دوشنبه 5 آذر 1403

حادثه تروریستی 31 شهریور اهواز؛ پرونده باز و داغ دلی که همچنان زنده است

وب‌گاه الف مشاهده در مرجع
حادثه تروریستی 31 شهریور اهواز؛ پرونده باز و داغ دلی که همچنان زنده است

31 شهریور 97 درست زمانی که نیرو‌های مسلح در حال انجام رژه بودند، یک حمله تروریستی موجب شهادت افراد بی گناه و بدون سلاح شد.

به گزارش باشگاه خبرنگاران، روز 31 شهریور 1397 و همزمان با رژه نیرو‌های مسلح در سرتاسر کشور، در اهواز نیز مراسمی برگزار شد، اما در حین آن رخدادی ددمنشانه به وقوع پیوست. هرساله در این روز هزاران سرباز، یک ضرب و هماهنگ پا‌های خود را بر زمین کوفته، فریادی آهنگین سر داده و با غرور رژه می‌روند تا مبادا کسی خیال خام تجاوز مجدد به این آب و خاک را در ذهن خود بپروراند.

31 شهریور ماه سالگرد آغاز جنگ تحمیلی و هفته دفاع مقدس است که در سال 1359 و با حملات هوایی بعثی‌ها به چندین فرودگاه و همزمان یورش نیرو‌های صدام حسین رئیس جمهور وقت عراق به سرتاسر سرزمین‌های کشور ایران شروع شد و به سرعت تبدیل به جنگی تمام عیار گشت.

پس از آن نیز میلیون‌ها جوان و زن و مرد ایرانی برای دفاع از میهن راهی جبهه‌های جنگ شدند تا با به دست گرفتن تفنگ در دست، از آب و خاک خود پاسداری نمایند، در نتیجه این کارزار گسترده که از سوی بعثی‌ها آغاز شد، ایران تحت شدیدترین تحریم‌های جهانی قرار گرفت تا جایی که از ورود سیم خاردار نیز به کشور جلوگیری می‌شد، علاوه بر آن ده‌ها شهر و روستا بمباران شدند و مناطقی نیز با بمب‌های شیمیایی هدف قرار گرفتند.

بیش از 200 هزار نفر زن و کودک و حافظ وطن طی 8 سال شهید شدند تا اجازه ندهند مردم این سرزمین تهاجم مغول و روس و انگلیس را دوباره تجربه کنند و طی این مدت علی رغم جنگ‌های پیشین که موجب جدایی بخش‌های زیادی از ایران شده بود، حتی یک وجب از خاک وطن جدا نشد، همین ایستادگی در مقابل عزم جهانی برای تجزیه کشور تبدیل به عقده‌ای در دل بعثی‌ها و طرفدارانشان شد و سعی کردند در سالگرد آن رخداد، خشم خود را با آتش گشودن بر شهروندان و جانبازان جنگ 8 ساله نشان دهند.

بلوار قدس صبح روز 31 شهریور

صبح روز 31 شهریور سال 1397 برای آنکه بتوانم تصاویری از رژه نیرو‌های مسلح تهیه کنم، تصمیم گرفتم به میدان قدس بروم؛ ساعت 6 و نیم صبح از خواب بیدار شدم و بعد از صرف صبحانه؛ لباس‌ها را پوشیده و حدود ساعت 7 از خانه بیرون رفتم.

در راه و هنگام عبور از خیابان ناگهان برای لحظه‌ای حواسم پرت مراسم امروز شد و نزدیک بود با یک خودرو برخورد کنم، اما با شتاب بخشیدن به حرکتم خود را از حادثه نجات دادم. به ایستگاه رسیدم و منتظر ماندم تا اتوبوسی برسد و سوار بر آن بخشی از مسیر را برای رسیدن به بلوار قدس، یعنی محل رژه برسانم.

کمی بعد اتوبوس زرد رنگ «خط واحد» آمد و پس از طی مسیر در اتوبان گلستان مجبور شدم فلکه دانشگاه پیاده بشوم؛ آنجا بود که یکی از دوستانم را دیدم و اتفاقی متوجه شدم مقصد او هم میدان قدس است. وقتی که به آنجا رسیدم حدودا ساعت 7 و 45 دقیقه بود و همه رژه روندگان در حال آماده سازی خود برای عبور از جایگاه بودند.

