شنبه 3 آذر 1403

خاتمی و احمدی نژاد چه اقداماتی در پرونده هسته ای انجام دادند؟ / عبور روحانی از بن بست هسته ای

وب‌گاه اقتصاد نیوز مشاهده در مرجع
خاتمی و احمدی نژاد چه اقداماتی در پرونده هسته ای انجام دادند؟ / عبور روحانی از بن بست هسته ای

شش ماه پس از اعلام اجرای برجام، با وجود تردیدها و امیدهای بسیار برای اجرایی شدن این توافق در نهایت توافق اجرایی شد. اجرای "کج دار و مریز" آن در کشاکش مخالفان و موافقان داخلی، منطقه‌ای و بین‌المللی ادامه داشت تا اینکه تغییرات سیاسی در آمریکا در 2017 سرنوشت این توافق را به محاق برد.

به گزارش اقتصادنیوز به نقل از ایسنا، در سال 2013 وقتی ایران و 1+5 بر سر یک توافق اولیه در ژنو به تفاهم رسیدند، کمتر کسی عبور از بن بست در موضوع هسته‌ای و دستیابی به توافق را باور داشت اما دو سال بعد در سال 2015 "برنامه جامع اقدام مشترک" در هیاهوی مخالفت‌های سیاسی داخلی و منطقه‌ای توافق شد.

شش ماه پس از اعلام اجرای برجام، با وجود تردیدها و امیدهای بسیار برای اجرایی شدن این توافق در نهایت توافق اجرایی شد. اجرای "کج دار و مریز" آن در کشاکش مخالفان و موافقان داخلی، منطقه‌ای و بین‌المللی ادامه داشت تا اینکه تغییرات سیاسی در آمریکا در 2017 سرنوشت این توافق را به محاق برد.

دونالد ترامپ رییس‌جمهور جمهوری‌خواه و از مخالفان سرسخت برجام پیروز انتخابات ریاست جمهوری شد و خروج آمریکا از برجام را از همان روزهای نخست ریاست جمهوری‌اش کلید زد و در می 2018 به طور رسمی و یک جانبه و برای اولین بار در مخالفت با رای و نظر جامعه جهانی از توافق خارج شد. بازگشت و افزایش تحریم‌های آمریکا از یک سو و کاهش تعهدات هسته‌ای ایران موجب شد، جز پوسته‌ای از برجام باقی نماند، هر چند این پوسته به لحاظ حقوقی، سیاسی و بین‌المللی آن‌قدر محکم بود که بتواند در مقابل حملات سخت آمریکا برای نابودی آن به لحاظ سیاسی و بین‌المللی دوام بیاورد.

در روزهای پایانی دولت ترامپ و در حالی که بسیاری باور داشتند، ترامپ برای دوره دوم ریاست جمهوری مجدد انتخاب می‌شود، شیوع ویروس کرونا و مشکلات اقتصادی در آمریکا به واسطه سیاست‌های تندروانه وی به پاشنه آشیل ترامپ تبدیل شد و در یک رویداد کم سابقه نام ترامپ در لیست روسای جمهور آمریکا که فقط یک دوره در این سمت بودند، قرار گرفت.

جو بایدن معاون اول باراک اوبامای دموکرات و حامی برجام به ریاست جمهوری آمریکا راه یافت. هر چند او موافق برجام و بازگشت آمریکا به این توافق بود اما بازگشت دولتش به توافق را منوط به شرط و شروط‌هایی کرد که از 2013 تا 2015 و حتی بعد از آن، از خطوط قرمز ایران محسوب می شدند با این حال دولت بایدن به طمع اینکه تحریم‌ها و فشار حداکثری در چهار سال دولت ترامپ ایران را به دروازه تسلیم رسانده باشد، تلاش کرد تا این فرصت را یک بار دیگر به خود دهد اما باز هم دست خالی به میز مذاکره بازگشت.

