لشکر 14 امام حسین (ع) اصفهان در عملیات بیت المقدس واقعا درخشید

به گزارش شبکه اطلاع رسانی راه دانا؛ به نقل از صاحب نیوز؛ یکی از پرافتخارترین عملیات های دوران دفاع مقدس در جنگ تحمیلی، عملیات بیت‌المقدس با هدف آزادسازی خرمشهر بود که توسط ارتش جمهوری اسلامی ایران و سپاه پاسداران انقلاب اسلامی انجام گرفت. بعد از این نبرد، شهر خرمشهر پس از 576 روز اشغال نیروهای ارتش عراق، در روز سوم خرداد سال 1361 بازپس گرفته و آزاد شد. فتح خرمشهر بازتاب جهانی فراوانی داشت و عراق با از دست دادن خرمشهر، از نظر سیاسی تکیه‌گاه خود را برای مذاکره از دست داد این نبرد از لحاظ نظامی، به‌عنوان نقطه عطفی در تاریخ جنگ ایران و عراق شناخته می‌شود. شورای عالی انقلاب فرهنگی؛ روز 3 خرداد را به عنوان؛ روز مقاومت، ایثار و پیروزی در تقویم رسمی ایران نام‌گذاری کرده‌است

حاج غلامعلی کریمی رزمنده و راوی دوران دفاع مقدس و استاد دانشگاه امیرالمومنین (ع) در خصوص تاریخچه، علل و عوامل جنگ تحمیلی، اهداف دشمن از حمله به مرزهای کشورمان، نبرد و مقاومت، سقوط و فتح خرمشهر در برابر ارتش متجاوز صدام بعثی و تشریح وضعیت تجهیزات و استحکامات دو کشور ایران و عراق در زمان جنگ تحمیلی توضیحات مبسوطی داد که در ادامه می خوانید.

* زمینه آغاز جنگ تحمیلی چه بود؟

غلامعلی کریمی: گفته می شود که اختلافات مرزی زمینه شروع جنگ تحمیلی شده است در حالی که در هیچ کجای دنیا اختلافات مرزی منجر به چنین جنگ گسترده ای نمی شود و این فقط بهانه بود بلکه این جمگ در امتداد بحث های قومی و قبیله ای و کودتای نقاب بود که دو هدف اصلی را دنبال می کرد یک سرنگونی جمهوری اسلامی و از بین بردن حکومت شیعی بعد از 1400 سال چون می دانستند که این حکومت اگر مستقر شود و قدرت پیدا کند قطعا به حیات وهابیت پایان خواهد داد چراکه مهدویت نقطه مقابل صهیونیست ها و وهابیت است. تفکر خبیثانه یهود و صهیونیست این است که فکر می کند می تواند از پس خداوند بر بیاید و جمهوری اسلامی ایران به عنوان حکومت شیعی به تعبیر حضرت امام (ره) مقدمه و زمینه دولت کریمه امام زمان (عج) در روی کره زمین است و آنها می خواستند این حکومت که در ابتدای راه قرار داشت را از بین ببرند.

* هدف دشمن از جنگ نظامی علیه جمهوری اسلامی ایران چه بود؟

دومین هدف دشمن، تقسیم کشور بزرگ ایران به شش کشور کوچک با مرزهای پر اختلاف شامل کردستان، بلوچستان، ترکمنستان، آذربایجان و ایرانستان بود تا تمرکز جمعیت شیعی در این کشور با مرکزیت قم یا نجف از بین برود آنها این دو هدف را دنبال می کردند این هدف را در درگیریهای قومی و قبیله ای به فرماندهی سفارت آمریکا پیش گرفته بودند که به توفیق نرسیدند.

کودتای نقاب که متاسفانه به کودتای نوژه مشهور است 75 روز قبل از شروع جنگ تحمیلی اتفاق می افتد هرچند در این کودتا توفیقاتی در به بی اعتماد سازی ملت نسبت به ارتش داشتند اما در نهایت موفق نشدند.

