شنبه 3 آذر 1403

فرانسه مقر قدرتمندترین لابی اسرائیل و در حال منزوی‌شدن است

خبرگزاری مهر مشاهده در مرجع
فرانسه مقر قدرتمندترین لابی اسرائیل و در حال منزوی‌شدن است

شاید مکرون قصد دارد با اعمال فشار به اسرائیل، لابی صهیونیست‌ها در این کشور را که قدرتمندترین لابی اسرائیلی در اروپا است، مجاب به حمایت از سیاست‌های وی در اروپا کند.

شاید مکرون قصد دارد با اعمال فشار به اسرائیل، لابی صهیونیست‌ها در این کشور را که قدرتمندترین لابی اسرائیلی در اروپا است، مجاب به حمایت از سیاست‌های وی در اروپا کند.

خبرگزاری مهر _ گروه فرهنگ و ادب: علی معروفی آرانی، منتقد و پژوهشگر فرهنگ و پژوهشگر در حوزه صهیونیسم در مقاله‌ای که برای انتشار در اختیار مهر قرار داده به تمرکز و توجه فرانسه به تحولات مربوط به اصلاحات قضائی در اسرائیل و نقش انتفاضه‌های فلسطین در افکار عمومی فرانسه پرداخته است.

مشروح متن این‌مقاله را در ادامه می‌خوانیم؛

فرانسه از رهبران سیاسی اسرائیل می‌خواهد از هرگونه اقدام یا اظهاراتی که ممکن است بحران را تشدید، خودداری کنند. طی 12 هفته گذشته، هزاران تن از ساکنان اراضی اشغالی در اعتراض به اصلاحات قضائی کابینه «نتانیاهو» تظاهرات برپا کرده و برآوردها نشان می‌دهد که 600 هزار نفر در خیابان‌ها علیه نتانیاهو تظاهرات برپا کردند.

آدرین واتسون، سخنگوی شورای امنیت ملی کاخ سفید طی بیانیه‌ای با اشاره به گفت‌وگوی تلفنی اخیر میان جو بایدن، رئیس جمهوری ایالات متحده و نتانیاهو، تغییرات اساسی در نظام‌های دموکراتیک را مستلزم حمایت گسترده مردمی دانست. او نسبت به تحولات جاری در سرزمین‌های اشغالی ابراز نگرانی کرد.

پیتر استانو سخنگوی ارشد اتحادیه اروپا هم امروز ادعا کرد که اظهارنظر درباره «مسائل داخلی» اسرائیل، کار اتحادیه نیست و «این‌ها مسائلی است که باید توسط نهادها و افراد ذینفع در اسرائیل رسیدگی شود.»

شهروندان فرانسوی و مردم معترض در تلاویو و سایر شهرهای رژیم اشغالگرقدس نیز در روزها شاهد خروش میلیونی مردمی است، علیه دولت‌های ماکرون و نتانیاهو! همان دو شخصیت منفوری که طی 4 ماه گذشته به تمامی حیله‌ها متوسل شده بودند تا مردم هوشیار ایران را مقابل نظام قرار دهند!

در حالی که در روز 22 بهمن ایران اسلامی شاهد خروش میلیون‌ها زن و مرد و پیر و جوان ایرانی در دفاع از نظام جمهوری اسلامی بود، در دو گوشه از جهان یکی در غرب آسیا و آن یکی در غرب اروپا میلیون‌ها نفر در مخالفت با دولت‌ها و رژیم‌های خود به خیابان‌ها آمده بودند. طی چهار ماه گذشته رژیم صهیونیستی و دولت فرانسه در کنار سایر دولت‌های غربی تمام توان خود را به میدان آوردند تا شاید ایران بیشه شیران را ناامن کنند و با تنفس مصنوعی به اغتشاشات همچنان بر طبل ناامنی در کشورمان بکوبند اما تیرشان کمانه کرد و درست در روز 22 بهمن فلسطین اشغالی و فرانسه شاهد تظاهرات میلیونی علیه نظام حاکم بود! در فرانسه دولت ماکرون به دنبال تصویب و اجرای طرح‌های ریاضتی به خصوص طرح افزایش سن بازنشستگی از 62 به 64 سال است تا شاید بتواند با تحت فشار قرار دادن مردم، از بحران اقتصادی حاصل از مداخله در جنگ اوکراین رهایی یابد. مسئله‌ای که میلیون‌ها کارگر، کارمند و دانشجوی فرانسوی را برای چهارمین دور به خیابان‌ها کشانده اما ماکرون همچنان اصرار دارد که این طرح را به قانون تبدیل کند.

در این اعتراضات نیز بر اساس گزارش‌ها نزدیک به یک میلیون معترض از اقشار مختلف مردم در سرتاسر فرانسه به خیابان‌ها ریختند و خواستار لغو برنامه دولت برای افزایش سن بازنشستگی شدند اصرار ماکرون برای اجرای این طرح با وجود مخالفت‌های گسترده باعث شد که معترضان بار دیگر در 250 نقطه در سرتاسر فرانسه برای چهارمین بار به خیابان‌ها بریزند.

بر اساس اعلام وزارت کشور فرانسه در جریان این تظاهرات نیز تعدادی از افراد شرکت‌کننده بازداشت شده‌اند. به نقل از خبرگزاری تاس، معترضان به سمت مأموران پلیس بطری و سنگ پرتاب کرده و پلیس هم به سوی آنها گاز اشک آور شلیک کرده و برخی از معترضان را نیز دستگیر کرده است. بر اساس این گزارش جوانان معترض سطل‌های زباله را به آتش کشیده و پنجره‌های برخی از مغازه‌ها و کافه‌ها را در جریان این اعتراض در پاریس شکستند.

صهیونیست‌ها هم علیه نتانیاهو و اقدامات سیاسی اش قیام کردند

تل آویو و دیگر شهرهای فلسطین اشغالی هم که از یک و ماه و نیم گذشته بدلیل برگزاری اعتراضات سیاسی و تظاهرات ضددولتی رنگ آرامش به خود ندیده، روز 22 بهمن ماه نیز نا آرام بود. اعتراضات علیه کابینه به شدت افراطی نتانیاهو تقریباً در همه روزهای هفته به اشکال گوناگون از تجمعات در مناطق مختلف شهری تا برگزاری برنامه‌های هنری در فلسطین اشغالی ادامه داشته و هر هفته نیز در روزهای شنبه صدها هزار نفر با حضور در خیابان‌ها علیه کابینه نتانیاهو شعار می‌دهند و آن را کابینه دیکتاتور، فاشیستی و مجرم توصیف می‌کنند.