ایران این بار اما با تجربه خروج آمریکا از برجام و دست روی دست گذاشتن اروپا، برای احیای دوباره برجام، خواهان آن بود که آمریکا اول همه تعهدات برجامی خود را انجام دهد و همه تحریم‌هایی که علیه ایران وضع کرده و به نوعی بر رفع تحریم‌های برجامی تاثیر دارد، را بردارد و بعد از آن اگر ایران اجرای مطلوب تعهدات آمریکا و اروپا را راستی‌آزمایی کرد، تعهدات هسته‌ای‌اش را طبق برجام اجرا خواهد کرد. ایران در روند مذاکرات به هیچ عنوان طرح گام به گام یا پیشنهاد گام به گام بازگشتن به برجام را نپذیرفت. از نظر ایران یک گام بیشتر وجود نداشته و ندارد و آن این است که آمریکا تمام تحریم‌هایی که در برجام آمده است و تمام تحریم‌هایی که بعد از خروج ترامپ مجددا اعمال شد یا در دولت بایدن اعمال شد، یا برچسب آنها عوض شده و تحت عناوین دیگر اعمال شده است را بردارد تا ایران هم خودش به برجام بازگردد و هم آمریکا مجوز بازگشت به توافق به عنوان یک عضو رسمی را پیدا کند.

در این گزارش تلاش شده تا با مروری بر روند شکل‌گیری موضوع هسته‌ای از سال 1382 که اکنون دو قرن را به خود دیده است، به بررسی تحولات سیاسی و دیپلماتیک موثر بر توافق برجام در یک سال گذشته بپردازیم.

خاتمی؛ تلاش خوشبینانه برای حل و فصل پرونده هسته‌ای

در اوت 2002 (1382) منافقین اقدام به انتشار گزارشی کردند که در آن از وجود تأسیسات غنی‌سازی نطنز و آب سنگین اراک اطلاعاتی منتشر شده بود، هر چند رسانه‌های خارجی در آن مقطع نوشتند که تلاش‌های سرویس‌های اطلاعاتی آمریکا، انگلیس و اسراییل به کشف این مراکز در سال 2002 منجر شد. با طرح این مساله در دولت سید محمد خاتمی، دولت وقت در راستای اعتمادسازی و شفاف سازی حاضر به پذیرش چند توافق‌نامه (تهران، سعدآباد و پاریس) شد که به تدریج فعالیت‌های مرتبط با غنی‌سازی اورانیوم در ایران به طور داوطلبانه به حالت تعلیق در آمد. اما این توافق‌ها دیری نپایید و اروپایی‌ها تحت تاثیر فشارهای آمریکا که در آن مقطع در مذاکرات هسته‌ای با ایران حضور نداشت، از تعهدات خود بر اساس متن بیانیه‌های مذکور سرباز زدند.

در دولت خاتمی در پاسخ به این رفتار اروپایی‌ها که خواستار تعلیق مجدد فعالیت‌های هسته‌ای و غنی‌سازی ایران شده بودند، یک بار دیگر فعالیت‌های صلح‌آمیز هسته‌ای ایران از سر گرفته شد و تعلیق داوطلبانه غنی‌سازی با فک پلمب فعالیت‌های UCF اصفهان تحت نظارت آژانس شکسته شد. ایران هم چنین در ژانویه 2006 در حضور بازرسان آژانس بین‌المللی انرژی اتمی تأسیسات مجتمع تحقیقاتی هسته‌ای نطنز را نیز فک پلمب کرد.

احمدی‌نژاد؛ "کاغذپاره‌ها" علیه ایران

پس از فک پلمپ از فعالیت‌های غنی‌سازی، کارها در دولت محمود احمدی نژاد سرعت گرفت و در آوریل 2006 متخصصان ایرانی توانستند چرخه سوخت هسته‌ای را در مقیاس آزمایشگاهی تکمیل کنند. اما همزمان با گسترش و توسعه کمی و کیفی فعالیت‌های غنی سازی از سوی ایران، غرب فشارها و تحدیدها و تحریم‌ها علیه ایران را به طور گسترده در مقیاس بین‌المللی کلید زد.

