شنبه 26 مهر 1404

برجام، روسیه و تسویه‌حساب شخصی ظریف / پشت پرده دیدار غیرمنتظره لاریجانی با پوتین

وب‌گاه الف مشاهده در مرجع
برجام، روسیه و تسویه‌حساب شخصی ظریف / پشت پرده دیدار غیرمنتظره لاریجانی با پوتین

هر روز اخبار فراوانی در رسانه‌ها منتشر می‌شود که دنبال‌کردن آن‌ها حتی برای آنانی که اهل مطالعه اخبار هستند کار دشواری است. بسته خبری تحلیلی «الف» با رصد اخبار، رویدادهای مهم و همچنین تحلیل‌های صورت‌گرفته، مخاطبان خود را از مهم‌ترین وقایع روز آگاه می‌کند.

برجام، روسیه و تسویه‌حساب شخصی ظریف

خبرگزاری فارس نوشت:

محمدجواد ظریف اخیرا با اشاره به نقل قولی از لاوروف، وزیر خارجه روسیه، مدعی شده که مسکو با لحن تحکم‌آمیز از ایران خواسته بود یا سریع تصمیم بگیرد یا میز مذاکرات را ترک کند. او همچنین با افشای بخشی از پشت‌پرده‌های جلسات دیپلماتیک، روسیه را به رسانه‌ای کردن برخی اطلاعات، از جمله سفر شهید حاج قاسم سلیمانی و ارسال پهپادهای ایرانی، متهم کرده است. این اظهارات در حالی مطرح می‌شود که همزمان، نشست مهم شورای امنیت سازمان ملل با محوریت بررسی وضعیت اجرای قطعنامه 2231 برگزار می‌شود؛ نشستی که در آن، نقش حمایتی روسیه و چین از مواضع ایران، بیش از پیش اهمیت پیدا کرده است.

نکته حساس در سخنان اخیر ظریف، حمله مستقیم به روسیه به عنوان یکی از بازیگران کلیدی در روابط استراتژیک ایران است؛ آن‌هم در شرایطی که جمهوری اسلامی در حال تقویت هرچه بیشتر پیوندهای خود با بلوک شرق، به‌ویژه روسیه و چین، به عنوان پایه‌های اصلی دکترین سیاست خارجی غیرغرب‌گرایانه است. طرح چنین اتهاماتی می‌تواند دستاویز رسانه‌های معاند برای القای شکاف میان ایران و شرکای راهبردی‌اش باشد و زمینه‌ساز بی‌اعتمادی در مناسبات دیپلماتیک گردد. در حالی‌که رئیس‌جمهور سابق، حسن روحانی، اخیراً تأکید کرده که دولت تدبیر و امید برخلاف برخی فضاسازی‌ها، همواره به همکاری با شرق توجه داشته است، اظهارات ظریف مسیر متفاوتی را دنبال می‌کند.

سابقه اظهارات جنجالی ظریف به‌ویژه در ماجرای دوگانه‌سازی «مردم و موشک» نشان می‌دهد که او بارها در تضاد با اصول کلان امنیتی و دفاعی کشور سخن گفته است. اکنون نیز طرح روایت‌هایی درباره نقش روسیه در مذاکرات هسته‌ای، ادامه همان خط فکری به‌نظر می‌رسد که اولویت‌های راهبردی جمهوری اسلامی را در تعارض با نگاه فردی برخی چهره‌های سیاسی قرار می‌دهد. یکی از جدی‌ترین نقدها که به اظهارات ظریف شده، تلاش برای تبرئه شخصی از نتایج پرهزینه برجام است؛ توافقی که پس از خروج یک‌جانبه آمریکا در سال 2018، عملاً از کارایی افتاد و کشور را در معرض فشارهای چندجانبه قرار داد. اکنون به‌نظر می‌رسد وزیر خارجه پیشین، به‌جای پذیرش سهم خود در طراحی این توافق، در پی انتقال بار مسئولیت به دیگر بازیگران، به‌ویژه شرکای شرقی است.

******

قطبی‌ساز!