نکته قابل توجه آن است که نه حامیان نتانیاهو و نه معترضان هیچ‌کدام از وضعیت کنونی در تل آویو رضایت ندارند و هر دو طرف به‌دنبال تغییرات بنیادین در ساختار سیاسی رژیم صهیونیستی هستند. در واقع ساختار سیاسی رژیم صهیونیستی با بن بست بی‌سابقه‌ای روبه‌روست که در آن همه طرف‌ها به‌دنبال شکست گروه مخالف خود هستند و از همین رو نیز بسیاری از منابع داخلی در فلسطین اشغالی نسبت به بقای حاکمیت صهیونیست‌ها هشدار می‌دهند و دهه پیش رو دهه پایانی عمر دولت یهود می‌دانند.

براین اساس به نظر می‌رسد که بزرگ‌ترین تهدید فعلی علیه موجودیت رژیم صهونیستی فقدان مشروعیت آن در داخل است. رژیم صهیونیستی از ابتدای شکل‌گیری خود همواره با تهدیدات هویتی و موجودیتی روبه رو بوده است و در همه دهه‌های گذشته از راه‌های نظامی سعی درحل بحران‌های داخلی خود داشته است، اما اکنون با گذشت حدود هشت دهه، راه‌حل‌های قدیمی مانند به راه‌انداختن جنگ با فلسطینی‌ها یا جنگ در خارج برای سرپوش گذاشتن بر بحران‌های داخلی آن کافی نیست و در حال حاضر جریانی انتقادگر و به شدت ضدساختار در اسرائیل رشد کرده که بنیان‌های گذشته خود را زیر سوال می‌برد و خواستار دگرگونی وضعیت نامعلوم تل آویو است. این جریان انتقادگر صهیونیستی و ضدساختار دیگر توجهی به جنگ خارجی ندارد و دشمن شماره یک خود را در تل‌آویو می‌بیند و به همین دلیل به‌دنبال درگیری داخلی با جریان نوظهور تندروهای حریدی است که این روزها در کابینه نتانیاهو قدرت را در دست دارند.

روابط مزدورانه اسرائیل با فرانسه برای امتداد چپاول و یاغی گری

فرانسه روابط دوجانبه مستحکمی با اسرائیل برقرار کرده است که با تعهد دائمی به موجودیت و امنیت آن مشخص شده است.

پس از آزادسازی فرانسه توسط نیروهای متفقین، دیوید بن گوریون مطمئن بود که شارل دوگل به او در تأسیس یک کشور یهودی کمک خواهد کرد. در 12 ژانویه 1949 فرانسه موجودیت اسرائیل را به رسمیت شناخت و از تصمیم اسرائیل برای پیوستن به سازمان ملل حمایت کرد. در سال 1953 فرانسه شروع به فروش تسلیحات فرانسوی به اسرائیل کرد و به یکی از نزدیکترین متحدان و حامیان آن تبدیل شد. فرانسه سپس با اسرائیل منافع راهبردی علیه ناسیونالیسم افراطی عرب داشت، زیرا مجبور بود با احساسات ناسیونالیستی در سرزمین‌های الجزایری خود کنار بیاید. در اواخر دهه 1950 فرانسه هواپیماهای جنگی میراژ - پیشرفته‌ترین هواپیمای جنگی تا به امروز و اولین هواپیمای رزمی پیشرفته را به اسرائیل عرضه کرد.

فرانسه یکی از اولین کشورهایی بود که در 11 مه 1949 با اسرائیل روابط دیپلماتیک برقرار کرد. سپس فرانسه فعالانه با کمک به تلاش‌های دفاعی این کشور جوان را به تحکیم کمک کرد. فرانسه در جنگ شش روزه در سال 1967 موضع بی طرفی را اتخاذ کرد (دعوت به اعتدال از هر دو طرف، تحریم تحویل تسلیحات به منطقه قبل از شروع جنگ). قطعنامه 242 سازمان ملل متحد که به اتفاق آرا توسط اعضای شورای امنیت از جمله فرانسه به تصویب رسید، از اسرائیل می‌خواهد «از سرزمین‌های اشغال شده در درگیری‌های اخیر عقب‌نشینی کند».

در اکتبر 1957 توافقنامه‌ای بین فرانسه و اسرائیل درباره ساخت نیروگاه هسته‌ای در اسرائیل امضا شد که در سال 1963 به پایان رسید. رئیس جمهور آینده اسرائیل، شیمون پرز، سیاستمداری بود که میانجی این قرارداد بود. در مستند مایکل کارپین در سال 2001، بمبی در زیرزمین توسط اسرائیل منفجر و آزمایش شد، آبل توماس، رئیس ستاد سیاسی وزیر دفاع فرانسه در آن زمان، گفت که فرانسیس پرین، رئیس کمیسیون انرژی اتمی فرانسه، به نخست وزیر وقت گای مولت توصیه کرد که فرانسه باید به اسرائیل کمک کند. یک بمب هسته‌ای بر اساس این مستند، فرانسه یک راکتور هسته‌ای و کارکنانی را به اسرائیل اعزام کرد تا آن را همراه با اورانیوم غنی شده و ابزار تولید پلوتونیوم در ازای حمایت در جنگ سوئز در اسرائیل راه اندازی کند.

بحران سوئز در سال 1956 نقطه عطفی برای روابط اسرائیل و فرانسه بود. اسرائیل، فرانسه و بریتانیا برای کنترل کانال سوئز توطئه کرده بودند. اسرائیل حمله غافلگیرانه به مصر را آغاز کرد و به دنبال آن انگلستان و فرانسه. اهداف بازپس گیری کنترل غرب بر کانال سوئز و برکناری جمال عبدالناصر، رئیس جمهور مصر از قدرت، و همچنین بازگشایی تنگه تیران به روی کشتیرانی اسرائیل و توقف حملات فداییان تحت حمایت مصر به اسرائیل بود. پس از شروع جنگ، ایالات متحده، اتحاد جماهیر شوروی و سازمان ملل متحد بریتانیا و فرانسه را مجبور به عقب نشینی کردند. اسرائیل عاقلانه چند ماه دیگر تا تأسیس یونیف، که آزادی دریانوردی در تنگه تیران را برای اسرائیل تضمین می‌کرد، صبر کرد.

