عبدی: اغتشاشات بنزینی آبان 98 تقصیر جریان انقلابی بود!/ فلاحت پیشه: چون عضو FATF نیستیم نمیتوانیم عضو «بریکس» شویم
در تناقض گویی اصلاح طلبان همین بس که پیش از این مدعی بودند که آواربرداری در دولت روحانی 16 سال زمان می برد و اکنون مدعی هستند که چرا رئیسی در کمتر از یکسال فتح الفتوح اقتصادی رقم نزده است!
سرویس سیاست مشرق - روزانه میتوان از لابهلای گزارشها و عناوین خبری رسانههای مکتوب و حتی غیر مکتوب، نکات قابلتوجهی استخراج کرد؛ موضوعاتی که میتواند برای مخاطبین قابل استفاده و محوری برای تحلیل باشد، در گزارش روزانه "ویژههای مشرق" نکات و تأملات قابلاستخراج از رسانهها برای مخاطبین عرضه خواهد شد؛ با «ویژههای مشرق» همراه شوید.
*******
** عبدی: اغتشاشات بنزینی آبان 98 تقصیر جریان انقلابی بود!
روزنامه اعتماد در یادداشتی به قلم «عباس عبدی» نوشت:«دولت روحانی از سوی جناح تندروی موجود در ساختار حکومت و طرفدار آن به شدت تحت فشار بود. به همین علت هر اقدام آن میتوانست با مخالفت جدی و غیرمنصفانه آنان مواجه شود. این نیروها حتی درک درستی از منافع خود نداشتند، زیرا اقداماتی از قبیل اصلاح قیمتها را باید حمایت میکردند تا بلکه در سال 1400 که قطعا خودشان سر کار میآمدند از حیث مشکلات قیمتگذاری راحت باشند، ولی چون با دولت روحانی کورکورانه دشمنی میورزیدند، حتی علیه اقدامات اقتصادی او مثل تغییر قیمت بنزین وارد عمل شدند.»
در ادامه این مطلب آمده است:«هم در سال 1396، هم در وقایع و تخریبها و اعتراضات سال 1398، آتشبیار معرکه شدند. اگر امروز آقای رییسی میتواند ارز 4200 را حذف کند و اتفاق چندانی رخ ندهد، محصول فقدان چنان مخالفان غیرمسوول و مسوولیتپذیری منتقدانش است که اغلب آنان این تغییرات را ضروری میدانند.»
جریان اصلاح طلب به پاک کردن صورت مسئله عادت دارد. نویسنده یادداشت مذکور سعی کرده تا با شعبده بازی هم بر سوءمدیریت دولت روحانی سرپوش بگذارد و هم ردپای اصلاح طلبان در کارنامه دولت قبل را پاک کند.
برخلاف ادعای این فعال اصلاح طلب، اغتشاشات بنزینی آبان 98، ناشی از سوءمدیریت در دولت روحانی و نقش مخرب جریان اصلاح طلب در آن مقطع بود.
در آبان 98، دولت روحانی یک اقدام لازم و ضروری - اصلاح قیمت بنزین - را به بدترین نحو ممکن اجرا کرد. در آن سال رئیس جمهور بعد از گرانی یکباره بنزین، در اقدامی تأمل برانگیز گفت من هم تازه صبح جمعه از گرانی بنزین خبردار شدم؛ این اظهارنظر در کنار واریز دیرهنگام سهمیه سوخت خودروها توسط دولت و قصور و تقصیرهای دولت در بی اعتنایی به پرسش های افکارعمومی، در نهایت ناآرامی های آبان 98 را رقم زد.
پیش از این گزارش هایی منتشر شد که براساس آن، دولت روحانی و تیم زنگنه در وزارت نفت، خرداد ماه سال گذشته، بنزین را لیتری 500 تومن صادر کرده اند؛ چون، هرگونه ذخیره سازی و ساخت مخزن برای فرآوردههای نفتی را ممنوع کرده بودند و از سال92، هیچ مخزن نفتی ساخته نشده است.
همین تیم، به مدت چهار سال کارت سوخت و سهمیه بندی را حذف کردند که به قاچاق 144 هزار میلیاردی ختم شد. سپس با سه برابر کردن قیمت، آن شوک بزرگ و موج سواری دشمن را در آبان 98 به کشور تحمیل کردند؛ اما همین دولت دو سال بعد، بنزین را 2500 تومان ارزان تر از قیمت داخل کشور به بیگانگان فروخت!!