شورای امنیت در ژوئیه 2006 قطعنامه 1696 را در واکنش به اقدامات هسته‌ای ایران تصویب کرد و خواستار تعلیق غنی‌سازی اورانیوم در ایران شد.

بعد از آن قطعنامه‌های شورای امنیت سازمان ملل سریالی علیه ایران در سال های آتی به تصویب رسید که هر کدام محدودیت‌های سیاسی و اقتصادی و امنیتی بیشتری را به ایران تحمیل می‌کرد.

در دسامبر 2006 قطعنامه 1737 تصویب شد که بیشتر فعالیت‌های تجاری، مالی، صنایع موشکی و هسته‌ای ایران را براساس بند 41 فصل هفتم منشور ملل متحد، هدف قرار داده بود. این قطعنامه نخستین سند بین‌المللی حقوقی بود که فعالیت‌های هسته‌ای ایران را به‌عنوان تهدیدی علیه صلح و ثبات منطقه‌ای معرفی می‌کرد.

در ادامه قطعنامه‌های 1747 (در مارس 2007)، 1803 (در مارس 2008)، 1835 (در سپتامبر 2008) و 1929 (در ژوئن 2010) در شورای امنیت سازمان ملل تصویب شد. بر اساس این قطعنامه‌ها محدودیت‌های مالی بر شرکت‌ها و افراد وابسته به سپاه پاسداران و سازمان انرژی اتمی افزایش یافته بود.

اعمال این تحریم‌ها در حالی انجام شد که هم زمان برنامه هسته‌ای ایران با قوت و جدیت ادامه یافت و ایران توانست از مرزهای فن‌آوری هسته‌ای به ویژه دستیابی به سوخت 20 درصد عبور کند و بر تعداد سانتریفیوژهایش بیافزاید.

با تشدید فضای تحریمی علیه ایران و گسترش تنش میان ایران و غرب به رهبری آمریکا، مذاکرات هسته‌ای به سرپرستی سعید جلیلی نماینده رهبری در شورای عالی امنیت ملی در رم، ژنو، بغداد، استانبول، مسکو و آلماتی انجام گرفت. اما این مذاکرات در نهایت تا پایان کار دولت احمدی نژاد به نتیجه نرسید و کار در دولت بعدی به حسن روحانی و تیمش واگذار شد.

روحانی؛ عبور از بن بست هسته‌ای اما...

با انتخاب حسن روحانی در جایگاه رییس‌جمهوری ایران، رویکرد جدیدی از سوی جمهوری اسلامی ایران در بررسی موضوع هسته‌ای پیش گرفته شد که در نهایت به یک برنامه جامع مشترک برای حل و فصل مساله هسته‌ای ایران انجامید.

اولین دور از مذاکرات در حاشیه سفر محمد جواد ظریف وزیر امور خارجه کشورمان به نیویورک که هم‌زمان مسئول پرونده هسته‌ای کشور نیز بود، انجام شد. در اقدامی غیرمنتظره این مذاکرات در سطح وزیران خارجه ایران و 1+5 انجام شد. نشستی که در آن حضور جان کری وزیر وقت امور خارجه آمریکا برای اولین بار در تاریخ مذاکرات هسته‌ای و در تاریخ روابط ایران و آمریکا پس از انقلاب اسلامی به طور رسمی و برای موضوعی که یک طرف آن ایران است، بی‌سابقه بود و امید جدیدی را برای رسیدن طرف‌ها به یک راه حل مشترک ایجاد کرد.

بر اساس توافقات به دست آمده در نیویورک مذاکرات اولیه در ژنو در پاییز 1392 در سطح وزیران خارجه ایران و 1+5 با حضور و مدیریت نماینده اتحادیه اروپا برگزار شد و تا آذر 1392 در هتل اینترکنتیننتال ژنو ادامه یافت. افکار عمومی جهان و ایران که تا آن زمان جز "بن بست" نتیجه‌ای از مذاکرات هسته‌ای ندیده بودند، در بهت و ناباوری در بامداد 3 آذر خبر توافق اولیه ایران و 1+5 با عنوان برنامه اقدام مشترک را شنیدند.