علاقه به ناسیونالیسم عربی از بین رفت و باعث شد فرانسه نگرش آشتی جویانه تری نسبت به ملت‌های عرب و لحن تندتری نسبت به اسرائیل اتخاذ کند. با این حال، کار بر روی راکتور هسته‌ای با کمک فرانسه ادامه پیدا کرد. فرانسه قبل از آغاز جنگ شش روزه اسرائیل را تحریم تسلیحاتی کرد. پس از تحریم، نیروی هوایی اسرائیل در برنامه ریزی استراتژیک و توانایی بلندمدت به شدت محدود شد، زیرا این تحریم باعث کمبود قطعات یدکی برای اکثر هواپیماهای جنگنده فرانسوی به اسرائیل شد که در آن زمان بسیار پیشرفته بودند. به نوشته نیویورک تایمز، «این بازی دوگانه اما زمانی پایان یافت که جنگ شش روزه در سال 1967 فرانسه را مجبور کرد طرفی را انتخاب کند. در شوک به متحدان اسرائیلی خود، کشورهای عربی را انتخاب کرد: با وجود اقدامات تهاجمی مصر، فرانسه یک تحریم تسلیحاتی موقت بر منطقه اعمال کرد - که بیشتر به اسرائیل آسیب زد - و به مقامات ارشد اسرائیل هشدار داد که از خصومت اجتناب کنند.

تغییر طرف‌ها همچنین روابط فرانسه و آمریکا را مختل کرد، زیرا فرانسه به‌عنوان یک قدرت نواستعماری منسوخ و تهاجمی فزاینده دیده می‌شد. ایالات متحده آمریکا نقش فعلی خود را به عنوان متحد اسرائیل با جنگ شش روزه در سال 1967 به عهده گرفت، در حالی که فرانسه تصمیم گرفت برای بهبود روابط خود پس از استقلال الجزایر، در کنار جهان عرب قرار گیرد.

در سال 1960 بن گوریون برای اولین دیدار رسمی اسرائیل وارد فرانسه شد. تا جنگ شش روزه، فرانسه تأمین کننده اصلی تسلیحات اسرائیل بود. درست قبل از جنگ شش روزه در ژوئن 1967، دولت شارل دوگل تحریم تسلیحاتی را بر این منطقه اعمال کرد که عمدتاً اسرائیل را تحت تأثیر قرار داد. در سال 1969، دوگل بازنشسته شد و اسرائیل امیدوار بود که ژرژ پمپیدو، رئیس جمهور جدید، روابط بهتری را ایجاد کند، اما پمپیدو به تحریم تسلیحاتی ادامه داد و یک بار دیگر روابط را تیره کرد.

در 13 فوریه 2008، سارکوزی در شام سالانه CRIF یهودی فرانسوی (Conseil Reprsentatif des Institutions juives de France) سخنرانی کرد. این آدرس به عنوان نشانه‌ای از گرمی تازه بین کاخ الیزه فرانسه و یهودیان فرانسوی، که جایگاه آنها در جامعه فرانسه در سال‌های اخیر به دنبال افزایش حملات ضد یهود متزلزل شده است، تلقی می‌شد. سارکوزی گفت: «اسرائیل می‌تواند روی یک پویایی جدید در روابط خود با اتحادیه اروپا حساب کند. فرانسه هرگز در مورد امنیت اسرائیل مصالحه نخواهد کرد.

با افزایش شکاف بین ترکیه و فرانسه به دنبال انتقاد امانوئل مکرون، رئیس جمهور فرانسه از تروریسم اسلام گرا، رجب طیب اردوغان، رهبر ترکیه، رفتار مسلمانان در اروپا را مشابه رفتار نازی‌ها با یهودیان در جنگ جهانی دوم مقایسه کرد. این بیانیه در اسرائیل محکوم شد و به غیبت دولت ترکیه در ابراز همبستگی در پی قتل معلم فرانسوی ساموئل پاتی و همچنین متهم کردن دولت ترکیه به هیاهو کردن اوضاع و نشان دادن تفاوت بین سیاست نازی‌ها در جنگ جهانی دوم و مبارزات فرانسه اشاره کرد.

در سال 2020، مکرون بیانیه‌ای داد که ضد صهیونیسم نوعی یهودی‌ستیزی است و توضیح داد که «به این معنا نیست که اختلاف نظر، انتقاد از این یا آن اقدام دولت اسرائیل غیرممکن می‌شود، بلکه وجود آن را نفی می‌کند. امروزه به وضوح شکل معاصر یهودستیزی است.

پرایس جونز، نویسنده و روزنامه‌نگار بریتانیایی، استدلال می‌کند که امپریالیسم گذشته فرانسه، حمایت از دیکتاتورها، گشودگی به مهاجرت، و تعصب طرفدار اعراب، خاورمیانه را بی‌ثبات کرده و به خشونت‌های قومیتی در فرانسه را منجر شده است. گفته می‌شود که مهاجران عرب در فرانسه از رفتار و امتیازات ویژه ای بهره مند شده اند - در صورتی که از تعصب و کمبود فرصت رنج می‌برند. انتقاد پرزیدنت فرانسوا میتران از حمله نظامی اسرائیل در سال 1981 به رآکتور هسته‌ای عراق به عنوان دلیلی بر تعصب ضد اسرائیلی تلقی می‌شود - اگرچه رونالد ریگان نیز از این حمله انتقاد کرد و میتران چند ماه بعد در کنست درسخنانی ازاسرائیل بسیار طرفداری کرد.

مشغله تاریخی

استفاده از کلمه "وارداتی" ممکن است مناسب نباشد. درگیری اسرائیل و فلسطین برای مدت طولانی به جامعه فرانسه منتقل شده و دیدگاه‌ها در هر دو طرف این موضوع به طور فزاینده‌ای دو قطبی شده است. ماهیت عمیق این موضوع یادآور اپیزودهای قبلی تاریخ کشور است که واکنش‌های شدید مشابهی را در پی داشت و همچنین جامعه را عمیقاً متفرق کرد، مانند ماجرای دریفوس و همکاری ویشی فرانسه با آلمان نازی.

با این حال، مناقشه اسرائیل و فلسطین همیشه در فرانسه چندان پرطرفدار نبوده است. از سالهای اولیه پس از تجزیه فلسطین در سال 1947 و ایجاد کشور اسرائیل تا جنگ شش روزه در سال 1967، موضوع فلسطین به ندرت بخشی از بحث ملی فرانسه بود. اساساً این یک نگرانی برای جهان عرب بود. فرانسوی‌ها عمدتاً بر پروژه صهیونیستی تمرکز کرده و از آن حمایت کردند. اکثر مردم فرانسه در طول جنگ 1967 از اسرائیل حمایت کردند و هنوز هولوکاست، مبارزات سوئز در سال 1956 در زمان استعمار زدایی، و جنگ استقلال الجزایر با بازگرداندن هزاران شهروند پیدز نوآر (شهروندان فرانسوی که قبلاً در شمال آفریقا مستقر بودند) را به یاد می‌آورند.

در دهه 1980، تغییرات سیاسی در فرانسه را به دنبال داشت. آغاز از بحران‌های گروگان گیری، ترورها و حملات فرانسه را در طول جنگ داخلی لبنان و تهاجم اسرائیل به جنوب لبنان لرزاند. مجموعه‌ای از هدف به هدف اصلی انجام شد، مانند بمب گذاری در کنیسه لیبرال خیابان کوپرنیک در پاریس در اکتبر 1980 و رستوران گلدنبرگ در محله ماریس پاریس در سال 1982.

