مسببان وضعیت امروز چه کسانی هستند؟/ مردم؛ مقصران را بشناسید
حدود یک ماه تا روز انتخابات ریاست جمهوری سیزدهم باقی مانده است و از هفته آینده رقابت نامزدها و دیدگاههای آنها آغاز میشود؛ اما کشور امروز درگیر مشکلات اقتصادی و معیشتی و گرانی است و بهتر است مردم پ مقصران امروز را بشناسند.
به گزارش خبرنگار اقتصادی شبکه اطلاع رسانی راه دانا؛ اقتصاد ایران از سال 1368 با اجرای سیاستهای تعدیل اقتصادی توصیه شده از سوی صندوق بین المللی پول توسط دولت سازندگی روندی بر خلاف اصول قانونی اساسی را اجرا کرد؛ سیاستهایی که اقتصاد را در مقابل سیاست خارجی قرار میدهد و به نوعی اقتصاد کشور و تولید به واردات وابسته شد.
این سیاستها در 30 ساله اخیر اجرا شده و کارشناسان معتقدند ثمره آن کاهش رفاه جامعه و گسترش فقر بوده است و برای تغییر این وضعیت میبایست سیاستهای اقتصادی تغییر و ساختارها اصلاح شود. سیاستهای اقتصادی نهادینه شده از از اواخر دهه 70 تا کنون توسط دولتهای سازندگی، اصلاحات، مهر ورزی و تدبیر و امید اجرا شد و دولت روحانی این سیاستها را با شدت بیشتری ادامه داد. روز 28 خرداد ماه نام رئیس جمهور سیزدهم از صندوقهای رای خارج خواهد شد و رقابتها در این عرصه در یک ماه اخیر به اوجه خود میرسد؛ همانطور که چهرههای سرشناس در زمان ثبت نام از دیدگاه خود گفتند. امروز وضعیت معیشت مردم سخت شده و قدرت خرید آنها به قبل از سال 92 بازگشته است که حاصل مدیریت غلط و اجرای سیاستهای اقتصاد اشتباه در 8 سال گذشته است که قول داده بودند به عقب برنگردیم. امروز نرخ دلار رشد 700 درصدی نسبت به سال 92 داشته و رشد نرخ تورم در 50 سال اخیر بیسابقه است؛ از سوی دیگر تاب آوری کشور کاهش یافته و اقتصاد به نوعی به خارجی و سخنان کشورهای غربی وابسته شده است. این وضعیت باعث نارضایتی شدید مردم شده؛ همان هدفی که آمریکاییها دنبال میکردند؛ اما به راستی چرا در 8 سال گذشته عقبگرد داشتیم و وضعیت مردم نسبت به سال 92 بدتر شده است؟؛ مسببان وضعیت امروز چه کسانی هستند؟ 1- حسن روحانی او در سال 1392 با شعار تدبیر و امید و وعده بهبود معیشت مردم و آنچنان رونق اقتصادی توانست سکان دولت را به عهده بگیرد اما اقتصاد ایران با راهبری او نهتنها روبه جلو نرفت، بلکه عقبگرد شدیدی داشت. حسن روحانی مسیر طی شده (سیاستهای اقتصادی) در دولت سازندگی و تفکرات هاشمی رفسنجانی را ادامه داد. او با تعیین سیاستهای اشتباه و ربط دادن مشکلات اقتصادی کشور به خارج و انتخاب اعضای کابینهاش عامل اصلی وضع امروز است. دولت آقای روحانی به اعتقاد کارشناسان هیچ برنامه اقتصادی نداشت و به دنبال سازش با غرب بود تا با برداشتن تحریمها و فروش نفت و جذب سرمایه گذاری خارجی رونق اقتصادی ایجاد کند؛ اما حاصل برنامه او برجامی شد که هیچ دستاوردی برای اقتصاد ایران نداشت و مشکلات این اقتصاد را به خارج گره زد؛ رئیس جمهور روزی آمریکا را کدخدا نامید و روز خروج آمریکا از برجام، آن را موجودی مزاحک خواند. آقای روحانی نتوانست کابیته خود را هماهنگ کند و امروز یکی از دلایل گرانی کالاها در بازار انباشت میلیونها تن کالا در گمرکات کشور که این دپو حاصل جزیرهای عمل کردن دولتمردان است؛ هر چند آقای روحانی دستوراتی دادند و سخنانی گفتند اما مشکل حل نشد. آقای روحانی بارها به منتقدان دولت ناسزا میگفت و در دولت او کارشناسان دلسوز بارها راهکارهای عملی برای بهبود وضعیت اقتصاد را ارائه دادند اما او به این موضوعات و وضعیت اقتصادی بیتفاوت بود. 2- اسحاق جهانگیری آقای جهانگیر در سال 92 به عنوان معاون اول رئیس جمهور منصوب شد و تا امروز این سمت را دارد. کارشناسان از او به عنوان فرمانده اقتصادی دولت نام میبرند؛ البته جهانگیری فرمانده ستاد اقتصاد مقاومتی و رئیس جلسات ستاد هماهنگی مبارزه با مفاسد اقتصادی است. ارز 4200 