بر اساس توافق اولیه ژنو، ایران برخی فعالیت‌های هسته‌ای خود را برای مدت انجام مذاکرات متوقف و 1+5 و شورای امنیت نیز اجرای تحریم‌های یک جانبه و همه جانبه علیه ایران را متوقف کردند.

نگرانی‌ها از احتمال دستیابی دو طرف به توافق تا جایی بود که بنیامین نتانیاهو نخست‌وزیر رژیم صهیونیستی در آن مقطع توافق احتمالی ایران با گروه 1+5 را "معامله قرن" برای ایران و اشتباه بزرگ برای غرب خواند. او از همان زمان برای هر گونه توافقی با ایران خط و نشان کشید و گفت که در صورت توافق در مذاکرات این کشور هیچ تعهدی به توافق نخواهد داشت و برای امنیت کشورش هر کاری می‌کند.

مذاکرات برای ادامه مباحث و دستیابی به توافقی جامع، از بهمن 1392 در شهر وین از سر گرفته شد و در افت و خیزی تقریبا دو ساله در نهایت در 23 تیر 1394 ایران و کشورهای گروه 1+5 با حضور نماینده اتحادیه اروپا به توافق نهایی یا برنامه جامع اقدام مشترک دست یافتند و پس از 12 سال مذاکره بر سر مساله هسته‌ای به راه‌حلی برای عبور از این موضوع دست یافتند.

توافق هسته‌ای یا برجام علاوه بر ایران، کشورهای گروه 1+5 و اتحادیه اروپا از سوی شورای امنیت سازمان ملل در قالب قطعنامه 2231 مورد تایید قرار گرفت. با تصویب قطعنامه 2231 در عمل تمامی قطعنامه‌های قبلی علیه ایران در شورای امنیت کان لم یکن تلقی شدند و جامعه بین‌الملل موظف به همکاری با کشورهای طرف توافق برای اجرای آن شدند.

از جمله دستاوردهای برجام خاتمه یافتن پرونده مطالعات ادعایی علیه ایران از سوی آژانس بین‌المللی انرژی اتمی بود که در آن اتهاماتی بی‌اساس و ساختگی نسبت به فعالیت‌های نظامی ایران مطرح شده بود.

از 23 تیرماه تا 26 دی ماه 1394 یک بازه زمانی شش ماهه، هیات‌های مذاکره کننده ایران و 1+5 مسیر اجرای توافق را مهیا و هموار کردند. هر یک از این کشورها و نهادهای بین‌المللی از جمله اتحادیه اروپا باید به لحاظ ملی و قوانین داخلی ابتدا این توافق را در پارلمان هایشان به تایید می‌رساندند تا برای زمان اجرا همه چیز فراهم شود و در نهایت در دی ماه 1394 برنامه جامع اقدام مشترک (برجام) به طور رسمی به اجرا درآمد.

با این حال توافق آن گونه که در فضای سیاسی بین‌المللی مورد استقبال قرار گرفت در فضای عملی و اجرایی مورد استقبال قرار نگرفت و دلیل آن هم یک چیز بیشتر نبود؛ کارشکنی‌های آمریکا.

خروج "بزرگ"