حملات اخیر علیه کنیسه‌های فرانسوی ناگزیر این حوادث قبلی را به ذهن متبادر می‌کند. با این حال، از دهه 1990، یک پویایی جدید در بازی وجود داشته است: خشونت مربوط به خاورمیانه دیگر توسط بازیگران خارجی و کماندوها انجام نمی‌شود. در عوض، توسط شهروندان فرانسوی که به تدریج درگیری را درونی کرده اند، انجام می‌شود. فرانسه دارای جوامع یهودی و مسلمان قابل توجهی است که تا کنون درگیر مبارزه مشترک علیه اشکال مختلف نژادپرستی، بیگانه هراسی و تبعیض بوده اند. اما اکنون، این دو جامعه در واکنش به وقایع خاورمیانه در حال انجام اقداماتی در طرف مقابل هستند.

مخالفت با سیاست‌های اسرائیل نوعی یهودی‌هراسی معاصر است

اکثر مردم فرانسه در دهه 1990 و اوایل دهه 2000 به دلیل انتفاضه اول (1987-1993)، شکست مذاکرات اسلو (1993-1995)، شکست مذاکرات کمپ دیوید 2 (2000)، و یهودیان از فلسطینی‌ها حمایت کردند. تداوم نقض قوانین بین المللی توسط دولت اکثر کشورهای اروپای غربی - و بقیه جهان - موافق بودند. در پاییز 2000، انتفاضه دوم افکار عمومی در فرانسه را دچار تفرقه کرد که نشان دهنده شدت برداشت‌های منفی پیوند خورده با بن بست سیاسی در خاورمیانه بود. خشونت و تظاهرات و درگیری‌های زیادی در خاک فرانسه آغاز شد.

نزدیک به 15 سال بعد، جهانی شدن به دلیل وجود رسانه‌های خبری فراگیر و ظهور شبکه‌های اجتماعی، تأثیر این درگیری را بر جامعه افزایش داده است. در نتیجه، شور و شوق اجتماعی در فرانسه افزایش یافته است که در طول این تابستان مرگبار افزایش یافته است. خود درگیری نیز بسیار رادیکال‌تر شده است، زیرا اسرائیلی‌ها خشمگین‌تر و سخت‌گیرتر می‌شوند و فلسط در سمت یهودی، مردم می‌ترسند. دیودونه، کمدین معروف به ارجاعات ضدیهودی و پیش بردن حدود قانونی انکار هولوکاست، جنجال به پا کرده است. اقدامات خشونت آمیز ضدیهودی فزاینده ای مانند آدم ربایی، شکنجه و قتل یک جوان یهودی به نام ایلان حلیمی در سال 2006 توسط "باند بربرها" صورت گرفته است. در جریان کشتار محمد مراح در تولوز در سال 2012، او کودکان مدرسه یهودی اوزار هاتورا را به قتل رساند.

برخی از روشنفکران و شهروندان اسرائیلی به شدت از تشدید تنش نظامی کنونی و دولت نتانیاهو انتقاد کرده اند. اما بسیاری از یهودیان فرانسه بر این باورند که هرگونه مخالفت با سیاست‌های اسرائیل نوعی یهودی‌هراسی معاصر است. اقلیت کوچک اما در حال رشد اکنون آن را یک قدم جلوتر برده اند و مهاجرت به سرزمین مقدس را انتخاب کرده اند.

خصومت با اسرائیل و یهودیان، بخشی از فرایند ذاتی مسلمانان فرانسوی است

در گذشته، جامعه یهودی فرانسه درگیر انتقاد سازنده واقعی از دولت یهود بود. یکی از چهره‌های کلیدی در این زمینه، مورخ مارکسیست ماکسیم رودینسون بود که والدین خود را در آشویتس از دست داده بود. او در سال 1967 مقاله بدنام "اسرائیل: یک کشور مستعمره نشین؟" را منتشر کرد. در Les Temps Modernes. او در این قطعه شجاعانه خواستار مذاکرات عادلانه و متعادل بین یهودیان و اعراب شد و از پایان دادن به تحقیر فلسطینیان حمایت کرد. استدلال او باعث خشم هم کیشانش شد. اسرائیلی‌ها افراطی‌تر و مستأصل‌تر می‌شوند.

چنین استدلال‌های قدرتمند ضد صهیونیستی امروزه کمتر رایج است. با این حال، انتقاد لیبرال از اسرائیل که اشغال و شهرک‌سازی را محکوم می‌کند، باقی مانده است، برای مثال در سازمان‌ها، Deux Peuples، Deux tats و یهودیان اروپایی دعوت به عقل (JCall). این صداها و صداهای دیگر موضعی بسیار انتقادی در مورد بن بست کنونی غزه اتخاذ کرده اند، هرچند که نسبت به سال‌های گذشته خاموش‌تر است.

خصومت با اسرائیل و یهودیان به بخشی ذاتی از فرآیندی تبدیل شده است که در آن برخی از مسلمانان فرانسوی، عمدتاً آنهایی که منشأ آفریقای شمالی یا آفریقایی دارند، خود را در جامعه فرانسه تعریف می‌کنند.

خصومت با اسرائیل و یهودیان به بخشی ذاتی از فرآیندی تبدیل شده است که در آن برخی از مسلمانان فرانسوی، عمدتاً آنهایی که منشأ آفریقای شمالی یا آفریقایی دارند، خود را در جامعه فرانسه تعریف می‌کنند. آنها به راحتی با آرمان انقلابی فداییان یا مبارزان فلسطینی همذات پنداری می‌کنند. آن‌ها فلسطینی‌ها را مانند بسیاری از اجدادشان با یک اشغال غیرقانونی و با کشوری استعمارگر و آدمکش می‌بینند که قبلاً فرانسه را می‌دیدند. آنها بیشتر به قربانیان بمباران غزه توسط نیروهای دفاعی اسرائیل مربوط می‌شوند تا قربانیان دیگر بحران‌های منطقه‌ای، از لیبی گرفته تا سوریه و مصر و عراق.