* علت وقوع و شروع جنگ تحمیلی عراق چه بود؟

برخی سخنرانی های حضرت امام در فروردین سال 59 بعد از شهادت شهید صدر و خواهرشان بنت الهدی صدر و قبل از آن را علم کرده و می گویند علت شروع جنگ سخنرانی امام بوده اما کسی به متن سخنرانی های پی در پی صدام در نیمه دوم سال 58 که صراحتا از سرنگونی جمهوری اسلامی صحبت می کند توجه ندارد.

حضرت امام اوائل سال 59 بعد از شهادت شهید صدر و خواهرشان بنت الهدی صدر به ارتش و مردم عراق هشدار می دهد که سفره صدام جنایتکار را جمع کنند که پدرشان را در خواهد آورد و این خیرخواهانه ترین توصیه امام به ملت و ارتش عراق بود اگر ارتش یا ملت عراق قیام کرده و صدام از بین برده بودند قریب سه میلیون کشته بیهوده رو دست مردم عراق گذاشته نمی شد عراقی ها فقط در عقب نشینی از کویت 300 هزار کشته دادند، گورهای دسته جمعی که هنوز در اطراف شهر نجف پیدا می شود از پیامدهای لشکر کشی و تجاوز صدام به کشور ما است.

* جنگ تحمیلی عراق از کجا و چگونه شروع شد 

یکی از چیزهایی که حتما باید توجه کنیم پیشینه جنگ است که جنگ از 31 شهریور شروع نشده است و این جنگ تحمیلی هشت ساله نبود بلکه تقابل نظامی صدام با ما 11 سال و 4 ماه و 12 روز طول کشید چراکه اولین بمباران هوایی شهرهای ما در روز 13 فروردین سال 58 در مهران انجام می شود درست یک روز بعد از رسمیت یافتن جمهوری اسلامی به عنوان حکومت شیعه 18 فروردین سال 58 ما در بمباران هواپیماهای ارتش عراق به شهر مهران شهید دادیم. نیمه دوم سال 58 ارتش بعثی قریب به یک هزار بار به کشور ما تهاجم کرده و این در سازمان ملل ثبت شده است.

یعنی جنگ به طور غیر رسمی شروع شده بود کومله و دمکرات توسط صدام تجهیز و وارد خاک ما می شدند، اسفند سال 57 در درگیری با کومله و دمکرات که با پول عربستان، طراحی استکبار و رژیم صهیونیستی و اسلحه صدام تجهیز و وارد کشور شده بودند شهید دادیم، خلق عرب سال 58 و قبل از شروع رسمی جنگ به پشتیبانی صدام در خوزستان فاجعه به بار آورد کسی به منشا این تحرکات توجه ندارد که وظیفه داریم تبیین کنیم که جنگ از کجا شروع شد.

پس جنگ علیه ما هشت ساله نبود 11 سال و چهار ماه و 12 روز تجاوز صدام به کشور ما طول کشید تا 24 مرداد سال 69 که صدام پنجمین نامه خود را به هاشمی رفسنجانی نوشت و قرارداد سال 1975 الجزایر را پذیرفت و مرزهای بین المللی را به رسمیت شناخت، سه روز بعد هم اسرا تبادل و آزاد شدند.

* چرا بعد از فتح خرمشهر جنگ تمام نشد و ادامه پیدا کرد؟

باید در پاسخ به این شبهه جنایتکارانه گفت بعد از فتح خرمشهر هیچ اتفاقی در جبهه مقابل نیفتاده بود در واقع ما بعد از فتح خرمشهر هیچ مبنای حقوقی برای خاتمه جنگ نداشتیم شورای امنیت فقط درخواست آتش بی داشت، بدون اینکه مرزهای بین المللی ما را به رسمیت بشناسند، بدون اینکه تضمینی مبنی بر عدم حمله مجدد صدام به ما داه شود. اتحادیه عرب، کنفرانس اسلامی، شورای امنیت و غیر متحدها می آمدند و فقط درخواست آتش بی داشتند تا زمانی که مجامع بین المللی حرف منطقی بزند باید ادامه داده می شد و این حرف منطقی را بعد از عملیات کربلای 5 زد یعنی در 27 تیر سال 66 اولین قطعنامه شورای امنیت صادر شد و شروط ما را در آن قید کرد تا قبل از آن فقط می گفتند آتش بس تا صدام قوای خودش را بازسازی کند و هیچ عقل سلیمی این را نمی پذیرفت.

