پنج‌شنبه 8 آذر 1403

«تصادفاتی» که سیاست خارجی ایران را تحت تاثیر خود قرار داد

خبرگزاری ایسنا مشاهده در مرجع
«تصادفاتی» که سیاست خارجی ایران را تحت تاثیر خود قرار داد

تعیین ساز و کار روابط بین‌الملل کشورها همواره یکی از زمینه‌های مهم حاکمیتی بوده است که نظام حاکم با اتخاذ سیاست‌های مختلف نه تنها جایگاه کشور در عرصه جهانی را تعیین می‌کند بلکه بر شرایط داخلی کشور نیز موثر است، چنان که می‌تواند اقتصاد کشور را به صورت قابل توجهی تحت تاثیر قرار دهد.

رویکردهای نظری نظام‌های حاکم بر کشورهای مختلف با توجه به زمینه ایدئولوژیک آن‌ها و نوع ساختار حکومت متفاوت است و از یک رویکرد محافظه‌کارانه تا انتقادی و انقلابی را شامل می‌شود.

ما در طول تاریخ معاصر کشور خود انواع و اقسام سیاست‌های خارجی را تجربه کردیم و نتایج متنوعی نیز از آن‌ها دریافت کردیم از سیاست محافظه‌کارانه‌ای که در دوران پیش از انقلاب محور روابط بین‌الملل نظام حاکم بوده تا سیاست انتقادی که پس از انقلاب آن را در پیش گرفتیم.

در طول دوران حاکمیت نظام‌های سیاسی با توجه به تغییرات وضعیت داخلی مانند تغییر هیات حاکم و همچنین تغییرات شرایط خارجی و بین‌المللی مانند تحول در بدنه حاکم کشورهای هدف و یا ایجاد شرایط خاص مانند وضعیت جنگی، رویکرد آن‌ها در روابط بین‌الملل می‌تواند چرخش‌هایی را به خود ببیند.

در مجموع رویکرد سیاست خارجه جمهوری اسلامی از ابتدای انقلاب از نوع انتقادی و انقلابی بوده است و به نقد ساختارهای بین‌المللی و سلسله مراتب قدرت‌ها پرداخته، این رویکرد نسبت به نگرش عادی و محافظه‌کارانه هزینه بیشتری را متوجه کشور می‌کند به طوری که کشور ما با اتخاذ چنین رویکردی در شرایطی مانند جنگ تحمیلی برخلاف ساختار دو قطبی آن زمان که جهان به دو بلوک شرق و غرب تقسیم می‌شد، تمام جهان را در مقابل خود می‌دید.

باید در نظر داشت که سیاست خارجه تحت تاثیر عوامل متعددی قرار دارد و دولت تنها تصمیم گیرنده در روابط بین‌الملل حکومت‌ها نیست و ساختارهایی از جمله مراجع قدرتمند تاثیرگذار در سیاست و گروه‌های با نظرات مخالف می‌توانند در جهت‌گیری تصمیمات نظام حاکم در زمینه سیاست خارجه نقش ایفا کنند.

در زمینه سیاست خارجه یکی از مواردی که باعث ایجاد نگرانی می‌شود پایبندی طرفین بر مفاد پیمان‌های بین‌المللی است، این نگرانی درخصوص کشور ما که سابقه دیرینه‌ای در مواجهه با بد عهدی طرف‌های خود دارد، به مقدار بیشتری مورد توجه قرار می‌گیرد و این یکی از مهمترین مسائلی بود که هر دو دولت یازدهم و دوازدهم را به خود درگیر کرد.

بروز بدعهدی کشورهای خارجی در مقابل ما به نظام حکومتی خاصی محدود نمی‌شود و حداقل در دوران معاصر از زمان قاجار تا کنون ما با چنین وقایعی مواجه بوده‌ایم، در چنین شرایطی برای بسیاری از مردم و سیاستمداران جایگاه اعتماد در روابط بین‌الملل به عنوان یک مساله حیاتی در تصمیم‌گیری‌ها و اتخاذ رویکردهای بعدی مطرح می‌شود، استادیار گروه علوم سیاسی دانشگاه فردوسی اعتماد در روابط بین‌الملل را «زاییده استمرار روابط و تحولات مثبت» می‌داند.