روزنامه صبح‌نو نوشت:

حسن روحانی در سال‌های فعالیت سیاسی بارها اظهاراتی را مطرح کرده که موجب ایجاد دوقطبی در کشور شده و به نوعی شکاف ساز بوده است. برای مثال روحانی در دوران ریاست‌جمهوری برای هر مشکل کشور، شورای عالی، ستاد ملی یا اختیارات فراقوه‌ای طلب می‌کرد و با محفلی کردن حکمرانی به دنبال شکاف سازی بود. این موارد بارها موجب ایجاد شکاف در جامعه و حواشی بسیاری شد. سکاندار دولت‌های یازدهم و دوازدهم که کارنامه آن هنوز از حافظه مردم پاک نشده، اخیرا ویدویی حدودا نیم ساعته در جمع برخی از مشاوران خود منتشر کرد که در آن به برخی موضوعات به ویژه ابعاد جنگ تحمیلی اخیر می‌پردازد.

حسن روحانی در بخشی از صحبت‌های خود می‌گوید: «آنکه نظر و فکر مردم است، باید به بیرون و مسلمانان و منطقه هم کمک کنیم، خوب است. اما اگر دلسوزی‌ای که نسبت به دیگران منتهی شود به خانمان‌سوزی برای این ملت ایران، این غلط است و درست نیست. ما باید به فکر ملت خودمان باشیم در قدم اول». البته مشخص نیست منظور روحانی از دلسوزی برای مردم منطقه و دیگر مسلمانان دقیقا چیست؛ اما ظاهر امر نشان می‌دهد مقصود او از دلسوزی برای مردم منطقه، نوعی حمله کنایه آمیز به سیاست منطقه‌ای ایران باشد. اینکه روحانی با سابقه حضور در قامت دبیری شورای عالی امنیت ملی و سابقه 8 ساله در قامت رئیس جمهور، هنوز اهمیت داشتن استراتژی مشخص در منطقه را درک نکرده و کماکان آن را به باد انتقاد می‌گیرد، امری تعجب برانگیز است.

در روزهایی که جامعه ایران پس از پایان جنگ 12 روزه با رژیم صهیونیستی، جلوه‌ای از وحدت و همبستگی ملی را به نمایش گذاشته است، سخنان اخیر حسن روحانی بار دیگر بحثی قدیمی را زنده کرد؛ بحث نسبت میان «ملت» و «حاکمیت» و تکرار همان دوگانه‌ای که در سال‌های گذشته بارها موجب شکاف سیاسی در کشور شده است. روحانی در اظهارات تازه خود گفت که «مردم در جنگ کنار ایران ایستادند، نه کنار حاکمان.» جمله‌ای که به سرعت بازتاب وسیعی یافت و با واکنش‌های انتقادی فراوان روبه‌رو شد. آنچه در این میان اهمیت دارد، نه صرفاً یک اظهار نظر سیاسی، بلکه بازخوانی ذهنیتی است که همواره میان «ایران» و «جمهوری اسلامی» مرز می‌گذارد و ناخودآگاه به تفکیک میان مردم و ساختار سیاسی دامن می‌زند.

******

پشت پرده دیدار غیرمنتظره لاریجانی با پوتین

روزنامه خراسان نوشت:

سفر غیر منتظره علی لاریجانی به مسکو و تحویل پیام رهبر معظم انقلاب به پوتین رئیس جمهور روسیه و دیدار و گفت وگو دوساعته با او به نظر حامل پیام های مختلفی است. سفری که در ظاهر دیداری دیپلماتیک میان دو متحد است، اما نشانه‌هایی وجود دارد که این مأموریت حامل پیامی فراتر از روابط دوجانبه تهران و مسکو است. این سفر درست پس از گفت‌وگوی تلفنی پوتین و نتانیاهو انجام شد و توجه تحلیلگران را برانگیخت. گفته می‌شود محور گفت‌وگوی نتانیاهو با پوتین، تلاش برای محدود کردن همکاری نظامی ایران و روسیه بوده است. به نظر می رسد در پاسخ به این تلاش‌ها، تهران با اعزام لاریجانی کوشیده پیام روشنی ارسال کند؛ همکاری‌های راهبردی دو کشور نه‌تنها متوقف نمی‌شود، بلکه به سطحی بالاتر ارتقا می‌یابد.

اهمیت سفر زمانی دوچندان شد که چند ساعت بعد از دیدار لاریجانی و پوتین، خبر تماس تلفنی دو ساعته پوتین و ترامپ منتشر شد. این هم‌زمانی سبب شده برخی ناظران از احتمال نقش میانجی‌گرانه مسکو میان تهران و واشنگتن سخن بگویند. در شرایطی که مذاکرات ایران و غرب در بن‌بست قرار دارد و پرونده هسته‌ای دوباره به شورای امنیت بازگشته، میانجی‌گری پوتین می‌تواند راهی برای گشودن پنجره‌ای تازه در روابط دو طرف باشد.