سردبیر نشریه صدا (ارگان حزب اتحاد ملت)-16 آذر 98 - درباره غائله آبان 98 نوشته بود: «چرا روحانی چهار روز قبل از گرانی بنزین آنگونه سخنرانی میکند؟ کدام رئیسجمهور اعلام کرده بود که فلانقدر کسری بودجه داریم؟ او در یزد از کسری بودجه گفت و یکسری حملات هم به رئیسی انجام داد. همین روش را در کرمان به شکلی دیگر ادامه داد. مهمتر از همه اینها اعلام کرد به توافقات پشت پرده هم پایبند است؛ همه اینها، یعنی روحانی میخواهد به هر قیمتی شده، دوباره با آمریکا مذاکره کند. اینجا بود که قمار کرد. وقتی دید چیزی دستش ندارد، بنزین را گران کرد تا جامعه به شرایط اقتصادی واکنش نشان دهد؛ فشار از پایین اتفاق بیفتد تا در بالا چانهزنی کنند که مذاکره انجام شود. میگویند وزیر اطلاعات در جلسه دولت هشدار داده اگر بنزین را گران کنید، جامعه به هم میریزد و روحانی خندیده است. اینکه میگویند گران کردن بنزین تصمیم غیرکارشناسی و اطلاعرسانی آن هم غلط بوده؛ اتفاقاً از نظر روحانی، تصمیم هم کارشناسی بوده و هم نحوه اطلاعرسانی - درواقع اطلاعنرسانی - درست بوده تا جامعه بیشتر عصبانی شود!»
شبیه این تحلیل تلخ را سایت خبرآنلاین، بهمن 92 درباره عمدی بودن افتضاح توزیع سبد کالا و زیر دست و پا ماندن مردم و ربط آن به کارگردانی مذاکره با آمریکا منتشر کرد.
برخی تحلیلگران معتقدند که دشمن با سوار شدن بر سوء مدیریت دولت خوشبین به غرب، در آبان 98 شبیخون زد و در دی ماه همان سال جرأت ترور شهید سلیمانی را یافت.
در همین رابطه علی مطهری، از حامیان روحانی پیش از این اذعان کرده بود: «حوادث آبان 98 که بیشتر ناشی از بیتدبیری دولت بود، این خیال را در سر تندروهای آمریکایی پدید آورد که پایگاه اجتماعی جمهوری اسلامی کاهش یافته و وقت مناسبی برای ترور سردار سلیمانی است. قبل از آن، به خود جرأت این کار را نمیدادند. البته با تشییع پرشکوه آن عزیز، واقعیت را دریافتند.»
بهتر است امثال آقای عبدی با پذیرش مسئولیت کارنامه خود و جریان اصلاح طلب، کمی هم به فهم و شعور مردم احترام گذاشته و از فرافکنی پرهیز کنند. در مسئولیت پذیری اصلاح طلبان همین بس که در سال 88 با دروع تقلب کشور را ماهها دچار آشوب و التهاب کردند و از سال 92 تا 1400 نیز قوه مجریه را دربست در اختیار گرفتند ولی رکورددار تورم و کاهش ارزش پول ملی بودند.
** فلاحت پیشه: چون در لیست سیاه FATF هستیم نمیتوانیم عضو «بریکس» شویم
«حشمت الله فلاحت پیشه» از نمایندگان حامی دولت روحانی در مجلس دهم در مصاحبه با روزنامه شرق گفت:«تا اینجای کار گروه بریکس، ایران را به دلیل قرارگرفتن در لیست سیاه گروه FATF، تحریمهای آمریکا و چالشها و مناقشاتی مانند پرونده هستهای از عضویت در خود منع کرده و درخواست تهران را نپذیرفته است؛ چراکه اعضای بریکس اعتقاد دارند این گروه نه برای تنش و چالش، بلکه برای افزایش قدرت چانهزنی دیپلماتیک و نفوذ اقتصادی آنها در نظام بینالملل است. پس ما میبینیم متأسفانه ایران با این سیاستی که در پیش گرفته به نقطهای رسیده که نه میتواند از فرصتهای خود در برابر غرب استفاده کند و نه در شرق هم روسیه و چین فرصتی به ایران میدهند؛ بنابراین تهران فعلا در یک بلاتکلیفی به سر میبرد و منافع خود را فدای منافع مسکو کرده است.»