ظهور اسلام سلفی در فرانسه، با دیدگاهی افراطی که بر تنفر از «کفار» و «صلیبیون» یهودی و غربی تاکید دارد، این نوع تفکر را همچنان رایج‌تر می‌کند. اما این دشمنی منحصر به فرزندان مهاجران نیست، بلکه در میان مسلمانان نیز رواج دارد. علاوه بر این، ضد صهیونیسم، که گاه فقط پوششی برای یهودستیزی است، در جامعه فرانسه گسترده است. این روزها تا حدی پاسخی به نظامی‌گری اسرائیل است و تا حدودی ناشی از مواضع آشکار طرفدار اسرائیل و ضد فلسطینی‌هایی است که برخی از رهبران جامعه یهودی اتخاذ کرده‌اند که دیگر هیچ تمایزی بین اسرائیل و یهودیان قائل نمی‌شوند، حتی در مواجهه با تل‌آویو. سیاست‌های خطرناک و غیرقابل دفاع

به طرز شگفت انگیزی، راست افراطی فرانسه به طور کلی و جبهه ملی لوپن به طور خاص، که از هر حزب راست افراطی دیگری در اروپا قوی‌تر است و به خاطر اظهارات ضدیهودی گذشته خود شناخته شده است، اکنون آشکارا طرفدار اسرائیل شده است. برای رهبرانش، اسرائیل یک کشور قومی برای یهودیان است، همانطور که فرانسه باید دولتی برای فرانسویان واقعی باشد.

مقامات فرانسه باید آخرین بروز خشونت بین اسرائیل و فلسطینی‌ها را بسیار جدی بگیرند. آنها نه تنها باید دیپلماسی خود را در خاورمیانه احیا کنند و مجدداً متعادل کنند - که با توجه به فروپاشی اخیر روند صلح هنوز یک موضوع کلیدی است - بلکه باید نگرانی‌های مهم داخلی را بهتر درک کنند و به آنها رسیدگی کنند. درگیری اسرائیل و فلسطین و مسئله گسترده‌تر اعراب و اسرائیل، ابزار اصلی رادیکال‌سازی در فرانسه است. از طریق انتقال آن به جامعه فرانسه و از طریق تصویر آینه‌ای بین جوامع قومی - مذهبی تندرو، یکی از نشانه‌های ناآرامی فزاینده ای است که در کشور، در بحبوحه ادامه بحران اجتماعی - اقتصادی و زیر سوال بردن عمیق چندفرهنگی در کشور، در حال گسترش است. البته شکل فرانسوی آن

فرانسه بزرگ‌ترین شریک تجاری اسرائیل

فرانسه از جمله کشورهایی است که همواره خود را قیم اسرائیل می‌داند، زیرا بیشترین یهودیان اروپای غربی (متفکران و نخبگان یهود) از این کشور به فلسطین مهاجرت کرده‌اند و اولین حقوقدانان در اسرائیل بودند. در سال‌های اخیر فرانسه، بزرگ‌ترین شریک تجاری اسرائیل در اروپا بوده است و بانک‌های بزرگ فرانسوی مانند «بی‌ان‌پی» از بزرگ‌ترین سرمایه‌گذاران در بخش شهرک‌سازی‌های اسرائیل در سرزمین‌های اشغالی بوده‌اند. با این توضیحات، حتی به فکر انسان خطور هم نمی‌کند که فرانسه بتواند با اسرائیل مخالفت کند مگر آنکه منافع پاریس در جایی از سوی اسرائیل مدنظر قرار گیرد یا مورد تهدید باشد.

انزوای فرانسه در خاورمیانه

با بررسی تحولات اخیر منطقه از جمله تغییرات در عربستان و داغ شدن تنور عادی‌سازی روابط میان برخی کشورهای عربی با اسرائیل می‌توانیم متوجه شویم نقش فرانسه در خاورمیانه که همواره واسطه‌گر میان اعراب و اسرائیل بود، در حال نابودی است. اسرائیل خود را همیشه بخشی از اروپا تلقی می‌کرد، ولی زمانی که کشورهای عربی خواستار ارتباط‌گیری با تل‌آویو شدند، سعی کرد دست خود را به سوی آنها دراز کند، زیرا منبع اصلی انرژی و پول در دنیا همین کشورهای عربی تولیدکننده نفت هستند.

از سوی دیگر افزایش حرکت‌های ضداسرائیلی در اروپا و به وجود آمدن جنبش «بایکوت اسرائیل» که هدف آن جلوگیری از فروش محصولات تولید اسرائیل در اروپا بود، باعث شد اقتصاد اسرائیل ضربه شدیدی را متحمل شود. فرانسه مقر قدرتمندترین لابی اسرائیل

حالا شاید بتوان دو احتمال را درباره موضع‌گیری فرانسه مطرح کرد؛ اول آنکه فرانسه قصد دارد قدرت نفوذ خود در اروپا را به اسرائیل گوشزد کند و نشان دهد که آمریکا به‌تنهایی نمی‌تواند تصمیمات عجولانه را در اسرائیل بدون در نظر گرفتن آرای اروپا پیاده کند و دومین احتمال هم این است که امانوئل مکرون قصد دارد با اعمال فشار به اسرائیل، لابی صهیونیست‌ها در این کشور را که قدرتمندترین لابی اسرائیلی در اروپا است، مجاب به حمایت از سیاست‌های وی در اروپا و اعمال فشار به دیگر کشورهای اروپایی برای تبعیت از تصمیمات فرانسه کند.

موضع گیری فرانسه در قبال صهیونیزم

فرانسه به 9 دلیل معتقد است که مناقشات تنها از طریق راه حل دو کشور که در کنار هم در صلح و امنیت زندگی می‌کنند، مطابق با قوانین بین المللی قابل حل است. واین 9 دلیل را می‌توان این گونه دبیان کرد.

فرانسه از چه کسی حمایت می‌کند؟

1. فرانسه دوست اسرائیلی‌ها و فلسطینی هاست.

فرانسه روابط تاریخی، فرهنگی و انسانی قوی با اسرائیل دارد. فرانسه یکی از اولین کشورهایی بود که در سال 1949 دولت جدید را به رسمیت شناخت و روابط دیپلماتیک برقرار کرد. بیش از 70 سال است که فرانسه از حق اسرائیل برای وجود و زندگی در امنیت و عضویت کامل آن در جامعه حاکمیت دفاع می‌کند. ملت‌ها روابط دوجانبه بین فرانسه و اسرائیل همچنین با حضور یک جامعه بزرگ فرانسوی و فرانسوی زبان در اسرائیل پشتیبانی می‌شود، در حالی که فرانسه خانه بزرگترین جامعه یهودی اروپا است.