تومانی (دلار جهانگیری) نیز به نام او رقم خورده است که بیش از 60 میلیارد دلار ارز با این نرخ برای کنترل نرخ تورم داده شد اما سود آن فقط به جیب نورچشمیها رفت و اثری از آن در سفره مردم دیده نشد. معاون اول رئیس جمهور در زمان تبلیغات انتخابات ریاست جهموری دوازهم بارها از کلمه مردم یادتان هست استفاده کرد و گفت رونق اقتصادی شروع شده و امروز (آن زمان) کسی از تورم دم نمیزند. آقای جهانگیری را میتوان مرد اول اقتصادی دولت روحانی عنوان کرد که بخشی از سیاستهای اقتصادی دولت با نظر او که به هاشمی رفسنجانی نیز بسیار نزدیک بود، گرفته شده است. 3 - علی اردشیر لاریجانی علی لاریجانی پس از ناکامی در انتخابات ریاست جمهوری سال 84، توانست با رای مردم قم راهی مجلس شورای اسلامی شود و در مجلس هشتم، نهم و دهم ریاست قوه مقننه را عهد دار بود. روابط نزدیک لاریجانی با حسن روحانی باعث شده بود؛ مجلس در مقابل دولت کوتاه بیاید و همیشه درخواستهای پاستور در بهارستان اجرایی میشد که میتوان اوج آن را در تصویب 20 دقیقهای برجام دانست و عاملی شد که ایران نتواند حق خود را در برجام مطالبه کند. علی لاریجانی در تصویب لوایح بودجه و برنامه ششم دولت تدبیر و امید نقش داشت و جایگاه نظارتی مجلس در دوران او به افول خود رسید. لاریجانی در حالی برای انتخابات سیزدهمین دوره ریاست جمهوری ثبت نام کرده است که در سخنان خود همان نگاه حسن روحانی را بیان کرد؛ به نوعی ادامه دهند سیاستهای فعلی است. 4- عبدالناصر همتی عبدالناصر همتی پس از اینکه به عنوان سفیر ایران در چین انتخاب شده بود و در راه پکن بود؛ با تغییر نظر دولت به ساختمان بانک مرکزی در خیابان میرداماد رفت و از مرداد ماه 97 سکاندار کل بانک مرکزی شد. همتی پس از ورود با بانک مرکزی، یک سری سیاستهای اصلاحی و درست در پیش گرفت و به دنبال نظم در نظام بانکی بود اما او در 15 ماه اخیر سیاستهایش را بخصوص برای کنترل ارز کنار گذاشت. وظیفه اصلی بانک مرکزی حفظ ارزش پول و کنترل نرخ تورم است اما نرخ دلار در زمانی همتی نرخ دلار در زمان همتی حتی به 32 هزار تومان هم رسید؛ کارشناسان معتقند سیاستها و سختگیری بانک مرکزی در سال گذشته باعث رشد نرخ ارز شد. بازار ارز، در دوران ریاست عبدالناصر همتی فراز و نشیبهای بسیاری را تجربه کرد؛ قیمت دلار، همزمان با آغاز به کار عبدالناصر همتی به عنوان رییس کل بانک مرکزی (مرداد ماه سال 97) 11 هزار و 400 تومان بود و امروز با رشدی بیش از 100 درصد به 22 هزار و 500 تومان رسیده است. نرخ تورم هم در دوره همتی با رشد قالب توجهی مواجه شد؛ هر چند او در سال گذشته هفت گذاری 22 درصد را داشت اما این هدف بانک مرکزی شکست خورد و امروز نرخ تورم در 75 سال اخیر رکورد زده و بالای 50 درصد رسیده است. سیاستهای سختگیرانه همتی برای تعیین منشا نرخ ارز وارداتی باعث دپوی کالاها در گمرک و گرانی آن در بازار نیز شده است. بیسابقهترین نرخ رشد نقدینگی در تاریخ کشور نیز در کارنامه همتی ثبت شده است؛ در زمان آغاز فعالیت او در بانک مرکزی حجم نقدینگی حدود 1600 هزار میلیارد تومان بود و امروز حدود 3500 هزار میلیارد تومان رسیده است. نرخ رشد نقدینگی در سال گذشته به 40.6 درصد و نرخ رشد پایه پولی نیز به 29.2 درصد رسید که رشد نقدینگی در 42 سال اخیر بوده است؛ همچنین 27 درصد از رشد 29.2 درصدی پایه پولی در پایان گذشته، مربوط به ریالی کردن داراییهای ارزی غیر قابل دسترس بوده که نشان از چاپ پول توسط بانک مرکزی دارد و اثر ان در معیشت مردم و گرانیها دیده میشود. 