با توجه به نقش پررنگ دیپلماسی و روابط بین‌الملل در دو دولت حسن روحانی و امیدهایی که با نام «برجام» در دولت یازدهم با نگاه ویژه به مساله مذاکرات هسته‌ای جانی تازه گرفته بود اما در دولت بعدی او سرنوشت دیگری برای آن رقم خورد گفت‌وگویی داشتیم با عضو هیات علمی گروه علوم سیاسی دانشگاه فردوسی مشهد از آنچه تاکنون در سیاست خارجه ایران اتفاق افتاده است.

احمد فاطمی‌نژاد درخصوص انواع سیاست خارجه گفت: سیاست خارجه کشورها در یک دسته بندی ساده به دو مدل عادی و انتقادی یا انقلابی تقسیم می‌شوند. سیاست خارجه عادی یا محافظه‌کارانه زمانی است که شما در واقع چهارچوب‌های نظام بین‌الملل، سلسله مراتب موجود و مدیریت قدرت‌های بزرگ را می‌پذیرد در پی تغییر نظم و قواعد و سازمان‌های بین‌المللی نیستید و همچنین انتقادهای بنیان برافکنی نسبت به وضع موجود ندارد. بخش غالب کشورها چنین سیاستی دارند و این شامل کشورهایی که از قدرت نسبتا بالایی برخوردار هستند نیز صادق است.

سیاست خارجه انتقادی به دنبال تغییر وضع موجود است

وی در خصوص سیاست خارجه انتقادی، اضافه کرد: سیاست خارجه انتقادی یا انقلابی نوعی سیاست خارجه به دنبال تغییر وضع موجود است این نوع سیاست خارجه زمانی وجود که به نظم موجود انتقاد دارد و این انتقاد می‌تواند ناشی از تحولات داخلی باشد یا در نتیجه از دست دادن یک سری منافع در عرصه خارجی و می‌تواند ناشی از تغییر سیاستمداران و تغییر ائتلاف‌های بین‌المللی و شکل‌گیری ائتلاف‌های جدید باشد. در این خصوص طبیعی است که وقتی نظم به چالش کشیده می‌شود، سلسله مراتب و جایگاه قدرت‌های بزرگ پذیرفته نمی‌شود طبیعتا یک سری هزینه‌ها در محیط بین‌المللی و سیاست خارجه ایجاد می‌شود.

عضو هیات علمی گروه علوم سیاسی دانشگاه فردوسی مشهد در خصوص نوع سیاست خارجه جمهوری اسلامی تصریح کرد: سیاست خارجه جمهوری اسلامی ایران در این 40 ساله در دسته دوم یعنی سیاست خارجه انتقادی قرار دارد چراکه نظام جمهوری اسلامی یک نظام برآمده از یک انقلاب داخلی است که در این انقلاب داخلی یکی از مسائل هدف قرار گرفته سیاست خارجی سیستم پیشین بوده است.

فاطمینژاد افزود: سیاست خارجه سیستم پیشین عمدتا در قالب نظم موجود و محافظه‌کارانه و عادی تلقی می‌شده است و طبیعتا این انقلاب می‌خواسته آن را تغییر بدهد و این را در قالب شعارهای نه شرقی، نه غربی، استقلال خواهی، ضدیت با آمریکا، مبارزه با استکبار، حمایت از مستضعفین و شعارهایی از این دست به همراه بحث‌های عملی همچون حمایت از فلسطینی‌ها و مبارزه با آمریکا نشان می‌دهد.