پس جنگ تحمیلی علل و عواملی و بهانه ها و اهدافی دارد اگر شروع جنگ تحمیلی را از 31 شهریور سال 59 بدانیم قطعا تحریف کرده ایم در صورتی که اگر از اولین تحرکات صدام در بمباران شهر مهران در 18 فروردین سال 58 بپرسیم یا 16 شهریور سال 59، تقریبا تمام پاسگاه های مرزی ما منهدم شده بود حمله به خرمشهر از 20 شهریور شروع شده بود چون خرمشهری ها می گویند 45 روز مقاومت کردیم در حالی که از 31 شهریور تا 4 آبان 34 روز می شود.

در پاسگاه شلمچه شهدایی داریم که در تاریخ 16 شهریور به شهادت رسیده اند یعنی قبل از 31 شهریور جنگ شروع شده بوده خوب است بنیاد حفظ آثار و بنیاد شهید اسناد شهدایی که قبل از 31 شهریور در مرزهای ایران و عراق به شهادت رسیده اند و آمار بالایی است را منتشر کند در فاصله سال 58 و نیمه اول 59 چه تعداد شهید در مرزها داده ایم غیر از شهدایی که در درگیری با کومله و خلق عرب و اشرار مرزی در استان ایلام که صدام آنها را تقویت کرده و وارد کشور شده بودند.

16 شهریور ما یک درگیری شدید در مرزها داریم صدام پاسگاه های ما را می زند 25 شهریور صدام جلوی دوربین قرارداد 1975 الجزایر که مرزهای ایران را تعیین می کند را پاره کرده و می گوید چیزی به عنوان مرز وجود ندارد. 26 شهریور شورای فرماندهی عراق ملقی شدن رسمی قرارداد 1975 الجزایر را اعلام می کند و بعدازظهر روز 31 شهریور 172 فروند هواپیما کشور ما را بمباران می کند، روز اول مهر 3 هزار دستگاه تانک و نفربر عراقی شامل 12 لشکر پیاده و مکانیزه و 10 تیپ مستقل از مرزهای ما عبور می کنند در حالی که ما تقریبا هیچ یگان نظامی در این منطقه نداریم سپاه یک نیروی برقرار کننده نظم دهنده است و ارتش هم در قضیه عملیات نقاب و بی اعتمادی، مردم اجازه نمی دهند که از پادگان خارج شوند چون فکر می کنند می خواهند کودتا کنند. پاکسازی ارتش هفته اول مهر به دستور امام متوقف می شود یعنی ارتش در حال پاکسازی بود که جنگ شروع می شود.

ارتش حقیقتا غیرتمندانه جنگید صبح اول مهرماه عملیات کمان 99 انجام می شود و 140 فروند فانتوم تقریبا تمام دار و ندار صدامیان را تارو مار کردند جنگ شروع شد سه روز اول جنگ صدام از خوزستان صحبت می کرد ادعا داشت حداکثر سه روزه چهار استان سسندج، ایلام و کرمانشاه و خوزستان را می تواند براحتی تصرف کرده و هفته بعد هم در تهران باشد یک ماه شورای امنیت سکوت می کند تا سازمان ملل شش حکومت لیبرال بهایی در ایران از جمله در آذربایجان مستقر کند.