قصد داشتم از آخر خیابان و جایی که فاصله زیادی تا جایگاه داشت شروع به فیلمبرداری، عکس برداری و مصاحبه با چند نفر کنم، حسابی مشغول ثبت تصاویر بودم که خود را ابتدای جایگاه دیدم، حدودا ساعت 8 و 55 دقیقه بود که از فرط خستگی، بیخیال شده و در حال رفتن به سمت محلی روبروی جایگاه بودم؛ خود را به جایی بالاتر از سطح زمین رساندم که ناگهان فردی توجه من را با چهره ای خشمگین به خود جلب کرد که از سمت پارک به این سو می آمد.

سربازان دلیر

چهره‌ای برآشفته و عصبی داشت که با غضب به همه افراد پیرامون خود نگاه می‌کرد، دستش روی سلاحش بود و با نگاه‌هایی غیر معمول اطرافش را دید می‌زد، انگار قصد انجام کاری را داشت که خیلی هم مطمئن نبود. در همان حین به ناگاه صدایی عجیب همه را در بهت فرو برد و هاج و واج یکدیگر را نگاه می‌کردند، چند تن از نیرو‌های امنیتی به سمت منشاء صوت حرکت کردند و یکدفعه صدای رگبار گلوله همه را به سویی کشاند.

آن فرد مشکوک یکی از تروریست‌ها بود که پس از آمدن رفقایش گویی دیگر اراده‌ای از خود نداشت، چشمانش قرمز همرنگ خون شده بود، انگار شیطان در وجود او دستور می‌داد چه کند، سرکشانه تفنگش را در حالت رگبار گذاشت و تیراندازی را به سمت مردم شروع کرد، چنان با حرص شلیک می‌کرد ظاهرا دشمن خونی بشریت است.

سربازی را دیدم که می‌خواست با سلاحش به سمت مهاجمین شلیک کند، اما فریاد زد «فشنگ ندارم، خشاب خالیست، جان خودتان را نجات دهید». (بر اساس یک قانون بین المللی تمام سربازان رژه رونده باید خشاب سلاح‌های خود را از فشنگ خالی کنند.)

من نیز وقتی متوجه شدم اتفاقی وحشتناک در حال رخ دادن است تلاش کردم به جایی پناه ببرم، در حالی که فضا خون آلود و از دود رگبار‌های گلوله، مه آلود و متنشج بود، سعی کردم اندکی سر خود را بالا ببرم تا ببینم اوضاع از چه قرار است.

سرباز‌ها را دیدم که علی رغم سلاح‌های خالی و در تبادلات آتش میان افراد مهاجم و نیرو‌های امنیتی سعی کردند هر چه در توان دارند برای نجات کودکان و زنان به کار ببرند. یکی از سربازان با شجاعتی وصف نشدنی در حالی که پشت لاستیک کامیون‌ها پناه گرفته بود، وقتی دید چند شهروند بیگناه غرق در خون و برخی نیز هراسان روی زمین دراز کشیده اند، عرض خیابان را طی کرد و دخترکی با مانتوی قرمز را به محل امن رساند.

سپس کمی مکث کرد و چند بار با طی کردن عرض خیابان چند تن دیگر از جمله شهید طا‌ها اقدامی را سعی کرد به محل امنی برساند.

روایات تکان دهنده

صدیقه احمدی یکی از شهرندان اهوازی ساکن در نزدیکی بلوار قدس و محل وقوع حادثه که صبح روز 31 شهریور 1397 قصد داشت برای تماشای رژه برود، اما به دلیل نشنیدن صدای زنگ هشدار گوشی، بیدار نشده بود، در گفتگویی گفت: ساعت حدودا 9 صبح بود که با شنیدن تیراندازی از خواب پریدم.

او افزود: از ترس شنیدن صدای رگبار گلوله‌ها گمان بردم، همچنان در خواب و خیال هستم، اما وقتی کودک 2 ساله ام شروع به گریه کرد، به خود آمدم و متوجه شدم حادثه‌ای در حال وقوع است، زیرا همزمان صدای جیغ و فریاد زنان و کودکان نیز به گوش می‌رسید، بنابراین؛ سعی کردم با پسرم که یکی از اعضای بسیجی رژه رونده بود، تماس حاصل کنم، اما نشد.