محیط بین‌المللی می‌تواند مقدوراتی برای حفاظت از کشورها فراهم کند

استادیار گروه علوم سیاسی دانشگاه فردوسی مشهد در خصوص شرایط روابط بین‌الملل ما در زمان شروع جنگ با عراق بیان کرد: با در نظر داشتن این مساله که سیاست خارجه ما چنان که ویژگی‌های آن بیان شد در زمره سیاست خارجه انتقادی قرار می‌گیرد، ما در شرایطی مورد حمله عراق قرار گرفتیم که نسبت به نظام بین‌المللی موجود و سازمان‌های موجود انتقاد داشتیم، سلسله مراتب را نمی‌پذیرفتیم رابطه با قدرت‌های بزرگ را نوعی وابستگی و وادادگی تحلیل می‌کردیم و آن را مثبت نمی‌دانستیم، این به این معنا است که ما خود را از مقدورات و فرصت‌هایی که محیط بین‌المللی می‌تواند در اختیار یک کشور برای حفاظت از خود قرار بدهد، طبیعتا محروم کردیم و در این‌جا ما باید صرفا بر توانمندی‌های داخل متکی می‌بودیم.

ایران زمان جنگ با عراق با تمام دنیا می‌جنگید

فاطمی‌نژاد اضافه کرد: این مساله که سران نظام جمهوری اسلامی می‌گویند که ما در زمان جنگ با تمام دنیا می‌جنگیدیم بحث کاملا درستی است چرا که همه کشورها حتی آمریکا و اروپای غربی که در چهارچوب سیستم دو قطبی مخالف عراق بود پشت عراق قرار گرفته بودند و کشورهای عربی نیز به خاطر انگیزه‌های قومی و مذهبی آن‌ها را به سمت عراق سوق می‌داد و ما واقعا با تمام دنیا صرفا مبتنی بر توانمندی داخلی می‌جنگیدیم.

وی با اشاره به تغییر رویکرد کشور در طول دوران جنگ عنوان کرد: به مرور زمان در طول جنگ رویکرد ما در سیاست خارجه تا حدودی تعدیل می‌شود و برخی از بازیگران بین‌المللی را استثنا می‌کنیم، به عنوان مثال مدتی که از جنگ می‌گذرد سازمان ملل را به عنوان یک نهادی که می‌توانیم با آن رابطه داشته باشیم، می‌پذیریم، بعضی کشورها را نیز به همین صورت می‌پذیریم مانند بعضی از کشورهای اروپایی، شمال آفریقا و آسیای شرقی که سعی می‌کنیم با آن‌ها رابطه خود را احیا کنیم و از آن‌ها کمک بگیریم و تسلیحات بخریم.

عضو هیات علمی گروه علوم سیاسی دانشگاه فردوسی مشهد در خصوص امکان مذاکره میان ایران و آمریکا در دوران جنگ برای کاهش هزینه‌های تامین سلاح بیان کرد: هر نظام سیاسی اهداف خود در سیاست خارجه را اولویت‌بندی می‌کند، برای نظام سیاسی جمهوری اسلامی در آن برهه استکبار ستیزی، مقابله با آمریکا و حفظ استقلال اولویت اول بوده است و برای این اولویت اول با مشکلات و موانعی مواجه می‌شود از جمله کمبود سلاح در دوران جنگ ولی در عین حال این نظام سیاسی از سطحی از عقلانیت و عمل‌گرایی برخوردار است و می‌داند که بدون تامین سلاح امکان تداوم جنگ و شرایط خوب در جنگ وجود ندارد.

خرید سلاح از طریق واسطه‌ها؛ یک راهکار تاکتیکی

فاطمی‌نژاد افزود: با توجه الزامات و ایجابات بیان شده، این راه مطرح می‌شود که خرید سلاح به عنوان یک راهکار عملیاتی و تاکتیک در نظر گرفته شود به این صورت که از طریق کانال‌های موجود دیگر و عرضه‌کنندگان دیگر بدون ورود به یک ائتلاف با قدرت‌های بزرگ نیازهای خود را برآورده کنیم که عملا همین اتفاق می‌افتد و از طریق واسطه‌ها و کشورهای دسته چندم تسلیحات تامین می‌شود و جنگ ادامه می‌یابد.