* فتح خرمشهر چه تاثیری در روند جنگ و پیروزی آن داشت؟

مقاومت 34 روزه خرمشهر اگر از فتح خرمشهر مهمتر نباشد کمتر نیست این خیلی اتفاق بزرگی است معمولا به سوم خرداد پرداخته می شود ولی به مقاومت خرمشهر توجه نمی شود آماری که ارتش عراق منتشر کرده در مدت 35 روز مقاومت خرمشهر ارتش عراق پنج هزار کشته داده است این درحالی است که در خرمشهر ما فقط عده کمی نیروی مردمی داشتیم بچه های ما آرپی جی نداشتند نارنجک تفنگی، ککتل مولوتف و میله هایی که زیر شنی تانک ها T54 می گذاشتند و شنی تانک منفجر و متوقف می شد در برابر چند لشکر زرهی عراق 35 روز مقاومت کردند. فتح خرمشهر سرنوشت جنگ را عوض کرد یعنی ارتش صدام که قرار بود سه روزه خوزستان را تصرف کند به گل نشست.

کارشناسان و آگاهان امور نظامی می دانند اگر یک طراحی نظامی سریعا به اهداف خود نرسد دیگر کار تمام است یعنی مقاومت 34 روزه خرمشهر مقاومتی که مبتنی بر نصرت خداوند است اتفاق افتاد فتح خرمشهر قدرت ماورا طبیعه بود یعنی در قالب دو دو تا چهار تای معمولی قرار نمی گیرد مگر اینکه در فرهنگ قرآنی و حوزه توحیدی محاسبه شود یعنی وقتی وارد فضای قرآن می فرماید یومنون بالغیب ذالک الکتاب لاریب فیه هدی للمتقین الذین یومنون بالغیب حضرت اقا می فرمایند آینده روشن است بخش اعظمی از آن یومنون بالغیب با قاطعیت وقتی خرمشهر سقوط کرد فرمودند پس میگیریم ان شاالله کسی باور نمی کرد

دومین نکته که حتما باید توجه کنیم مقاومت 34 روزه خرمشهر در کنار آن عملیات کمان 99 با حضور شهید چمران در کنار شهید شیرودی و کشوری که آن کار عظیم را انجام داند است

* در عملیات فتح خرمشهر چه اتفاقی افتاد؟

در عملیات فتح خرمشهر شهید حاج احمد کاظمی یک گروه را می برد و آبادان را از سقوط حتمی نجات می دهد شهید حاج حسین خرازی هم یک گروه را می برد دارخوین بعدها شهید حاج حسن باقری مثل دانه های تسبیح اینها را به هم وصل می کند سردار رشید خاطره ای از شهید باقری تعریف می کرد می گفت ما یک گروه بود می خواستیم عملیات کنیم و آنها بزنیم بعد آمدیم با حسن باقری مطرح کردیم شهید باقری نقشه را پهن کرد و از روی نقشه گفت اینها بچه های شیراز هستند که می خواهید آنها بزنید هرکسی برای خودش یک گروه ایجاد کرده بود کار عظیم شهید حسن باقری این بود که این گروه های پراکنده را مثل دانه های تسبیح سراسری و ردیف می کرد و اطلاعات جنگ را راه اندازی کرد.

اینکه حسن باقری به عنوان نابغه جنگ شناخته می شود را حضرت امام قبول نداشت امام می فرمود تحول عاشورایی تفکری که به اعتبار اینکه خدا ما را یاری می کند اعتماد کنید حسن باقری نبوغی نداشت کجا رشد کرد آنجاییکه رفت و براساس یک قاعده قرآنی که امام فرمود بروید و جلوی دشمن را بگیرید، رفتند چون به امام واقعا ایمان داشتند

صحبتهای شهید حاج احمد کاظمی را همه شنیده اند حاج قاسم تبلور حاج احمد کاظمی است چون عاشق حاج احمد بود از قرارگاه قدس می آید و در کنار حاج احمد کاظمی قرار می گیرد و می گوید این کار حاج احمد کاظمی به معنای قول معروف توکل برخدا است با یک گروه بسیجی در کنار مرز یک برش ایجاد کرده و دست عراق را از خشکی قطع می کند و تا کیلومتر 5 پیش روی کرده و زمینه فتح خرمشهر را فراهم می کند اینجا ته دل دشمن خالی می شود و این همان «ترهبون به عدوالله و عدوکم مرض فی قلوبهم» است.