در دلم هیاهویی بر پا بود و تمام بدنم می‌لرزید، اما کوشش کردم با همسرم تماس بگیرم و او را نیز در جریان ماجرا قرار بدهم، او نیز سریعا پیگیر مسئله شد و متوجه شدیم حمله تروریستی رخ داده، ولی پاسخ ندادن پسرم هر لحظه مرا بیشتر نگران می‌کرد، تا اینکه حدود ساعت 9 و نیم صدای در را شنیدم، ابتدا کمی دست پاچه شدم، اما بعد صدای فرزندم را شنیدم، به سرعت در را باز کردم و نفس راحتی کشیدم، اگرچه از روایات تکان دهنده پسرم در خصوص شهدا بسیار متاثر شدم.

سرنخ حادثه

آن روز با اضطراب و اتفاقات تلخ به پایان رسید، اما خبر این رخداد وحشتناک در تمام جهان پیچید و قلوب بسیاری را در غم از دست دادن انسان‌های بی گناه جریحه دار کرد. آنچه بیش از همه مورد توجه کاربران شبکه‌های اجتماعی قرار گرفته بود، تماس تلفنی فوری شبکه «ایران اینترنشنال» دستگاه تبلیغاتی عربستان سعودی با یکی از مظنونین این حادثه؛ سرکرده گروه تروریستی «حرکه النضال لتحریر الاحواز» بود که در آن مسئولیت این حمله را بر عهده گرفت، هر چند بعدا داعش هم با انتشار اعلامیه‌ای به زبان عربی و انگلیسی مسئولیت این ترور را به عهده گرفت.

گروه «الاحوازی» از زمان تاسیس تاکنون بار‌ها دست خود را به خون بیگناهان در شهر‌های مختلف خوزستان آلوده کرده و مجموعا در نتیجه بمب گذاری‌ها و حملات که عمدتا هدفشان شهروندان بی دفاع بوده، بیش از 300 نفر زخمی و شهید شدند که به دلیل جنایات خود در حق شهروندان ایرانی در لیست گروه‌های تروریستی قرار دارد.

واکنش‌ها به حمله

سپاه پاسداران در پاسخ به این حمله تروریستی مقر عوامل طراحی آن را در شرق فرات مورد هدف موشک‌های بالستیک قرار داد که با طی مسیر 550 کیلومتری بر اساس گفته‌های سرلشکر محمد باقری رئیس ستاد کل نیرو‌های مسلح تلفات چشمگیری به داعش وارد شده و تعدادی از فرماندهان باقی مانده این گروه تروریستی نیز کشته شدند.

حملات تروریستی 31 شهریور ماه واکنش کشور‌ها و گروه‌های مختلفی را در پی داشت؛ وزارت خارجه کشور‌های ارمنستان، سوریه، جمهوری آذربایجان، مصر، لبنان، امیران قطر و کویت و عمان، شورای امنیت سازمان ملل و اتحادیه اروپا این تهاجم را در قاطعانه‌ترین شکل محکوم کردند و مخالفت خود را با خشونت اعلام داشتند.

علاوه بر آن گروه‌های مقاومت منطقه؛ جنبش انصار الله یمن، حزب الله لبنان و حماس نیز این حمله را محکوم کردند و گردان‌های حزب الله عراق نیز در بیانیه‌ای مستقیما عربستان را مسئول این وحشت آفرینی دانستند.

«محمد طا‌ها تیر خورده»

در پی این حمله 25 نفر شهید و بیش از 60 نفر نیز زخمی شدند که از جمله آن‌ها کودک 4 ساله شهید طا‌ها اقدامی بود، که در سومین سالگرد این حادثه تصمیم گرفتیم به سراغ پدر او برویم تا روایت هولناک آن روز را برای ما بازخوانی کند.

سعدالله اقدامی پدر شهید طا‌ها اقدامی و نماینده قربانیان ترور رژه اهواز (خانواده‌های شهدا و جانبازان) در گفتگو با خبرنگار ما با بیان اینکه ساعت 9 صبح با تماس تلفنی از سوی منبعی ناشناس مواجه شد، گفت: این تماس از سوی دخترم بود که با سر و صدا و تیراندازی از آن طرف خط متوجه شدم وضعیت عادی نیست و دخترم گفت «محمد طا‌ها تیر خورده، مامانم تیر خورده، بردنش بیمارستان» همین یک جمله را با اضطراب بیان کرد و تلفن قطع شد، من نیز تلاش کردم دوباره تماس بگیرم، اما پاسخی نگرفتم.