از سوی دیگر، اختلاف روسیه و آمریکا درباره «مکانیسم ماشه» و قانونی یا غیرقانونی بودن بازگشت تحریم‌ها، همچنان محور تنش‌های بین‌المللی است. ایران نیز برای جلوگیری از انزوای دیپلماتیک، نیازمند گفت‌وگو با اعضای دایم شورای امنیت، به‌ویژه مسکو است. به نظر می‌رسد تهران در حال بازتعریف معادلات خود در چارچوبی چندوجهی است؛ حفظ اتحاد شرقی در کنار مهار فشارهای غربی. سفر لاریجانی به مسکو، نمادی از همین راهبرد تازه است؛ راهبردی که هدفش حفظ توازن میان دیپلماسی، امنیت و منافع ملی ایران در مرحله‌ای حساس از تحولات جهانی است.

******

 اگر نگران مردمید، کار کنید

حمید رسایی، نماینده مردم تهران در مجلس در شبکه اجتماعی ایکس نوشت:

«علی ربیعی می‌گوید: بیایید سوخت موشک را به رضایت مردم گره بزنیم. جواد ظریف میگوید: موشک بسیار مهم است اما مردم مهم‌ترند. مسعود پزشکیان میگوید: اگر ما موشک هم داشته باشیم ولی مردم را نداشته باشیم، هیچ قدرتی نداریم.

آقایان! چرا دوگانه موشک و مردم می‌سازید؟ مگر موشک‌ها مقابل مردم هستند؟ مگر موشک‌ها مدافعان مردم نیستند؟ از این حرفها بوی بد برجام‌های موشکی به مشام می‌رسد؛ اگر نگران مردمید، بروید کار کنید، برق مردم را قطع نکنید، گاز قطع نشود، با بانکهای متخلف برخورد کنید، بانکها را ملزم به اعطای تسهیلات کنید و...»

******

عدم شرکت در اجلاس" شرم الشیخ "خردمندانه بود

محمد اسماعیل کوثری، عضو کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی مجلس گفت و گویی را با سایت دیده‌بان ایران درباره عدم حضور ایران در اجلاس شرم‌الشیخ انجام داده که بخش‌هایی از آن به شرح زیر است:

* شرکت نکردن ایران در نشست شرم‌الشیخ کاری صحیح و خردمندانه بود، زیرا اولاً نمی‌توان هیچ اعتمادی به طرف‌های آمریکایی داشت، ثانیاً این آدم مشنگ که رئیس‌جمهور آمریکا شده، چه کسی است که ما در اجلاس او شرکت کنیم و به آن رسمیت دهیم؟ ثالثاً اگر در این نشست شرکت می‌کردیم، عملاً به رژیم اشغالگر صهیونیستی که در دو سال گذشته جنایت‌های فراوانی را در فلسطین مرتکب شده است، رسمیت می‌دادیم و حضور ما به‌نوعی تأیید جنایتکاران آمریکایی و صهیونیستی بود. بنابراین تصمیم بسیار مناسبی گرفته شد که کسی از ایران در این نشست حضور پیدا نکرد. 

* آقایانی که می‌گویند باید در نشست شرم‌الشیخ شرکت می‌کردیم، اگر یک دزد به خانه‌شان بزند، چه کاری انجام می‌دهند؟ آیا نگاه می‌کنند یا در مقابل سارق از خانه و زندگی خود دفاع می‌کنند؟ اصرار برخی افراد برای حضور در اجلاس شرم‌الشیخ، نشان‌دهنده نفهمی آن‌هاست که خیال می‌کنند اگر بنشینیم و نگاه کنیم تا دشمنان هر کاری که خواستند، انجام دهند و هر بلایی که خواستند، بر سر ما بیاورند، کار خوبی است. در حالی که این رویه با انسانیت در تناقض است. خداوند دفاع از خود را بر همه انسان‌ها واجب دانسته است و این یک کار بسیار صحیح، منطقی و انسانی است که ما جلوی چپاول‌گران و تجاوزکاران را بگیریم و آن‌ها را سرجایشان بنشانیم. اگرچه این کار حتماً هزینه دارد، اما این هزینه قطعاً هم مورد قبول منطق و هم مورد قبول خداوند است.

