پشت پرده تاکتیک «فرار به جلو» در شورای حکام
به گزارش خبرگزاری اقتصادایران، نشست فصلی شورای حکام آژانس بینالمللی انرژی اتمی که از روز دوشنبه 16 خردادماه در وین آغاز شده، همچنان در جریان است. همان طور که انتظار میرفت دیروز سه شنبه شاهد ارائه متن پیشنویس قطعنامه از سوی آمریکا و سه کشور اروپایی شامل انگلیس، آلمان و فرانسه بودیم که در آن ادعا شدهبود ایران در پاسخگویی به سوالهای آژانس درباره پیدا شدن رد اورانیوم در تأسیسات هستهای اعلامنشده، قصور کردهاست.
به دلیل بسترسازی غربیها و پیشبرد پروژه ایرانهراسی که آنها در این مدت پیگیری کردهاند، از نگاه ناظران احتمال اینکه در جریان نشست امروز (چهارشنبه) شورای حکام 35 عضوی، قطعنامه مذکور رأی بیاورد، دور از ذهن نیست.
اگر چه طبق روال گذشته، احتمال مخالفت کشورهایی چون چین و روسیه با قطعنامه مذکور بالا است اما در مقابل، افزون بر چهار کشور غربی ارائهکننده پیشنویس، احتمال دارد که کشورهای استرالیا، کانادا، فنلاند، جمهوری چک، کلمبیا، ژاپن، کره جنوبی، امارات، مصر، سوئیس، اسپانیا، اسلوونی، لهستان، ایرلند و نیوزلند به آن رأی بدهند.
آخرین قطعنامههای ضدایرانی شورای حکام به ترتیب طی سالهای 2012 و 2020 صادر شد و اکنون دیپلماتهای کشورمان از تریبونهای مختلف نسبت به تبعات این اقدام خصمانه هشدار میدهند.
«حسین امیرعبداللهیان» وزیر امور خارجه، چند روز پیش به دنبال گفت وگو با «جوزپ بورل»، مسئول سیاست خارجی اتحادیه اروپا، در صفحه توئیتر خود نوشت: «اگر بانیان قطعنامه ضدایرانی در آژانس روش تهدید را دنبال کنند، مسئول همه عواقب آن هستند. ما از توافق خوب، قوی و پایدار استقبال میکنیم. توافق در دسترس است، اگر آمریکا و سه کشور اروپایی واقعبین باشند.»
همچنین «سعید خطیبزاده» سخنگوی وزارت خارجه همزمان با آغاز نشست شورای حکام در گفتوگویی تلویزیونی اظهار کرد: «پیشداوری نمیکنیم، ولی متناسب با اقدامی که اتفاق بیفتد، پاسخهای خود را خواهیم داد.»
اهداف پشت پرده طرح قطعنامه در شورا
اینکه چرا در این برهه شاهد اقدام هماهنگ غربیها برای فشار بر ایران از صحن شورای حکام هستیم، جای بحث و بررسی دارد. مهمترین دلیل آن به توقف مذاکرات هستهای ارتباط مییابد؛ گفت وگوهایی که از بیستم اسفندماه به بُنبست رسید و تا کنون که حدود 90 روز از آن میگذرد هنوز ازسر گرفته نشدهاست.
تروئیکای اروپا و آمریکا با این اقدام خود از یک سو در صدد متهم جلوه دادن تهران در ادامه همکاری با آژانس هستند و از سوی دیگر با فشار بر کشورمان احیای توافقی را خواستارند که مطالبات مهم جمهوری اسلامی در آن لحاظ نشدهباشد؛ مطالباتی همچون لغو تمامی تحریمهایی که از 18 اردیبهشت 1397 (زمان خروج ترامپ از برجام) بر ایران تحمیل شد و همچنین خارج کردن نام سپاه پاسداران از فهرست ادعایی وزارت امور خارجه آمریکا.
بنابراین غرب در این برهه، با استفاده ابزاری از شورای حکام، تاکتیک «فرار به جلو» را برگزیدهاست؛ تاکتیکی پرکاربرد در عرصه سیاست و نوعی مغالطه که در آن طرف مورد نقد واقع شده که قادر به دفاع منطقی از موقعیت خود نیست با فرار از پاسخگویی و محق جلوه دادن خود، سعی دارد به جای موضع ضعف از موضع قدرت سخن بگوید. این مغالطه معمولاً با فرافکنی همراه است.
این در حالی است که تهران در عمل نشان داده برخلاف کاخ سفید، بازیگری پایبند و متعهد به توافقات بینالمللی است که پیشتر گزارشهای هفدهگانه «یوکیو آمانو» مدیر کل سابق آژانس، مُهر تأییدی بر همکاریهای سازنده کشورمان بود.
گامهای رو به عقب ایران در برجام نیز ارتباط مستقیمی با تعهدگریزی اروپا و خروج یکجانبه آمریکا از توافق هستهای داشت. تهران حتی تا فرارسیدن نخستین سالروز خارج شدن آمریکا از برجام (18 اردیبهشت 1398) به تعهد پایبند ماند به آن امید که گشایشی دست کم از سوی تروئیکای اروپا حاصل شود چرا که آنها با ابداع سازوکارهای مختلف از قبیل «اینستکس» در ظاهر نشان میدادند که برای احیای توافق نیمه جان، مقابل آمریکای ترامپ قد عَلَم کردهاند.