* رزمندگان چگونه و با چه تجهیزاتی موفق به فتح خرمشهر می شوند؟

حقیقتا به معنای واقعی با دست خالی خرمشهر فتح شد سومین نکته عملیات بیت المقدس این است که در تاریخ جنگ های جهان، لو رفته ترین عملیات مثل این عملیات وجود ندارد یعنی فتح المبین انجام شده با اینکه با آن وسعت هم انجام شده را مردم نمی بینند مردم فقط خرمشهر را می بینند اصلا جنگ در فتح خرمشهر خلاصه شده است فقط فتح خرمشهر. شکست محاصره آبادان و بعد آزادی بستان و فتح المبین با آن عظمت دیده نمی شود. در صورتی که تا عملیات فتح المبین انجام نمی شد فتح خرمشهر امکان پذیر نبود، دشمن تمام تمرکز خودش را روی خرمشهر گذاشته بود صدام هم با قاطعیت محال بودن فتح خرمشهر را با تکیه بر دو قدرت ناتو و ورشوی آن موقع یعنی شرق و غرب بیان کرده و آن جمله تاریخی را خیلی مطمئن می گوید که اگر شما خرمشهر را پس بگیرید من کلید بصره را هم به شما می دهم. واقعا هم محال بود.

* همه قدرت دنیای کفر از صهیونیست تا وهابیت در خرمشهر متمرکز بودند

چون همه قدرت دنیای کفر از صهیونیست تا وهابیت در خرمشهر متمرکز بودند فقط 20 هزار نفر نیروی تازه نفس در خرمشهر مستقر کرده بود زیر شهر خرمشهر همش تونل هایی است که عراقی ها ایجاد کرده اند، دژ سازی کرده بوند در کانال های جاده ساحلی آهن های 14 را به زمین چسبانده و روی آنها گل ریخته بودند وقتی انسان نگاه می کند واقعا اینقدر استحکامات هم نیاز نبوده مثل اینکه در برابر بمب اتم می خواستند استحکامات درست کنند هرچه فکر می کنی می بینی که واقعا این حجم از استحکامات لازم نبود در مقابل ارتش هیلتر با آن عظمت یا در برابر ارتش شوروی که نبود که به این همه استحکامات نیاز باشد مهندسی رزمی عراق فوق العاده بود بلافاصله سنگر سازی و کانال سازی و نونیا و الهی می کرد زیر آن یک کریدوری بود که شاید هیچ چیزی هم به آنها اثر نمی کرد.

وقتی عملیات فتح خرمشهر شروع می شود ما برتری قوا نسبت به تاسیسات صدام نداشتیم در طول جنگ یک موتور تانک یا یک هواپیما یا موتور هواپیما نتوانستیم بخریم ولی دشمن در آن طرف همه چیز دارد صدام از همه تجهیزات اورت داشت از آخرین مدل میگ تا میراژ 2000 F1، هم از شرق و هم از غرب را توسط ناتو در اختیار داشت. در والفجر 8 بیش از 74 میگ 21 را ساقط کردیم و درست 10 ماه بعد در عملیات کربلای 5 دوباره همین تعداد میگ با مدل بالاتر به صورت اسکادران می آمدند و بچه های ما آنها را می زدند 74 تا میگ 21 و 23 معنایش چیست معنایش تمام دار و ندار یک کشور ثروتمند است الان روس ها به خاطر چند فروند سوخو که از دست داده در گل فرو رفته است. این درحالی بود که ما این طرف یک تیربار که نارنجک تفنگی شلیک می کرد دو تا از آن را آقای هاشمی رفسنجانی و آقای رفیق دوست با هزار واسطه و دلال گرفته و آورده بودند نوبتی در لشکرها آموزش می دادند که صدام از اینها دارد اگر گرفتید اینطوری استفاده می شود.