سریعا محل کارم را به سوی میدان قدس ترک کردم و در مسیر متوجه شدم یک حمله تروریستی به وقوع پیوسته، بنابراین؛ به نزدیک‌ترین بیمارستان محل حادثه مراجعه کردم و همانجا با «صحنه‌های عاشورایی» روبرو شدم؛ پیکر شهدا همه جا بود و حتی روی زمین، یک تخت دیدم که تعداد زیادی بهیار و پرستار درو آن جمع شده بودند، حساس شدم و نزدیک‌تر رفتم؛ طا‌های من همچنان حس داشت و گریه می‌کرد.

رگبار گلوله‌ها

پدر شهید طا‌ها اقدامی می‌گوید: سپس دریافتم که همسرم روی تختی نزدیک پسرم دراز کشیده و از ناحیه پای چپ تیر خورده بود؛ در حقیقت مادر طا‌ها با دراز کشیدن روی بدن کودک سعی کرد او را محافظت کند، اما رگبار گلوله از بدنش عبور کرد و به بدن محمد طا‌ها رسید.

او ادامه داد: بر اساس صحنه‌هایی که از سوی دوربینی بالای یک ساختمان ضبط شده بود، با چشمان خود دیدم که همسر و فرزندم چگونه گلوله خوردند؛ یکی از تروریست‌ها که از پشت گونی‌های چیده شده در پارک شلیک می‌کرد، زمانی که متوجه شد مردم دقیقا با کمی فاصله از او روی زمین دراز کشیده اند و صدای اخطار سربازی را شنید که خطاب به مردم فریاد می‌زد، دراز بکشید، اسلحه را به سمت پایین گرفت و شهروندان از جمله همسر و فرزند من را با بی رحمی تمام و ناجوانمردانه به رگبار گلوله بست.

تیر خلاص مهاجمین به زخمی‌های در حال ناله

سعدالله اقدامی بیان کرد: تروریست‌ها پس از به رگبار بستن شهروندان بالای سر زخمی‌ها حاضر شدند و صدای آه و ناله هر کسی را که می‌شنیدند «تیر خلاص» می‌زدند؛ زمانی هم که به پزشکی قانونی مراجعه کردم تا پیکر کودک شهیدم را پیدا کنم، صورت‌هایی را دیدم که چندین گلوله خورده بودند.

ترور 31 شهریور در حال فراموشی است، اما عاملان و خاطیان آن هنوز مجازات نشدند

نماینده قربانیان ترور 31 شهریور که از تمام خانواده شهدا و جانبازان این حادثه وکالت نامه پیگیری دارد، در ادامه با گله از روند دادخواهی بیان کرد: علی رغم گذشت 3 سال از این حادثه، پرونده همچنان باز است و با مقصرین داخلی برخورد جدی صورت نپذیرفت. احکامی «بسیار سطحی» صادر شد و هنوز نیز اجرا نشدند، زیرا در مرحله تجدید نظر است که خانواده‌ها را هم در جریان این موضوع قرار نمی‌دهند.

او اظهار داشت: افراد پشت پرده این جنایت که در بازداشت هستند و مجازات نمی‌شوند مایه دلخوری ما شده اند، هر چند در زمان ریاست آقای رئیسی بر قوه قضاییه دستور صریح برای رسیدگی به پرونده صادر شد، اما بعدا موضوع کرونا شد و در حالی که ترور ناجوانمردانه 31 شهریور 1397 در حال فراموشی است، اما عاملان و خاطیان آن هنوز مجازات نشدند.

اقدامی تصریح کرد: خانواده قربانیان ترور می‌خواهند که بر اساس قانون و مقرارت با نفراتی که در تامین مراسم رژه قصور و کوتاهی کردند، برخورد گردد تا این حادثه بار دیگر تکرار نشود. نظام جمهوری اسلامی ایران نشان دهد با کسی که از خطوط قرمز عبور کند و علیه مردم عملیات تروریستی انجام دهد مسامحه و مماشات ندارد.