فرانسه همچنین دوست مردم فلسطین است و از ایجاد یک کشور فلسطینی که در مرزهای امن و شناخته شده در کنار اسرائیل زندگی می‌کند و بیت المقدس به عنوان پایتخت هر دو کشور زندگی می‌کند، حمایت می‌کند. در 22 نوامبر 1974، فرانسه به به رسمیت شناختن ساف در سازمان ملل متحد به عنوان ناظر رأی مثبت داد و بار دیگر بر حقوق مسلم مردم فلسطین تأکید کرد. در سال 1982، فرانسوا میتران اولین رئیس جمهور فرانسه بود که هدف خود از تشکیل کشور فلسطین را در کنست بیان کرد. در سال 2010، فرانسه وضعیت هیأت عمومی فلسطین در فرانسه را مطرح کرد که به عنوان مأموریت فلسطین و توسط یک سفیر رهبری می‌شود. در نوامبر 2012 به وضعیت کشور ناظر غیرعضو در سازمان ملل و در سپتامبر 2015 به قرار دادن پرچم فلسطین در سازمان ملل رأی مثبت داد.

2. فرانسه در کنار حقوق بین الملل ایستاده است.

فرانسه خواستار انطباق با قوانین بین المللی به ویژه قطعنامه‌های مربوطه سازمان ملل است. بنابراین فرانسه راه حل دو دولتی (قطعنامه 181 مجمع عمومی سازمان ملل متحد)، راه حل عادلانه در مورد پناهندگان (قطعنامه 194 مجمع عمومی سازمان ملل متحد)، پایان اشغالگری اسرائیل (قطعنامه 242 شورای امنیت سازمان ملل متحد) و حفظ وضعیت را ترویج می‌کند. اورشلیم (قطعنامه‌های 476 و 478 شورای امنیت سازمان ملل). بر این اساس، فرانسه از هر دو طرف می‌خواهد بر تعهد خود به راه‌حل مذاکره و راه‌حل دو کشوری تاکید کنند و از هرگونه اقدام یکجانبه‌ای که شرایط دستیابی به آن را تضعیف می‌کند، خودداری کنند.

فرانسه همچنین از اسرائیل می‌خواهد که به طور کامل قوانین بشردوستانه بین المللی را که در سرزمین‌های فلسطین اعمال می‌شود، رعایت کند.

ساخت شهرک‌های اسرائیلی در کرانه باختری و بیت المقدس شرقی یک تصرف غیرقانونی زمین است که باید موضوع مذاکرات صلح بین طرفین بر اساس خطوط 1967 باشد. شهرک سازی مغایر با قوانین بین المللی (به ویژه کنوانسیون 4 ژنو و چندین قطعنامه شورای امنیت سازمان ملل متحد) است، حیات راه حل دو دولتی را تهدید می‌کند و مانعی برای صلح عادلانه و پایدار است. قطعنامه 2334 شورای امنیت که تقریباً به اتفاق آرا توسط کشورهای عضو در 23 دسامبر 2016 به تصویب رسید، از اسرائیل خواست تا فوراً و به طور کامل تمام فعالیت‌های شهرک سازی را متوقف کند و از کشورها خواست که بین قلمرو دولت اسرائیل و سرزمین‌های فلسطینی اشغال شده از سال 1967 تمایز قائل شوند.

بنابراین فرانسه مرتباً سیاست شهرک سازی را محکوم می‌کند که در سال 2019 منجر به تصویب بیش از 8300 خانه شد - رکوردی از سال 2013 (6742 در سال 2017 و 5618 خانه در سال 2018).

اقدامات مشخصی در سطح اروپا با توجه به تسریع شهرک سازی، از جمله برای رفتار متفاوت با خاک دولت اسرائیل و شهرک‌ها انجام شده است. برای مثال، برچسب‌گذاری محصولات شهرک‌های اسرائیلی که در اطلاعیه تفسیری اتحادیه اروپا در نوامبر 2015 ارائه شد و دیوان دادگستری اتحادیه اروپا در 12 دسامبر 2019 مطابق با قوانین اروپا اعلام کرد، بخشی از این رویکرد است.

3. فرانسه متعهد به ثبات در منطقه است.

فرانسه با شدیدترین عبارات تمام اعمال خشونت‌آمیز و تروریستی را محکوم می‌کند و از همه طرف‌ها می‌خواهد که با هر گونه تحریک به نفرت مبارزه کنند. در چندین نوبت، در کنار شرکای اروپایی خود، از همه طرف‌ها خواسته است تا از هر اقدامی که می‌تواند از طریق تحریک یا تحریک اوضاع را بدتر کند، خودداری کنند و از آنها خواسته است که هرگونه حمله انجام شده را محکوم کنند و اصول ضرورت و تناسب را به شدت رعایت کنند. استفاده از زور

فرانسه به طور تزلزل ناپذیر به امنیت اسرائیل متعهد است، که یک اصل کلیدی در سیاست منطقه‌ای آن باقی مانده است.

فرانسه از چه راه حلی دفاع می‌کند؟

4. راه حل دو دولتی تنها راه حلی است که می‌تواند به خواسته‌های مشروع اسرائیلی‌ها و فلسطینی‌ها برای امنیت، استقلال، به رسمیت شناختن و عزت بپردازد.

راه حل دو دولتی تنها راه حلی است که می‌تواند به خواسته‌های مشروع اسرائیلی‌ها و فلسطینی‌ها برای امنیت، استقلال، به رسمیت شناختن و عزت بپردازد. با در نظر گرفتن این موضوع، فرانسه و شرکای اروپایی‌اش پارامترهایی را ترسیم کرده‌اند که برای حل مناقشه نیاز دارند:

با در نظر گرفتن این موضوع، فرانسه و شرکای اروپایی آن پارامترهایی را ترسیم کرده اند که باید بر حل مناقشه نظارت کنند:

مرزها بر اساس خطوط 4 ژوئن 1967، با معاوضه زمین معادل توافق شده.

ترتیبات امنیتی برای حفظ حاکمیت کشور آینده فلسطین و تضمین امنیت اسرائیل؛

راه حل عادلانه، منصفانه و مذاکره شده برای مشکل پناهندگان؛

ترتیبی که اورشلیم را پایتخت هر دو کشور می‌کند.

با توجه به این موضوع است که فرانسه از ابتکار صلح عربی در سال 2002 و تاکید مجدد اخیر آن استقبال کرد.

چرا و چگونه فرانسه به چشم انداز الحاق بخشی از کرانه باختری واکنش نشان می‌دهد؟

دولت اسرائیل که در 17 مه 2020 سوگند یاد کرد، بر اساس یک توافق ائتلافی تشکیل شد که شامل امکان الحاق بخشی از کرانه باختری اسرائیل از اول ژوئیه 2020 به معنای اعمال حاکمیت بر اراضی اشغالی فلسطین است.. پس از اعلام عادی سازی روابط اسرائیل با امارات متحده عربی که فرانسه از آن استقبال کرد، متعهد شد که پروژه‌های الحاق خود را به طور موقت متوقف کند. فرانسه آن را یک تصمیم مثبت می‌داند که باید به یک اقدام دائمی تبدیل شود.