مثل سپاه طالوت یک گروهان بسیجی پابرهنه با بیل و کلوخ کوپ و غیره رفتند که با سپاه جالوت که غرق در زره است بجنگد ولی خدا با چه گروهی است کم من فعتن قلیله این تفکر را اگر کسی داشت پیروز است امام می فرماید فتح الفتوح حقیقی تحولی است که در رزمندگان ایجاد شد و این پیروزی است امام فتح زمین را فتح الفتوح نمی دانست تحول نیروها را فتح الفتوح می دانست.

شهید صیاد شیرازی می گفت وقتی به پشت دروازه خرمشهر رسیدیم بعد از 25 روز نبرد جانانه قاعدتا نیروها باید تحلیل بروند آن هم ما که چیزی نداشتیم وقتی پشت دروازه رسیدیم تنها سه هزار نفر نیرو داشتیم در حالی که در شهر خرمشهر 20 هزار نیروی تازه نفس و آماده جنگ مستقر بود چون قضیه حیثیتی بود اما چه اتفاقی اینجا افتاد در قرآن کریم 5 بار کلمه رعب تکرار شده یکی برای اصحاب کهف و چهار تا رعب دیگر دو تا برای وعده و دو تا برای تحقق بیان شده خداوند می فرماید شما بیایید پای کار وقتی امدید من در دل دشمنان شما رعب و وحشت ایجاد می کنم و این معنای واقعی جمله معروف «خرمشهر را خدا آزاد کرد» است، اینکه بعد از 25 روز نبرد و خستگی نیروهای تازه نفس دشمن در مقابل بسیجی ما زانو می زند در حالی که نیروهای صدام در جنگیدن واقعا شجاع بودند ولی در مقابل حزب الله که می رسند خداوند در دل آنها رعب ایجاد می کند.

* ما تو شهریم و شش هزار میهمان داریم

شهید کاظمی پشت بیسیم می گوید ما تو شهریم و شش هزار میهمان داریم، شهید خرازی پشت بیسیم می گوید ستون می آید سرش پیدا ولی ادامه اش ناپیدا است در جاده اهواز خرمشهر هر یک کیلومتری نیروهای دشمن با آن لباس و ابهت دنبال یک بسیجی که فقط یک اسلحه کلاش در دست دارد یک ستون اسیر عراقی راه افتاده و دخیل انا مسلم سر می دهد یعنی خداوند چنان رعبی در دل آنها ایجاد کرده که این گونه می شود و این قطعه خرمشهر را خدا آزاد کرد خیلی مهم است

* لشکر 14 امام حسین (ع) اصفهان در عملیات بیت المقدس واقعا درخشید

سه راه حسینیه حرف برای گفتن خیلی دارد عملیات فتح خرمشهر در سه مرحله انجام شد دهم اردیبهشت تا 14 اردیبهشت مرحله اول و از 18 اردیبهشت مرحله بعدی عملیات شروع می شود و نیروهای لشکر 14 امام حسین (ع) اصفهان در عملیات بیت المقدس واقعا درخشیدند حضرت امام می فرماید فتح خرمشهر ماوراالطبیعه است و این فتح اوضاع عالم را دگرگون می کند چون ملت ما 20 سال تمام حقیرترین کشور دنیا بود این قصه ها و شعرها و افسانه های مربوط به دوران قبل از پیروزی انقلاب باید دور ریخته شود، از قرار داد ترکمنچای تا قضیه بحرین ملت ایران کارش واگذاری بود و این تفکر چنان غلبه کرده بود که شب اول مهر فرماندهان در دیدار با حضرت امام فقط گزارش ناامیدکننده می دادند که امام نهیب زده و فرمودند «شما را چه شده دیوانه ای آمده و سنگی زده برید و جلوی او بایستید سیلی اول را هم محکم بزنید» و اینگونه شد که روح امید در دل رزمندگان دمیده شد و تا آخرین لحظه مقاومت کردند و یک وجب از خاک کشور را به دشمن ندادند.

انتهای پیام /