دولت هاشمی رفسنجانی تلاشی برای گذار به سیاست خارجه عادی

وی در خصوص تغییرات سیاست خارجه ایران در دوران ریاست جمهوری آیت‌الله هاشمی رفسنجانی گفت: دوران هاشمی رفسنجانی را می‌توان از یک منظر تلاشی برای گذار از سیاست خارجه انتقادی به سیاست خارجه عادی در راستای دسته‌بندی که در خصوص آن بحث شد، تلقی کنیم، دلیل ناکامی آن هم این بود که مسائل اساسی که باعث می‌شد سیاست خارجی و رویکرد خارجی ما به عنوان یک کشور منتقد و برهم زننده نظم موجود بین‌المللی تفسیر شود کماکان باقی بود؛ ضدیت با آمریکا، مبارزه با اسرائیل و حمایت از گروه‌های آزادی بخش به عنوان اصول پایدار سیاست خارجی ایران باقی ماند و طبیعتا در این زمینه اتفاقی نیافتاد.

استادیار گروه علوم سیاسی دانشگاه فردوسی مشهد خاطرنشان کرد: از یک منظر در دوران هاشمی رفسنجانی از شدت انتقادی و انقلابی بودن سیاست خارجه تا حدودی کاسته شد بدین صورت که دایره کشورهایی را که می‌توانستند در ردیف کشورهای غیر متخاصم جای بگیرند و ما در شرایط مختلف می‌توانستیم با آن‌ها رابطه داشته باشیم، عملا گسترش یافت.

فاطمی‌نژاد افزود: در دوره جنگ کشورهای متخاصم خیلی زیاد بودند؛ به غیر از تعدادی کشور دوست کشور دیگری نبود و باقی کشورهای دشمن بودند اما در دوره آقای هاشمی گروهی در این وسط شکل گرفتند که کشورهای غیر متخاصم بودند و تا امروز هم ادامه دارد در کلام رهبری هم دیده می‌شود که ما فقط با بعضی از کشورهای خارجی مشکل داریم. این شرایط بدان معناست که دایره کشورهای غیر متخاصم که می‌توانیم روابط کارکردی با آن‌ها داشته باشیم، گسترش پیدا می‌کند.

وی اضافه کرد: شرایط مذکور تاثیر سیاست خارجه دوران آقای هاشمی است که در دوره‌های بعد و در سطح کلان سیاست خارجه جمهوری اسلامی ادامه پیدا می‌کند و امروز هم سیاست خارجه مطلوب ایران همین سبک است اما مشکلی که وجود دارد این است که از آن طرف آمریکایی‌ها این کشورهای غیر متخاصم را محدود می‌کنند و نمی‌گذارند که این کشورهای غیرمتخاصم با ایران روابط گسترده‌ای داشته باشند.

عضو هیات علمی گروه علوم سیاسی دانشگاه فردوسی مشهد در خصوص این مساله که چرا اکنون ما نمی‌توانیم مانند سال‌های ابتدایی تشکیل اتحادیه اروپا با اروپاییان ارتباط برقرار کنیم حال آنکه در همان زمان هم فشار آمریکا بر آن‌ها برای عدم برقراری ارتباط با ایران وجود داشته است، خاطرنشان کرد: سیاست خارجه مدل انقلابی و منتقد وضع موجود در شرایطی که چهارچوب‌های وضع موجود بینالمللی دقیق نشده امکان راحت‌تری برای کار دارد.

پررنگ شدن چهارچوب‌های بین‌المللی کار را برای سیاست خارجه ما دشوار می‌کرد

فاطمی‌نژاد افزود: زمانی که مرزبندی‌ها و چهارچوب‌ها دقیق و سفت و سخت می‌شود، پیش‌برد این مدل سیاست خارجه کار دشواری است. ما دقیقا همین حالت را پس از روی کار آمدن ترامپ مجددا می‌بینیم، وقتی مرزبندی‌ها پررنگ می‌شود کار برای سیاست خارجه ما دشوار می‌شود و می‌بینیم که حتی نمی‌توانیم با کشورهای دوست رابطه زیادی داشته باشیم.

وی اضافه کرد: ابتدای شکل‌گیری اتحادیه اروپا در ابتدای دهه 90 زمانی است که مرزبندی‌ها خیلی دقیق نیست و اتحادیه اروپا می‌خواهد فضای بازی پیدا کند و در پایان جنگ سرد شرایط خیلی روشن نیست و بدبینی فزاینده آمریکا نسبت به باقی کشورها کمی کاهش پیدا کرده است و فضای خوش‌بینانه حاکم است و در این میان کشورهایی که مدل سیاست خارجه مشابه ما دارند امکان کنش‌گری و فضای تنفس پیدا می‌کنند.