* برخی جریانات سیاسی از افرادی تشکیل شده است که در زندگی خود زحمتی نکشیده‌اند و فقط مملکت را چپاول کرده‌اند. آن‌ها می‌خواهند که همیشه سرشان در آخور بیگانگان باشد. این افراد هر زمان هم که اتفاقی بیفتد، کاری به مردم ندارند و خودشان را در جایی پنهان می‌کنند که خطری برایشان نداشته باشد. اما کسانی که برای مملکت دل سوزانده‌اند و همیشه پای کار ایستاده‌اند و اجازه نداده‌اند که یک وجب از خاک کشورمان در اختیار دشمن باقی بماند، متوجه می‌شوند که دشمن عددی نیست که بتواند ما را بترساند یا وحشتی در دل ما ایجاد کند. ما حتماً باید در مقابل دشمنان ایستادگی کنیم و مملکت و سرزمین خودمان را حفظ کنیم.

******

 خانم وزیر! به قوانین پایبند باشید 

سایت عصر ایران نوشت:

ماجرای کیف فرزانه صادق مالواجرد، وزیر راه و شهرسازی در فرودگاه اردبیل جنجال بزرگی به پا کرد. او پس از سفر رسمی به باکو، در بازرسی فرودگاه از بررسی کیف خود جلوگیری کرد و این اقدام به مشاجره با مأمور امنیتی منجر شد. صادق با عصبانیت فرودگاه را ترک کرد و به‌جای پرواز، مسیر زمینی طولانی (10 تا 12 ساعت) به تهران را برگزید.

به گفته یک شاهد به خبرگزاری فارس، او هنگام خروج گفت: «در این فرودگاه را گِل می‌گیریم.» ساعاتی بعد، محمد قصابی، مدیرکل فرودگاه اردبیل، عزل و داوود رضی‌نژاد جایگزین او شد. شرکت فرودگاه‌ها این عزل را به ارزیابی‌های مدیریتی نسبت داد و ارتباط با ماجرای کیف را رد کرد، اما این توضیح با تردیدهایی همراه است.

طبق قوانین بین‌المللی هوانوردی، همه مسافران، حتی مقامات، موظف به رعایت پروتکل‌های امنیتی هستند. این پروتکل‌ها برای جلوگیری از ورود اقلام ممنوعه مانند اسلحه، مواد منفجره، مایعات بیش از 100 میلی‌لیتر، ابزارهای صنعتی، یا اشیای تیز به کابین هواپیما طراحی شده‌اند. در ایران، نیروی انتظامی و سپاه پاسداران بازرسی‌ها را انجام می‌دهند؛ اولی وسایل را در ورودی فرودگاه و دومی کیف‌های دستی را پیش از سوار شدن بررسی می‌کند. صادق با امتناع از بازرسی، این قوانین را نقض کرد.

محتوای کیف خانم وزیر چه بوده؟ آیا اقلام ممنوعه‌ای در آن بود یا چیزی که او نمی‌خواست فاش شود؟ این رفتار، کیف او را به یکی از مشکوک‌ترین کیف‌های سیاسی تبدیل کرده است. هرچند ایران از نظر امنیت پروازی امتیاز خوبی از سازمان بین‌المللی هوانوردی (ایکائو) دارد، این ماجرا پرسش‌هایی درباره پایبندی مقامات به قوانین ایجاد کرده است. رفتار صادق نه‌تنها حاشیه‌ساز شد، بلکه اهمیت اجرای یکسان قوانین برای همه، از جمله وزرا، را برجسته کرد. این ماجرا همچنان موضوع بحث و گمانه‌زنی است.

******

رفع فیلترینگ؛ خیلی دور، خیلی نزدیک

روزنامه آرمان‌امروز نوشت:

