصه سیاست خارجی داشته باشیم.
به عنوان یک کارشناس میگویم همانطور که آقای دکتر متقی گفتند ما نیاز به تولید فرصت و قدرت برای کشور داریم. اگر بخواهیم در فضای گفتمان قبلی بمانیم و نگاه ما به غرب و کشورهای اروپایی برای حل مشکلات باشد، به نتیجه چندانی نخواهیم رسید. در واقع اروپاییها در این مرحله نشان دادند که همراهیشان با آمریکا کم نیست. آنها بانی قطعنامهای میشوند که خواسته آمریکاییها است و موضعگیریهایی مبنی بر تمدید تحریمهای تسلیحاتی جمهوری اسلامی مطرح میکنند که خلاف قطعنامه سازمان ملل است.
در این چارچوب حتما اگر منتظر باشیم که مشکلاتمان از جانب اروپا حل شود، مسیر درستی را نمیرویم و در شرایط سختی دست و پا و در جا میزنیم. باید شرایط و فرصتهای جدیدی را خلق کنیم. شخصا فکر میکنم که باید توجهمان به همسایگانمان پررنگتر شود.
همسایگان ما فرصتهای بزرگی هم برای تعامل و هم برای توسعه همکاریهای سیاسی ما هستند. در واقع در شرایطی که آمریکاییها سیاست فشار حداکثریشان را هم در اجرای تحریمها و هم در فشار دیپلماتیک به جمهوری اسلامی دنبال میکنند، ما باید به ائتلافسازی و توسعه همکاریها با کشورهای مختلف دست بزنیم.
این هم کمکی هست که بتوانیم مشکلات خود را در قالب تحریم حل کنیم و هم یاران جدیدی به ما اضافه خواهد کرد. این موضوع همسایگان یکی از اولویت های اصلی کار ما است.
توسعه تعامل ما با کشورهای شرقی حتما باید در دستور کار ما باشد. عملکرد روسیه و چین را در این قطعنامه شاهد بودیم که بهطور محکم با اظهاراتی که در قالب قطعنامه شورای حکام شکل می گیرد، مخالفت کردند. روسیه و چین در مقابل تفسیر حقوقی نابجایی که آمریکاییها سعی میکنند از مشارکتشان در قطعنامه 2231 ارائه دهند وارد شدند و موضعگیری محکمی کرده و آن را خلاف حقوق بین الملل اعلام کردند. موضعگیریهای روشنی در قالب شورای امنیت سازمان ملل دنبال میکنند و این نشان میدهد که ظرفیت همکاری ها خیلی زیاد است.
* چین فقط یک شریک اقتصادی نیست / همکاری با روسیه به حوزه اقتصادی توسعه یابد
ما چین را نباید فقط یک شریک اقتصادی ببینیم بلکه ظرفیت همکاری ما زیاد است. همکاری سیاسی و استراتژیک ما با روسیه از وضعیت خوبی برخوردار است و این را باید به همکاریهای اقتصادی هم توسعه دهیم. فقط هم روسیه و چین نیستند بلکه مجموعه اقتصادهای نوظهور می توانند کمککار ما باشند. باید توجه جدی به اندونزی، کره، ترکیه، مالزی، آفریقای جنوبی و مجموع این کشورها داشته باشیم و برای جمهوری اسلامی فرصت خلق کنیم. فقط انتظار نداشته باشیم که قطعنامهای از جانب اروپا تصویب شده و ما چه پاسخی در قبال این قطعنامه داشته باشیم.
این ظرفیتها و توانمندیهای جمهوری اسلامی است که اگر بخواهند در زمینهای به ما فشار بیاورند، ما فرصتهای جدیدی را داریم. فرصتهای خوبی در قالب رشادتهایی که شهدای مدافع حرم و شهید حاج قاسم سلیمانی رقم زدند، در جبهه مقاومت فراهم شده است. این فرصتها را نباید دست کم بگیریم. امروز سوریه و عراق زمینه همکاری اقتصادی با جمهوری اسلامی هستند. شیطنتهایی توسط آمریکاییها در تخریب این روابط انجام میشود ولی اینها همگی زمینههایی است که باید به آنها توجه جدی داشته باشیم و در اولویت کارمان قرار دهیم که اگر کشورهای اروپایی خواستند در همکاری با آمریکا فشار علیه جمهوری اسلامی را افزایش دهند، بتوانیم پاسخ مناسب داشته و عرصههای جدیدی برای قدرت نمایی داشته باشیم و آنها را دنبال کنیم.
در همین قالب مجلس شورای اسلامی در رویکرد جدیدی که دنبال میکند، به همه این موضوعات توجه دارد. ما بنای دعوت به همکاری با دستگاههای اجرایی داریم و دعوتها صورت میگیرد و حتما فرصت گفتوگو هست تا یک برنامه جامع مدون شود و انتظار داشته باشیم که جمهوری اسلامی ایران علی رغم شیطنت بدخواهانش مسیر موفقیت و صلابت خود را دقیق طی کند.
انتهای پیام /
سازمان ملل شورای امنیت شورای حکام تهران میزگرد ابوالفضل عمویی ابراهیم متقی ان پی تی برجام خبرگزاری فارس آمریکا اروپا ایران- برچسبها:
- آلمان
- آمریکا
- اتحادیه اروپا
- انگلیس
- برایان هوک
- ترکیه
- تهران
- جمهوری اسلامی
- چین
- دانشگاه تهران
- رژیم صهیونیستی
- روسیه
- سازمان ملل متحد
- سوریه
- سیاست خارجی
- عراق
- فرانسه
- آژانس بینالمللی انرژی اتمی
- امنیت ملی و سیاست خارجی
- برجام
- برنامه هستهای
- شورای امنیت سازمان ملل
- شورای عالی امنیت ملی جمهوری اسلامی ایران
- قاسم سلیمانی
- قطعنامه ۲۲۳۱
- کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی
- مجلس شورای اسلامی
- ویروس کرونا