استادیار گروه علوم سیاسی دانشگاه فردوسی مشهد با اشاره به تاثیرگذاری عوامل مختلف بر سیاست خارجه تصریح کرد: برای بررسی تحولات سیاست خارجه هر کشوری سه دسته عامل باید درنظر گرفته شود؛ یک سری تحولات مرتبط با کشور مرجع سیاست خارجی، یک سری تحولات مربوط به کشور هدف سیاست خارجی و دیگری تحولات اتفاق افتاده در سطح بین‌المللی است. بخش‌های خارج از دولت؛ یکی از عوامل تاثیرگذار بر سیاست خارجه کشورها

فاطمی‌نژاد افزود: در دوران پس از فروپاشی شوروی تحولات نظام بین‌الملل به شدت موافق تغییر در سیاست خارجه ایران و حل مشکلات است و در این زمینه مشکلی وجود ندارد منتهی دو سطح دیگر تحولات که یکی در داخل ایران و دیگری در داخل آمریکا است.

وی در خصوص عوامل تاثیرگذار در داخل کشور گفت: ما در داخل ایران مراجع متعدد تاثیرگذار در سیاست خارجی داریم؛ بخشی در دولت، بخشی خارج از دولت و بخشی به طور کامل غیر دولتی. به نظر می‌رسید که در این برهه در داخل ایران در دولت انگیزه‌ها، برنامه‌ها و اراده‌ها برای حل و فصل مشکلات وجود داشت اما در آن بخش خارج از دولت و غیر دولتی این مساله خیلی پسندیده نبود.

مراجع متعدد تصمیمی‌گیری در آمریکا نیز وجود دارد

عضو هیات علمی گروه علوم سیاسی دانشگاه فردوسی مشهد در خصوص عوامل تاثیرگذار درآمریکا اضافه کرد: در آمریکا نیز مراجع متعدد تصمیم‌گیری به سبک دیگری و با نگاه‌های سیاسی مختلف وجود داشت مثلا یک گروهی در آمریکا در این دوره به دنبال حل و فصل مسائل است و گروه دیگری خیلی افراطی به دنبال برخورد با ایران هستند.

فاطمی‌نژاد افزود: باید دقت کنیم که قانون داماتو (قانون تحریم ایران؛ در دوره بیل کلینتون به تاریخ شانزده مارس 1995 به امضا وی رسید.) در همین دوره تصویب شد و باعث شد که برنامه‌های اقتصادی ایران و روابط اقتصادی ایران با بازیگران غیر آمریکایی با مشکل مواجه شود و می‌بینیم که این قانون مرتبا تمدید می‌شود و تا امروز ادامه پیدا کرده و امروز تحت عنوان قانون ISA گسترده‌تر شده است.

وی افزود: این که این اتفاق (تصویب قانون داماتو) در این دوره افتاد به خاطر همین نگاه‌های متفاوتی است که در هیات حاکم آمریکا وجود دارد به عبارتی بخش‌هایی از هیات حاکمه چه در ایران و چه در آمریکا موافق حل و فصل مسائل با توجه به فضای مناسب بین‌المللی بودند ولی بخش‌هایی مشکل و مانع ایجاد می‌کردند و تجربه دو دهه اخیر نشان داده که آن بخش‌هایی که مانع ایجاد می‌کردند موفق‌تر بودند.

اعتماد در روابط بین‌الملل زاییده استمرار روابط و تحولات مثبت

استادیار گروه علوم سیاسی دانشگاه فردوسی مشهد گفت: اعتماد در روابط بین‌الملل زاییده استمرار روابط و تحولات مثبت است، در مواردی که سیاست خارجه کشورها محافظه‌کارانه و عادی است و یک سری از روابط و مناسبات برای چند دهه استمرار دارد به مرور زمان اعتماد ساخته می‌شود.