دستگیری عاملان و مسببین

وزارت اطلاعات در تاریخ 2 مهر 1397 از بازداشت 22 تن مسبب حمله به رژه نیرو‌های مسلح در اهواز خبر داد که در یک خانه تیمی بازداشت شدند. محمود علوی وزیر اطلاعات دولت پیشین گفته بود که بخش عمده‌ای از عوامل این تهاجم تروریستی دستگیر شدند.

بنابر گزارشی که خبرگزاری‌ها منتشر کردند، مهاجمین لباس مبدل بسیج بر تن داشتند و مسلح به کلاشینکف با چندین خشاب اضافه بودند که در ساعت 4 و 30 دقیقه صبح روز شنبه در محل حاضر شدند، سپس ساعت 8 صبح مجدد در محل حاضر شده، وضعیت را چک کرده و ساعت 9 عملیات را نهایی کردند.

صادق مرادی رئیس کل دادگستری استان خوزستان در دومین سالگرد این حمله تروریستی گفته بود که دادگاه انقلاب حکم بدوی عوامل این تهاجم را صادر کرده است که جزئیات آن نیز متعاقبا اعلام خواهد شد، اما تاکنون و در سومین سالگرد حمله به رژه نیرو‌های مسلح در اهواز جزئیاتی از آن منتشر نشده است.

لزوم رسیدگی فوری به پرونده عاملان و خاطبان

علاوه بر آن سازمان قضایی نیرو های مسلح مهرماه 97 اعلام کرد که برای 12 تن از نظامیان به دلیل اهمال احتمالی در تامین امنیت رژه پرونده تشکیل شده است. شهریور ماه 99 نیز غلامعباس ترکی دادستان نظامی استان تهران گفته بود برای تعدادی از افراد که مرتکب کوتاهی شدند پرونده با صدور قرار جلب به دادرسی و کیفرخواست به دادگاه ارسال شد.

علاوه بر آن برخی کشور‌ها از جمله عربستان سعودی، امارات متحده عربی، ایالات متحده آمریکا و رژیم اشغالگر قدس از دیگر کشور‌های مظنون در حمله به رژه نیرو‌های مسلح بودند و حتی حسن روحانی رئیس جمهور پیشین نیز طی سخنانی گفته بود یکی از کشور‌های جنوبی حاشیه خلیج فارس از تروریست‌های حمله مسلحانه به رژه اهواز حمایت مالی و تسلیحاتی می‌کرده است. هر چند امارات و آمریکا دست داشتن در این حملات را نپذیرفتند، اما اسرائیل و عربستان هرگز آن را رد نکردند.

با این حساب به نظر می‌رسد لازم است تا قوه قضاییه با جدیت بیشتری نسبت به پرونده عاملان و خاطیان حمله به رژه نیرو‌های مسلح رسیدگی نماید تا هم خانواده قربانیان ترور آرامش خاطر یابند و هم دیگر کسی جسارت چنین اقدامی را علیه شهروندان ایرانی نداشته باشد؛ زیرا مردم خوزستان در مراسم تشییع شهدای حمله تروریستی یک صدا جمع شده و هماهنگ تنفر خود را از اقدامات لجام گسیخته و تروریستی ابراز داشتند و حالا نوبت دادگستری است تا جدیت خود را در مبارزه با تروریست‌ها نشان دهند.

حادثه تروریستی 31 شهریور اهواز؛ پرونده باز و داغ دلی که همچنان زنده است 2
حادثه تروریستی 31 شهریور اهواز؛ پرونده باز و داغ دلی که همچنان زنده است 3
حادثه تروریستی 31 شهریور اهواز؛ پرونده باز و داغ دلی که همچنان زنده است 4
حادثه تروریستی 31 شهریور اهواز؛ پرونده باز و داغ دلی که همچنان زنده است 5
حادثه تروریستی 31 شهریور اهواز؛ پرونده باز و داغ دلی که همچنان زنده است 6
حادثه تروریستی 31 شهریور اهواز؛ پرونده باز و داغ دلی که همچنان زنده است 7
حادثه تروریستی 31 شهریور اهواز؛ پرونده باز و داغ دلی که همچنان زنده است 8
حادثه تروریستی 31 شهریور اهواز؛ پرونده باز و داغ دلی که همچنان زنده است 9
حادثه تروریستی 31 شهریور اهواز؛ پرونده باز و داغ دلی که همچنان زنده است 10