اجرای برجام از دی ماه 1394 تا اردیبهشت 97 ادامه داشت هر چند آمریکا در اجرای تعهداتش نقص‌های زیادی داشت. با تغییر دولت در آمریکا و واگذاری قدرت از دموکرات ها به جمهوری‌خواهان هر روز بر مشکلات اجرای برجام اضافه می‌شد به نحوی که در یک سال اول دولت دونالد ترامپ تحریم‌های یک جانبه بیشتری علیه ایران و بر خلاف برجام وضع شد. این روند ادامه داشت تا اینکه در 18 اردیبهشت 1397 آمریکا به بهانه برنامه موشک‌های بالستیک ایران و متهم کردن ایران به نقض روح برجام به طور رسمی از این توافق خارج شد. خروج آمریکا از برجام در حالی انجام شد که هم‌پیمانان اروپایی برجام، روسیه و چین با این اقدام آمریکا به شدت مخالف بودند. با خروج آمریکا از برجام بسیاری از تفاهم‌نامه‌ها و قراردادهایی که بعد از برجام شکل گرفته بودند، معلق شدند. ترامپ به تمامی شرکت‌ها و تجار فرصت داد ظرف مدت 180 روز از فعالیت در ایران خارج شوند. با دستور ترامپ تمامی تحریم‌ها اعم از موشکی و هسته‌ای در چارچوب قوانین داخلی آمریکا علیه ایران بازگشت و به این ترتیب بسیاری از شرکت‌ها و کشورهایی که تعاملات گسترده تجاری و اقتصادی با آمریکا داشتند و قصد حضور در ایران را نیز داشتند از این تصمیم بازماندند.

فرانسه، آلمان و انگلیس که از تصمیم ترامپ برای خروج از این توافق متأسف بودند، تلاش کردند تا ایران را متقاعد کنند که در توافق باقی بماند. از میان هشت طرف امضاکننده برجام (چین، فرانسه، آلمان، اتحادیه اروپا، ایران، روسیه، انگلستان و ایالات متحده) هیچ‌کدام حمایت خود را از تصمیم ترامپ برای خروج از برجام ابراز نکرده‌اند. بنیامین نتانیاهو نخست‌وزیر اسرائیل از خروج «جسورانه» ترامپ از برجام که آن را یک معامله «فاجعه آمیز» خواند استقبال کرد. همچنین عربستان سعودی، رقیب منطقه‌ای ایران از حرکت ترامپ به سمت خروج از توافق «حمایت و استقبال» کرد. علاوه بر اسراییل و عربستان، بحرین از دیگر کشورهایی بود که از این تصمیم ترامپ فوری حمایت کرد.

آمریکا بعد از خروج از برجام در راستای سیاست موسوم به «فشار حداکثری» به اقداماتی تحریک‌آمیز دیگر مثل قرار دادن نام سپاه پاسداران انقلاب اسلامی در فهرست سازمان‌های تروریستی، اعزام یک ناوگروه، چند بمب‌افکن بی -52 و چند جنگنده اف -22 به منطقه و تحریم وزیر خارجه ایران و بسیاری از مقامات و نهادهای کشور روی آورد که به گسترش تنش میان ایران و آمریکا بیش از پیش دامن زد. با این حال ایران در واکنش به خروج آمریکا از برجام و با درخواست کشورهای اروپایی و کشورهای دیگر عضو جامعه جهانی برای یک سال استراتژی «صبر راهبردی» را در دستور کار قرار داد و به طرف‌های توافق هسته‌ای به ویژه کشورهای اروپایی که وعده جبران خروج آمریکا را داده بودند، مهلت داد به تعهدات خود ذیل توافق هسته‌ای عمل کنند. اما پس از یک سال و وقتی ایران دید هیچ یک از وعده های اروپایی ها محقق نشد، ایران در بیانیه‌ای در روز 18 اردیبهشت 1398 به طرف‌های توافق هشدار داد در صورتی که ظرف 60 روز به تعهدات خود در زمینه‌های نفتی و بانکی عمل نکنند ایران طبق مفاد برجام، تعهدات خود در چارچوب برجام را کاهش می دهد. در نهایت ایران در پنج گام از تعهدات خود طی هشت ماه یعنی تا پایان سال 1398 کاست. ایران مدعی بود که اقداماتش در کاهش تعهدات برجامی ذیل سازوکار بندهای 36 و 37 توافق هسته‌ای وین صورت می‌گیرند. این پنج گام به شرح زیر بودند.