وی افزود:«متأسفانه تهران این باور را دارد که در کنار روسیه و چین و ذیل سیاست نگاه به شرق، در یک بلوک قدرتمند قرار دارد. همین نگاه سبب شده است جمهوری اسلامی ایران تنها بازیگری باشد که از تأخیر در احیای برجام بیشترین آسیب را میبرد.»
این نماینده سابق مجلس در ادامه گفت:«مذاکرات هستهای تنها دو طرف اصلی، یعنی ایران و ایالات متحده آمریکا و یک طرف ناظر یعنی شورای امنیت سازمان ملل دارد؛ بنابراین تمام بازیگرانی که بهصورت مستقیم یا غیرمستقیم به پرونده فعالیت هستهای و مذاکرات اضافه شدند، به دلیل ندانمکاری و دیپلماسی تهران بوده است.»
در دولت قبل، برخی مقامات ارشد دولت همصدا با فعالین و رسانه های اصلاح طلب مدعی بودند که واردات واکسن کرونا و اجرای واکسیناسیون سراسری نیازمند عضویت در FATF و احیای برجام است. این طیف مدعی بود که اگر این دو اقدام صورت نگیرد در آینده نزدیک شاهد 1000 کشته در روز هستیم. در همین رابطه روحانی در اظهارنظری گفت «واکسن کرونا سوهان قم نیست که همه جا فراوان باشد»!
روزها گذشت و دولت رئیسی روی کار آمد، تا 15 مرداد 1400(اتمام کار دولت روحانی) در حدود 19 میلیون دز واکسن کرونا وارد کشور شده بود. با شروع کار دولت سیزدهم به جهت تغییر ریل گذاری در امور اجرایی کشور، تا پایان اسفند 1400 مجموع واکسنهای وارد شده به کشور به حدود 158 میلیون دز رسید. یعنی در حدود 8 ماه تقریبا واردات واکسن کرونا به کشور 8 برابر افزایش یافت. در این مدت واکسنهای تولید داخل نیز به پیشرفتهای قابل توجهی رسید و در سطح انبوه تولید شده و هم اکنون به چندین کشور نیز صادر میشود.
در تابستان 1400 میزان فوتیهای روزانه کرونا به بیش از 700 نفر افزایش یافت. در ادامه با سیاستگذاریهای دولت سیزدهم و دایر شدن مراکز شبانهروزی تزریق کرونا و افزایش قابل توجه مراکز واکسیناسیون در کنار واردات گسترده و تولید داخلی انبوه واکسن کرونا، به نقطهای رسیدیم که چندین بار روزهای بدون فوتی کرونا ثبت شده و اکنون نیز میزان فوتی ها کمتر از 4 نفر در روز است.
در یک نمونه دیگر، دقیقا همین ادعا درباره پیوستن ایران به سازمان اقتصادی شانگهای نیز مطرح شد. برخی دولتمردان و فعالین اصلاح طلب مدعی بودند که تا به FATF نپیوندیم و تا برجام احیا نشود، نمی توانیم عضو شانگهای شویم. اما در دولت رئیسی بدون برجام و بدون FATF عضو شانگهای شدیم.
افزایش صادرات نفت و دریافت پول آن، افزایش صادرات غیرنفتی، سوآپ گازی با آذربایجان و ترکمنستان و افزایش تبادلات منطقه ای همگی در دولت سیزدهم رخ داد، آن هم بدون برجام و FATF.
اما حالا همین طیف با پررویی نجومی، مجددا مدعی شده است که تا به FATF نپیوندیم و تا برجام احیا نشود، خبری از عضویت در بریکس نیست.
این طیف حتی بر بی عملی و عهدشکنی آمریکا و اروپا در برجام سرپوش گذاشته و اصلا به روی خود نمی آورد که در دولت روحانی دیدارهای دوجانبه وزرای خارجه ایران و آمریکا رکورد زد و روسای جمهور دو کشور تلفنی گفتگو کردند و تیم مذاکره کننده ایرانی برای تیم آمریکایی هدیه و کارت پستال می فرستاد. در نهایت چه شد، برجام هم در دولت اوباما و هم در دولت ترامپ و همچنین در دولت بایدن بارها و بارها از سوی طرف آمریکایی لگدمال شد.
متاسفانه غربگرایی برخی فعالین و رسانه های اصلاح طلب، چشمان آنان را بر واقعیت های آشکار و بدیهی بسته و منجر به تحلیل های سطحی و غیرکارشناسی شده است.