5- عباس آخوندی عباس آخوندی را میتوان عامل شماره یک ویرانسازی بازار مسکن دانست که با سیاستهایش در دولت روحانی باعث شد وقتی خرید خانه از یک آرزو به رویا تبدیل شود؛ البته او که مدعی است که اگر ما در سال 92 نبودیم، قحطی کل ایران را فراگرفته بود. کارنامه آخوندی به عنوان وزیر راه و شهرسازی در دولت تدبیر و امید (از سال 92 تا پایان مهر سال 97) هیچ بود. او مدعی اقتصاد آزاد است. آخوندی در سال 92 پس از رای اعتماد مجلس و در روزهای نخست فعالیت دولت یازدهم مسکن مهر را که باعث خانهدار شدن قشر ضعیف جامعه شده بود، را متوقف و آن را مزخرف عنوان کرد. او در مشکلات اقتصادی امروز بخصوص بخش مسکن نقش بسزایی دارد و یکی از دلایل افزایش شدید اجاره مسکن و حاشیه نشینی نگاه و عملکرد اوست که هیچ برنامهای برای آن نداشت. قیمت مسکن امروز نسبت به سال 92 رشدی بیش از 700 درصد داشته است و کارشناسان دوران او را بدترین دوران بخش مسکن میدانند. البته عباس آخوندی در پرونده اقتصادی پسرش نیز متهم شد؛ پروندهای که حدود یک سال و نیم پیش برای اتهامات اقتصادی محمدمهدی آخوندی تشکیل شده بود. 6- محمد شریعتمداری شریعتمداری که در دولت اول و دوم اصلاحات وزیر بازرگانی، در سال 1392 از سوی حسن روحانی، به عنوان معاون اجرایی رئیس جمهور منصوب شد. وی در دولت دوازدهم به عنوان وزیر صنعت، معدن و تجارت مشغول به فعالیت شد و در نهایت در مهرماه 97 به عنوان وزیر تعاون، کار و رفاه اجتماعی در دولت دوازدهم مشغول به کار شد. او در انتخابات ریاست جمهوری سال 1396 ریاست ستاد انتخاباتی حسن روحانی بود. شریعتمداری در زمان وزارت صمت را به دلیل عدم کنترل و مدیریت بازار و افزایش بیرویه قیمتها و احتکار کالا، عدم مدیریت صحیح بر تأمین مواد اولیه واحدهای تولیدی، عدم پیشگیری از گرانفروشی در آستانه استیضاح قرار داشت که با استعفا از پاسخگویی فرار کرد. یکی تخلفات در زمان او، ثبت سفارش شبانه و یکساعته 6400 خودرو بود. شریعتمداری پس از استعفا از وزارت صنعت، معدن و تجارت به عنوان وزیر تعاون، کار و رفاه اجتماعی مشغول به کار شد در اینجا هم نتوانست راهکاری برای جلوگیری از بیکاری و افزایش رفاه ارائه دهد حتی سال گذشته حداقل دستمزد کارگران را بدون رضایت و امضای نمایندگان این قشر ابلاغ کرد. بنگاههای تولید زیادی در دوران دولت تدبیر و امید تعطیل شد و شریعتمداری به عنوان وزیر تعاون، کار و رفاه اجتماعی نتوانست مانع تعطیلی آنها شود. 7- مسعود پزشکیان مسعود پزشکیان که سابقه چندین دوره نمایندگی مجلس را دارد؛ در زمان علی لاریجانی نایب رئیس مجلس بود، از حامیان درجه اول دولت روحانی و برجام بود؛ او با توجه ریاست لاریجانی در مجلس نقش مهمی در طرحها و رای اعتمادها داشت. پزشکیان در دولت اصلاحات وزیر بهداشت بود. پزشکیان میتوانست در راستای نقش نظارتی مجلس اقدام کند اما او نیز دولت را در مجلس حمایت کرد و به وزاری پیشنهادی روحانی رای مثبت داد و در وضعیت امروز اثر گذار است. 8- علی مطهری علی مطهری نیز در زمان ریاست علی لاریجانی بر قوه مقننه، به نوعی دست راست او و نایب رئیس مجلس بود؛ او که با لیست امید توانسته بود به مجلس دهم راه پیدا کند؛ همواره از سیاستهای دولت حمایت میکرد. 9- محمود صادقی او در سال 94 با لیست امید به عنوان نماینده مردم تهران راهی بهارستان شد. صادقی یکی از حامیان اصلی دولت روحانی در مجلس بود؛ هر چند امیدهای نتوانستند کارنامه قابلی از خود در مجلس دهم به جای بگذارند اما صادقی به عنوان یکی از مدعیان در به سرانجام رساندن لوایح دولت نقش داشت. او که سعی دارد در جایگاه یک منتقد ظاهر شود؛ هیچ گاه از سیاستهای دولت انتقاد نکرد. انتهای پیام- برچسبها:
- آمریکا
- اقتصاد کشور
- تهران
- چین
- راه و شهرسازی
- سیاست خارجی
- صنعت، معدن و تجارت
- علی لاریجانی
- قم
- معاون اول رئیس جمهور
- نرخ ارز
- نقدینگی
- وزارت تعاون، کار و رفاه اجتماعی
- وزارت صنعت
- وزیر بهداشت
- اسحاق جهانگیری
- اقتصاد مقاومتی
- بازار مسکن
- بانک مرکزی
- برجام
- هاشمی رفسنجانی
- بازار ارز
- حسن روحانی
- قیمت دلار
- مجلس شورای اسلامی