اینک نیز چه دولت بایدن که وعده بازگشت به توافق دادهبود و چه بازیگران اروپایی عضو برجام بجای اینکه وضعیت موجود را ناشی از خطای راهبردی خود بدانند، توپ را در زمین ایران میاندازند تا دلبستگی و اعتیاد خود به تحریم را پنهان کنند.
بایدن اگر چه در این مدتی که به کاخ سفید وارد شده میتوانست با کاستن از شمار تحریمها به طرف ایرانی سیگنال مثبت مخابره کند اما بیش از یکصد مورد تحریم علیه افراد و نهادهای ایرانی به بهانههای واهی اعمال کردهاست. به تازگی نیز وزارت خزانهداری آمریکا سه فرد مرتبط با نیروی سپاه قدس را با ادعای همکاری در پولشویی و قاچاق نفت در لیست تحریمها گنجاند.
بازی رژیم صهیونیستی با مهره آژانس
به رغم پاسخ علمی ایران به مقامات آژانس، همواره شاهد ادعاهای تکراری این سازمانِ به اصطلاح راستیآزما هستیم. صاحبنظران سیاسی معتقدند برخلاف دوره آمانو، در دوره جدید این نهاد تحت تأثیر و نفوذ محور غربی - عبری قرار دارد که ضمن نادیده گرفتن تعهدگریزی طرفهای غربی، درصدد بزرگنمایی از فعالیتهای هستهای ایران برآمدهاست.
همچنین در زمینه ضرورت پایبندی آژانس به اصول حرفهای، لازم به ذکر است باوجود اینکه فعالیتهای هستهای ایران جنبه فنی و محرمانه دارد اما در دوره گروسی بارها این اطلاعات به بیرون درز کردهاست. این موضوع نه تنها با استقلال، بیطرفی و حرفهایگری آژانس در تعارض است که وجهه آژانس را به عنوان نهادی راستیآزما در سطح جهان مخدوش کردهاست.
افزون بر آن، همسویی با رژیم صهیونیستی و سفر هفته پیش گروسی به تلآویو، این فرضیه را که آژانس تحت فشار لابی صهیونیسم قرار دارد، تقویت میکند؛ آن هم رژیمی که ضمن برخورداری بیش از 200 کلاهک هستهای، برخلاف ایران به عضویت «ان. پی. تی» درنیامدهاست. تلآویو حتی به بازرسان و ناظران آژانس اجازه بازرسی نمیدهد چه رسد به آنکه همچون ایران پروتکل الحاقی را داوطلبانه اجرا کند؛ کاری که ایران پیشتر داوطلبانه انجام میداد اما در شرایط کنونی متوقف کردهاست.
از این رو، سفر گروسی به فلسطین اشغالی و دیدار او با «نفتالی بنت» نخستوزیر این رژیم با واکنش مقامات جمهوری اسلامی ایران مواجه شد به طوری که «حسین امیرعبداللهیان» وزیر امور خارجه کشورمان این سفر را محکوم کرد و آن را مغایر با اصل بیطرفی و جایگاه فنی و حرفهای آژانس دانست.
مقامات رژیم صهیونیستی چه در دوره نتانیاهو و چه در دولت بنت، از هیچ توطئهای برای شکست توافق و نیز سنگاندازی در مسیر پیشرفت برنامه هستهای ایران دریغ نکردهاند؛ ترور دانشمندان، ارسال بدافزار همچون «اکستاکس نت» به سیستمهای مرتبط با تأسیسات و نیز خرابکاریهای مکرر در سایتهای هستهای از آن جمله به شمار میرود که البته به نوشته روزنامه «نیویورک تایمز» تا کنون نتیجهای عکس داشته و بر سرعت فعالیتهای هستهای ایران افزودهاست.
در شرایط کنونی رژیم صهیونیستی با اثرگذاری بر آژانس و برقراری روابط نزدیک با چهار کشور ارائهدهنده پیشنویس قطعنامه، «پلن بی» را در مدنظر دارد؛ پلنی که چند روز پیش در جریان سفر مقامات امنیتی رژیم از قبیل «جاش زارکا» مدیر بخش راهبردی وزارت امور خارجه آن به آمریکا و دیدار با «رابرت مالی» مورد بررسی قرار گرفت که بر پایه آن، شدت فشار بر ایران باید افزایش یابد.
در مجموع اگر چه رسانههای مختلف همچون «رویترز»، «پولیتیکو» و «فارن پالیسی» از ملایم بودن لحن پیشنویس قطعنامه سخن به میان آوردهاند اما در صورت تصویب شدن آن در شورای حکام و انتقال پرونده به شورای امنیت سازمان ملل، همصدایی غرب با رژیم صهیونیستی و اثرگذاری تلآویو بر رویکرد آژانس بیش از پیش نمایان میشود.
* حسن شکوهی نسب؛ تحلیلگر حوزه اروپا و آمریکا