عبور از سقف 300 کیلوگرمی ذخایر اورانیوم غنی‌شده 3.67 درصد، عدم فروش آب سنگین و مازاد اورانیوم غنی‌شده

افزایش سطح غنی‌سازی از 3.67 درصد

برداشتن محدودیت‌ها از فعالیت‌های تحقیق و توسعه (R & D) از جمله توسعه و راه‌اندازی نسل جدید سانتریفیوژها در تاسیسات غنی‌سازی اورانیوم

آغاز تزریق گاز به سانتریفیوژها در فردو

توقف تمام محدودیت‌های عملیاتی ایران در برجام.

فشارهای ترامپ برای از بین بردن برجام تنها به خروج یک جانبه اش از برجام و بازگرداندن تحریم هایش خلاصه نشد، او و تیم سیاست خارجی‌اش تمام تلاش خود را به کار بردند تا اتحادیه اروپا به ویژه انگلیس، فرانسه و آلمان را با خود برای اقدام علیه ایران همسو کند و این تلاش‌ها تا شورای امنیت و حضور شخص ترامپ در آن که تا آن زمان کم سابقه بود ادامه یافت.

آمریکا در سال 1399 نیز تلاش کرد تا بر خلاف برجام و قطعنامه 2231 مانع از رفع محدودیت‌های تسلیحاتی علیه ایران شود. بر اساس قطعنامه 2231، بر مبنای دوره‌های زمانی پنج، هشت و ده ساله پس از تاریخ قبول توافق برجام و نه تایید شورای امنیت، تحولاتی ایجاد می شد. در تاریخ 18 اکتبر 2020 (27 مهرماه 1399)؛ سال پنجم اجرای برجام بایست شاهد "لغو محدودیت‌های تسلیحاتی ایران" و "لغو محدویت‌های مسافرتی برخی اشخاص حقیقی" ایران می بودیم که با وجود تلاش های گسترده آمریکا، اسراییل، و هم پیمانان‌شان در منطقه این اتفاق نیفتاد. هر چند در عمل پس از این رفع محدودیت شاهد توافق نظامی میان ایران و کشوری دیگر نبودیم اما اجرایی شدن مفاد برجام و ممانعت از اقدام علیه آن از سوی آمریکا نشان داد که جامعه جهانی هم چنان به لحاظ سیاسی از حفظ برجام حمایت می کنند.

"بازگشت" پر حاشیه

پیروزی جو بایدن، معاون اول باراک اوباما در انتخابات ریاست جمهوری آمریکا در 2020 و در بحبوحه همه گیری کرونا که جهان را با شک بزرگی مواجه کرده بود و با توجه به حمایت وی از برجام و مخالفت با خروج آمریکا از این توافق این تصور ایجاد شد که رییس جمهور دموکرات آمریکا به سرعت به برجام بازخواهد گشت؛ اما این اتفاق نیفتاد. دولت آمریکا به راحتی و به سرعت به بسیاری از توافق‌های بین‌المللی که ترامپ یک جانبه از آنها خارج شده بود بازگشت اما برجام شامل آنها نشد. تیم بایدن هر چند در مواضع خود از برجام و ضرورت بازگشت به آن سخن می گفتند اما در محافل خصوصی به دنبال گرفتن امتیازات بیشتری از توافق 2015 از ایران بودند. از این رو هر چند مذاکرات احیای برجام در روزها و ماه های پایانی دولت حسن روحانی از سر گرفته شد اما این روند به کندی و با طرح موضوعات و چالش های جدید از سوی هیات آمریکایی مواجه شد. دولت بایدن حاضر نبود خسارات وارد شده به ایران در سه سالی که آمریکا با خروجش از این توافق به ایران تحمیل کرده بود را بپردازد یا برای جبران آن اقدام قابل توجهی کند. در عوض دنبال اعمال محدودیت‌های بیشتر در فعالیت‌های غنی سازی و نیز افزایش نظارت های آژانس بود. اما ایران با تجربه‌ای که از اجرای برجام چه در زمان اوباما به دست آورده بود و چه تحولات رخ داده در دولت ترامپ، دیگر حاضر نبود به شیوه 2015 و قبل از آن به اجرای برجام بازگردد بلکه این بار از طرف آمریکایی و اروپایی تضمین های قطعی تر برای اجرایی شدن تعهدات آنها درخواست کرد. از جمله این درخواست‌ها این بوده است که آمریکا ابتدا باید برای اجرای تعهداتش وارد عمل شود و بعد از اجرایی شدن برخی تعهدات به طور کامل و راستی آزمایی از روند کار، ایران نسبت به اجرای متقابل تعهداتش در رابطه با اعمال محدودیت در فعالیت‌های هسته‌ای‌اش اقدام کند.