یکی از نقدهایی که از دولت پزشکیان بسیار پررنگ است، عدم تحقق کامل وعده اصلی پزشکیان برای رفع فیلترینگ کامل پلتفرم های خارجی بود، اما تا کنون رئیس جمهور توانسته دو پلتفرم واتساپ و گوگل پلی، را رفع فیلتر کند. با اینکه هفت ماه از آخرین جلسه شورای عالی فضای مجازی می گذرد در سال جدید هنوز جلسه‌ی این شورا برگزار نشده، مردم هم کماکان با خرید فیلترشکن ها فضای مجازی را رصد می کنند. اما سوال انجاست که پزشکیان به تنهایی در شورای عالی فضای مجازی موثر است و با توجه به تاخیر حدود یک سال و نیم در وعده اصلی پزشکیان، شواهد نشان می دهد که رفع فیلترینگ کامل پلتفرم ها برای دولت بسیار سخت و دشوار است. پزشکیان که با وعده رفع فیلترینگ وارد پاستور شد، رئیس 5 جلسه این شورا بود و در جلسه چهارم توانست رای مثبت اعضا برای رفع محدودیت‌های دسترسی به برخی سکوهای پرکاربرد خارجی شامل واتساپ و گوگل‌پلی را اخذ کند. ظاهرا تلاش های دولت چهاردهم به ثمر نشست وشورا بنا را بر رفع گام به گام فیلتر نهاد ولی در همان جلسه آخر هم درمورد گام دوم رفع فیلتر هیچ تصمیمی گرفته نشد.

در ماه‌های اخیر، بحث پیرامون رفع فیلترینگ کامل پلتفرم‌های خارجی مانند اینستاگرام و تلگرام بارها از سوی پزشکیان مطرح شده است. او بر این باور است که شورای عالی فضای مجازی در این زمینه یکدست عمل نکرده و اختلاف نظرهای داخلی مانع پیشرفت تصمیم‌گیری شده است. برخی اعضای شورای عالی فضای مجازی، از جمله رضا تقی‌پور، رسول جلیلی و محمدحسن انتظاری، به‌صراحت اعلام کرده‌اند که تا زمانی که پلتفرم‌های خارجی قوانین ایران را نپذیرند، نباید امکان دسترسی به آنها فراهم شود. پیش‌تر، در برنامه‌ای زنده تلویزیونی، محمدحسن انتظاری و رضا تقی‌پور نیز تصریح کردند که با رفع فیلتر واتس‌اپ و گوگل‌پلی مخالف بوده و تنها به خواست دولت در این زمینه تن داده‌اند.

برخی شنیده‌ها حاکی از آن است که به دلیل بن‌بست ایجاد شده در اقناع مخالفان، پیشنهاد تغییر برخی اعضای شورای عالی فضای مجازی به رئیس جمهور ارائه شده است. همزمان، افکار عمومی نیز بر این باورند که تغییر در ترکیب شورا ضروری است. مردم معتقدند که برای تحقق پیشرفت و تسهیل دسترسی به فناوری‌های نوین، وجود روحیه همگرایی و انعطاف‌پذیری در مدیریت فضای مجازی حیاتی است. به‌عبارت دیگر، تغییر در رهبری و اعضای شورا نه تنها یک تحول اداری، بلکه گامی مهم در جهت توسعه و پیشبرد جامعه دیجیتال ایران تلقی می‌شود. این روند نشان می‌دهد که پیشرفت اجتماعی و تکنولوژیک نیازمند بازنگری در ساختارهای تصمیم‌گیری و پذیرش تغییر به عنوان ابزار ارتقاء کارایی و نوآوری است. هرگونه مقاومت در برابر تغییر، ممکن است مانع استفاده بهینه از فرصت‌های جهانی در حوزه فناوری شود. در این شرایط مردم نیز باور دارند که باید اعضای این شورا هم تغییر کنند، چون تغییر لزوم پیشرفت و پیش برد کار است.

******

با "کدخدا منشی" مشکلات حل نمی شود 

روزنامه وطن‌امروز نوشت:

دوبار خودتحقیری و ضعیف‌نمایی در فاصله کمتر از یک ماه؛ اولی در نشست شورای برنامه‌ریزی و توسعه استان اردبیل؛ درست 4 روز پس از تذکر رهبر انقلاب و دومی، پنجشنبه در جمع خیران مدرسه‌ساز در اصفهان با این تعبیر که «اینکه گرسنگی می‌کشیم، مشکل ما هستیم؛ نه سرمایه‌های ما». رهبر انقلاب در دیدار رئیس‌جمهور و اعضای هیات دولت در تاریخ شانزدهم شهریور گفته بودند: «دوستانی از مسؤولان کشور که با مردم حرف می‌زنند، راوی قدرت و قوت و امکانات کشور باشند. بله! ما ضعف داریم، نقص داریم، کمبود داریم؛ کدام کشور ندارد؟ لکن قوت‌هایی داریم، توانایی‌هایی داریم، کارهایی شده، تلاش‌هایی شده؛ اینها را روایت کنیم و به مردم بگوییم». اما رئیس‌جمهور همچنان اصرار دارد برای القای صمیمیت یا جلب همدلی و همراهی مردمی که تحت فشارهای خردکننده اقتصادی و معیشتی هستند، از مشکلات و ناهنجاری‌ها بگوید. مسعود پزشکیان یا تیم رسانه‌ای دولت چهاردهم تصور می‌کنند این‌گونه اظهارات و حتی اقداماتی مانند خوش‌وبش با اردوغان که در اجلاس دوحه خبرساز شد، می‌تواند پیوند دولت و ملت را تعمیق کند و تاب‌آوری اجتماعی را بالا ببرد. غافل از آنکه اولاً اصرار بیش از اندازه بر این صمیمت و سادگی شخص رئیس‌جمهور، بیش از آنکه پیام و نماد مردم‌سالاری باشد، وجهی از ناتوانی در حل مشکلات را یادآوری می‌کند.