فاطمی‌نژاد اضافه کرد: اعتماد سازی و اعتماد داشتن به همدیگر در مناسبات دو جانبه بالاترین سطح از این مناسبات است؛ در مرحله اول بر اساس منفعت مشترک در مرحله بعد بر اساس اهداف مشترک مناسبات شکل می‌گیرد و به همین صورت اعتمادسازی در سطح بسیار بالایی قرار دارد. خود مساله اعتمادسازی نیز دارای سطوح مختلفی است و گاهی در سطح تبادل هیات ورزشی است و گاهی در حد مشورت دادن در مسائل سیاسی و امنیتی یکدیگر است.

وی در خصوص روابط ایران و آمریکا در دولت خاتمی در زمان ریاست جمهوری جرج بوش عنوان کرد: در این دوره یکی از عوامل مهم تاثیرگذار بر روابط ایران و آمریکا دولت بوش است که نسبت به دولت کلینتون رفتار افراطی‌تری را در عرصه بین‌المللی دارد و مخصوصا در این فضا که نومحافظه‌کاران قدرت پیدا می‌کنند فضا خیلی برای صحبت از مناسبات دوستانه فراهم نیست.

عضو هیات علمی گروه علوم سیاسی دانشگاه فردوسی مشهد اضافه کرد: عوامل دیگری هم بر این شرایط تاثیر گذار است از جمله این عوامل حادثه 11 سپتامبر است که خیلی برجسته است و به طور کل اهمیت یافتن تروریسم بین‌المللی و خصوصا تروریسم بنیادگرای اسلامی در سیاست خارجه آمریکا است.

فاطمی‌نژاد در خصوص نتایج گسترش بنیادگرایی اسلامی بر روابط ایران و آمریکا افزود: خود به خود موضوع ایران و سیاست خارجه آن در این قالب هل داده شد در صورتی که ایران با توجه به تفاوت‌های ایدئولوژیک جمهوری اسلامی با بنیادگرایان اسلامی سنخیتی با این موضوع نداشت اما ذهن سیاست‌گذاران و به طور کل انسان‌ها ذهن ساده‌سازی است و سعی می‌کنند این‌ها را یک دست کنند.

وی افزود: از جمله مسائلی که در این دوره با آن مواجه شدیم از جمله گفته بوش که ایران، عراق و کره شمالی را محور شرارت خواند بعد از اتفاقات یازده سپتامبر در آمریکا رخ داد و این علی‌رغم همکاری‌هایی بود که ایران برای مقابله با تروریست‌ها و همچنین حمله آمریکا به افغانستان کرده بود. روابط میان کشورها تحت تاثیر متغیر شخص نیز قرار دارد

استادیار گروه علوم سیاسی دانشگاه فردوسی مشهد در خصوص نقش شخصیت بوش بر روابط ایران و آمریکا خاطرنشان کرد: در این فضا شخصیت بوش نیز بر روابط میان ایران و آمریکا تاثیر گذار بود، به عنوان مثال یکی از اساتید من در دانشگاه کویینزلند می‌گفت که این صحبت زشت بوش (محور شرارت خواندن ایران، عراق و کره شمالی) فقط از بوش بر می‌آمد که همچین مساله‌ای را در آن فضا مطرح کند و این در واقع ضعف دانش سیاسی بوش بود و به طورکل به این صورت گاهی اوقات وقایعی که بر روابط دوجانبه کشورها تاثیرگذار است تحت تاثیر متغیر شخص است کما اینکه امروز هم ما در سیاست خارجه آمریکا تحت تاثیر ترامپ شاهد هستیم.

دولت خاتمی و حسن روحانی در دستیابی به هدف خود در مذاکرات موفق بودند

فاطمی‌نژاد در خصوص مذاکرات ایران و اروپا در دولت خاتمی در خصوص جلوگیری از ارجاع پرونده ایران از شورای حکام به شورای امنیت سازمان ملل تصریح کرد: سیاست خاتمی و آن زمان که آقای روحانی به عنوان دبیر شورای امنیت ملی مسوول مذاکرات بود با شکست مواجه نشد بلکه به نتیجه نرسید این دو با یکدگیر تفاوت دارند چراکه هدفی که آن‌ها داشتند این بود که برنامه هسته‌ای ایران به شورای امنیت ارجاع نشود و تا زمانی که دولت خاتمی بود و روحانی مسوول مذاکرات بود به شورای امنیت ملی ارجاع نشده بود، یعنی آن‌ها به هدف بنیادی خود که جلوگیری از این اتفاق و طرح برنامه هسته‌ای ایران به عنوان تهدید صلح امنیت بین‌المللی بود دست یافتند.