رییسی؛ تلاش برای ساختن یک توافق "خوب"

ابراهیم رییسی رییس جمهور اصولگرای ایران که از منتقدان جدی حسن روحانی و سیاست‌ها و رویکردهای وی به ویژه در حوزه سیاست خارجی بود، در مرداد 1400 سکان اداره کشور را به دست گرفت. هرچند رییسی بر برداشته شدن تحریم‌ها و تلاش در راستای رفع محدودیت‌های سیاسی، اقتصادی و هسته‌ای تاکید داشت اما روندی که به توافق هسته‌ای در دولت حسن روحانی منجر شد را تایید نمی‌کرد و معتقد بود تیم مذاکره کننده وقت ایران می‌توانست مذاکرات و توافق بهتری داشته باشد. اصولگرایان حامی رییسی نیز معتقد بودند دولت روحانی از خطوط قرمز تعیین شده توسط رهبری عدول کرده‌اند. انتقادها به برجام از سوی وی و دولتش آنقدر جدی و گسترده بود که در ماه‌های نخست پیروزی بسیاری بر این نظر بودند که ایران دیگر به برجام باز نمی‌گردد.

رییسی و مخالفان برجام معتقد بودند باید خسارت ناشی از اجرا نشدن برجام از سوی اروپا و آمریکا به ایران پرداخت شود و بعد از آن در چارچوبی جدید به لحاظ عملیاتی درباره بازگشت به برجام مذاکره شود؛ این درخواستی بود که در دولت روحانی وی و حامیانش از دولت وقت داشتند، درحالی که بسیاری از کارشناسان بر این نظر بودند به لحاظ اجرایی و قوانین داخلی آمریکا، امکان‌پذیر نیست. در عین حال مواضع نظام و کشور با رویکردی انعطاف‌آمیز در نهایت بر این قرار گرفت که مذاکرات مربوط به احیای برجام از "همان جا" که در دولت حسن روحانی متوقف شده بود، از سر گرفته شود.

مذاکرات احیای برجام از 8 آذرماه در سطح معاونان وزیران خارجه ایران و 1+4 در وین از سر گرفته شد. البته تغییرات و اصلاحاتی به اصرار تیم مذاکراتی جدید در متن پیش نویسی که در شش دور مذاکرات قبلی به دست آمده بود، اعمال شد. کارگروه رفع تحریم‌ها، اقدامات هسته‌ای و ترتیبات اجرایی تشکیل شد و کارشناسان و معاونان سیاسی به مدت چهار ماه بر روی موضوعات مختلف گفت‌وگو کردند.

در این دور از مذاکرات همان‌طور که از ابتدا توافق شده بود آمریکا حق ورود به اتاق مذاکرات و حضور در کنار دیگر اعضای برجام را نداشت و هیات آمریکایی با استقرار در گراند هتل مذاکرات را دنبال می‌کرد. در برخی موارد متون مذاکراتی بین هیات‌های ایران و آمریکا رد و بدل می‌شد و در برخی موارد انریکه مورا هماهنگ کننده کمیسیون مشترک برجام پیام دو طرف را رد و بدل می‌کرد. بارها طرف آمریکایی خواستار مذاکرات مستقیم با طرف ایرانی شد اما ایران آن را نپذیرفت. مقاومت در تهران نسبت به عدم مذاکره مستقیم میان ایران و آمریکا در حالی که آمریکا رسما از برجام خارج شده و تعهدات خود را اجرایی نمی کند بسیار شدید و جدی بود و با وجود اینکه وزیر امور خارجه احتمال مذاکرات در برخی موضوعات را رد نکرد اما به طور رسمی تا الان مذاکره‌ای مستقیم میان دو طرف انجام نگرفته است.