الحاق سرزمین‌های فلسطینی، به هر میزان که باشد، نقض قوانین بین‌المللی و به‌ویژه ممنوعیت تصرف سرزمین‌ها با زور خواهد بود. این امر تنش‌ها را تشدید می‌کند و راه حل دو کشور را به خطر می‌اندازد و با منافع اسرائیلی‌ها و فلسطینی‌ها و همچنین اروپایی‌ها و جامعه جهانی در تضاد است.

در این زمینه، فرانسه و شرکای مایل آن فعالانه از مقامات اسرائیلی می‌خواهند که از هرگونه اقدام یکجانبه منجر به الحاق سرزمین‌های فلسطینی خودداری کنند. فرانسه، از جمله از طریق وزیر اروپا و امور خارجه، اعلام کرد که چنین تصمیمی، با توجه به جدیت آن، نمی‌تواند بی پاسخ بماند یا برای روابط اتحادیه اروپا با اسرائیل بی نتیجه باشد.

5. فرانسه معتقد است که اورشلیم باید پایتخت هر دو کشور اسرائیل و کشور آینده فلسطین شود.

اورشلیم از سال 1967، زمانی که اسرائیل بخش شرقی شهر را در جریان جنگ شش روزه به تصرف خود درآورد، به طور کامل تحت کنترل اسرائیل بود.

مسئله وضعیت اورشلیم باید در چارچوب مذاکرات صلح بین اسرائیلی‌ها و فلسطینی‌ها حل و فصل شود که بر تشکیل دو کشور اسرائیل و فلسطین متمرکز است که در کنار هم در صلح و امنیت زندگی کنند و بیت المقدس پایتخت هر دو باشد..

در انتظار حل و فصل مناقشه از طریق مذاکره و مطابق با قوانین بین المللی، به ویژه قطعنامه 478 (1980) شورای امنیت، فرانسه هیچ حاکمیتی بر بیت المقدس را به رسمیت نمی‌شناسد. بنابراین رئیس جمهور فرانسه اعلام کرد که تصمیم رئیس جمهور ترامپ برای انتقال سفارت آمریکا به اسرائیل از تل آویو به بیت المقدس را تأیید نمی‌کند.

فرانسه خواستار کاهش تنش‌ها و احترام به وضعیت موجود در خصوص اماکن مقدس است. زیر سوال بردن وضعیت موجود می‌تواند باعث بی ثباتی جدی شود.

فرانسه چه اقدامی انجام می‌دهد؟

6. فرانسه از ایجاد یک کشور مستقل، پایدار و مستقل فلسطینی حمایت می‌کند.

فرانسه از تشکیلات خودگردان فلسطین در مسیر ایجاد یک کشور فلسطینی آینده و نهادهای قوی و دموکراتیک، از طریق همکاری شدید در همکاری‌های نهادی، اقتصادی، فرهنگی و دانشگاهی حمایت می‌کند.

این کشور مبالغ قابل توجهی را به کمک به سرزمین‌های فلسطینی اختصاص می‌دهد (بیش از 500 میلیون یورو در دوره 2008-2017، و در سال 2020 کمک بودجه سالانه 16 میلیون یورویی را به تشکیلات خودگردان فلسطین در پاسخ به کووید -19 ارائه کرد. 19 همه‌گیری)، تقریباً یک سوم آن به غزه می‌رود. سرزمین‌های فلسطینی همچنان بزرگترین ذینفع از کمک‌های بودجه‌ای فرانسه هستند. فرانسه همچنین به توسعه اقتصادی فلسطین و به ویژه بخش خصوصی کمک می‌کند.

همکاری غیرمتمرکز طولانی مدت بین فرانسه و سرزمین‌های فلسطینی نیز از این تلاش‌ها حمایت می‌کند. با کمک سالانه 1.1 میلیون یورو توسط حدود 50 دولت محلی فرانسه، همکاری غیرمتمرکز اکنون محرک اصلی روابط اقتصادی و سیاسی و همبستگی بین فرانسه و سرزمین‌های فلسطینی است. در حال حاضر 126 پروژه در حال اجراست. در سال‌های اخیر، بیشتر پروژه‌ها شامل بهبود زیرساخت‌ها و توسعه پایدار (مدیریت آب، بهداشت، حفاظت از میراث، آموزش مقامات محلی، جوانان) بوده است. از سال 2013، فرانسه و تشکیلات خودگردان فلسطین به طور مشترک برای حمایت از تأمین مالی این پروژه‌های همکاری غیرمتمرکز کار کرده اند.

7. فرانسه از مردم فلسطین به ویژه در جایی که آسیب پذیرترند حمایت می‌کند.

فرانسه به ویژه در مورد شرایط زندگی فلسطینی‌ها که به طور ذاتی با حل مناقشه مرتبط است، نگران است.

فرانسه قبل از هر چیز متعهد به رسیدگی به وضعیت اضطراری بشردوستانه است. کمک‌های بشردوستانه ما به ویژه شامل کمک‌های داوطلبانه به آژانس‌های بشردوستانه و سازمان‌های بشردوستانه است. کمک ما به آژانس امداد و کار سازمان ملل متحد برای آوارگان فلسطینی در خاور نزدیک (UNRWA) در سال 2020 بالغ بر 20 میلیون یورو بود. فرانسه همچنین در کمک مشترک اتحادیه اروپا برای سرزمین‌های فلسطینی شرکت می‌کند و در سال 2019 دو میلیون یورو ارائه می‌کند.

در نوار غزه، فرانسه از جمعیت در تعدادی از زمینه‌ها (کمک‌های غذایی، آموزش حرفه‌ای، بهداشت) و از طریق حضور مؤسسه فرانسوی در غزه، تنها مرکز فرهنگی خارجی در غزه، حمایت می‌کند.

آژانس فرانسوی توسعه (AFD، آژانس توسعه فرانسه) به مدت 20 سال در سرزمین‌های فلسطینی فعال بوده است و حدود 80 پروژه به ارزش 473 میلیون یورو را تأمین مالی کرده است که 13 مورد آن مربوط به حوزه‌های آب و فاضلاب بوده است. بر اساس برآوردهای ما، این پروژه‌ها خدمات آب آشامیدنی را برای 800 هزار نفر تأمین یا بهبود بخشیده است.

فرانسه و اتحادیه اروپا نیز به ویژه در منطقه C و بیت المقدس شرقی برای پاسخ به اخراج‌ها و تخریب‌ها که پیامدهای سیاست شهرک سازی اسرائیل است و بر زندگی روزمره و توسعه اقتصادی فلسطینیان آسیب می‌زند، کار می‌کنند. بر اساس گزارش دفتر هماهنگی امور بشردوستانه سازمان ملل متحد (OCHA) در سال 2019، در مجموع 393 ساختمان فلسطینی، از جمله خانه‌ها، تأسیسات کشاورزی و زیرساخت‌های تأمین آب در منطقه C در مقایسه با 271 ساختمان در سال 2018 تخریب شد.