عدم صبوری در سیاست خارجه برای ایران ایجاد هزینه کرده است

وی در خصوص ناکامی دولت خاتمی و روحانی در مذاکرات با اروپایی‌ها تصریح کرد: قسمتی که آن‌ها ناکام بودند مربوط به این می‌شد که نتوانستند برنامه هسته‌ای ایران را از دستورکار شورای حکام و یک مساله و دغدغه آژانس خارج کنند و همچنان مذاکرات درحال انجام بود. مسائل مربوط به سیاست خارجه نیازمند صبوری بالاست یعنی اینکه فکر کنیم برخی مسائل در یک یا دو سال حل می‌شود از اشتباهاتی است که در روحیات سیاسی ایرانی‌ها وجود دارد و بارها پیامد این را دیده‌ایم و هزینه‌های آن را چشیدیم اما کماکان وجود دارد.

تاثیر تحولات دولت احمدی‌نژاد در ارجاع برنامه هسته‌ای ایران به شورای امنیت

عضو هیات علمی گروه علوم سیاسی دانشگاه فردوسی مشهد در خصوص سیاست خارجه در زمان دولت احمدی‌نژاد عنوان کرد: نوع نگاه دولت احمدی‌نژاد و رویکردی که به حل مساله داشتند و نوع نگاه آن‌ها به سازمان‌های بین‌المللی و باز دوباره تاثیر شخصیت تصمیم گیرندگان در این زمینه تاثیر داشت و طبیعتا پس از اینکه دولت آقای احمدی‌نژاد روی کار آمد و تغییر و تحولاتی که در سطوح مختلف از مذاکره‌کنندگان تا تصمیم‌گیرندگان کلیدی و رویکرد ایران اتفاق افتاد همگی در ارجاع برنامه ایران به شورای امنیت موثر بود.

تبدیل برنامه هسته‌ای ایران به دغدغه بین‌المللی

فاطمی‌نژاد افزود: از آن زمانی که برنامه به شورای امنیت سازمان ملل ارجاع داده شد می‌توان گفت که مسائل تا حد زیادی از دست سیاست‌گذاران خارجه ایران خارج بود یعنی یک مساله سیاست خارجه ما به یک مساله سیاست بین‌الملل تبدیل شده بود و طبیعتا وقتی مساله‌ای به دغدغه جامعه بین‌المللی تبدیل می‌شود.

وی در خصوص نتایج ارجاع برنامه هسته‌ای ایران به شورای امنیت سازمان ملل اضافه کرد: در این شرایط جامعه بین‌المللی در مورد آن تصمیم می‌گیرد و نه صرفا ایران و در این‌جا ما دو مشکل داشتیم یکی اینکه باید طرف‌های دیگر مانند آمریکا را راضی می‌کردیم و دیگری اصلاح نگاه و رویکرد کلی جامعه بین‌الملل، یعنی این مشکل فزاینده و این دشواری بود که در کل دولت احمدی‌نژاد ادامه پیدا کرد و هیچ‌وقت حل نشد.

استادیار گروه علوم سیاسی دانشگاه فردوسی مشهد بیان کرد: یکی از نظریه‌پردازان روابط بین‌الملل عوامل تاثیرگذار در روابط بین‌الملل را در سه سطح تحلیل می‌کند؛ یک سری عوامل ارادی، یک سری عوامل مکانیستی و یک سری عوامل تصادفی هستند. عوامل ارادی به افراد تصمیم‌گیر مربوط می‌شود، عوامل مکانیستی به ساختارها، بروکراسی و سلسله مراتب موجود و عوامل تصادفی را نمی‌توان گفت که تحت تاثیر چه چیزی است و یکباره اتفاق می‌افتد.