مذاکرات بدون وقفه در وین طی چهار ماه گذشته در حال انجام بود و بگفته تمامی هیات‌های حاضر در وین کار به مرحله نهایی رسیده بود تا این‌که به یک‌باره بازی جدید و غیرمنتظره مسکو اوکراین واشنگتن، صفحه شطرنج در وین را به هم ریخت. به دنبال حمله روسیه به اوکراین در 24 فوریه 2022، آمریکا و بسیاری از کشورهای اروپایی از جمله سه کشور آلمان، انگلیس و فرانسه در حمایت از اوکراین به تحریم گسترده و بی‌سابقه روسیه روی آوردند.

با روند رو به افزایش تحریم‌های آمریکا و اروپا علیه روسیه که صادرات نفت و گاز و سیستم مالی و بانکی این کشور را نیز شامل شد، مسکو در وین اعلام کرد، با وجود تحریم‌های آمریکا امکان اجرای تعهدات برجامی برای روسیه وجود ندارد و اگر ما نتوانیم از منافع تجاری و اقتصادی تعامل با ایران بهره ببریم، حضور در این توافق بی‌معناست.

موضع روسیه با واکنش تند و جدی آمریکا و کشورهای اروپایی مواجه شد؛ آمریکا درخواست روسیه را "بی‌ربط" دانست و اعلام کرد که اجرای برجام از سوی این کشور مانع تعهدات روسیه و بهره‌مندی این کشور از منافع برجام نیست. تنش میان روسیه و آمریکا و کشانده شدن بخشی از آن به مذاکرات برجامی موجب شد تا کار در وین متوقف شود. در چهار ماهی که مذاکرات از سر گرفته شده بود روز و ساعتی نبود که به کلی وین از هیات های مذاکره کننده ایران و 1+4 و آمریکا خالی باشد اما برای اولین بار هیات ها تصمیم گرفتند برای رفع مشکل به وجود آمده به پایتخت ها بازگردند. از این رو هیات‌ها از 16 اسفند به پایتخت‌هایشان بازگشتند.

در سفر حسین امیرعبداللهیان وزیر امور خارجه کشورمان به مسکو و دیدار با همتای روسی خود، سرگئی لاوروف اعلام کرد: مسکو از واشنگتن تضمین کتبی دریافت کرده مبنی بر اینکه تحریم‌هایی که به خاطر جنگ اوکراین علیه روسیه وضع شده است، به همکاری مسکو با تهران مربوط نمی‌شود.

با این وجود، بعد از گذشت یک هفته از اعلام دریافت تضمین کتبی و رفع نگرانی روسیه، هنوز خبری از بازگشت هیات‌های مذاکراتی به وین و ادامه گفت‌وگوها نیست.

ایران می‌گوید به جز مساله روسیه و تحولات اوکراین، آمریکا هنوز با برخی خواسته‌های ایران که از خطوط قرمز برای بازگشت به برجام محسوب می‌شوند، موافقت نکرده است. روند مذاکرات برجام نشان داده است که مذاکرات به مراتب پیچیده‌تر و سخت‌تر از مذاکرات 2013 و 2015 در جریان است تا جایی که لحظه به لحظه آن دستخوش تحولات مهم و حساس است، از این رو در روزهای آتی باید هر لحظه منتظر خبری از پایتخت‌ها باشیم.

در عین حال، آنچه از مذاکرات و توافق نهایی احتمالی باقی مانده است، نیازمند تصمیم‌گیری سیاسی سطح بالا در پایتخت‌هاست و هیات‌ها زمانی به وین باز می‌گردند که بخواهند آخرین تصمیمات را به طور رسمی به یکدیگر و نیز افکار عمومی اعلام کنند.

همچنین بخوانید