فرانسه اعتماد خود را به همه سازمان‌های بین‌المللی که اقدامات آنها به ما کمک می‌کند تا در مسئله اسرائیل - فلسطین پیش برویم، تجدید می‌کند، به‌ویژه آنروا، که نقش مهمی در ارائه کمک به بیش از پنج میلیون پناهنده فلسطینی ایفا می‌کند.

8. فرانسه آشتی بین فلسطینی‌ها را تشویق می‌کند.

آشتی بین فلسطینی‌ها باید به تشکیلات خودگردان فلسطین اجازه دهد تا از اختیارات خود در نوار غزه، از جمله در حوزه امنیتی، به طور کامل استفاده کند. برای بازطراحی آینده سیاسی، آشتی بین فلسطینی‌ها نیز برای بهبود شرایط زندگی مردم در نوار غزه و تضمین امنیت این سرزمین و مرزهای آن ضروری است.

فرانسه همچنین به حماس که در فهرست سازمان‌های تروریستی اتحادیه اروپا قرار دارد، یادآوری می‌کند تا کاری را انجام دهد که جامعه بین المللی به وضوح از آن انتظار دارد: به رسمیت شناختن کشور اسرائیل و توافقات گذشته و دست کشیدن از خشونت.

9. فرانسه آماده است تا هر کاری که می‌تواند برای از سرگیری روند سیاسی معتبر انجام دهد

فرانسه آماده حمایت از هرگونه ابتکار منطبق با قوانین بین‌المللی مبتنی بر مذاکره بین اسرائیلی‌ها و فلسطینی‌ها است و هدف آن دو کشور است که در صلح و امنیت، در مرزهای امن و شناخته‌شده و هر دو با بیت‌المقدس به عنوان پایتخت خود زندگی کنند. فرانسه ارتباط خود را با هر دو طرف اسرائیلی و فلسطینی حفظ می‌کند تا به تضمین ادامه راه حل دو کشوری در میدان کمک کند و امکان از سرگیری مذاکرات را فراهم کند. بازیگران بین المللی، اعضای دائم شورای امنیت، و شرکای اروپایی و منطقه‌ای، نقشی در بازگرداندن افق سیاسی دارند.

از آن زمان، سیاست فرانسه با تمایل به ایجاد توازن بین حمایتش از دولت اسرائیل که حق وجود و حق امنیت آن تردیدناپذیر است و محکوم کردن سیاست شهرک سازی در سرزمین‌های اشغالی مشخص شده است. بر خلاف قوانین بین المللی است و راه حل دو کشوری را به خطر می‌اندازد.

روابط سیاسی، با بازدیدهای منظم دوجانبه و گفتگوی راهبردی بین دبیران کل وزارتخانه‌های خارجه در سال 2009، با همکاری‌های فرهنگی، علمی، اقتصادی و گردشگری قابل توجهی تقویت شده است. در سال 2018، روابط فرانسه و اسرائیل با فصل بین فرهنگی مشخص شد.

روابط دوجانبه بین فرانسه و اسرائیل همچنین با حضور یک جامعه بزرگ فرانسوی (150000 نفر) در اسرائیل پشتیبانی می‌شود، در حالی که فرانسه بزرگترین جامعه یهودی اروپا را در خود جای داده است. فرانسه به نقش جامعه یهودی فرانسه که یکی از ارکان تنوع جامعه فرانسه است و به عملکرد اتباع فرانسوی در اسرائیل به عنوان انتقال دهندگان فرانکفونی و ارزش‌های آن متعهد است (اسرائیل محل زندگی حدود 700000 فرانسوی زبان است. که نزدیک به 20 درصد جمعیت را تشکیل می‌دهد).

همکاری‌های فرهنگی، علمی و فنی

همکاری‌های فرهنگی، علمی و فنی بر اساس توافقنامه دوجانبه 1959 است. سفارت فرانسه در تل آویو با هماهنگی مؤسسه فرانسوی اسرائیل در تل آویو که دارای دو ماهواره در حیفا و ناصره است، مرکز تحقیقات فرانسه در اورشلیم (CRFJ - باستان شناسی و باستان شناسی) ابزارهای قابل توجهی برای اجرای این توافق در اختیار دارد. علوم انسانی)، و چهار مدرسه آژانس آموزش فرانسه در خارج از کشور (AEFE) (که یکی از آنها با آژانس قرارداد دارد و بقیه شرکا هستند.

فرانسه به طور فعال برای توسعه استفاده فعال از زبان فرانسه کار می‌کند، به طوری که جمعیت فرانکوفون در اسرائیل بیش از 500000 نفر تخمین زده می‌شود.

فرانسه پنجمین شریک همکاری بزرگ اسرائیل در تحقیقات علمی و فناوری است. این همکاری مبتنی بر (مشارکت‌های دانشگاهی (از جمله آزمایشگاه مشترک INSERM Nice و مؤسسه فناوری Technion-Israel در حیفا و تبادل محققان جوان است. از سال 2003، شورای عالی تحقیقات و همکاری علمی و فناوری فرانسه و اسرائیل اطمینان حاصل کرده است که این همکاری منسجم است.

بر اساس قرارداد 1959، فرانسه همچنین تلاش می‌کند تا اعضای جامعه مدنی را از طریق رویدادهای فرهنگی و یک سیاست ارتباطی فشرده به یکدیگر نزدیک کند.

فصل بین فرهنگی فرانسه و اسرائیل از ژوئن تا نوامبر 2018 به طور همزمان در دو کشور برگزار شد. با تمرکز بر نوآوری، تمام جنبه‌های همکاری بین فرانسه و اسرائیل را شامل می‌شود. هدف آن هدف قرار دادن جوانان و توسعه یک برنامه چند رشته‌ای با تمرکز بر طراحی معاصر، صنایع فرهنگی و خلاق (سریال، فیلم، و غیره)، اقتصاد دیجیتال (فن آوری فرانسه و ملت نوپا)، همکاری دانشگاهی، فرانکفونی و نوآوری بود. برای مثال ماهواره VENS فرانسه - اسرائیل). فصل میان فرهنگی در کاخ بزرگ پاریس در 5 ژوئن 2018 با حضور رئیس جمهور فرانسه، امانوئل مکرون، و نخست وزیر اسرائیل، بنیامین نتانیاهو افتتاح شد.

فرانسه مقر قدرتمندترین لابی اسرائیل و در حال منزوی‌شدن است 2
فرانسه مقر قدرتمندترین لابی اسرائیل و در حال منزوی‌شدن است 3