سیاستمدار مروج و مفسر نهج‌البلاغه فقط نباید به خواندن احادیث و روایاتی که مرزها را برمی‌دارد و آغوش‌ها را نزدیک می‌کند، بسنده کند، بلکه باید کمر همت ببندد تا مشکلی را حل کند یا مانعی را بردارد. پزشکیان بازیگر نیست و بازی نمی‌کند، فریب نمی‌دهد، به دنبال گفتاردرمانی نیست اما همه اینها هم کافی نیست. بیش از یک‌چهارم از عمر دولت چهاردهم گذشته و راهبرد اصلی دولت «تسکین‌درمانی» و «کدخدامنشی» بوده است. جهان مطلوب پزشکیان، جهانی است که دعوا و ستیز در آن راه ندارد، جهانی است که با تلاش و کوشش می‌توان مشکلات را برطرف کرد حتی اگر از ناحیه همه جهان تحریم شده باشید. اما تصویر این جهان تا جایی کارآمد است که رؤیا بسازد و چشم‌انداز تعریف کند.

اگر او این‌چنین انتقاد می‌کند که «کاری انجام نمی‌دهیم؛ کار نداریم که انجام دهیم ولی گاز و برق و آب هم مصرف می‌کنیم...»، باید ابتدا از کارکرد وزرای نیرو و جهاد کشاورزی خود بپرسد. سادگی و صمیمیت اگر سویه عملی نیابد، بار سیاست‌ورزی را کم می‌کند. نمی‌توان رئیس‌جمهور بود و حل مشکلات را اینقدر ساده دید و بر طرف کردن معضلات را از همه توقع داشت جز قوه مجریه و در صدر آن، هیات دولت! این به معنای انکار مشکلات و ناهنجاری‌ها و تلاش برای تخدیر جامعه نیست. واقع‌بینی و واقع‌گویی، هر اندازه هم تلخ و نیش‌دار باشد، در جایی کارساز و مفید و مؤثر است که به حرکت یا اقدام و تصمیم اجرایی بینجامد. آنچه در یک سال و 2 ماه از روی کار آمدن دولت چهارهم دیده‌ایم، اعتراف به مشکلات است و بس! این اعتراف‌ها توده مردم را ناامید می‌کند و اتفاقاً به رفتارهای عصبی‌ای وامی‌دارد که خود رئیس‌جمهور بدان اعتراض دارد، یعنی افراط در استفاده از منابع، بی‌اعتنایی مطلق به سرنوشت دیگران و صدالبته بی‌اعتنایی به ایده وفاق که بر اشتراکات تأکید دارد. آقای رئیس‌جمهور! لطفاً سخن از ضعف‌ها را بس کنید و حداقل چراغی روشن کنید!

******

پاسخی به ادعای بی‌پایان ترامپ درباره نابودی تاسیسات هسته‌ای ایران

خبرگزاری تسنیم نوشت:

رئیس‌جمهور آمریکا در نشست شرم‌الشیخ مصر با تکرار گزافه گویی‌های 4 ماه اخیرش درباره «نابودی کامل برنامه هسته‌ای ایران» در حمله یکم تیرماه جنگنده بمب‌افکن‌های ارتش ایالات متحده، مدعی شد با این اقدام جلوی یک جنگ جهانی را گرفته است. وی در شرم‌الشیخ هم‌چنین تهدید کرد اگر ایران به سوی بازسازی فعالیت‌های هسته‌ای‌اش برود، آمریکا آنها را نابود خواهد کرد. ترامپ در این سخنرانی بارها و بارها ادعا کرد توانایی‌های هسته‌ای ایران کاملاً از بین رفته و این موضوع مانع تهران برای ساخت بمب اتم شد. در این راستا باید به چند مورد توجه کرد:

1- تکرار مکرر ادعای ترامپ درباره نابودی مطلق برنامه هسته‌ای ایران، از نظر «روان‌شناسی - رسانه» نشان دهنده آگاه بودن وی از ناکامی این حمله است. در واقع وی از این رو چنین ادعایی را یکسره مطرح می‌کند که ناکامی مطلق آمریکا در از بین بردن تاسیسات هسته‌ای کشورمان را یک موفقیت مطلق فاکتور کند و از آن برای خود دستاورد بسازد.

دلیل مهم این موضوع هم این است که ساعاتی پس از آن حمله و در حالیکه رئیس‌جمهور آمریکا ادعای نابودی قطعی و کامل برنامه اتمی ایران را مطرح کرده بود، شبکه تلویزیونی سی‌ان‌ان آمریکا با دست‌یابی به گزارش‌های محرمانه وزارت جنگ آمریکا فاش کرد ادعای ترامپ دروغ است و به دلیل پیش‌دستی ایران و انتقال 400 کیلوگرم اورانیم 60 درصد غنی‌شده به جاهای امن در روزهای پیش از حمله ارتش آمریکا، گرچه روی زمین تاسیسات آسیب دیده است اما تنها چند ماه کافی است تا برنامه هسته‌ای ایران کاملا احیا شده و به وضعیت پیش از حمله بازگردد.

ترامپ اما آن روز از سی‌ان‌ان خشمگین شد و ضمن آنکه ادعای خود را درست و گزارش آن شبکه را کذب خواند، خواستار اخراج خبرنگاری که چنین موضوعی را منتشر کرد و حتی انحلال سی‌ان‌ان شد! وی اما چند روز بعد دچار حواس‌پرتی شد و گاف بزرگی در تایید گزارش فوق داد! ترامپ گفت گزارشگر سی‌ان‌ان به دلیل دست یافتن به اسناد محرمانه پنتاگون باید برکنار، دادگاهی و زندانی شود؛ خب! اگر گزارش سی‌ان‌ان اشتباه بود، اشاره به محرمانگی آن و ضرورت دادگاهی شدن خبرنگار چه دلیلی دارد؟! رئیس‌جمهور آمریکا با این حرف ناخواسته بر درستی آن گزارش و عدم نابودی کامل برنامه هسته‌ای تهران صحه گذاشت! با تداوم این ادعا از سوی ترامپ مشخص می‌شود ادعای وی در این باره از لاف فراتر نرفته.

2- ترامپ هزینه حمله به تاسیسات هسته‌ای ایران برخلاف قوانین بین‌المللی مبنی بر ممنوعیت تهاجم به تاسیسات اتمی اعضای ان‌پی‌تی را پرداخته ولی موفق نشده نیتش نابودی برنامه هسته‌ای کشورمان را محقق کند. حمله به تاسیسات هسته‌ای به دلیل تشعشات آن و خطرات جانی برای سکنه محل تاسیسات و آسیب‌های زیست‌محیطی ممنوع است؛ وی دستور انجام این اقدام غیرقانونی را داده، با افتخار مطرح کرده عملیات کاملا موفق بوده ولی به هدفش نیز دست نیافته و مورد انتقاد همه قرار گرفته! نه حامیان حمله به دلیل ناموفق بودن آن راضی‌اند، نه مخالفان حمله به دلیل انجام آن برخلاف موازین بین‌المللی.

این فشار ذهنی برای اشخاص عادی هم ناراحت‌کننده است چه برسد به بیمار خودشیفته‌ای چون ترامپ. برای همین ترامپ نه تنها هرگز از ادعایش عقب نخواهد نشست و آن را مدام تکرار خواهد کرد؛ بلکه در برابر کسانی که واقعیت را می‌گویند نیز، مواضع خشمگینانه اتخاذ می‌کند و مانند یک پسربچه لوس خواستار اخراج خبرنگار افشاگر از محل کارش و زندانی شدن اوست! در واقع آن گزارشگر با دست‌یابی به گزارش وزارت جنگ آمریکا و انتشار آن، یکی از اقدامات مهم ترامپ در تمام عمر منحوس وی را ابتر و بی‌نتیجه بودن آن را برملا کرد!