** دولت روحانی به 16 سال برای آواربرداری نیاز داشت، دولت رئیسی یکسال هم نه
«احمد حکیمی پور» فعال اصلاح طلب در مصاحبه با روزنامه آرمان گفت:«در ابتدایی که آقای رئیسی مدیریت کشور را به دست گرفتند اصلاحطلبان دوست داشتند ایشان در کار خود موفق شود و به وعدههایی که به مردم داده عمل کند. اصلاحطلبان بر این باور بودند که بهبود وضعیت کشور در نهایت به سود همه است و به همین دلیل همه باید از دولت آقای رئیسی حمایت کنند. همه امیدوار بودند دولت بتواند مشکلات را حل کند. دولت در طول یک سالی که از عمر آن گذشته موفق نشده به وعدههایی که به مردم داده عمل کند.»
وی در ادامه تاکید کرد:«برخی از مدیران انتخاب شده نیز از توانایی و کارآمدی کافی برخوردار نیستند و به همین دلیل شرایط به شکلی رقم خورده که مشکلات گذشته نه تنها کاهش پیدا نکرده و بلکه در برخی حوزهها روند افزایشی نیز داشته است... در شرایط کنونی که یک سال از عمر دولت گذشته وعدههای دولت توسط مردم در شبکههای اجتماعی در حال بازنشر است و برای مردم این نکته مسجل شده که وعدههایی که در دوران انتخابات به مردم داد فعلا عملی نشده است.»
در تناقض گویی اصلاح طلبان همین بس که پیش از این مدعی بودند که آواربرداری در دولت روحانی 16 سال زمان می برد و اکنون مدعی هستند که چرا رئیسی در کمتر از یکسال فتح الفتوح اقتصادی رقم نزده است!
اصلاح طلبان تعمدا در بررسی کارنامه دولت رئیسی، حداقل 2 واقعیت بدیهی را انکار می کنند. یکی میراث دولت روحانی است و دیگری تاثیر جنگ اوکراین بر دیگر کشورها است.
دولت سیزدهم در حالی آغاز به کار کرد که ماحصل مدیریت دولت روحانی افزایش حدود 700 درصدی قیمت دلار در کشور بود. در آغاز به کار دولت روحانی قیمت دلار 3200 تومان بود اما در دولت قبل این عدد تا حدود 32 هزارتومان نیز افزایش یافت و برهمین اساس بزرگترین شوک ارزی تاریخ کشور در دولت روحانی رخ داد.
در یک نمونه دیگر، با بررسی رشد نقدینگی در کشور در 40 سال اخیر می بینیم که دولت روحانی با رشد نقدینگی 643.4 درصدی طی سالهای 92 تا پایان سال 99، رکورددار بالاترین نرخ رشد نقدینگی بین این دولتها بوده و بدترین عملکرد را در این زمینه داشته است. نتیجه این عملکرد اما در خرداد 1400 به دست رئیسی سپرده شد تا باز هم دولت سیزدهم مجبور به آواربرداری از بخش دیگری از اقتصاد کشور شود.
همچنین بررسی قیمت کالاهای اساسی در سال پایانی عمر دولت روحانی نشان میدهد که سه محصول پروتئینی یعنی گوشت گوساله 45 درصد، گوشت گوسفندی 40 درصد و گوشت مرغ نیز 87 درصد در اسفند 99 نسبت به اسفند 98 گران شد. از سوی دیگر قیمت برنج بسته به نوع آن بین 111 درصد تا 113 درصد افزایش قیمت داشته است.
افکارعمومی هنوز فراموش نکرده است که در ماههای پایانی دولت تدبیر و امید، اقلامی همچون روغن، شکر و گوشت مرغ آنچنان نایاب شد که مردم برای گرفتن اقلام دولتی با نادیده گرفتن اوضاع شیوع بیسابقه کرونا ساعتها در صفهای طولانی و فشرده در انتظار میماندند. تا در نهایت پس از ارائه کارت ملی و شناسایی هویت امکان تهیه مرغ یخی به قیمت دولتی آن هم به میزان محدود داشته باشند.
دولت رئیسی همچنین حدود 10 ماه پس از فعالیت خود، اصلاحات اقتصادی را آغاز کرد که طی آن، هم زمینههای فساد و رانت گسترده برچیده شد، هم یارانههای نقدی واریزی به حساب سرپرستان خانوار تا 8 برابر افزایش یافت.