فاطمی‌نژاد افزود: در دوره روحانی زمانی که اوباما رئیس جمهور آمریکا بود می‌توان گفت بهترین حالت از نظر موارد ارادی و مکانیستی بود یعنی دستگاه حاکمه در ایران و آمریکا و افراد تصمیمی‌گیر این دغدغه را داشتند تا این تنش‌ها و مسائل را حل کنند و تا حدودی نیز موفق بودند یعنی ما به مواردی دست پیدا کردیم که در دوره خاتمی نرسیدن به همان موارد باعث شکست مذاکرات شد.

تبدیل برنامه هسته‌ای ایران به یک برنامه عادی در دولت روحانی

وی در خصوص مواردی که دولت روحانی بر خلاف دولت خاتمی به آن‌ها دست یافت، اضافه کرد: از جمله این موارد این بود که برنامه ایران در آژانس بین‌المللی انرژی اتمی یک برنامه عادی تلقی شود که در دوره روحانی به این رسیدیم اما عوامل تصادفی که می‌توان گفت عامل اصلی شکست این تلاش‌ها در این برهه دولت روحانی بود از مهم‌ترین آنها می‌توان به این اشاره کرد که یک فرد غیر حزبی و غیر سیاسی و با سواد بین‌المللی اندک مانند ترامپ در آمریکا سر کار آمد، این را نمی‌شد پیش‌بینی کرد که در واقع تمام مسائل را بهم زد.

عضو هیات علمی گروه علوم سیاسی دانشگاه فردوسی مشهد در خصوص موارد دیگر موثر بر روابط ایران و آمریکا خاطر نشان کرد: مورد دیگری که می‌تواند حائز اهمیت باشد یک سری تحولات و اتفاقات دیگری مانند بهار عربی بود که در این دوره رخداد و خصوصا اینکه دامنه آن به سوریه که یکی از حوزه‌های نفوذ ایران بود، کشیده شد این تحولات این سبکی شاید هر 50 سال یکبار هم رخ ندهد که تمام کشور را درگیر کند اما در این برهه رخ داد و این طبیعتا باعث می‌شد که آن جنبه تهاجمی سیاست خارجه ایران را در محیط بین‌المللی را پررنگ و حساسیت‌ها را جلب کند. یک سری از عوامل با این سبک که اتفاق افتاد دستگاه سیاست خارجه دولت روحانی را تضعیف کرد.

فاطمی‌نژاد در مورد آینده روابط ایران و آمریکا عنوان کرد: با توجه به شکست برجام و تنش‌های منطقه‌ای که اتفاق افتاده است می‌توان وضعیت سیاست خارجه ایران را در حال حاضر در یک شرایط برزخی تصور کرد یعین ما شرایطی داریم که ما می‌توانیم به سرعت به سمت تنش زدایی و بهبود مسائل برویم و یکباره می‌توانیم به سمت افزایش سطح منازعه و حتی جنگ و درگیری برویم و این بستگی به چگونگی چیدمان و مدیریت مسائل است.

وی افزود: با توجه فضای کلی که هم در ایران و هم در آمریکا حاکم است به نظر می‌رسد که بازیگران خردمندتر از آن هستند که بخواهند به سمت منازعه مستقیم و شدید بروند و حتی بین ایران و رقبای منطقه‌ای ایران نیز همین شرایط حاکم است درست است که مسائل و چالش‌های بنیادی دارند اما همزمان تمام طرف‌ها این مساله را پذیرفته‌اند که جنگ پدیده بد و خطرناکی است.

استادیار گروه علوم سیاسی دانشگاه فردوسی مشهد اضافه کرد: با توجه به درک طرف‌ها از بد و خطرناک بودن جنگ می‌توان گفت ما فقط در شرایطی می‌توانیم به سمت جنگ برویم که اتفاقات برنامه‌ریزی نشده و خارج از کنترلی رخ دهد، یعنی اگر یک زمانی جنگی رخ دهد باید آن را خارج از کنترل سیاستمداران تلقی کنیم اما در این فضا می‌توان توقع داشت که در بدترین حالت شرایط به همین صورت باقی بماند یا اینکه میانجی‌گری‌ها جواب بدهد و به سمت بهبود مناسبات برویم. انتهای پیام